به گزارش نما به نقل از گل - «براي سيد نخود بفرستيد،خرچنگ ها دورش مي زنند»؛اين يكي از ديالوگ هاي رد و بدل شده بين بي سيم چي فيلم« ليلي با من است» با مقر فرماندهي در حين عمليات نيست،اين درخواستي است مشابه براي توپ رساني به مهاجم نوك پرسپوليس كه در هر بازي بيشتر از آنكه توپ ( يا همان نخود به معناي خوراك) به او رسانده شود ، اين مدافعان تنومند و آماده حريفان ( يا همان خرچنگ ها - تانك هاي دشمن ) هستند كه احاطه اش مي كنند و اجازه كار به او نمي دهند.
قبلا و در بيشتر مباحث مربوط به ممشكلات فني پرسپوليس در فاز حمله بارها به تنها بودن سيد مهدي سيد صالحي در محيطي وسيع و خالي از بازيكنان هم دسته اش اشاره كرده ايم و اين موضوع را به سيستم پرسپوليس ،شرح وظايف بازيكنان و چيدمان نفرات در خط سه نفره مرتبط دانسته ايم اما حالا اين سوال جديد را مطرح مي كنيم كه چرا براي مهاجم سرزني مثل سيدصالحي سانترهاي خوبي ارسال نمي شود و او اصلا در موقعيت سرزني قرار نمي گيرد؟
اگر 8 بازي قبلي پرسپوليس را مرور كنيم مي بينيم سيدصالحي يك بار در بازي با ذوب آهن با سانتنر ميثم حسيني دروازه حرف را با سر تهديد كرد و يكي دو سر معمولي هم در بازي با نفت و تراكتورسازي زد كه جدي نبود وگرنه در ساير بازي ها نه ماهيني ( و در دو بازي اخير خانزاده) و نه ميثم حسيني براي او توپ نريخته اند و ديگر هافبك ها يا بال هاي كناري هم در اين زمينه كاري براي مهاجم راس شان انجام نداده اند.
نكته جالب اينجاست كه در 8 بازي گذشته پرسپوليس هر موقعيتي هم كه نصيب سيدصالحي شده – كه البته تعدادش به انگشتان يك دست هم نمي رسد – روي زمين و در عمق بوده و به نظر مي رسد همه هافبك ها،مدافعان كناري پرسپوليس و حتي علي دايي يادشان رفته كه سيدصالحي مهاجم سرزني است و از اين قابليت او مي توان براي فتح دروازه حريفان استفاده كرد.
اين اتفاق حتي در زماني كه بازي روي زمين و كارهاي تاكتيكي پرسپوليس به بن بست مي خورد و تيم به بازي مستقيم و توپ هاي بلند روي مي آورد هم ناديده انگاشته مي شود و سيد صالحي هدف ارسال توپ ها نيست يا حداقل اينكه اين كار درست انجام نمي شود.
ظاهرا در اين خصوص يا تشخيص درستي از سوي كادر فني صورت نگرفته يا تمرين هاي ويژه و به خصوصي صورت نمي گيرد.شايد هم اجرا آنقدر ضعيف است كه اصلا تشخيص و تمرين به چشم نمي آيد.در هر حال هر كدام از اين حالات كه صحت داشته باشد پرسپوليس يكي از راه هاي ساده تر به گل رسيدن را ناديده انگاشته يا فراموش كرده است.راهي كه براي آقاي گل شدن سيدصالحي هم مي تواند ميانبر خوبي باشد.