بررسي صداهاي بيگانه در 35 سال گذشته، نظام جمهوري اسلامي، رسوايي بزرگ غرب مستكبر را اثبات ميكند.
دشمني آمريكا و انگليس و رسانههاي آنها با ايران و اسلام كاملاً اثبات شده است. از دشمنان نيز جز دشمني و كينهتوزي، انتظاري نيست.
آنها همواره در سي و چند سال دروغ گفتهاند، و نمونههاي بارزي براي دروغگويي سياسي هستند نكته جالب اينكه ترانهاي را خودشان پخش ميكنند كه خواننده ميخواند دروغت را شناختم، از دروغهات خسته شدم.» ولي مثل اينكه اين صداها، هنوز از تكرار اين همه دروغ خسته نشدهاند يا اگر خسته شدهاند راه ديگري ندارند.
آنها همواره تحليل كردند كه اوضاع ايران در بدترين وضعيت قرار دارد. اقتصاد ايران از بين رفته است. اوضاع اقتصادي تيره و تار است و گزارشهاي بي پايه، يا نقاط كوچك را بزرگنمايي كردهاند و تحليل داشتهاند كه كار ايران تمام است.»
آنها در هر انتخابات، خبرهاي ضد انقلابيوني را كه در كنار خانه اربابان آمريكايي و اروپايي لميدهاند را پخش و تبليغ كردهاند و يا خبر از تحريم رأي دهي و انتخابات دادهاند، يا از مردم خواستهاند كه در انتخابات شركت نكنند، يا تحليل كردهاند كه مردم شركت نخواهند كرد و هر رأيي كه بدهند، فايدهاي ندارد زيرا فردي كه انتخاب ميشود از قبل تعيين شده است. آنها در باره دانش هستهاي، منفي بافي كرده و تهديدهاي آمريكا و تحريمهاي غرب را بزرگنمايي كردهاند.
در ميدان سياست، آنها همواره تبليغ و تحليل كردهاند كه در ايران جنگ قدرت و تنازع بشدت درگير است. در دوران امام اين جنگ قدرت را بين مرحوم حاج سيد احمدها و آيت الله هاشمي، تحليل ميكردند و چه ها ميگفتند!!،؛ در حالي كه هر دو آنها به اين تحليل ميخنديدند.
بعد بين رهبر معظم و آقاي هاشمي و بعد بين احمدي نژاد، و در دوران دولت اصلاحات كه به راستي افتضاحي غيروصف كردني داشتند.
در همين انتخابات اخير، اگر صداوسيما، مطالب اين رسانهها را دستهبندي كند و براي مردم پخش كند معلوم ميشود كه دشمني و كينهتوزي و شكستهاي 30 ساله آنان، چگونه آنها را دچار عصبانيت شديد، اضطراب رواني، سردرگمي و تناقضگويي و پرت و پلا گفتن، ناسزا و فحش، واهانت و توهين حتي در ترانهها و در پيامهاي تلفني، كه اكثراً ساختگي در همان استوديوهاست، كرده است.
خبرهاي يكسويه، تحليلهاي كينه توزانه، گزارشهاي آبكي و بي مايه، آنچنان مسئولان اين رسانههاي استكباري را كلافه كرده كه خودشان متوجه نيستند چه ميگويند!
تنها راهي كه براي آنها مانده است مصاحبههاي نيشدار و تخريبي با عدهاي از ليبرالها و عناصر مسألهدار داخلي و بعضي از فراريان به خارج از كشور است كه عناوين چشم پركني براي آنها بكار ميبرند و حمايتهاي خندهآور از برخي هنرمندان و فيلمسازها، و يا نويسندگاني كه در جهت اهداف آنها كارهايي ميكنند.
***
پيشنهاد ميشود:
صدا و سيما، براي آشكار كردن اين رسوايي و دروغها و كينهورزيها و تحليلهاي مسخره مستندي تهيه نمايد كه به اندازه كافي مطلب بدست دادهاند.
عناصر داخلي مايل نيستند همكار اين رسانههاي بيگانه به ويژه آمريكايي – انگليسي باشند. از درد دل كردن با دشمنان و اظهار گلايهها، خودداري نمايند. مثلاً محمد تقي كروبي پسر آقاي كروبي، دو سه هفته گذشته سفره دل را براي راديو فردا باز كرده و ناشيانه تصور داشت كه حالامصاحبه با اين رسانه آمريكايي به نفع پدرش خواهد بود.
افرادي كه آنها از اينان سوء استفاده سياسي ميكنند، با مصاحبه آنها را نااميد كنند مثلاً در هفته گذشته راديو فردا – آمريكايي – براي خانم فائزه هاشمي دلسوزي ميكرد كه قوه قضائيه براي او پرونده جديدي باز كرده است.
ü سركار خانم فائزه ميتوانند محكم پاسخ بدهند كه مسائل وي به آمريكاييها چه ربطي دارد؟ آنهايي كه با حمايت از فرقان آمريكايي و منافقين چندين بار خواستهاند پدر او را ترور كنند، با چه رويي دلسوز دختر آقاي هاشمي شدهاند!
قوه قضائيه تكليف همكاران با اين رسانهها را تعيين كند؛ زيرا برخي در ايران هستندكه در خبررساني، و تحليلدهي باب اميال كثيف آمريكا يا انگليس پاي ثابت مصاحبهها و تحليلهاي بي بي سي و راديو فردا ميباشندو رونقبخش به نامههاي آنان هستند.
اين از نظر حقوقي و قانوني، همكاري با دشمنان و بيگانگان و همدستي با آنها و كمك به توطئههاي استكبار جهاني عليه ايران است و جرم است.
و با مجرمان بايد بطور قانوني و در محاكمههاي علني، برخورد قانوني داشت البته تا كنونكه اين همكاري آنها به هيچ نتيجهاي و فايدهاي براي آنان نداشت و ملت ايران به اندازه كافي آگاه هستند و اعتنايي به اين حرفها ندارند.
لكن اين افراد بايد ثابت كنند كه آيا همدست آمريكاييها و انگليسيها هستند كه با آنها همفكري و همكاري و همخواني ميكنند؟ يا ايراني هستند ولو هر نوع ديدگاهي داشته باشند؟