این روزها نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی با یکی از بزرگترین و سرنوشتسازترین آزمون دوره نمایندگی خود روبرو هستند و نه فقط چشم مردم، که نگاه شهداء نیز به آنان دوخته است و در انتظار که عهد خویش با مردم و خدای مردم را چگونه به جا میآورند؟ و آیا در جریان رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی رئیس جمهور محترم، پستهای وزارت را که امانتهای الهی است به اهلش واگذار میکنند و یا خدای نخواسته، برخی از ملاحظات بیرون از دایره مسئولیت الهی و رسالت نمایندگی نظیر رودربایستیها، وعده و وعیدها و قول و قرارهای حزبی و گروهی مانع از آن خواهد شد که وظیفه مقدس نمایندگی مردم را آنگونه که خدای سبحان میپسندد و منافع مردم خون داده و خون دل خورده در آن است، به انجام برسانند ... و در این باره گفتنیهایی هست؛
1- اصرار و تأکید پیدرپی آقای دکتر روحانی بر ویژگیهایی نظیر دوری از تنش، خدمت به مردم، رعایت اعتدال در تصمیمها و برخوردها، قانونگرایی، مبارزه با فساد اقتصادی، دفاع از منافعملی در مقابل زورگویی و باجخواهی بیگانگان، تعهد نسبت به نظام، خون شهداء و آموزههای اسلامی و انقلابی، تلاش برای توسعه علمی و فناوری و... با هویت و سوابق شناخته شده برخی از گزینههای پیشنهادی نظیر حضور در فتنه آمریکایی- اسرائیلی88، آلودگی به فساد اقتصادی، تنشآفرینی، عدمتعهد نسبت به آموزههای اسلامی و انقلابی و... همخوانی ندارد. بنابراین درباره حضور این افراد در فهرست وزرای پیشنهادی فقط دو احتمال وجود دارد یا این که آقای روحانی- با عرض پوزش- در شعارها و اظهارنظرهای خود صادق نبوده است! و یا آن که معرفی وزرای مورد اشاره به ایشان تحمیل شده است. و اما، سوابق دکتر روحانی روشن است و نشانهای از پلشتیهای یاد شده در آن نیست. از این روی بهآسانی میتوان نتیجه گرفت که احتمال دوم صحت دارد و برخی از افراد در فهرست وزرای پیشنهادی به ایشان تحمیل شده است و هیچ حالت و احتمال دیگری قابل تصور نیست. هست؟! بنابراین بدون کمترین تردیدی باید گفت که آقای روحانی برای رهایی از حضور تحمیلی این عده در کابینه خود که تهدیدی جدی و خطرناک برای دولت ایشان هستند، چشم امید به رأی عدم اعتماد مجلس دوخته و دست یاری به سوی نمایندگان مجلس دراز کرده است. روحانی شخصیت باهوشی است و امیدوار است که نمایندگان محترم مردم نیز با هوش و درایت خود پیام ضمنی ایشان را دریافت کرده باشند. آیا نمایندگان محترم به این نکته مهم توجه کردهاند که آقای روحانی با وجود اطلاع دقیق از سوابق سوء برخی از وزرای پیشنهادی همچنان بر آموزههای ارزشی مورد نظر خود تاکید میورزد؟ ایشان با این تاکیدهای مکرر میخواهد به نمایندگان محترم پیام بدهد که افراد یاد شده تحمیلی هستند و حذف آنان از فهرست وزرای پیشنهادی کمک برجسته مجلس به رئیس جمهور منتخب است. کجای این فرمول نقص دارد؟ سوابق روشن آقای روحانی یا کارنامه سیاه برخی از وزرای پیشنهادی؟!
2- حضور در فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 اگرچه هیچ توجیهی غیر از وطنفروشی و خیانت ندارد و جایگاه کسانی که در فتنه حضور داشتهاند، زندان است و نه وزارت ولی برخی از وزرای پیشنهادی علاوه بر دست داشتن در فتنه 88 به دلیل کارنامه ناکارآمدی که در مسئولیتهای قبلی خود داشتهاند و یا ناهمخوانی سوابق کاری و تخصصی آنان با وزارتخانههای پیشنهادی، شایستگی و صلاحیت لازم برای تصدی پستهای پیشنهادی را ندارند. این ناهمخوانی در سالهای اولیه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا حدودی قابل توجیه بود، اگرچه در آن سالها نیز بیشترین تلاش برای همخوانی هرچه بیشتر وزیران با پستهای مربوطه صورت گرفته بود. اما امروزه یعنی 34 سال بعد از پیروزی انقلاب و سابقه برپایی و تشکیل 10کابینه، بهکارگیری افراد بیتخصص و ناهمخوان با وزارتخانههای پیشنهادی، اهانت به چرخه کارآمدی نظام است و مفهومی جز تبدیل وزارتخانهها به مراکز کارآموزی! ندارد. کسی که حتی یک روز هم سابقه مدیریت کلان نداشته است چگونه میتواند در رأس یک وزارتخانه عریض و طویل قرار گیرد؟ و یا کسی که در وزارتخانه تحت تصدی قبلیاو، دهها فساد کلان اقتصادی با پروندههای هنوز مفتوحه اتفاق افتاده است با کدام انگیزه برای وزارت پیشنهاد شده است؟!
بیداری اسلامی به گواهی همه شواهد موجود و اعتراف مستند دشمنان تابلودار بیرونی، برخاسته و مولود انقلاب اسلامی است و کمترین نتیجه آن مصادره عقبههای استراتژیک آمریکا و متحدانش به نفع جمهوری اسلامی ایران بوده است و بسیاری از کشورهای منطقه را به خاکریز ایران در مقابل تهاجم غرب تبدیل کرده است. آیا گزینه پیشنهادی برای وزارت امور خارجه، با این موج عظیم همخوانی دارد و میتواند از این موج پرخروش به نفع ایران اسلامی بهرهگیری کند؟! و...
3- شماری از نمایندگان محترم مجلس که در سلامت و پاکبازی آنان کمترین تردیدی نیست، محکوم کردن و اعلام برائت از فتنه 88 را یکی از شرایط لازم برای رأی اعتماد به گزینههایی دانستهاند که در فتنه یاد شده حضور داشته و فعال بودهاند. دراینباره باید گفت؛ اگرچه اعلام برائت از فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 ضروری است ولی توبه کسی که مرتکب جنایت شده است به رابطه میان او و خدا مربوط است و آنهمه نیز در کلام خدا و روایات اهل بیت علیهمالسلام به آن سفارش و تأکید شده است. اما در هیچ یک از آموزههای دینی و نظامهای حقوقی توبه بعد از ارتکاب جرم، مانع مکافات مجرم نیست، مثلاً مجازات کسی که مرتکب سرقت یا قتل و جنایت شده است با توبه کردن، برداشته نمیشود- اگرچه توبه به خاطر کوتاهی و قصور در انجام تکالیف دینی فردی حکم دیگری دارد که با احکام مربوط به حقالناس متفاوت است- و اما، فتنهگران دست به جنایت بزرگی زدهاند که دروغ گفتن و حتی قسم دروغ خوردن هم با آن قابل مقایسه نیست و چه تضمینی هست که برای دست زدن به فتنهای دیگر، ابراز توبه نکنند؟! وضعیت فتنهگران از دو حال خارج نیست، یا این که با علم و آگاهی دست به خیانت زدهاند و یا به اندازهای کمدان و کجفهم بودهاند که ناآگاهانه با فتنه همراه شدهاند. در حالت اول به جرم خیانت و در حالت دوم به علت کمدانی و کجفهمی شایستگی حضور در مسئولیتهای حساس را ندارند. این یک اصل و قاعده عقلی و منطقی است. کسی که در تمام مدت با سران فتنه همراه و در خدمت آنها بوده است و با مشاهده جنایاتی نظیر آشوبهای خیابانی، اهانت به ساحت عاشورای حسینی(ع)، پاره کردن تصویر مبارک حضرت امام(ره)، حمایت آشکار مثلث آمریکا و اسرائیل و انگلیس و برخی از سران خودفروخته عرب و تمامی گروههای ضدانقلاب و تروریست از فتنهگران و دهها جنایت دیگر نه فقط از فتنه کنارهگیری نکرده بلکه با سران و عوامل فتنه همصدا و همگام بوده است، چگونه میتواند با ابراز ندامت یا محکومیت شفاهی فتنه، شایستگی تصدی یک وزارتخانه را داشته باشد؟! کفش دزد را بعد از پس دادن کفشهای مردم، تحمل مجازات دزدی و توبه از گناهی که مرتکب شده است به مسجد راه میدهند ولی در کجای دنیا کفش دزد را پیشنماز میکنند؟!
شاهد امروز، قاضی فرداست و از نمایندگان محترم مجلس که به فردای قیامت و شمار اعمال در روز شمارین میاندیشند انتظار آن است- و تکلیف الهی و رسالت نمایندگی آنها نیز- امانت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران که خونبهای شهیدان است را به نااهلان نسپارند.
در این باره باز هم گفتنیهایی هست که به بعد میگذاریم.
کیهان