به گزارش نما به نقل از ایسنا، محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در گفتوگو با شبکه خبری پرس تیوی به لفاظیهای جنگ طلبانه آمریکا و متحدانش علیه ایران، مذاکرات ایران و گروه 1+5 و شماری دیگر از مسائل مهم منطقهیی و جهانی پرداخت.
ظریف در پاسخ به این که "اکنون 36 روز است شما وزیر امور خارجه هستید و در همین مدت با یک چالش و مساله عمده روبهرو بودهاید و آن حمله نظامی احتمالی آمریکا به سوریه است. به نظر میرسد آمریکا عجله زیادی برای ورود به جنگ و مداخله نظامی دارد. به نظر شما علت این امر چیست؟" گفت: من فکر میکنم برخی گروهها و افراد در داخل آمریکا و برخی عناصر در خارج از این کشور به دنبال این بودند که رییسجمهور آمریکا را که به عقیده من تمایلی به آغاز جنگ نداشت، گرفتار دامی کنند که متاسفانه خود او برای خودش پهن کرده بود. و این دام همان درگیر کردن وی در جنگ به منظور مقابله با مساله فرضی و اثبات نشده استفاده از سلاحهای شیمیایی توسط دولت سوریه است. گفتم مساله فرضی چرا که هنوز هیچ مدرکی مبنی بر این که دولت سوریه از سلاحهای شیمیایی استفاده کرده باشد، وجود ندارد. ایران، خود به عنوان قربانی سلاحهای شیمیایی صرف نظر از این که عاملان و قربانیان چنین حملهای چه کسانی باشند، هرگونه استفاده از این گونه تسلیحات را محکوم میکند. اما ما بر این باوریم که هیچ کس حق ندارد به تنهایی قانون را به دست بگیرد و خود را محق در اجرای آن بداند. بنابراین آمریکا در رابطه با چنین مسائلی این حق قانونی را ندارد که به طور همزمان نقش مدعی العموم، قاضی و متاسفانه مامور اعدام را ایفا کند، به ویژه که این کشور در کارنامه خود سابقه حمایت از رژیم صدام را دارد؛ صدامی که نه تنها علیه سربازان و غیرنظامیان ایرانی از سلاح شیمیایی استفاده کرد بلکه علیه مردم خود در حلبچه نیز این تسلیحات را به کار گرفت؛ و اینها صرفا یک اتهام نیست بلکه بارها از سوی تیمهای تحقیقاتی سازمان ملل به اثبات رسیده است.
او در ادامه اظهاراتش گفت: یک تیم تحقیقاتی سازمان ملل نیز به سوریه رفت اما هنوز گزارشی منتشر نکرده است و اگر هم منتشر کند، متاسفانه مجوز و اختیار این را ندارد که مسوول این حمله را تعیین کند؛ وضعیت بسیار پیچیده است. باید امیدوار باشیم که با تمهیدات جدید، روند انتقال و خارج کردن همه سلاحهای شیمیایی از منطقه آغاز شود. به عقیده ما، منطقه خاورمیانه به اندازه کافی با مشکلات و اغتشاش روبهرو است و نباید وارد جنگ دیگری هم بشود که در آن سلاحهای شیمیایی و دیگر سلاحهای کشتار جمعی مورد استفاده قرار میگیرند. به همین علت است که ایران به دنبال این بوده که خاورمیانه تبدیل به منطقهای عاری از سلاحهای کشتار جمعی شود.
وی افزود: اجازه بدهید به یک نکته دیگر هم اشاره کنم. ما اعتقاد داریم استفاده از تسلیحات شیمیایی جنایت علیه بشریت است اما در عین حال بر این باوریم که توسل به خشونت و تهدید به استفاده از خشونت نیز بر اساس قوانین بینالملل اقدامی جنایتکارانه است. متاسفانه این گونه به نظر میرسد که آمریکا همچنان در قرن نوزدهم میلادی به سر میبرد؛ زمانی که توسل به خشونت حق کشورها محسوب میشد. اما دیگر این گونه نیست. به نظر من رییسجمهور آمریکا که ظاهرا حقوقدانی حاذق و آشنا به قانون اساسی است، باید نگاهی به کتب حقوق بینالملل خود بیاندازد؛ کتابهایی که فکر میکنم اخیرا آنها را مرور نکرده است و همانطور که شب گذشته به مردم آمریکا گفت که سوریه تهدیدی مستقیم و قریب الوقوع برای آن کشور به شمار نمیرود، بپذیرد که آمریکا بر اساس هیچ یک از قوانین حقوق بینالملل ابدا حق ندارد که به تنهایی قانون را به دست بگیرد.
وزیر امور خارجه ایران در پاسخ به این که "اگر سوریه تهدیدی قریب الوقوع و حتمی برای امنیت آمریکا محسوب نمیشود، چرا این همه حرف از حمله احتمالی این کشور به سوریه زده میشود؟"گفت: همان طور که در آغاز گفتم، به نظر من رییسجمهور آمریکا از سوی برخی عناصر در آمریکا که نفع خود را در دشمنی و تنشزایی میبینند و همچنین برخی عناصر خارج از آمریکا که متاسفانه در منطقه ما هستند و طی دو سال گذشته به دنبال تغییر توازن نظامی در سوریه بودهاند، به سمت یک دام سوق داده میشود. این عناصر قبل از هر چیز به دنبال این بودند که مردم سوریه را درگیر جنگی داخلی کنند؛ جنگی که خود مردم باعث آن نبودهاند زیرا کسانی که در سوریه در حال جنگ هستند عمدتا بنیادگرایان و تکفیریهایی هستند که از کشورهای خارجی به سوریه رفتهاند.
ظریف در پاسخ به این که "شما میدانید که چه کسانی از آنها حمایت مالی و پشتیبانی تسلیحاتی میکنند؟" گفت: همه ما مدارک و شواهدی را دیدهایم که نشان میدهد چه کسانی به دنبال جنگ در منطقه هستند؛ متاسفانه این سیاست نتیجه نگاهی کوتهبینانه به منافعشان است، زیرا جنگی دیگر در منطقه ممکن است در آغاز، عملیاتی محدود قلمداد شود اما همین که شما زور و خشونت به کار ببرید دیگر راهی برای مهار آن وجود ندارد و من فکر میکنم آمریکا این را میداند. اگر به یاد داشته باشید، دونالد رامسفلد (وزیر دفاع پیشین آمریکا) زمانی که آمریکا قصد حمله به عراق را داشت، از عبارت عملیات «ناگهانی و کوبنده» که ظرف چند روز به اتمام میرسد، سخن گفت، اما اکنون چند سال از حمله به عراق گذشته است؟ اکنون با گذشت 10، 11 سال از آغاز این جنگ، با وضعیتی در عراق روبهرو هستیم که به عنوان مثال در جریان سفر اخیرم به این کشور، به من گفته شد تنها در ماه رمضان حدود هزار نفر در اثر بمب گذاریهای جادهیی جان خود را از دست دادند. به نظر من لازم و بسیار حائز اهمیت است که ایالات متحده آمریکا به این واقعیت پی ببرد که نه تنها توسل به خشونت غیرقانونی است و نه تنها تهدید به توسل به خشونت بر خلاف هنجارهای مسلم حقوق بینالملل است، بلکه مهمتر از آن توسل به زور امری غیرموثر و ناکارآمد محسوب میشود. خشونت و جنگ، سودمندی و فایده خود را در روابط بین الملل از دست داده و این امر مدتها پیش اثبات شده است.
وزیر امور خارجه ایران در ادامه گفت: در سال 1928، کشورهای متمدن تصمیم گرفتند که توسل به خشونت و زور به عنوان یک ابزار سیاست ملی را کنار بگذارند؛ پیش از آن، خشونت یا جنگ، یک ابزار سیاست ملی به شمار میرفت اما از آن زمان به بعد، جامعه جهانی سر عقل آمد و به این باور رسید که توسل به خشونت و جنگ نتیجه لازم و مطلوب را برای کسانی که آن را آغاز کردهاند و میخواهند آغاز کنند، در پی ندارد و به همین دلیل است که توسل به خشونت را غیرقانونی اعلام کردند. این گونه نبود که یک مشت حقوقدان آرمانگرا بنشینند و توسل به خشونت را ممنوع کنند بلکه توسل به خشونت و جنگ در واقعیت، سودمندی و کاربرد خود را از دست داده بود. در قرن بیستم، در 85 درصد مواردی که یک کشور به خشونت و جنگ متوسل شد، این نتیجه را در پی داشت که آن کشور یا دولت نابود شد یا این که به هدف مطلوب خود از جنگ دست پیدا نکرد؛ این به صورت تجربی نشان میدهد که خشونت دیگر موثر و سودمند نیست. من امیدوارم آمریکا که قدرتمندترین کشور جهان است، به این واقعیت پی ببرد که لازم است از دیگر ابزارهای نفوذ استفاده کند و خشونت دیگر کاربردی ندارد.
ظریف در پاسخ به این که "آمریکا بارها و بارها گفته است تمام گزینهها روی میز است. قبل از این که به این موضوع بپردازید، به مساله دیگری هم اشاره میکنم. در پی معرفی شما به عنوان گزینه وزیر امور خارجه ایران، واکنشهای مثبت زیادی از رسانههای آمریکا دیدیم. مثلا نوشتند این فردی است که به خوبی آمریکا را میشناسد و در عین حال در واشنگتن نیز وی را میشناسند. آن طور که عدهای میگویند شما افرادی مانند جو بایدن، معاون رییسجمهور آمریکا و چاک هیگل، وزیر دفاع این کشور را از گذشته میشناسید و با آنها برخوردهایی داشتهاید. آیا به واسطه این افرادی که شما از گذشته آنها را میشناسید و اکنون مقامهایی در دولت آمریکا دارند، موقعیت و امتیازی برای شما در پیگیری هرگونه رابطه با این کشور، البته اگر در دستور کار باشد، به وجود میآید؟" گفت: در مورد سوال اول، من اعتقاد دارم جمله «تمام گزینهها روی میز است»، جملهای منسوخ و تاریخ گذشته است زیرا همه گزینهها روی میز نیست. دست کم کشورهایی که ادعا میکنند مطیع قانون هستند، کشورهای که ادعا میکنند از منشور سازمان ملل پیروی میکنند و کشورهایی که دیگران را به پیروی از تعهدات بینالمللیشان تحت فشار قرار میدهند و میخواهند دیگران را به دلیل نقض قوانین بین الملل مجازات کنند، باید بدانند تمام گزینهها روی میز نیست. بعد از این که کشورها از جمله خود ِ آمریکا در سن فرانسیسکو نشستی را ترتیب دادند و به این نتیجه رسیدند که نسلهای آتی را از بلای جنگ نجات دهند، گزینه توسل به خشونت یا تهدید به استفاده از آن مدتها پیش از روی میز برداشته شد؛ چیزی که در نسل آنها دو فاجعه بزرگ را رقم زد. این مساله در پی نشستی به میزبانی آمریکا در سال 1945 وارد منشور سازمان ملل شد. بنابراین، آنها باید بدانند که تمام گزینهها روی میز نیست.
او افزود: در پاسخ به سوال دوم باید بگویم، من در مقام و حیطه صلاحیت پیشین خود به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل با شماری از اعضای دولت فعلی آمریکا در حیطه صلاحیت آنها که آن زمان عضو کنگره بودند، برخوردهایی داشتهام. فکر میکنم آنها میدانند من از کجا میآیم و چه سابقهای دارم و من هم میدانم آنها از کجا میآیند و چه سابقهای دارند و به همین علت است که تصور میکنم آنها بدون تمایل باطنی به جنگی سوق داده میشوند که خود به دنبال آن نیستند و به آن نیازی ندارند. من فکر میکنم جامعه جهانی برای جلوگیری از یک فاجعه که تمام منطقه و آمریکا را با خود خواهد سوزاند، باید به آنها کمک کند.
وزیر امور خارجه ایران در ادامه در پاسخ به این که "با توجه به گفتههای شما آمریکا توسط نیروهایی در منطقه و فراتر از آن، به جنگ سوق داده میشود. اگر امکان دارد در این زمینه بیشتر توضیح دهید. آیا آمریکا واقعا قصد حمله به سوریه را دارد یا این که تمایلی به این کار ندارد اما برای آغاز جنگ به شدت تحت فشار است؟" اظهار کرد: من امیدوارم عقلانیت پیروز شود. امیدوارم پیشنهاد روسیه و موقعیتی که به واسطه پذیرش پیشنهاد روسیه از طرف سوریه به وجود آمده است، بهانه دیگران برای جنگ طلبی و کوبیدن بر طبل جنگ را از بین ببرد. آنها باید بدانند که چنین جنگی برای خود آنها و منطقه خطرناک است. با توجه به اظهاراتی که از سوی مقامات برخی از کشورهای منطقه و برخی از کشورهای خارج از منطقه شنیدهایم، ظاهرا افراد خیلی زیادی و همچنین متاسفانه برخی کشورها ناراحت هستند که برای اجتناب از جنگ تلاش میشود. من نمیدانم دوستان ما در منطقه که از تلاشهای دیپلماتیک برای حل بحران سوریه و جلوگیری از یک فاجعه زیر گوش خودشان ناراحت هستند، از چه منطقی پیروی میکنند؛ فاجعهای بزرگ که به بنیادگرایی، اختلافات فرقهیی و درگیریهای بیشتر در منطقه منتهی خواهد شد آن هم فقط به خاطر تغییر توازن نیروها در سوریه. همه ما باید بنشینیم و تمام گروهها و عوامل سوریه را از جمله دمشق و کسانی که به آینده این کشور علاقمند هستند، به میز مذاکره بکشانیم تا راه حلی صلحآمیز پیدا کنند. بحران سوریه راه حل نظامی ندارد و همه باید این را بفهمند.
وزیر امور خارجه ایران در پاسخ به این که "آیا ایران در این برهه زمانی، طرحی عملی در دست دارد؟"گفت: ما اعتقاد داریم که باید به درگیری در سوریه پایان داد. تمام طرفها باید در میز مذاکره حاضر شوند و بر اساس اصول دموکراتیک و مشارکت تمام بخشهای جامعه در حکومت و بدون مداخله خارجی به راه حلی صلح آمیز دست پیدا کنند. به باور من چنین چیزی ممکن است. متاسفانه در راستای منافعی کوته بینانه، مداخلات گسترده خارجی و انتقال گسترده تسلیحات به گروههای شورشی و افراطی مختلف که خسارات زیادی در منطقه و فراتر از آن به بار آوردهاند، ادامه دارد. آنها باید بدانند کسانی که در ایجاد و تقویت افراط گرایی در منطقه نقش آفرینی میکنند، خود قربانی این افراط گرایی خواهند شد. حال این افراط گرایی چه از سوی القاعده باشد، چه از سوی طالبان باشد یا چه از سوی صدام. کسانی که از تندروی حمایت میکنند، قربانیان نهایی آن خواهند بود.
ظریف در ادامه در پاسخ به این که "اجازه دهید دوباره به مساله سلاحهای شیمیایی که پیشتر در مورد آن صحبت کردیم، بازگردیم. آیا ایران میداند که چه گروهی حمله شیمیایی 21 آگوست را در سوریه ترتیب داد؟" گفت: ما شواهدی و نشانههایی در دست داریم و این شواهد را در اختیار آمریکا و دیگر کشورها هم گذاشتهایم. این شواهد متاسفانه نشان میدهد سلاحهای شیمیایی به صورت قاچاق به دست گروههای مسلحی که در حال جنگ با مردم سوریه و دولت این کشور هستند، رسیده است. این اطلاعاتی بود که مدت زمانی ما آن را در دست داشتیم و بعدا چندین مورد دستگیری در کشورهای همسایه رخ داد که نشان داد این قاچاق سلاح واقعا در حال رخ دادن است.
وزیر امور خارجه ایران در پاسخ به این که "آیا ما از آمریکا پاسخی دریافت کردیم؟" گفت: متاسفانه خیر! ما به آنها هشدار دادیم و گفتیم که چنین چیزی در جریان است. ما به آنها گفتیم و همچنان میگوییم که این یک کابوس ادامهدار است. سلاحهای شیمیایی در دست عاملان غیردولتی به ویژه عاملان غیردولتی تندرو تهدیدی برای همه است. این خطر، مرز نمیشناسد و مخاطره و تهدیدی برای تمام منطقه به شمار میرود. کسانی که به این گروهها کمک میکنند تا به سلاحهای شیمیایی دست پیدا کنند، باید به این سوال پاسخ دهند که چگونه میخواهند با این تهدید روبهرو شوند؟ احتمالات در مورد استفاده از این سلاحهای شیمیایی مجهول و نامعلوم است. من علاقهای به هراس افکنی ندارم. من واقعا تمایلی به این کار ندارم، اما این یک دغدغه واقعی است. ما باید به این مساله رسیدگی کرده و راهی پیدا کنیم. اکنون بسیار خرسندیم که نوعی ترتیبات بینالمللی برای رسیدگی به مساله سلاحهای شیمیایی سوریها اتخاذ شده است اما لازم است که همزمان با آن در مورد سلاحهایی هم که در دست افراد تندرو هست، چارهای اندیشیده شود.
وی در پاسخ به این سوال که "تمایل دارم در مورد برنامه انرژی هستهیی ایران و اخبار جدید در مورد آن مبنی بر انتقال پرونده هستهیی از شورای عالی امنیت ملی به وزارت خارجه صحبت کنیم. اگر امکان دارد در مورد نقش خود در این موضوع توضیح دهید؟" گفت: «رییسجمهور تصمیم گرفتند که وزارت خارجه مذاکرات هستهیی را انجام دهد و من فکر میکنم این تصمیمی خردمندانه است. وزارت خارجه مسوول هدایت امور خارجی ایران است و توان و تجهیزات و نیروی انسانی برای رسیدگی به این مسائل را دارد. البته، شورای عالی امنیت ملی همچنان بر پرونده هستهیی نظارت خواهد داشت و ما امیدواریم که در مذاکرات رو به جلو حرکت کنیم. باید نتیجه گرا باشیم. اکنون اجازه دهید در مورد این که مذاکرات چگونه باید پیش رود، به چند موضوع کلی اشاره کنم. ما بر این باوریم که مذاکرات نامحدود نیست و این که خود مذاکره فی نفسه هدف نیست. ما اعتقاد داریم مذاکرات باید ضرب الاجل داشته باشد، نتیجه گرایانه باشد و بر اساس حسن نیت، شرایط برابر و احترام متقابل باشد. اکنون ما باید رویکرد این مذاکرات را تغییر دهیم و اگر اجازه دهید به این موضوع مفصلتر بپردازم.
وی افزود: من اعتقاد دارم بعد از جنگ سرد، فضای سیاسی بینالمللی در این دوره گذار تغییر کرده است، زیرا ما دیگر آن را سیاست بین الملل نمیخوانیم بلکه آن را سیاست جهان مینامیم چرا که سیاست کشورهای جهان آنچنان در هم تنیده شده است که دیگر نمیتوان تئوری بازی مجموع-صفر را در آن دنبال کرد، بدین معنی که دیگر نمیتوانید به بهای از دست رفتن منافع دیگران به دنبال منافع خود باشد. نمیتوانید به بهای ناامنی دیگران، امنیت خود را تامین کنید. اگر چنین بود، حادثه 11 سپتامبر رخ نمیداد. اکنون در سالگرد حادثه 11 سپتامبر هستیم و این باید تلنگری برای همه ما باشد که اگر رسیدن به امنیت از طریق نیرو و توان نظامی امکان پذیر بود، صرف نظر از این که آن کشور تا چه حد قدرتمند و دور از مناطق ناآرام باشد مانند آمریکا، حادثه 11 سپتامبر رخ نمیداد. آمریکا نمیتواند از طریق ناامنی دیگران، به امنیت دست پیدا کند. اکنون اگر میخواهید در قبال پرونده هستهیی ایران به نتیجه برسید، باید نگاه خود را تغییر دهید؛ باید اهداف مشترکی داشته باشیم، نه این که ایران یک هدف و گروه 1+5 هدف دیگری داشته باشد. اگر آن کشورهایی که ادعا میکنند نگران برنامه هستهیی ایران هستند، یک سری اهداف را دنبال کنند و ما هم یک سری اهداف را دنبال کنیم، در این صورت جدال رخ میدهد و بازی کودکانهای شکل میگیرد که طی آن هر کس به دنبال این است که بیشتر از دیگری امتیاز بگیرد. این رویکرد در فضای بینالمللی امروز جواب نمیدهد. چیزی که برای هر دو طرف نتیجه بخش خواهد بود، داشتن اهداف مشترک است و این اهداف از این قرارند: اول این که برنامه هستهیی ایران باید صرفا صلحآمیز باقی بماند؛ ظاهرا این هدف اعلام شده طرف دیگر یعنی گروه 1+5 است.
وی افزود: اکنون من میتوانم ادعا کنم که این هدف ما هم هست زیرا این در راستای منافع امنیت ملی ماست که کل جهان بداند ما به دنبال سلاح اتمی نیستیم و سلاح اتمی هیچ جایگاهی در دکترین امنیتی ایران ندارد و افزون بر این، حتی این که جهان تصور کند ما به دنبال سلاح اتمی هستیم، برای امنیت ما زیانآور است. بنابراین، در هدف اول اشتراک داریم. ما قصد داریم مشکلات را بازتعریف کنیم تا بتوانیم برای آنها راه حل پیدا کنیم. هدف اول بین دو طرف یکسان است و ما حالا میخواهیم در هدف دوم نیز اشتراک پیدا کنیم و من به شما میگویم چرا؛ هدف دوم از این قرار است: تنها راه تضمین این که برنامه هستهیی ایران صلح آمیز باقی بماند این است که اجازه داده شود این برنامه در فضای قابل قبول و صلح آمیز بینالمللی ادامه پیدا کند. چرا؟ چون ظرفیتهای هستهیی ایران داخلی هستند؛ برنامه هستهیی ایران وابسته به خارج نیست به همین دلیل شما نمیتوانید ایران را از چیزی که متعلق به خود این کشور است، محروم کنید. ما دانش و فنآوری هستهیی داریم؛ شما نمیتوانید ما را از دانشمندان خودمان محروم کنید، نمیتوانید ما را زیرساختهای فنآوری خودمان محروم کنید. این برنامه وجود دارد و شما نمیتوانید ناپدید شدن و از بین رفتن آن را خواستار شوید.
وزیر امور خارجه در ادامه گفت: برنامه صلح آمیز هستهیی در جای خود هست و به منظور دستیابی به اولین هدف مشترک، ما باید در مورد دومین هدف مشترک به توافق برسیم. و آن این است که توانایی بومی هستهیی ایران باید در یک چارچوب شفاف و شناخته شده بینالمللی به منصه ظهور بنشیند. فرایند غنیسازی باید در معرض دید و برای آژانس بینالمللی انرژی اتمی در دسترس باشد و امکان این وجود داشته باشد که تحت نظارت بینالمللی قرار بگیرد همان طور که در سالهای گذشته اینطور بوده است. این تنها راه تضمین این امر است که برنامه هستهیی ایران منحصرا برنامهای صلح آمیز باشد.
ظریف در پاسخ به این که "شما در رابطه با مذاکرات هستهیی با گروه 1+5 خوش بین هستید؟" گفت: من خوش بین هستم که ما با عزم حل ِ مشکل وارد مذاکرات خواهیم شد. «رسیدن به پاسخ مثبت» شعار ما برای این مذاکرات است، اما باید دو طرف همکاری داشته باشند. اگر آمریکا و باقی کشورهای عضو گروه 1+5 آماده نیستند که به صورت جدی وارد این فرایند شود، سناریویی کاملا متفاوت در پیش خواهیم داشت. باید تاکید کنم که نه این دولت و نه هیچ یک از دولتهای دیگر ایران هرگز تمایل نداشته و ندارند که ذرهای از حقوق مردم ایران بگذرند. به نظر من حتی خواستن چنین چیزی از ایران غیرسازنده است زیرا این راهی مناسب برای تضمین این که برنامه هستهیی ایران صلح آمیز باقی بماند، نیست.
وزیر امور خارجه ایرا ن در پاسخ به این که "گزارش شده است که شما در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل با کاترین اشتون دیدار خواهید داشت. فکر میکنم در دیدار با اشتون به بعضی از مسائلی که اکنون در مورد آنها سخن گفتید، اشاره خواهید کرد. اما سوال این است چگونه میتوان به تلاشی هماهنگ با گروه 1+5 که آمریکا یکی از اعضای آن است، دست یافت. کشوری که از یک سو میگوید به دولت جدید ایران احترام میگذارد و از سوی دیگر میگوید همه گزینهها روی میز است و همچنین 76 قانونگذار آن تحریمهای جدیدی علیه ایران اعمال میکنند؟ چه چیزی در رویکرد شما در قبال آمریکا که یکی از کشورهای عضو گروه 1+5 است تغییر خواهد کرد؟" گفت: من فکر میکنم آمریکا میتواند نقشی کلیدی در پیدا شدن یک راه حل یا جلوگیری از پیدا شدن راه حل ایفا کند. مساله این است که آنها باید اولین اصل مذاکرات را رعایت کنند. همان طور که میدانید در حقوق بین الملل، مذاکرات بر اساس یک اصل استوار است و آن اصل حسن نیت است. اگر آمریکا میخواهد که با حسن نیت وارد مذاکره شود، نمیتواند از یک سو خواستار راه حلی دیپلماتیک شده و از سوی دیگر نه تنها روی ایران بلکه روی دیگر کشورهای جامعه بین الملل اعمال فشار کند؛ اعمال فشار از طریق ارعاب و اقدامات فرامرزی با هدف محدود کردن تجارت کشورها با ایران؛ امری که کاملا بر خلاف حقوق بینالملل است و مستقیما مردم ایران و غیرنظامیان بیگناه این کشور را هدف قرار داده تا بدین ترتیب از دسترسی مردم به طیف وسیعی از اقلام و خدمات ضروری، از فنآوری گرفته تا درمانی و از دانش گرفته تا مواد غذایی جلوگیری کند. این سیاستی است که پیروز نخواهد شد. آمریکاییها اگر تصور میکنند ایران چون به دنبال سلاح اتمی است، بهای این تحریمها را میپردازد، سخت در اشتباهند. ایران چون احترام میخواهد این بها را میپردازد. ما نخواهیم پذیرفت که کسی این احترام را از ما بگیرد. این اصل مطلب است.
وزیر امور خارجه ایران در پاسخ به این که "شما و همینطور رییسجمهور ایران از رویکرد برد-برد سخن گفتهاید. این رویکرد و رسیدن به وضعیت برد-برد متضمن چه سناریویی است؟" گفت: وضعیت برد-برد زمانی است که برنامه هستهیی ایران تحت نظارت بینالمللی و در چارچوب قوانین بینالملل یعنی سازوکارهای محافظتی آژانس و مقررات ان.پی.تی که ایران عضو آنهاست، ادامه پیدا کند و بر پایه همکاری استوار باشد. این بهترین راه برای جامعه جهانی است...البته نباید بگوییم جامعه جهانی زیرا مساله فقط چند کشور با صدای بلند و برخوردار از ابزار گسترده اعمال فشار است. اگر این کشورها میخواهند تضمین کنند که برنامه ایران صلح آمیز باقی بماند، این راه رسیدن به آن است و ارعاب و فشار جواب نخواهد داد زیرا راه به جایی نمیبرد. دروضعیت برد- برد، ایران حقوق خود را حفظ خواهد کرد، تحریمها لغو خواهد شد و باقی کشورهای جهان میتوانند اطمینان داشته باشند که برنامه هستهیی ایران منحصرا صلح آمیز باقی خواهد ماند زیرا صلح آمیز باقی ماندن آن در راستای منافع ماست. از طرف دیگر این که برنامه هستهیی ایران در فضایی شفاف و تحت نظارت آژانس ادامه پیدا کند، باید در راستای منافع آنها باشد.