آغاز روزگاری خوش برای ایران!

به گزارش نما به نقل از کیهان، «قدرتهای جهانی تصمیم دارند در نشست شورای حکام آژانس انرژی اتمی که از دوشنبه آغاز می شود، با عدم فشار بر ایران "زنگ تفریحی کم‌سابقه" با امید به پیروزی دیپلماسی به دولت روحانی بدهند» این بخشی از خبری بود که خبرگزاری فرانسه چند روز قبل و در آستانه برگزاری نشست دوره‌ای شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (که از دیروز آغاز شد) منتشر کرد. ظاهر این خبر حاکی از آغاز روزگاری خوش برای ایران و به قول دیپلمات‌ها تعامل مثبت غرب با پرونده هسته‌ای ایران است اما وقتی به گزارش بغض‌آلود و مغرضانه آمانو نگاه می‌کنیم می‌شود پوشالی بودن این وعده را بیشتر از گذشته فهمید و احتمال داد که بعد از این زنگ تفریح آنها قصد دارند زنگ حساب -بخوانید بی‌حساب و کتاب- به پا کنند و به زعم خود به حساب ما برسند!





آمانو در آخرین گزارش خود در ششم شهریور ماه جاری بار دیگر اتهامات واهی و بی‌اساسی را به ایران وارد کرد و از تردید در تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌ای سخن گفت و بر ضرورت بازدید از مرکز نظامی پارچین تأکید کرد! اندکی بعد دو مقام ارشد آژانس صراحتا اعلام کردند که هشتاد درصد اطلاعات آژانس اتمی را از طریق دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل بدست می‌آورند! و ایران بایستی به تمامی این پرسش‌ها بدون تعیین سقف زمانی و نقطه پایان برای آن، پاسخ دهد! اما موضوع این نوشتار بحث هسته‌ای نیست. بحث بر سر وعده‌های غرب و مانور تبلیغاتی آنهاست. وعده زنگ تفریح و سخنانی مشابه که در دو ماه اخیر به زبان های گوناگون از سوی رسانه‌ها و مقامات غربی داده می‌شود، وقتی با رفتارهایی ناسنجیده برخی دولتمردان و نیز پاره‌ای امید بستن‌های پیدا و پنهان در داخل آمیخته می‌شود فضایی را ترسیم می‌کند که لاجرم باید متوهمانه در آن آغوش غرب یعنی آمریکا را به سوی ملت ایران گشوده دید و احساس کرد که همه آن دشمنی‌ها و فشارها و ظلم‌ها تمام شده و فصل نوینی در روابط ما و آمریکا در حال شکل گرفتن است! و طلیعه آن هم زنگ تفریح اهدایی غرب است! آنها دست از دشمنی با ما برداشته‌اند و تغییر دولت ایران برای تغییر رفتارشان با ما کافی بوده است! اما آیا واقعیت هم همین است؟ آیا آنهای که امید به حل مشکلات کشور در سایه اعتماد به آمریکا و مانور دیپلماسی دارند، معتقدند که مشکل استکبار جهانی با ما، بر سر کار بودن این دولت یا آن دولت و یا ضعف در مانور دیپلماتیک است یا نه مسئله پیچیده‌تر از این خوش‌باوری‌هاست؟ ماهیت آمریکا برای ملت انقلابی و هوشمند ایران اگرچه روشن است اما ذکر چند نکته در این‌باره ضروری به نظر می‌رسد؛




1- رهبر فرزانه انقلاب در دیدار اخیر خود با نمایندگان محترم مجلس خبرگان رهبری فرمودند: «اگر در مصر، شعار مبارزه با اسرائیل می‌بود و مقابل وعده‌های آمریکا کوتاه نمی‌آمدند، قطعا اینطور نمی‌شد که دیکتاتور سی ساله آزاد شود و در خصوص کسانی که با رای مردم روی کار آمده بودند احتمال حکم اعدام برود» این سخنان با هوشمندی به عاقبت نرمش و کرنش در برابر آمریکا اشاره می‌کند و سرنوشت منتخبان مردم مصر را همچون آینه عبرتی پیش چشم آنهایی می‌گیرد که خواب آمریکا را می‌بینند! برخلاف تصور این عده، مشکل محمد مرسی وقتی پیچیده و لاینحل شد که به آمریکا اعتماد کرد و گام به گام از سیاست‌های فریبکارانه شیطان بزرگ پیروی کرد، نماینده به اسرائیل فرستاد و از شعارهای اولیه مبنی بر رویارویی با اسرائیل عقب‌نشینی کرد. مرسی با پنجاه و یک و هفت دهم درصد رای مردم مصر به کرسی نشست اما وقتی تصمیم گرفت با تکیه بر آمریکا پایه‌های حاکمیت خود را تحکیم کند، همه چیز برعکس شد و با دست ایادی آمریکا از کرسی ریاست‌جمهوری به زیر کشیده شد. او معتقد بود برای تسریع در آبادانی مصر و جبران عقب‌ماندگی‌ها و بهبود وضع مردم، بهترین گزینه یک همکاری بین‌المللی است و چون آمریکا را کدخدای دنیا می‌دانست! بهترین راه را پشت کردن به آرمانهای مردم و همراهی با آمریکا دانست اما سقوط سرنوشت محتوم کسانی است که بخواهند به جای تکیه بر باورهای مردمی، با دشمنان تابلودار و شناخته شده مردمشان نرد دوستی ببازند.




2- عده‌ای برای توجیه تلاششان در آغوش گشودن به روی غرب و تکرار تجربه‌ای تجربه شده، سعی دارند از سویی مشکلات کشور را بسیار پیچیده و لاینحل معرفی کنند و از دیگرسو، راه‌حل را در آن سوی مرزها نشان دهند. این طیف با سیاه‌نمایی و بکارگیری رسانه‌های زنجیره‌ای چهره ایران را فلاکت‌بار و همه دستاوردهای نظام را به هیج می‌انگارند تا این باور را به مردم تلقین و تزریق کنند که وضع بسیار خراب است و چاره‌ای جز «تعامل»! با آمریکا نیست. این تلقی اگر تحمیل شده نباشد و از توهم و فریب‌خوردگی ریشه گرفته باشد فقط با نگاهی گذرا به تاریخ مناسبات آمریکا و کشورهای منطقه و مشاهده زورگویی‌ها، باج‌خواهی‌ها و غارتگری‌ها و خونریزی‌های آمریکا و متحدان اروپایی آن، به آسانی قابل اصلاح خواهد بود و برای توهم‌زدگان مورد اشاره کمترین تردیدی باقی نخواهد گذاشت که راه رشد و توسعه و پیشرفت اسلامی-ایرانی از خودباوری و بهره‌گیری از فرمول‌های داخلی می‌گذرد و به قول حضرت آقا در دیدار اخیر با خبرگان؛ «آینده و راه بسیار روشن است و مشکلات سیاسی و اقتصادی و... قابل حل است» و برای اینکه تکلیف نقش‌آفرینان این عرصه را هم روشن کنند نرمش، مانور و انعطاف سیاسی را کار مطلوب و مورد قبولی دانستند اما تأکید کردند که «مانور هنرمندانه نباید به معنی عبور از خط قرمز یا برگشت از راهبردهای اساسی و عدم توجه به آرمانها باشد».




3- یکی از خاستگاه‌های این تأکیدات و هشدارهای رهبر معظم انقلاب تجربیات تلخ تاریخی است که مالامال از خیانت‌های دولتمردان آمریکا در حق مردم ایران و ملل مسلمان است. تجربیاتی که در آن کوچک‌ترین اعتماد به آمریکا، با بزرگ‌ترین خیانتها پاسخ داده شده است، خیانتهایی که قیام‌ها و انقلاب‌های مردمی را سالها به عقب انداخته و سرکوب کرده است.




4- اما منشأ دیگر این هشدارها، درس آموزی در مکتب امام راحل(ره) است. آن عزیز سفر کرده در واپسین ماه‌های عمر پربرکتشان سخنانی گفته‌اند که گویی برای همین لحظه و حال کنونی جامعه ما بیان شده است. این سخنان 8 ماه پس از پایان جنگ، در روزگاری که سراسر ایران به خاطر آسیب‌های ناشی از جنگ دچار مشکلات عدیده و غیرقابل مقایسه با شرایط امروز کشور بود و پس از فتوای تاریخی درباره سلمان رشدی مرتد بیان شده است: «... آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل می‌کنند که باید در سیاست و اصول و دیپلماسی خود تجدیدنظر نمائیم و ما خامی کرده‌ایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند که شعارهای تند و یا جنگ سبب بدبینی غرب و شرق نسبت به ما و نهایتا انزوای کشور شده است و اگر ما واقعگرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخورد متقابل انسانی می‌کنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین می‌گذارند، این (انتشار کتاب آیات شیطانی) یک نمونه است که خدا می‌خواست... استکبار چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینه‌اش با اسلام برملا سازد تا ما از ساده‌اندیشی بیرون آئیم و همه‌چیز را به حساب اشتباه و سوءمدیریت و بی‌تجربگی نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مسئله اشتباه ما نیست، بلکه تعمد جهانخواران به نابودی اسلام و مسلمین است.» (1)

اکنون و با این همه شواهد تاریخی و رهنمودهای الهی رهبر عزیز انقلاب و امام راحل عظیم‌الشأن، باز هم باید چاره کار را در لبخندزدن به آمریکا دانست؟! بار دیگر به ابتدای این نوشتار برگردیم؛ آیا در ماهیت ما یا آمریکا تغییری حاصل شده است که دشمنان قسم‌خورده ما دم از «زنگ تفریح کم‌سابقه» می‌زنند؟ یا این همه بخشی از یک عملیات فریب برای عدول نظام از سیاستهای اصولی و چرخش از مواضع اصیل امام(ره) و رهبری است؟ همین دیروز رهبر معظم انقلاب در دیدار ائمه‌جمعه با ایشان بار دیگر تاکید ورزیدند که «پایبندی به اصول جمهوری اسلامی را آسیب‌ناپذیر می‌کند» و باید بار دیگر سخن تاریخی امام را تکرار کرد «آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.»

۱۳۹۲/۶/۱۹

اخبار مرتبط