چو ضحاک شد بر جهان شهریار، نهان گشت کردار فرزانگان
ندانست جز کژی آموختن، جز از کشتن و غارت و سوختن
توجیه و دلایل اعلان شده کاخ سفید و پرزیدنت اوباما از حمله نظامی به سوریه چیست؟ هدف اصلی و باطنی این اقدامات نظامی چه می تواند باشد؟ قطعنامه کنونی مورد بحث در کنگره آمریکا، مدت 90 روز به دولت اوباما فرصت عملیات نظامی در سوریه را می دهد. با وجود قول های پرزیدنت اوباما به مردم آمریکا مبنی بر «جنگ محدود»، 90 روز به گفته ناظرین مدت کوتاهی نیست. اوباما به مردم قول داده که این عملیات نظامی بسیار محدود و فقط برای تنبیه دولت اسد مبنی بر استفاده از سلاح شیمیایی است ولی از طرف دیگر، برای جلب حمایت نیروهای جنگ طلب همچون سناتور مک کین می گوید که به دستگاه نظامی سوریه چنان صدمه ای خواهد زد، که توازن قوا به نفع شورشیان عوض شود. ژنرال مارتین دمسی، رییس ستاد مشترک به رسانه ای اذعان کرده بود که دقیقا پیش بینی نشده که مرحله مشخص پایانی این عملیات نظامی چه مرحله ای خواهد بود؟
تعدادی از ناظران بین المللی می پرسند که تعجیل آمریکا برای اقدام نظامی یک جانبه علیه سوریه چیست؟ چرا منتظر نتیجه تحقیقات متخصصان و بازرسان سازمان ملل (OPCW) درباره استفاده سلاح شیمیایی در سوریه نشوند؟
سازمان OPCW
طبق معاهده بین المللی ژنو 1925، استفاده از سلاح شیمیایی غیرقانونی بوده و خط قرمزی برای آمریکا و جامعه جهانی است. ولی هیچ معاهده بین المللی اجازه نمی دهد که یک کشور به خواست خود قبل از تفحص و بررسی شواهد لازم دست به جنگ افروزی بزند.
نظرسنجی ها در آمریکا به طور قاطعانه نشان می دهند که افکار عمومی مخالف جنگ است. مردم نگران هستند که آمریکا به عنوان یک بازیگر وارد یک جنگ داخلی شود که یک جنگ در سطح منطقه ای را به ابعاد جهانی ارتقا دهد.
از دید انتزاعی، ظاهری و تئوریک، کنگره فقط نماینده مردم و منعکس کننده خواست اکثریت مردم است. ولی از نظر جامعه شناسی-انتقادی، کنگره به عنوان یک دستگاه، مافوق نظرات مردم است. کنگره یکی از ارکان اصلی رژیم است؛ از این جهت که کنگره در ماهیت بیشتر به نهادهای قدرت و لابی ها مرتبط و پاسخگو است تا مردم آمریکا. از این رو، نباید تعجب کرد که با وجود نظرات اکثریت قاطع مردم، در جلسه رای گیری، اکثریت نمایندگان کنگره به نفع جنگ تهاجمی رای دهند. فراکسیون سیاهپوستان کنگره کار مشکلی در پیش دارد، زیرا از طرفی آن ها حامیان جدی پرزیدنت اوباما هستند، ولی از طرف دیگر از زمان جنگ ویتنام به بعد همیشه مخالف جنگ های تهاجمی بوده اند. روزنامه هاآرتص اسراییل گزارش می دهد که این هفته 250 نفر از رهبران لابی های طرفدار اسراییل راهی سالن های ساختمان کنگره خواهند شد که نظر نمایندگان کنگره را برای حمایت از لایحه جنگ جلب کنند.
هفته پیش جفری گولدبرگ خبرنگار آمریکایی/اسراییلی گفت که پرزیدنت اوباما از لابی آیپک خواسته که آن ها به نمایندگان کنگره فشار سیاسی بیاورند که از لایحه حمله به سوریه حمایت کنند. این طور به نظر می رسد که آیپک تبدیل به یکی از مهم ترین نیروهای سیاسی در واشنگتن شده که جایگاه مرجعیت و تعیین کننده پیدا کرده است. رسانه های اصلی آمریکا، این طور نیست که همچون آیینه منعکس کننده اخبار دنیا باشند، بلکه نقش اصلی در شکل گیری گفتمان غالب داشته، و به عنوان یکی از ارکان رژیم هستند. به خاطر نحوه اولویت خبرها، اکثر مردم آمریکا شاید واقف نباشند که بان کی مون دبیرکل سازمان ملل و پاپ فرانسیس، مخالف حمله نظامی به سوریه هستند.
ابعاد قانونی حمله نظامی آمریکا به سوریه
حقوق بین الملل و منشور سازمان ملل به طور مشخص حمله تهاجمی یک کشور به کشور دیگر را خلاف شناخته و منع کرده است. دولت اوباما نتوانسته است از نظر حقوق بین المللی حمله نظامی به سوریه را توجیه کند. به همین جهت، صحبت کاخ سفید خطاب به شهروندان آمریکا، معجون و مخلوطی است از خطبه های سیاسی و احساسی، ناسیونالیستی، منافع ملی و غیره. دولت آمریکا می گوید اعتبار کشور آمریکا در دنیا در خطر است؛ که ایران و حزب الله جسور خواهند شد، اعتبار آمریکا و وجهه رییس جمهوری در خطر است، که دنیا و کشور های مختلف باید بدانند که آمریکا بلوف نمی زند، که ایماژ آمریکا مهم است.
ولی حفظ ایماژ و وجهه آمریکا به عنوان ابرقدرت، هدف آمریکا برای تضعیف دولت اسد و تغییر توازن قوا به نفع شورشیان، ترساندن ایران و دیگران، همه و همه اهداف مختلف سیاسی- ژئوپولیتیک خودمحور است. ولی هیچ یک از آن ها اساس قانونی برای حمله یک کشور به کشور دیگر و ارجاع به یک بند قانونی مشخص را ندارد.
چندین حقوقدان موضع «حمله یک جانبه» اوباما به سوریه را غیرقانونی خوانده اند. دو حقوقدان از دانشگاه ییل می نویسند که در نبود اجازه سازمان ملل، هیچ کشوری حق تجاوز نظامی به دیگری را ندارد. آن ها می گویند که این اصل کلی، برای پایداری صلح در دنیا و برای کشورهای مختلف از جمله خود آمریکا مهم تر از معاهده های دیگر است. آن ها می افزایند که اکنون هیچ خطری از طرف سوریه کشور آمریکا، یا ترکیه، متحد ناتو آن را تهدید نمی کند. این حقوقدانان می نویسند که پرزیدنت اوباما حق ندارد دنیا را به دوران ماقبل از منشور 1945 سازمان ملل ببرد. این منشور اجازه نمی دهد یک کشور خود را مجری قانون بین الملل تعیین کند. به عبارت دیگر، طبق قانون، یک سیستم حقوقی «امنیت جمعی» ضامن صلح جهانی است. یادآور می شود که مخالفت نمایندگان کنگره درباره جنگ، نه براساس نقض قانون بین المللی اعلان نشده است، بلکه نگرانی آن ها درباره گرفتاری های ناشی از جنگ، نه برای جامعه آمریکاست.
اسناد و شواهد آمریکا درباره حمله شیمیایی در سوریه
سلاح شیمیایی اولین بار در 19 مارس در محله خان العسل نزدیک شهر حلب سوریه به کار برده شد. دولت سوریه سریع از بازرسان سازمان ملل دعوت کرد که آن مکان را بازرسی کنند. شواهد بیشتر شورشیان را مسئول می دید. مساله اتفاق خان العسل در رسانه های آمریکایی توجه لازم را در پی نداشت. هفته پیش، پنجم سپتامبر، دولت روسیه گزارشی 100 صفحه ای را منتشر کرد که در آن شواهدی ارائه شده که شورشیان مسئول سانحه خان العسل هستند.
در 30 ماه مه، روزنامه «زمان» در ترکیه گزارشی را منتشر کرد که پلیس ترکیه 12 نفر از شورشیان سوری را با دو کیلو گاز شیمیایی «سارین» که برای حمله آماده می کردند، بازداشت کرد. هفته گذشته در ششم سپتامبر، گروه 12 نفری از مقامات بازنشسته امنیتی آمریکا نامه ای به پرزیدنت اوباما نوشته و با فوریت به وی متذکر شدند که همکاران سابق آن ها که در سرویس سیا مشغولند، به این نتیجه رسیده اند که دولت بشار اسد مسئول حمله شیمیایی در 21 اوت در الغوطه نبوده است و پرونده دولت اوباما درباره ارائه شواهد لازم ناقص است. افراد سرویس سیا به این گروه 12 نفری اطمینان داده اند که مواد شیمیایی استفاده شده در الغوطه کار ارتش سوریه نبوده و آقای جان برنن رییس سازمان سیا به خاطر دلایل سیاسی همان اشتباه دوران عراق را تکرار می کند. این نامه می افزاید که گزارش محرمانه دولت در این مورد- که به کنگره هم ارائه شده – یک گزارش «اینتلیجنس» با شواهد نیست. بلکه بیشتر به یک گزارش سیاسی شبیه است. گزارش این گروه 12 نفری مقامات امنیتی بازنشسته، با ارائه شواهدی، شورشیان سوریه را مسئول حمله شیمیایی در الغوطه سوریه قلمداد می کند.
دکتر گارث پورتر در دو مقاله، شواهد گزارش کاخ سفید را گمراه کننده و باطل می شمرد.
آن گزارش مدعی است که مکالمه تلفنی یک مقام نظامی سوری را درباره مساله شیمیایی شنود کرده اند. اما ماموران سرویس اطلاعات انگلیس محرمانه فاش کرده اند که آن ها به چنین چیزی برنخورده اند و خود آمریکا آن نوار شنود تلفنی را تهیه نکرده، بلکه از طرف سرویس اطلاعات اسراییل به آمریکا تحویل داده شده است. البته چند روز پیش از آن روزنامه لس آنجلس تایمز هم اسراییل را به عنوان منبع شواهد مذکور معرفی کرده بود.ریز6 دکتر پورتر می نویسد برای این که گزارش کاخ سفید معتبر جلوه داده شود، به دروغ مدعی شده است که آمریکا نوار شنود را تهیه کرده است. علاوه بر آن که مکالمه تلفنی چیزی را ثابت نمی کند، مقام نظامی سوری صحبتی نکرده که ارتش سوریه را متهم کرده باشد.
در ضمن با وجود اخبار اشتباه در رسانه های آمریکا، دولت سوریه در عرض 24 ساعت به مقامات سازمان ملل اجازه بازرسی منطقه الغوطه را صادر کرده بود، ولی این بازرسان بودند که تاخیر داشتند. (همان) در مقاله افشا کننده دیگری دکتر پورتر در مصاحبه با مقامات امنیتی، پی می برد که گزارش دولت آمریکا درباره سوریه، برخلاف عرف و روال معمول در سرویس های اطلاعاتی، با داده های بی طرف تهیه نشده، بلکه تهیه گزارش از طرف کاخ سفید مدیریت شده بوده است که در نتیجه گزارش مذکور را سیاسی و بی اعتبار می کند.خود گزارش باید «ارزیابی اینتلیجنس» نام می داشت، ولی «ارزیابی دولت» نام گرفته بود.
نبود امضای آقای جیمز کلاپر، رییس کل سازمان های اطلاعات آمریکا، در انتهای گزارش حاکی از آن است که کلاپر با محتوای گزارش مشکل داشته است. (همان) عده ای خاطرنشان شدند که شاید دولت آمریکا از نتیجه تحقیقات بازرسان سازمان ملل بیم دارد و سعی کرده با عجله آن را دور زده و فضای عمومی را بسیج کرده تا بستری فراهم کند که با فشار سیاسی گزارش آن بخش سازمان ملل را عقیم کند. یادآور می شود که در زمان جنگ عراق، آمریکا به خاطر دروغ هایش درباره سلاح های شیمیایی، با تهدید آن سازمان مذکور، رییس برزیلی آن دکتر خوزه بوستانی را برکنار کرد. علاوه بر آن ها، آقای دنیس کوسینیچ، نماینده مترقی کنگره، گزارش کوتاهی را منتشر کرده که ادعاهای دولت درباره سلاح شیمیایی سوریه در 10 مورد ناقص است.
ملاحظات ایران
انتخاب رییس جمهوری جدید ایران با مواضع تعامل با دنیا، شرایط جوی را در منطقه و دنیا عوض کرد و این فرآیند به طور نانوشته توپ را در زمین آمریکا انداخته بود. در پاسخ، نومحافظه کاران و آمریکایی ها برای بی اعتبار کردن رییس جمهوری دولت یازدهم و آچمز کردن ایران، دو خیزش برداشتند. چهار روز قبل از تنفیذ رییس جمهوری منتخب یک سری تحریم ها در کنگره تصویب شد. قدم دوم، برنامه حمله نظامی به سوریه، متحد منطقه ای ایران بود. دو هفته قبل از تهدید اوباما برای حمله به سوریه، اسناد محرمانه ای در دسترس قرار گرفت که نقش آمریکا در حمله عراق با سلاح شیمیایی به ایران را در سال 1988 توصیف می کند.
دولت صدام و دولت آمریکا به خاطر نقش شان در استفاده از سلاح شیمیایی، قانون بین المللی را پایمال کرده بودند، یعنی همان معاهده ژنو سال 1925 که این روزها دولت (و رسانه های) آمریکا به آن به کرار استناد می کند. تحلیلگر بازنشسته سرویس اطلاعاتی سیا، خانم «جودیث یافا» در مصاحبه ای میلی به نگارنده اذعان داشت که نه تنها سازمان سیا در آن ماجرا نقش داشت، بلکه در آن مقطع سیا به دروغ طرف ایران را مسئول استفاده از سلاح شیمیایی معرفی می کرد. برای هر شهروند ایرانی خوب است که با یک جانباز شیمیایی وقت صرف کرده و احوالپرسی کند (برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به انجمن حمایت از قربانیان جنگ شیمیایی).
بدون شک، اگر در آن زمان سازمان ملل متحد یک کمیته تفحص درباره این دو مجرم تشکیل داده بود، اکنون در شرایط بهتری به این مسائل می پرداختیم. اگر در آن زمان کنگره آمریکا ذره ای صداقت داشت و یک کمیته تحقیق و تفحص درباره نقش دولت متبوع خود به راه انداخته بود و جزییات نقش آمریکا در حمله شیمیایی به ایران فاش می شد، اگر مسئولان این قانون شکنی شناخته و محکوم می شدند، امروز دولت آمریکا قامت و جایگاه قانونی و اخلاقی لازم را نمی داشت که نسبت به سلاح شیمیایی چنان موضع حق به جانب بگیرد. تفحص جدی درباره پرونده مسئولان حمله شیمیایی به ایران، اکنون هم دیر نشده است. در هیچ جای دنیا، دادستان نمی تواند گزینشی به پرونده مجرمان بپردازد. 25 سال پیش آمریکا دستش به مواد شیمیایی آلوده بود و امسال آن را پیراهن عثمان کرده و الم شنگه راه می اندازد.
استثنا درباره آمریکا
برای ناظران جهانی خارج از آمریکا این یک معماست که خودکامگی، یک جانبه گرایی و برتری جویی آمریکا تا این درجه از کجا نشات می گیرد؟ با ریشه یابی در بستر فرهنگی-سیاسی جامعه آمریکا شاید بتوان توضیحاتی یافت. در انجیل، کتاب متی، موعظه سر کوه، آیه 14 می فرماید، «شما نور جهان می باشید. شما همچون شهری هستید که بر تپه ای بنا شده و در شب می درخشد و همه آن را می بینند.» زمانی که اولین مهاجرین پیوریتن به سرزمین آمریکا آمدند، این سرزمین پناهگاهی شد برای مهاجرین اروپایی و با آرزو های رمانتیک آرمانشهری، با ارجاع به همان «موعظه سر کوه، 14»، این سرزمین جدید و سرنوشت (رسالتی) اش را، «شهر درخشان در دامنه تپه» نامیدند. راندن سرخپوستان بومی، براساس همین ایدئولوژی «رسالت – سرنوشت ساز» برتری جویی بود. بعد ها البته مدرنیسم سلطه انسان بر طبیعت و سلطه انسان بر دیگری را به همراه داشت و در قرن بیستم، این مفاهیم «رمانتیک–رسالتی–سرنوشت ساز» در تاریخ اولیه آمریکا، در قالب توجیه فرهنگی امپریالیسم نو قرار گرفت. از طرف دیگر، مدتی است که تاریخ دانان آمریکا مقوله ای را در جامعه مطرح کرده اند به نام «آمریکن اکسپشنالیسم»، به این معنی که آمریکا به خاطر آزادی های فردی، رفاه، هالیوود، تکنولوژی، وسعت کشور (و ابعاد اقتصادی اش)، در تاریخ و دنیای کنونی، منحصربه فرد و یک «استثنا» است. در این راستا، نومحافظه کاران، تعبیر وسیع تری از آن مفهوم دارند. به این معنی که به خاطر این شرایط منحصربه فرد، کشور آمریکا دارای یک جایگاه و منزلت «استثنا در جهان» است. آن ها در ذهن خود یک میثاق یا قرارداد نانوشته با دنیا تصور کرده اند که کشورشان منزلت و حق آقایی و سروری در دنیا دارد. از دیدگاه آن ها، آمریکا در مقابل سازمان های بین الملل چون سازمان ملل متحد و دیوان بین المللی کیفر، پاسخگو نیست.
آن ها معتقدند آمریکا فرای معاهده های بین المللی بوده و نیازی نیست که به آن ها متعهد و پایبند باشد. در زمان بوش نیز بنا به همین مقوله بود که آمریکا خود را تابع معاهده ژنو مبنی بر منع شکنجه، نمی دید. در چارچوب همین منزلت «استثنا» و دکترین برتری جویی است که دولت آمریکا اعلان کرده در صورت حمله آمریکا به خاک سوریه، کشور سوریه حق عکس العملی را ندارد و هرگونه اقدام نظامی –دفاعی از کشور خود، از طرف آمریکا یک عمل تحریک آمیز و تهاجمی محسوب می شود. در صورتی که قرن هاست میثاق های مختلف جهانی، دفاع از حریم خاک خود در مقابل دشمن را یک حق طبیعی
(Natural Right) می داند.
حق قانونی دفاع از خاک خود هم از اصول مرکزی منشور سازمان ملل است. بنابراین، به همین جهت است که کاخ سفید و نظام سیاسی آمریکا از نظر قانونی و معنوی نیازی نمی بینند که منتظر گزارش بازرسان سازمان ملل درباره استفاده سلاح شیمیایی در سوریه باشند. دولت آمریکا دید کاملا گزینشی نسبت به سازمان ملل و قطعنامه های آن دارد. از طرفی آن سازمان را مرجع مناسبی برای تحمیل تحریم های گسترده علیه ایران می داند، ولی نه برای مفاد دیگر.
در پاسخ به سوال نمایندگان کنگره که چه کسی هزینه مالی حمله به سوریه را متحمل می شود، جان کری وزیر خارجه خاطرنشان شد که آن هزینه را «بعضی کشورهای عربی» قبول کرده اند. به دلیل پیشرفت های تکنولوژیک، قدرت تخریب و انفجار سلاح های تهاجمی آمریکا خیلی بیشتر شده و خطر استفاده از بمب های آغشته به دیپلیتد یورینیوم (اورانیوم تخلیه شده) وجود دارد. در حال حاضر، پنج کشتی جنگی آمریکا مسلح به بمب های «تاماهاک» در دریای مدیترانه جمع شده اند. این موشک ها هریک 5/1 میلیون دلار هزینه داشته و توانایی آن را دارند که چند ساعت بر فراز هدف بچرخند، یا حتی حین پرواز تغییر مسیر دهند. موشک «تاماهک» توانایی پرواز 1600 کیلومتر مسافت را دارد– یعنی ارتش آمریکا از راه بسیار دور، بدون هیچ ریسک و خطری برای پرسنل نظامی خود می تواند نابودی و هلاکت وسیع به بار آورد. دستگاه امپریالیسم هم چون ضحاک برای استمرار هژمونی خود در دنیا، هرازگاهی نیازمند سیاست تهدید آمیز است.
آن مارها هر دوسال در نقطه ای از دنیا بمباران می طلبند. خودکامگی، جنگ طلبی یا سلطه به هر شکل و فرمی، انسان را از خود بیگانه می کند. اگر غرب و آمریکا قدم های راسخ برای صلح در سوریه برمی داشتند؛ اگر نصف آن انرژی و همتی را که صرف کمپین حمله و جنگ کرده، برای صلح و اجلاس نشست ژنو 2 صرف می کردند، مایه همبستگی و امیدواری برای کشورهای دنیا بود.
توضیح: «کویکرها» دگراندیشان مسیحی هستند که به صلح، برادری و برابری در حیات اجتماعی ایمان دارند. شخصیت ریچارد نیکسون شاید نشانه و سمبل مناسبی برای پارادوکس آمریکایی باشد. وی در یک خانواده کویکر در کالیفرنیا به دنیا آمد، ولی مهم تر آن که به عنوان رییس جمهوری آمریکا، وی یکی از مدیران اجرایی دستگاه امپریالیسم بود. پرزیدنت نیکسون سرزمین و روستاهای ویتنام (و کامبوج) را در جنگ بمباران کرد و رییس جمهوری منتخب مردم شیلی دکتر سالوادور آلنده را با کودتای نظامی سرنگون کرد.
منبع: روزنامه بهار