خداداد عزیزی در گفت‌و‌گو با‌ نما: زیرابرو بر برمیدارند تا به‌ چشم بیایند/ من هم اگر بود میلیاردی میگرفتم/آنان امروز سواره هستند و ما پیاده

عکس خبري -خداداد عزيزي در گفت‌و‌گو با‌ نما: زيرابرو بر برميدارند تا به‌ چشم بيايند/ من هم اگر بود ميلياردي ميگرفتم/آنان امروز سواره هستند و ما پياده

متاسفانه بعضی‌ها حتی زیرابرو برمی دارند و وارد زمین می‌شوند تا به‌ چشم بیایند. این موضوعات است كه باعث شده است كه بازیكنان نسل قبل فوتبال در جامعه احترام بیشتری داشته باشند؛ چون خیلی از مسائل را رعایت می‌كردند.

به گزارش گروه ورزشی نما ، به جرات می توان گفت کمتر ایرانی هست که در داخل و خارج از ایران زندگی کند و خداداد عزیزی را نشناسد، این ملی پوش سابق فوتبال ایران به واسطه گلی که به استرالیا زد و باعث صعود تیم ملی 98 به جام جهانی شد از شهرت بسیار زیادی دربین ایرانی ها برخوردار است. این غزال تیزپای خطه خراسان، زبان تندی هم دارد و  در مصاحبه ها ملاحظه کسی را نمی کند و هر آنچه در دل داشته باشد با سادگی بیان می کندو اغلب مصاحبه های او جنجالی و زیبا از آب در می آید، او هم همانند بازیکنان اصلی 98 در بازی نمادین این تیم با تیم ملی فعلی فوتبال ایران غایب بود. با خداداد عزیزی که چند صباحی است گوشه نشین فوتبال پرحاشیه ما شده است گفتگو کردیم که در پی می خوانید:     
چند صباحی است که از فوتبال جدا شده ای و دیگر در میادین و صحنه فوتبال نمی بینیمت؟ انگار مربیگری ابومسلم برایت بدیمن بوده؟
متاسفانه جو فوتبال بسیار خراب است و برای همین سعی می کنم از آن دوری کنم تا بخواهم خود را به آن بچسبانم.
در این حد؟
از این هم بیشتر.
یعنی اتفاقات فوتبال این قدر ارزش دارد که خداداد دوست دارد برای آنکه آنها را نبیند، بمیرد؟
دقیقاً.
چرا؟
برای اینکه کسانی در فوتبال هستند که از آن هیچ نمی فهمند، فردی به عنوان مدیر یک تیم انتخاب می شود که از فوتبال هیچ چیز نمی فهمد، نه اینکه تا به حال پا به توپ زده و نه از کنار زمین فوتبال رد شده است.من فوتبال را می فهمم و درک می‌کنم، مثل این مدیرها با زدوبند وارد فوتبال نشده ام، زحمت کشیدم تا به اینجا رسیدم، آن وقت آن مدیر دست به یک سری کارها می زند که برای من خداداد عزیزی باعث شرمساری و ناراحتی می شود.
در این چند وقت اخیر اتفاقاتی افتاد که چنین احساسی به تودست بدهد؟
وقتی مراسم قدردانی از تیم 1998 را که باعث افتخارآفرینی ایرانی و ایرانی شده بود، از تلویزیون دیدم واقعاً به حال هم نسل‌های خود گریه‌ام گرفت. سی دقیقه بازی به آن شکل، بعد هم یک ساعت مچی به هر یک از آنان دادند و چند ساعت وسط چمن ورزشگاه آزادی نشسته بودند؛ آخر این چه احترامی بود که برای آنان گذاشتند؟ خوب شد می‌خواستند از تیم 98 قدردانی کنند؛ اگر می‌خواستند خراب کنند آن وقت معلوم نبود که چه بر نامه‌ای را پیاده می‌کردند، به نظرم به بهترین شکل ممکن تیم 98 را له کردند.
اما انگار تو از قبل این شرایط و ناهماهنگی ها را پیش  بینی کرده بودی؟
وقتی بحث برگزاری این بازی مطرح شد، خیلی‌ها دست و پایشان را گم کردند و گفتند چه کار خوبی؟ اما اگر این خیلی‌ها فقط سی ثانیه خوب فکر می‌کردند حتماً به این نتیجه می‌رسیدند که بازی نمادین خوب از آب درنمی‌آید.
چرا؟
چرا ندارد؛ بلد نیستیم چنین بازی‌هایی را برگزار کنیم. دنیا را نگاه نکنید که به خوبی چنین مسابقاتی را برگزار می‌کند. در ایران این بازی‌ها به هیچ وجه خوب نمی‌شود و کسانی که در آن حضور دارند حتماً بعد از آن پشیمان می‌شوند.
اما بازیکنانی که از تیم 98 در این بازی شرکت کردند حرفی از پشیمانی نزدند؟
رویشان نشد. اتفاقاتی که در این بازی افتاد واقعاً خنده‌دار بود. چند روز قبل از بازی حمید استیلی به من زنگ زد و گفت در این بازی شرکت کنم. همان جا به حمید گفتم به هیچ وجه امکان ندارد در بازی‌ای شرکت کنم که بقیه به من بخندند. هر چه گفت قبول نکردم؛ چون می‌دانستم این بازی، بازی از آب درنمی‌آید. از طرف دیگر قابل پیش‌بینی بود که مدیرانی که در این مراسم شرکت می‌کنند به نوعی به دنبال تبلیغ برای خود هستند. معتقدم برگزاری این بازی هیچ دلیل منطقی نداشت.
به چه دلیل؟
آخر کدام عقل سلیمی می‌آید یک تیم آماده و سرحال را مقابل یک تیم با میانگین سنی 50 سال قرار دهد. جواد زرینچه، رضا شاهرودی، افشین پیروانی، علی اکبر استاد اسدی و ... نزدیک به 50 سال سن دارند طبیعی است که این بازیکنان مقابل جوان 25 ساله کم می‌آورد. به خصوص جوان 25 ساله‌ای که دل خوشی هم از بازیکنان تیم 98 ندارد.
جالب است این حرف را خیلی‌ها بعد از برگزاری این بازی زدند.
بازیکنان تیم 2014 در این بازی فقط به دنبال تحقیر بازیکنان تیم 98 بودند. این قدر بازی را جدی گرفته بودند که انگار مقابل برزیل بازی می‌کنند. خیلی از آنان بهترین بازی عمرشان را انجام دادند.
نگفتی چرا بازیکنان نسل امروز دل خوشی از بازیکنان تیم 98 ندارند؟
چون امروز با وجود اینکه اکثر بازیکنان تیم 98 حاشیه‌نشین فوتبال ایران هستند، هنوز مردم ایران آنان را عاشقانه دوست دارند، هنوز مردم وقتی می‌خواهند بهترین تیم یا بازیکن را معرفی کنند از این تیم و بازیکنان این تیم یاد می‌کنند. بازیکن امروزی وقتی این چیزها را می‌بیند حتماً ناراحت می‌شود.
اینکه تقصیر شما نیست؟
دقیقاً. اینکه امروز مردم ایران علی دایی، رضا شاهرودی، کریم باقری، خداداد عزیری، مهدی مهدوی‌کیا،‌ علیرضا منصوریان را دوست دارند که تقصیر ما نیست. بازیکنان امروز هم کاری کنند که مردم آنان را دوست داشته باشند. این گوی و میدان آنان امروز سواره هستند و ما پیاده.
دلیل این دوست داشتن چیست؟
در زمان ما فوتبالیست‌ها به فکر قراردادهای میلیاردی نبودند به فکر ساق پایشان نبودند به این فکر  نمی‌کردند که در بازی محکم بازی نکنند تا مصدوم نشوند. با جان و دل بازی می‌کردند هنوز مردم ایران با حرارت خاصی از ضربه سر علی دایی در بازی با کویت صحبت می‌کنند. امروز حتی یک نفر نمی‌گوید که یکی از بازیکنان نسل من پولی که از فوتبال به دست آورده حقش نبوده است؛ اما مردم وقتی می‌شنوند بازیکن امروز قراردادی میلیاردی می‌بندند ناراحت می‌شوند؛ چرا؟‌ چون می‌دانند آن بازیکن حقش نبوده است که چنین پولی بگیرد.
اما اینکه قراردادها میلیاردی شده است که تقصیر بازیکن نیست در زمان شما اگر یک میلیارد می‌دادند نمی‌گرفتید؟‌
چرا که نمی‌گرفتم؛ اما بحث من مادی نیست. در زمان ما پول نبود؛ اما بازیکن وقتی وارد زمین می‌شد تمام توانش را می‌گذاشت. همین حمید استیلی این قدر در زمین می‌دوید که در پایان بازی از حال می‌رفت. امروز کدام بازیکن نصف استیلی می‌دود. اسم ببرید اگر کسی بود من دیگر در مورد فوتبال حرف نمی‌زنم. در زمان ما فوتبالیست‌ها را با توجه به خصوصیاتی که در زمین داشتند، می‌شناختند؛ اما امروز بازیکن را با ماشین، خانه و نوع لباس پوشیدندش می‌شناسند.
این تغییر سبک به مرور زمان به وجود آمده است. شاید اگر نه تنها خداداد عزیزی بلکه سایر بازیکنان تیم 98 بازیکن نسل امروز فوتبال ایران بودند بازیکنان دو نسل قبل چنین انتقاداتی را از آنان می‌کردند.
شاید، اما با این حال نباید فراموش کنیم که اگر تیم 98 یک تیم ماندگار در فوتبال ایران شده است و همه از آن با احترام یاد می‌کنند به دلیل حضور بازیکنانی بود که در آن بازی می‌کردند. پول خیلی خوب است، پول نباشد نمی‌توان زندگی کرد؛ اما متاسفانه بعضی از بازیکنان ظرفیت یک‌شبه پولدار شدن را نداشتند. اگر امروز وضع، دایی، باقری، عابدزاده و ... خوب است برای ریال به ریال پولی که امروز دارند زحمت کشیده‌اند، عرق ریخته‌اند؛ اما امروز بازیکن شب می‌خوابد و صبح با قرارداد میلیاردی یا چند صد میلیونی پیراهن باشگاهش را عوض می‌کند؛ خب طبیعی است این بازیکن دل به فوتبال نمی‌دهد و  به جای فوتبال به پول فکر می‌کند که  نتیجه‌اش این می‌شود که فوتبال ایران امروز هزار تا مشکل دارد.
اما باز هم تاکید می‌کنم که این موضوع ربطی به بازیکن ندارد؟
من هم نگفتم بازیکن مقصر است؛ اینکه امروز کف قراردادها به میلیارد تومان رسیده است فقط تقصیر مدیران باشگاه‌هاست. این مدیران امروز هستند اما فردا نیستند؛ به همین دلیل در مدتی که هستند به دنبال نتیجه‌گیری می‌روند و فکر می‌کنند با خرج کردن بی‌رویه و ریختن پول بی‌حساب‌و‌کتاب به پای بازیکنانی که نصف مبلغ قراردادش هم شاید ارزش و کارایی ندارد، نتیجه می‌‌‌گیرند. در زمانی که ما فوتبال بازی می‌کردیم مدیران ما چنین پول‌هایی خرج نمی‌کردند، با حساب و کتاب پول می‌دادند  و نتیجه‌اش را هم می‌دیدند؛ اما امروز یک رقابت پول خرج کردن در بین مدیران باشگاهی ما به راه افتاده است که این خیلی بد است و باید جلوی آن گرفته شود.
طوری صحبت می‌کنید که گویا در زمان شما فوتبال ایران مشکل نداشت و تمام مشکلات از روزی شروع شد که بازیکنان تیم 98 بازنشسته شدند؟
به هیچ وجه؛ اما امروز متاسفانه برخی از بازیکنان فوتبال به دلیل اینکه یک‌شبه پولدار شده‌اند با حرکات ضد ارزشی خود کاری کرده‌اند که نگاه‌ها به فوتبال دیگر مثل گذشته مثبت نیست.
مثلا؟
ببینید خوش تیپی و خوش لباس پوشیدن خیلی خوب است؛ اما بروید ببینید بعضی از بازیکنان نسل امروز فوتبال چگونه می‌گردند. کار به جایی رسیده که متاسفانه بعضی‌ها حتی زیرابرو برمی دارند و وارد زمین می‌شوند تا به‌ چشم بیایند. این موضوعات است که باعث شده است که بازیکنان نسل قبل فوتبال در جامعه احترام بیشتری داشته باشند؛ چون خیلی از مسائل را رعایت می‌کردند.
از این موضوع بگذریم کارلوس کرش، سرمربی تیم ملی بعد از بازگشت به ایران خواسته‌هایش را مطرح کرد که باعث ایجاد چالش بین او باشگاه‌ها شده است؟
فوتبال ملی ایران باید خودش را برای حضور خوب و قدرتمند در جام جهانی آماده کند. کرش با توجه به مسئولیتی که دارد طبیعی است که یک سری خواسته داشته باشد؛ اما باید این خواسته‌ها معقول و منطقی باشد. نمی‌خواهم بگویم کرش حرف درستی زده  یا غلط، اما باید یک حد وسط را گرفت تا هم تیم ملی لطمه نبیند و هم باشگاه‌ها.
البته فدراسیون و سازمان لیگ اعلام کرده‌اند که تا حد ممکن از برنامه های کرش حمایت می‌کنند؟
باید هم این گونه باشد. البته کرش هر چه بگوید فدراسیون گوش می‌کند.
دو هفته از فصل جدید لیگ برتر گذشت نظرتان در خصوص بازی‌ها تا به اینجا چیست؟
با گذشته دو هفته نمی‌توان ارزیابی دقیقی از تیم‌ها داشت؛ اما امیدوارم با توجه به اینکه جام جهانی را در پیش رو داریم لیگ زیبا و با کیفیتی را در پیش داشته باشیم؛ چون لیگ با کیفیت کمک می‌کند تا تیم خوبی را روانه جام جهانی کنیم البته به شرطی که بازی‌ها مثل بازی‌های سال گذشته مرتب تعطیل نشود.
به غیر از سپاهان که از آن به عنوان مدعی اول قهرمانی در لیگ نام بردی کدام تیم دیگر توانایی رسیدن به این مهم را دارد؟
استقلال و پرسپولیس که همیشه مدعی هستند در کنار این سه تیم تراکتورسازی هم می‌تواند در حد یک مدعی خودش را بالا ببرد.
راستی نمی‌خواهی به فوتبال برگردی در اول مصاحبه گفتی که رغبتی به کار در این فوتبال نداری؟
چرا دوست ندارم البته؛ به شرطی که زمینه کار برایم مهیا باشد.

گفتگو :علیرضا حاجی میرزابابا

۱۳۹۲/۵/۱۵

اخبار مرتبط