اعتدال‌‌گرایی روحانی مانند هاشمی نشود

یك استاد دانشگاه گفت: اعتدال گرایی دوره آقای هاشمی یعنی نه خیلی مدرن و نه خیلی سنتی باشیم و یك مقدار از این و یك مقدار از آن كافی است و امیدواریم این اعتدال‌گرایی از جنس آن اعتدال گرایی نباشد.

به گزارش نما به نقل از تسنيم، صادق آیین‌وند استاد تاریخ اسلام در همایش ملی تبیین مفهوم اعتدال که امروز در مرکز تحقیقات استراتژیک برگزار شد، در مقاله‌ای به بیان دیدگاه‌های خود درخصوص اعتدال و عقلانیت در تفکر دینی پرداخت و اظهار داشت: اعتدال در زبان فارسی معادل میانه روی است.

وی با بیان اینکه مشی اعتدال امری است که نیاز به درک صحیح دارد، افزود: به جز تکیه بر حکمت نمی‌توان اعتدال را یافت و در حقیقت اعتدال پیمودن فضیلت‌ها و بهره گیری از خرد است.

استاد تاریخ اسلام گفت: مشی مقابل اعتدال خارج از شدن از جاده افراط و تفریط است و در حقیقت اعتدال بهره گیری خردمندانه و استفاده حکیمانه از فرصت‌ها است.

در ادامه محمدجواد غلامرضا کاشی استاد دانشگاه علامه طباطبایی اظهار داشت: مقصود ما باید این باشد که نظام سیاسی خود را از هژمون کردن اعتدال دور کنیم و اعتدال این استعداد را دارد که نظام سیاسی به این موقعیت برسد.

وی با بیان اینکه گفتمان کردن اعتدال اتفاقی است که فرصت تاریخی را از ما می‌گیرد، ادامه داد : اعتدال در اقتصاد،‌سیاست، فرهنگ و جامعه یعنی از دال مرکزی اعتدال مفاهیم و گزاره بسازیم و آنها را به هم متصل کنیم تا تکلیف خود را در همه عرصه‌ها تعیین کنیم .

این استاد دانشگاه گفت: مفاهیم ناظر بر جعل گفتمان از مبانی نظریه مفهوم گفتمان غافل است و مبانی نظریه مفهوم گفتمان ناظر به این موضوع است که جامعه وجود ندارد و جامعه عرصه تنازعات عمیق ساختاری،‌ تاریخی و پرنشدنی است. و صورت بندی‌های مفهومی و گزاره‌ها گرد صورت بندی‌های تنازعات جمع می‌شوند وبه تنازعات فعلیت سیاسی می‌بخشند.

کاشی تاکید کرد: ما تجربات زیادی در خصوص اعتدال گرایی داریم، ولی اعتدال گرایی می‌تواند تجربه تازه‌ای باشد؛ یک تجربه ما از اعتدال مربوط به ساختن صورتبندی‌های گفتمانی است که تلاش می‌کند همه شکافت‌های اجتماعی را در خود منحل کند. یک تجربه دیگر این است که در این جدال گفتمانی یک سر جدال بر سر دیگر توفق پیدا کند. مثلاً‌ طبقات فرودست و فرادست و سنتی گرایان و مدلگرایان. اما حاصل این چیست. حاصل تجربه 8 ساله تطبیق با 8 سال دیگر شود و حاصل این است که گروهی خود را در کانون قرار می‌دهد و گروه دیگر را در حاشیه و تمام این صورت‌ها در شکل گفتمانی پیش می‌آید.

وی با بیان اینکه ما یک تجربه اعتدال گرایی در 30 سال گذشته داریم ، تصریح کرد: امیدوارم این اعتدال‌گرایی از جنس آن اعتدال گرایی نباشد؛‌ دوره آقای هاشمی به یک معنا اعتدال گرایی از جنس آنچه آقای روحانی به میان آورده پیشینه و سابقه‌ای دارد و به دوره آقای هاشمی سبق می‌برد؛‌ اعتدال گرایی دوره آقای هاشمی یعنی نه خیلی مدرن و نه خیلی سنتی باشیم و یک مقدار از این و یک مقدار از آن کافی است.

این استاد دانشگاه اظهار داشت: مهمترین شانس در عرصه سیاسی این است که میدان حکمت و عرصه سیاست را حتی الامکان از تنازعات گفتمانی بکاهیم و حوزه حکومت را به عقل بووکراتیک و تکنوکراتیک و به حوزه علمی نزدیکتر کنیم.

کاشی گفت: باید چند محور را بیان کنیم که این اعتدال گرایی آن اعتدال نباشد؛‌ اعتدال گفتمان نیست، بلکه یک روش است که ایجاد تنوعات گفتمانی را به منزله یک فرصت می‌داند. همچنین کاهش اعتدال به جای فکر کردن به تنوعات و تعارضات گفتمانی موجود به منزله فرصت باید دیده شود و تلاش شود که حتی الامکان از تعلق صرف به آن مستقل عمل شود و اجازه ، فرصت و امکانات هر چه بیشتر و غنی ظاهر شدن تمام گفتمان ها را فراهم کند.

این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد: همچنین اعمال اقتدار و حتی خشونت در مواقعی که تنوعات گفتمانی و فرایند رقابت بین تنوعات خود را در صورت‌های خشونت آمیز ظاهر می‌کند خشونت سیاسی مشروعیت می‌یابد لذا با صرف نظر کردن از مفهوم گفتمان اعتدال این شانس اعتدال را از جامعه نگیریم.

در ادامه داوود فیرحی استاد دانشگاه تهران ضمن بیان مقاله‌ای به عنوان مبنا و مفهوم اعتدال در اندیشه اسلامی اظهار داشت: در ادبیات اسلامی اعتدال به مثابه نظریه وجود ندارد مانند نظریه اصلاح طلبی و اصولگرایی و نمی‌توان ردپای آن را به عنوان نظریه پیدا کرد.

وی ادامه داد: اساساً رابطه نصوص دینی با نظریات را باید با احتیاط نگاه کرد. چرا که نصوص دینی مانند زمین است و انواع مواد در آن وجود دارد، اما وقتی نظریات را بخشی می‌بینیم سر از رادیکال بودن در می‌آوریم و این باعث به افراط کشیدن نظریات می‌شود.

وی با بیان اینکه مفهوم اعتدال در ادبیات اسلامی قابلیت این را دارد که عملیاتی شود، افزود: اعتدال در ادبیات اسلامی در دو جا وجود دارد. یک جا اعتدال از عِدل آمده است و به معنی توازن است .

این استاد دانشگاه ادامه داد: اعتدال به معنی عِدل یعنی فضیلت رفتاری انسان و یعنی ما به دنبال انسان‌های متواضع با چنین اخلاقی برای اداره جامعه باشیم و این معنی در مقابل افراط و تفریط و زیستن در وضعیت تعادل است.

فیرحی در پایان خاطر نشان کرد: دومین مفهوم اعتدال از عَدل گرفته شده است و این جا اعتدال از فصل بعدی خارج و به روش زیستن تبدیل می‌شود و ساختارها نیز اعتدالی می‌شود و اعتدال به معنی عَدل یعنی عمل کردن براساس اراده شریعت و اراده عمومی .

۱۳۹۲/۶/۵

اخبار مرتبط