فساد استات اویل برگی دیگر از مدیریت زنگنه

استعفای دسته جمعی روسای استات اویل و جریمه این شركت در دادگهای بین المللی موجب شد تا در كنار بازخوانی این پرونده فساد اقتصادی،موجب شد نوع برخورد با متخلفان آن را در دوكشور نروژ و ایران بررسی كنیم.

به گزارش نما به نقل از فارس، شرکت نفتی استات اویل سومین شرکت بزرگ نفتی اروپا است که در تاریخ 14 ژوئیه سال 1972 به عنوان یک شرکت خصوصی با مسئولیت محدود و با مدیریت دولت نروژ تاسیس شد و هم اکنون به فعالیت پیمانکاری در صنعت نفت و گاز جهان می‌پردازد.

آنچه موجب شد تا به نگارش این گزارش بپردازیم اقدامات و نحوه فعالیت شرکت استات اویل نروژ نیست، بلکه خبری است که اوایل سال 85 در رسانه های جهان منتشر شد که از پرداخت رشوه 15 میلیون دلاری این شرکت به یکی از مقامات نفتی ایران برای فعالیت در فازهای 6، 7 و 8 پارس جنوبی پرده بر می داشت.

براین اساس شرکت استات اویل نروژ از طریق یک موسسه مشاوره نفتی به نام هورتون که مقر آن در لندن قرار دارد، برای دستیابی به قرارداد توسعه فازهای 6،7 و 8 پارس جنوبی در سال های 2002 و 2003 به یکی از مقامات نفتی در ایران رشوه پرداخت کرده است.

* ماجرا چه بود؟

براساس این گزارش ریچارد هابرد رئیس مستعفی هیئت مدیره شرکت استات اویل نروژ در نامه ای که مخاطبش اعضای هیئت مدیره است می نویسد می‌خواهم خلاصه ای از حقایق و وقایعی که قبلا به پلیس اقتصادی اعلام کرده ام به اطلاع اعضاء محترم هیئت مدیره برسانم.

در این اعتراف نامه که در رسانه های جهان نیز منتشر شد آمده است، یکی از اعضای شرکت استات اویل نروژ در نوامبر 2000 به ایران می رود و با مسئولان شرکت ملی نفت ایران دیدار می کند تا برای همکاری با ایرانی ها 7 پروژه را ارزیابی کنند؛ در این شرایط بود که کم کم باب ارتباط آن آقازاده با نفوذ با استات اویل باز شد.

ریچارد هابرد می نویسد، طی سال 2001 درحالی که ارزیابی ها در خصوص 6 یا 7 پروژه پیشنهادی در حال انجام بود، شرکت استات اویل ایران با فردی که از او تحت عنوان جونیور یاد می شد ، تماس برقرار کرد. تا اولین جلسه در دفتر استات اویل برگزار شود.

پس از برگزاری این جلسه و جلسات مشابهی که در ایران برگزار شد، متوجه شدیم که این فرد مشاور وزیر نفت ایران و خانواده وی نیز قدرت و نفوذ زیادی در تجارت نفت و گاز دارد.

برای سنجش نفوذ وی در جلسات مشترکی که داشتیم، اعلام کردیم تا پاسخ خود را از طریق وزیر نفت ایران ارسال کند که این کار نیز انجام شد و این مساله قدرت مقام ایرانی را نشان داد که راهی برای به دست آوردن فرصت‌های تجاری در ایران بود.

این عضو هیئت مدیره شرکت استات اویل در جریان بازجویی و برگزاری دادگاه ویژه مفاسد اقتصادی می‌گوید: درست یک ماه بعد از این ماجرا پیغامی عجیب از سوی طرف ایرانی به طرف نروژی فرستاده شد.

در این پیغام آمده بود، آیا استات اویل در صورت موفقیت در پروژه های نفتی ایران آمادگی کمک به موسسات عام المنفعه و آموزشی را دارد؟

این پیشنهاد برای مسئولان استات اویل عجیب به نظر می رسید، به طوری که کمک به موسسات عام المنفعه از سوی یک شرکت خارجی که در حوزه نفت و گاز فعالیت می کند، می‌توانست چه معنی داشته باشد؟

در این موقع یکی از کارکنان و مسئولان بلند پایه استات اویل که ارتباط نزدیک تری با مقامات ایرانی داشت، به ریچارد هابرد توضیح می‌دهد: یک مفهوم شفاف در ایران وجود دارد که مطابق آن انتظار می رود کمپانی‌های فعال خارجی در ایران کمک هایی اجتماعی ارائه دهند!

ریچارد هابرد ادامه می‌دهد، بنابراین باید یک راه حل قابل قبولی برای کمک های عامل المنفعه پیدا می شد و یک تیم حقوقی باید همه موارد را ارزیابی می‌کرد تا برای دوطرف مشکلی پیش نیاید. از این رو رفت و آمدها و مکالمات زیادی بین مقامات ایرانی و نروژی انجام شد که در برخی از موارد نیز وزیر نفت ایران حضور داشت و شاهد مکالمات ما بود.

براساس این گزارش پس از برگزاری جلسات متعددی بین دو طرف تصمیم براین شد تا شرکت Horton وارد ماجرا شود، تا مشکل حقوقی برایمان پیش نیاید.

باید گفت که در واقع شرکت هورتون، شرکتی ایرانی بود که در لندن دفتر نمایندگی داشت و برخلاف شرکت های رایج، نام و نشان زیادی هم از آن وجود ندارد. (اصطلاحا به این شرکتها paper company یا شرکت کاغذی می‌گویند)

ریچارد هابرد در اعترافات خود می‌گوید، به منظور دریافت مشاوره های مورد نیاز مقدماتی و ارتباط مستمر مشاوره‌ای در طول 10 سال فعالیت نفتی با شرکت ملی نفت ایران قرارداد خدمات مشاوره‌ای با این شرکت معتبر به مبلغ 15 میلیون دلار منعقد شد. به طوری که مقرر شد تا شرکت انگلیسی هورتون اطلاعات جامعی از مقررات و قوانین ایرانی را در اختیار ما قرار دهد.

این عضو مستعفی شرکت استات اویل ادامه می دهد بعد از امضای قرارداد با شرکت هورتون اعضای تیم من جلسات منظمی با (ع.ی) طرف ایرانی که در شرکت هورتون حضور داشت، برگزار کردند.

البته به طور موردی ملاقاتهایی نیز با جونیور داشتیم و در این ملاقاتها مشورت های خوبی در خصوص فضای کار و مسائل سیاسی ایران دریافت می کردیم که بسیار مفید بود.

*رسوایی بزرگ

با افشاگری یکی از روزنامه های نروژی در همان سالها به یکباره همه چیز به هم ریخت. پلیس نروژ پیگیری هایی را آغاز و از آنجا که این شرکت بزرگ نفتی در بورس نیویورک نیز سهام داشت، دادگستری ایالات متحده نیز وارد عمل شد و در این شرایط بود که استات اویل سومین شرکت بزرگ نفتی اروپایی اتهام وارده را پذیرفت.

*رسوایی استات اویل چگونه کشف شد؟

نحوه کشف این رسوایی اقتصادی نیز جالب توجه است، به طوری که در بررسی مالیاتی حساب‌های شرکت استات اویل، ‌حسابرسان به یک حساب چند میلیون دلاری با عنوان تبلیغات و بازاریابی برخوردند و این حساب و پرداخت‌های مربوط به آن را جعلی و برای فرار مالیاتی تشخیص دادند.

اما شرکت استات اویل این ادعا را رد و اعلام کرد پرداخت مورد نظر به حساب یک شرکت انگلیسی انجام شده است، ولی بررسی‌های بعدی نشان داد، این شرکت انگلیسی یک شرکت کاغذی و متعلق به برخی مقامات ایرانی بوده است و این مبلغ به عنوان رشوه برای گرفتن قرارداد پیمانکاری و توسعه‌ای در منطقه پارس جنوبی پرداخت شده است.

نکته جالب توجه این است که پیشنهاد پرداخت رشوه نه از سوی شرکت استات اویل بلکه از سوی طرف ایرانی مطرح شد و استات اویل به دلیل پرداخت این رشوه در نروژ و آمریکا مجازات و برای مدتی نیز از فعالیت آن در بورس های این دو کشور محدود شد.

*اظهارات ریچارد هابرد در نامه استعفا

پس از این رسوایی بزرگ جلسات دادگاه اقتصادی برگزار شد و پس آن هابرد با تمام همکاران خود استعفا دادند که وی در نامه استعفای خود می نویسد شما خوب می‌دانید که شرکت ما در سال های اخیر به دنبال گسترش فعالیت های خود در خاورمیانه و به خصوص ایران بوده است و نیز خوب می دانید به دلیل عدم شفافیت در قراردادهای مالی چنین کشورهایی، گرفتن کار در چنین مناطقی قواعد خاص خود را دارد.

همانطور که مطلع هستید از اوایل سال 2001، مطالعات و مذاکرات خود را با ایرانی ها آغاز کردیم. پس از آشنا شدن به قواعد بازی در بازار نفت و پروژه های نفت و گاز ایران، به دنبال فرصتی برای ملاقات با پسر جوانی با نام جونیور بودم و این فرصت سرانجام در محل شرکت خودمان به من دست داد.

جونیور به من گفت برای موفقیت کار باید حق کمیسیونی از طریق هورتون و (ع.ی) که از ایرانیان مقیم لندن و موسس هورتون است، به وی پرداخت شود. البته او پیشنهادهایی را هم برای انتقال پول از طریق خیریه هایی که در ایران بنیاد نامیده می شوند، ارائه کرد.

من بیشتر آنها را رد کرده تا اینکه بر سر یکی از آنها به توافق رسیدیم. حتما اطلاع دارید که یک قرارداد صوری مشاوره ای با هورتون منعقد کردیم که براساس آن قرار شد ظرف 11 سال، مبلغ 15 میلیون دلار به هورتون پرداخت شود.

هم چنین مطلع هستید که، بر اساس تقاضای آقای (ع.ی) پس از این قرار داد با پرداخت حدود نیمی از مبلغ 15 میلیون دلار و طی دو فقره انتقال وجه از طریق یک حساب بانکی در نیویورک به یک حساب بانکی در شبه جزایر قبرس واریز کنیم و نیز اطلاع دارید که چهار ماه بعد از قراداد اولیه نخستین ثمره قرار داد مشاوره خود را با بردن یک پروژه 300 میلیون دلاری در پارس جنوبی به دست آوردیم.

در پایان، من، ریچارد هابرد، به عنوان نائب رئیس اجرایی استات اویل خود را در این رسوایی بزرگ شریک می‌دانم و همانند همقطاران خود، رئیس و رئیس اجرایی استات اویل استعفا می‌دهم.

* حکم دادگاه آمریکا و نروژ برای پرونده استات اویل

در جریان بررسی دادگاه استات اویل در آمریکا و نروژ اعلام شد: «هدف قرارداد مشاوره ای شرکت هورتون که شامل پرداخت 15 میلیون دلار طی 11 سال می شد، ترغیب مقامات ایرانی بود برای استفاده از نفوذشان تا سهم استات اویل در قراردادهای پارس جنوبی را افزایش دهند و در عین حال درها برای پروژه‌های بعدی نفت و گاز در ایران به روی استات اویل باز شود.

پرداخت های شرکت نروژی به یک حساب offshore انجام می‌شد،حساب هایی که گفته می شود معمولا در مناطق آزاد یا مناطقی که کمتر با مقررات سخت حکومت ها دست و پنجه نرم می کنند و بعد از انجام معاملات هم به راحتی قابل بستن هستند.

در نهایت جریمه‌ای که نروژ برای استات اویل در نظر گرفت 3 میلیون دلار و جریمه ای که آمریکا برای این شرکت در نظر گرفت مبلغ 20 میلیون دلاربود.»

*توقف پیگیری پرونده استات اویل در دادگاه آمریکا

با وجود اثبات جرم استات اویل و نهایی شدن حکم این شرکت در دادگاه، ایالات متحده آمریکا اعلام کرد با توجه به روند چند سال اخیر این شرکت و اثبات حسن نیت آن پیگیری قضایی استات اویل متوقف می شود.

براساس این گزارش استات اویل در سند به دست آمده اذعان می‌کند، عملش قانون ضد رشوه خواری و مقررات حسابرسی قانون اعمال فساد خارجی آمریکا را نقض کرده است.

این سند که در روزنامه گاردین نیز منتشر شده است آمده: « شرکت استات اویل موافقت کرده است 10.5 میلیون دلار به عنوان جریمه بپردازد و همچنین موافقت کرده است یک موافقت نامه تعقیب قضایی سه ساله را به اجرا بگذارد.»

همچنین یکی از مقامات شرکت استات اویل تاکید کرده است، بعید است استات اویل این موضوع را تکرار کند. نه در ایران و نه در هیچ یک از 41 کشوری که فعالیت دارد.

خبرگزاری رویترز به نقل از یک مقام شرکت استات اویل نیز اعلام می‌کند، بر اساس توافقی با کمیسیون سهام و اوراق بهادار آمریکا، وزارت دادگستری و دفتر دادستانی این کشور حاصل شده است موضوع معامله استات اویل با موسسه هورتون حل و فصل شده است.

*ابهاماتی که هنوز ادامه دارد

در حالی مطبوعات نروژ ماجرای شرم آوری از رشوه گیری از سوی برخی از مقامات نفتی ایران را منتشر می کنند و به موجب آن مسئولان شرکت استات اویل به رشوه دادن اعتراف کرده و یکی بعد از دیگری از مقام خود استعفا می‌دهند و حتی رئیس بخش عملیات‌های بین‌المللی این شرکت نروژی را ترک کرده و مدیر اجرایی شرکت از سوی هیئت مدیره اخراج می‌شود و در نهایت حتی رئیس هیات مدیره هم استعفا می کند و نامه ریچارد هابرد مدیر مستعفی استات اویل به هیئت مدیره این شرکت که در آن از یک مقام ایرانی، سخن به میان آمده در اختیار افکار عمومی دنیا قرار می گیرد و در پی آن در آمریکا، نروژ و سوئیس تحقیقات گسترده ای در خصوص اتهامات استات اویل صورت می گیرد و به طور کاملا مشکوکی و به یکباره تحقیق و تفحص دادگاه آمریکا متوقف می شود و حتی اخیرا نیز برخی از رسانه ها به نقل از دادگاه آمریکا اعلام می‌کنند، تمام فعالیت های این آقازاده با حمایت و ضمانت وزیر اسبق نفت در آن دوره انجام شده است، اما در ایران هیچ واکنش محکمی نسبت به این رشوه خواری صورت نمی‌گیرد، به طوریکه انگار هیچ اتفاق خاصی رخ نداده حتی وزیر اسبق نفت در جلسه پاسخ به سوال یکی از نمایندگان مجلس در دولت هفتم از عملکرد خود نیز دفاع کرده و قرار داد استات اویل را یکی از قرار دادهایی تلقی می کند که به نفع منافع ملی بوده است و استات اویل بهترین کارها را در جنوب ایران انجام داده است که تفاوت برخورد با این پرونده نفتی در ایران و نروژ جالب توجه است که درآنجا همه استعفا می دهند و از کاری که کرده اند، شرمنده‌اند، ولی در ایران به آن افتخار می کنند.

در حالی وزیر اسبق نفت ایران از عملکردش در سال های 76 تا 83 دفاع می‌کند و خود را ژنرال صنعت نفت ایران معرفی می‌کند، ولی باید گفت، در دولت های نهم و دهم با وجود شدیدترین تحریم ها 5 فاز پارس جنوبی آماده بهره برداری و دارای پیشرفت 75 درصد به بالا و به گفته سیف الله جشن ساز بقیه فازها نیز به 50 تا 60 درصد پیشرفت رسیده است که تمام این فعالیت ها بدون باج دهی انجام شد.

۱۳۹۲/۵/۱۶

اخبار مرتبط