هفته سياه و سفيد «دانشجو» را چه كسي رقم زد و چرا؟!

نقش احمدی‌نژاد در عزل دانشجو كشف و افشا شد!

بدین ترتیب ماجرا ابعاد پلیسی به خود گرفته و تمامی تلاش‌های رسانه های مدافع دانشجو در قامت تفسیر جلوه گر می‌شود تا همه از یاد ببرند كه مگر عزل یا نصب رئیس دانشگاه آزاد، مبتنی بر قانون نیست كه هركس تفسیری از ماجرا ارائه می دهد؟ به عبارت بهتر، حتی اگر تفسیر این رسانه ها و خبرهایی كه در این باره ذكر شده، موثق باشد، مگر نه اینكه عزل دانشجو تابع قوانینی است كه فارغ از آن محقق شدنی نخواهد بود؟

به گزارش نما با احتساب دوران سی‌ساله ریاست جاسبی بر دانشگاه آزاد اسلامی، انتشار شایعه قدرتمند عزل جانشین وی در بیستمین ماه، نشانه‌های بسیاری در خود نهفته دارد ولی این تمام ماجرا نیست چراکه با شایعه‌ای مواجهیم که به شدت تکذیب شده ولی هیچ شکایتی متوجه رسانه‌های رسمی منتشر کننده آن نشده است!

به گزارش «تابناک»، دومین روز هفته گذشته به پایان نرسیده بود که خبر عزل فرهاد دانشجو، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی توسط دو خبرگزاری -که از قضا خاستگاه مشترکی دارند- مخابره شد تا هر دو به نقل از منابع آگاه مدعی شوند که نه تنها صورتجلسه عزل این مقام تنظیم شده و چند امضای پای آن به چشم می‌خورد، بلکه جانشین وی را هم معرفی کرده و حتی درباره علت شکل گیری این رویداد هم گمانه زنی کنند تا در متن خبرشان، نام برخی اشخاص حقیقی به عنوان عوامل شکل دهنده ماجرای عزل ذکر شده باشد.

هفته سیاه و سفید «دانشجو» را چه کسی رقم زد و چرا؟!

این شایعه به سرعت در رسانه‌های مختلف، به غیر از رسانه ها و خبرگزاری رسمی دانشگاه آزاد نقل شد تا تکذیب نشدن آن در ساعات اولیه، نخستین ابهام ماجرا باشد؛ البته فردای آن روز، دوربین‌های صدا و سیما به سراغ رئیس دانشگاه رفتند تا در خبری که تقریبا در تمامی بخش‌های مختلف خبری آن روز از شبکه های مختلف تلویزیونی پخش شد، دانشجو با لبخندهای فراوانی که به خبرنگار می‌زد، اعلام کند که چند روز پیشتر از صورتجلسه تنظیم شده آگاه شده بوده و اقدام برای برکناری‌اش سیاسی است.

فارغ از این ابهام که چرا با وجود اطلاع داشتن فرد اول مجموعه بزرگترین دانشگاه کشور از ماجرایی که برایش تدارک دیده شده (به زعم وی)، تکذیب شایعه سریعتر رقم نخورد؟، ماجرا از این رو جالب تر می‌شود که بدانیم بر اساس سخنان وی، تهیه صورتجلسه مورد تایید قرار گرفته و تنها «عزل» تکذیب می‌شود، حال آنکه خبر منتشر شده در دو خبرگزاری، حکایت از تهیه صورت جلسه و تدارک شرایط عزل دانشجو را داشت و تاکید داشت که عزل هنوز رخ نداده است؛ به عبارت بهتر چیزی تکذیب شده که مطرح نشده بود و اصل خبر (تهیه صورتجلسه عزل) تایید شده است.

هفته سیاه و سفید «دانشجو» را چه کسی رقم زد و چرا؟!از سوی دیگر، نخستین تکذیب کننده خبر، کسی بود که از وی به عنوان سرپرست دانشگاه نام برده شده بود؛ عضوی از هیات امنا که دبیر هیات موسس دانشگاه آزاد و یکی از سه نماینده این هیات در هیات امنای دانشگاه که نسبت به ماجرا ابراز بی اطلاعی می‌کرد تا شایعه دیده شدن امضای وی پای صورتجلسه رنگ ببازد؛ اتفاقی که به شکل مشابه برای سرپرست وزارت علوم تکرار شد و جالب اینکه رسانه‌های منتشر کننده خبر نخست، نه تکذیب ایشان را تکذیب کردند و نه مستنداتی ارائه دادند تا ثابت شود امضای پای صورت جلسه یا حتی خود صورتجلسه وجود خارجی داشته یا خیر!

این در حالی است که همه بر غیرقانونی بودن تنظیم صورت جلسه خارج از نشست هیات امنا و دست گردانی آن برای گردآوری امضا تاکید داشتند اما حتی از یکی از مدافعان و مخالفان خبر، موضع گیری حقوقی و حتی تهدید به پیگیری قضایی ماجرا نقل نشد تا این گونه به نظر برسد که با حقیقتی آمیخته با دروغ مواجه هستیم که همه عناصر شکل دهنده در آن، هم سخنی برای تکذیب در دست دارند و هم حقایقی که آشکار نشده و ممکن است پیگیری ماجرا منجر به افشای آن شود.

این روایت زمانی قوت گرفت که یک سایت خبری حامی دولت های نهم و دهم به ناگاه وارد ماجرا شده و نه تنها شکل گیری شایعه عزل دانشجو را به عملکرد مسئولان دولت دهم در آخرین روز کاری مرتبط دانست، بلکه با این افشاگری را در راستای منویات دولت یازدهم توصیف کرد تا همه متهم شده باشند الا مسئولان دانشگاه آزاد!


نکته جالب توجه در افشاگری این سایت علیه دولتی که سرسختانه سنگ حمایت از او را به سینه می‌زد، انتشار نامه‌ای با سربرگ «بازرسی ویژه دفتر ریاست جمهوری بود» که گویا برگ نخست از یک نامه دو برگی (و شاید بیشتر) اداری است که تاریخ دوازدهم مردادماه، آخرین روز کاری دولت دهم روی آن درج شده است ولی به رغم توشیح شدن با دست خطی بد و در اوج بی سلیقگی، نه منبع انتشار نامه و نه نام حاشیه نویس (که ظاهرا از مدیران ارشد دانشگاه بوده که برای تمامی پرسش ها پاسخ در آستین داشته و موارد را تایید و تکذیب کرده است!) ذکر نشده است.

این سایت در ادامه مدعی شده که نگارش این نامه در آخرین ساعات عمر دولت سابق، توسط افرادی صورت گرفته که اطرافيان رييس سابق دانشگاه آزاد بوده و در حلقه ياران رييس جمهور سابق نفوذ کرده بودند تا پرونده سازي عليه رياست دانشگاه آزاد در دولت دهم رقم خورده و سپس در دولت بعد، پیگیری شود تا ديگر كسي نتواند دولت يازدهم را متهم به داس در دست گرفتن و درو كردن مديران کند!

بدین ترتیب ماجرا ابعاد پلیسی به خود گرفته و تمامی تلاش‌های رسانه های مدافع دانشجو در قامت "تفسیر" جلوه گر می‌شود تا همه از یاد ببرند که مگر عزل یا نصب رئیس دانشگاه آزاد، مبتنی بر قانون نیست که هرکس تفسیری از ماجرا ارائه می دهد؟ به عبارت بهتر، حتی اگر تفسیر این رسانه ها و خبرهایی که در این باره ذکر شده، موثق باشد، مگر نه اینکه عزل دانشجو تابع قوانینی است که فارغ از آن محقق شدنی نخواهد بود؟

کافی است از این منظر به ماجرا بنگریم تا تداوم ریاست یا عزل دانشجو از سمت، در گرو مندرجات بندهای اساس نامه دانشگاه آزاد قرار بگیرد؛ اساس نامه ای که به مدد تلاش های بسیار زیاد محمود احمدی نژاد و همراهانش (همانهایی که امروز بنیان گذار شایعه عزل دانشجو لقب گرفته‌اند!) به گونه ای تغییر کرد که در سایه آن، فرهاد دانشجو، برادر وزیر وقت علوم جانشین رئیس رکورد دار دانشگاه شده و وعده هایی بدهد که به عقیده برخی، نقش بزرگی در سست کردن جای پای او داشته اند؛ از ارزان کردن شهریه تا راه اندازی بانک و ... که نیاز به توضیح نیست تا چه اندازه جامه عمل پوشیده‌اند.

نگاهی اجمالی به اساس نامه دانشگاه آزاد نشان می دهد که اساس نامه تازه تغییر کرده، همانگونه که موجب به ریاست رسیدن فرهاد دانشجو شده است، می‌تواند چشم اسفندیار زمام داری او لقب گیرد چراکه زمینه های برکناری وی را به شدت شامل می‌شود.

هفته سیاه و سفید «دانشجو» را چه کسی رقم زد و چرا؟!

به عنوان مثال، بر اساس یکی از مواد آن، هیات امنا از ده عضو تشکیل شده که یکی از اعضا اجازه رای دان برای انتخاب رئیس دانشگاه را ندارد که کسی نیست جز رئیس دانشگاه؛ به عبارت بهتر، در عزل فرهاد دانشجو و تعیین رئیس بعدی، خود دانشجو به رغم آنکه عضو هیات امنا محسوب می‌شود، حق رای نخواهد داشت تا دست و پا بسته ترین فرد در این زمینه باشد. شاید همین عامل بهترین انگیزه برای سکوت او در قبال انتشار شایعه عزلش بوده و حتی مراتب خرسندی وی از علنی شدن تصمیمات پس پرده را به همراه داشته باشد.

ماجرا زمانی جالب توجه خواهد بود که بدانیم ترکیب جادویی شکل گرفته که روزگاری موجب عزل رئیس سابق به رغم مخالفت هیات موسس دانشگاه شد، امروزه به لحاظ تغییر دولت، در اشخاص حقوقی هیات امنا دچار تغییر شده و عزل دانشجو محتمل بوده و می‌تواند هر آینه رخ دهد.

ترکیب هیات امنای دانشگاه آزاد را نگاه کنید تا ماجرا دست تان بیاید:

1ـ سه نفر از اعضاء هیأت علمی تمام وقت دانشگاه‌ها در مرتبه دانشیاری و یا بالاتر به پیشنهاد و تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی.
2ـ سه نفر از اعضای هیأت مؤسس که حتماً یک نفر از آنها روحانی باشد.
3ـ وزرای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و یا نمایندگان آنها.
4ـ رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها یا معاون وی.
5 ـ رئیس دانشگاه (دبیر هیأت امناء).

به جز سه تنی که به نمایندگی از هیات موسس در هیات امنا حضور داشته و رای موافقی به ریاست فرهاد دانشجو نداشته اند، دو وزیر در ترکیب این هیات به چشم می‌خورند که اگر رای ایشان و یکی از اعضای هیات علمی راه یافته به هیات امنا بر برکناری رئیس فعلی دانشگاه باشد، دانشجو در نخستین نشست هیات امنا، در رعایت کامل قوانین عزل خواهد شد. اینجاست که اگر این تصمیم شکل گرفته باشد، نه نیازی به تهیه صورت جلسه و دست گرداندن آن خارج از جلسه هیات امنا، به صورت غیر قانونی خواهد بود و نه قابل توقف به نظر می‌رسد.

از سوی دیگر اگر تصمیم عزل دانشجو شکل نگرفته باشد، ولو هر مقام آگاهی صورت جلسه را دیده و گزارش جزئیات آن در رسانه‌های افشاگر منتشر شده باشد، رئیس دانشگاه آزاد تغییر نکرده و تا پایان دوره‌اش در این سمت باقی خواهد ماند.

اما این تنها گره اساس نامه بر علیه دانشجو نیست چراکه فرهاد دانشجو یکی از سه عضو هیات علمی دانشگاه در هیات امنا محسوب می‌شود که به ریاست دانشگاه هم رسیده تا عملا ترکیب ده عضو هیات امنا را نه نفر شکل داده باشند؛ به عبارت بهتر، فرهاد دانشجو از دو جهت عضو هیات امنا محسوب می‌شود: یکی به جهت آنکه در شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان عضو هیات علمی از میان کاندیداهای بسیار به مدت چهار سال انتخاب شده و به هیات امنای دانشگاه آزاد راه یافته و دیگر آنکه در رای گیری پر سر و صدای هیات امنا، به عنوان رئیس دانشگاه انتخاب شده است.

اینجاست که باید از مدعیان پرسید چه دلیلی وجود دارد که افرادی که خواهان برکناری دانشجو بوده و اکثریت را در اختیار دارند، این مهم را به طریق غیر قانونی پیگیری کنند؟ و اینکه چطور می‌توان ادعا کرد این برکناری در صورت رقم خوردن، اتفاقی سیاسی بوده؟ مگر نه اینکه انتخاب دانشجو از همین مسیر رخ داده و عزل رئیس دانشگاه یکی از اختیارات قانونی هیات امنا به شمار می‌رود؟ نکته غیر قانونی و یا سیاسی ماجرا کجاست که گاه برخی حاضرند برای دفاع از یک مسئول، به جای تکیه بر عملکرد وی، زمین و زمان را محکوم کرده و هم بر دوستان سابق بتازند و هم با تکیه بر موهومات، مدیران و مسئولان جدید را از دایره دوستان خارج دانسته و ردای دشمن بپوشانند؟

هفته سیاه و سفید «دانشجو» را چه کسی رقم زد و چرا؟!

با این تفاسیر و با توجه به ابهامات فراوانی که بی پاسخ مانده‌اند، ناگزیر از گمانه‌زنی خواهیم بود تا از میان تمامی احتمالات ممکن، تئوری مطرح شده در یک سایت خبری در این باره، قریب به یقین تر به نظر برسد:

«پیگیری‌ها ... نشان می‌دهد هرچند این صورتجلسه وجود خارجی ندارد، اما به زودی به دلیل درخواست‌های فراوان دانشجویان و اساتید دانشگاه آزاد در خصوص برکناری دانشجو به دلیل ضعف مدیریتی و همچنین وجود برخی اسناد مبنی بر برخی حمایت‌های دانشگاه آزاد تحت مدیریت دکتر دانشجو از کاندیدایی خاص در جریان انتخابات ریاست جمهوری، عزل فرهاد دانشجو در دستور کار هیات امنا قرار دارد و هدف این رسانه‌ها از این خبرسازی‌ها «سوزاندن این تصمیم» و جلوگیری از این عزل است.»

۱۳۹۲/۶/۲۲

اخبار مرتبط