به گزارش نما، مستعمرات ایتالیا و فرانسه و انگلستان در سومالی به صورت کشور جمهوری پر از فتنه و آشوب و دزد زده سومالی که دهههاست رنگ آرامش ندیده درآمده، ایالت استراتژیک اتیوپیایی جیبوتی و ایالت دیگر اتیوپی؛ اریتره از اتیوپی جدا شده و بهترین بنادر حبشه را این دو کشور تازه تأسیس به خود اختصاص دادهاند. عجبا چه شد نیروی دریایی مقتدر اتیوپی که از دوران هخامنشیان در دریای سرخ و خلیج عدن اقیانوس هند جولان میداد؟
کجا رفتند ناوگان تجاری اقیانوس پیمای حبشه که در تجارت ابریشم نقش واسطه را میان روم و چین ایفا میکردند؟ بنادر عصب و آسماره کجا رفتند؟ چه شدند آن ناوگانی که جرأت میکردند با نیروی دریایی هخامنشی و اشکانی و ساسانی دست و پنجه نرم کنند؟
مگر حبشه آن امپراتوری باستانی نبود که وقتی فرستادگان کمبوجیه شاهنشاه هخامنشی از ممفیس پایتخت مصر که به تصرف ایرانیان درآمده بود به پایتخت آن کشور رسیدند و هدایای طلایی خود را تقدیم امپراتور کردند او خندید و گفت: طلا در کشور ما ارزش ندارد. و مس گرانبهاترین فلز ماست. چقدر هدایای شاهنشاه شما بیارزش است. مگر حبشه، آن کشور مهمان نوازی نبود که هیأت فرستادگان حضرت محمد بن عبدا...(ص) پیامبر بزرگوار ما به هنگام آزار و اذیت کفار عربستان بدانجا رفتند و مورد احترام و اعزاز امپراتور نجاشی قرار گرفتند.
در آن زمان رفتن از جزیره العرب به اتیوپی پس از کشتیرانی در دریای سرخ از آسانترین کارها بود؟ فقط یک دریا میان دو کشور! به نقشه جدید جهان نگاه کنید. بیگانگان با برانگیختن ستون پنجم که به آنان لقب ارتش آزادی بخش میدهند، پس از بلبشویی که پیامد کودتای خونین سرگرد کمونیست خونخوار منگیستو هایله ماریام روی داد و همه مردم اتیوپی به جان هم افتادند و خونها ریخته شد دو ایالت استراتژیک را از کشور حبشه که دو هزار و پانصد سال سابقه دریانوردی و کشتیرانی و تجارت بحری داشت جدا کردند و اتیوپی به یک کشور محصور در خشکی، بدون دسترسی به دریا و بدون بندر تبدیل شد! بندرها و شهرهای مصیون، آسمره، فردات، بارنتو در اریتره و اونوک و بندر جیبوتی، در کشور تازه تأسیس جیبوتی از اتیوپی جدا شدند و یک امپراتوری دریایی به کشوری بری و بدون دسترسی به دریا تبدیل شد.
همیشه کمونیستهای جاهل و نادان و افراطی این میراث را برای هموطنان نگونبخت خود باقی میگذارند که وقتی از اریکه قدرت به زیر کشیده میشوند کشورشان نیز تجزیه میشود.
وقتی امپراتوری خشن، عقب مانده، مرتجع و قرون وسطایی اتیوپی با کودتای ژنرال امان اندوم سرنگون شد، امان اندوم که ژنرالی مانند محمد نجیب در مصر سال 1952 و 1953 بود کوشید یک جمهوری دموکرات را پایه گذاری کند، اما عدهای از نظامیان کمونیست تندرو که میجر (سرگرد) منگیستو هایله ماریام در رأس آنان بود کودتا کرد. با تیرباران اندوم و بیست سی تن از افسران عالیرتبه ارتش و ایجاد حکومت وحشت و خون و تصفیه حسابها، اوضاع کشور به کلی از هم پاشید.
آزار و اذیت و مزاحمت و مداخله در زندگی خصوصی مردم و برتری قومی بر قوم دیگر از یک سو و تحریکات و دسیسههای آمریکا و سایر دولتهای غربی از سوی دیگر دست به دست هم داد و ستون پنجم غرب ضد کمونیست به صورت جنبش آزادی بخش اریتره و جیبوتی مقدمات استقلال این دو ایالت را فراهم آورد. اکنون اتیوپی بین اریتره و جیبوتی و سومالی در شمال شرق و کنیا در جنوب و سودان جنوبی در شرق محصور شده است. نه نیروی دریایی دارد نه ناوگان بازرگانی و نفتکش. مانند این وضع در سودان هم پیش آمده که جنوب آن از شمال جدا شده، با این تفاوت که مراکز نفت سودان در جنوب است و تنها خطوط لوله که نفت را به کرانههای دریای سرخ میرساند از کشور سودان عبور میکند و تصور نمیکنم جمهوری سودان جز حق ترانزیت نفت متعلق به سودان جنوبی و شاید سهمیهای ناچیز، چیزی نصیبش شود.
روز مبادایی را مجسم کنید که ایران فاقد بندر و کرانههای دریایی باشد. استعمار برای ما نیز سالهاست چنین خوابهایی میبیند، اما به کوری چشم بیگانگان، ایران که در قرن نوزدهم حدود 5/1 میلیون کیلومتر مربع خاک خود را از دست داده چندان بیدار است که چنین فرصتی به ستون پنجمها نخواهد داد.
بد نیست، یادآور شوم غربیها با استفاده از این اوضاع بلبشو، عدهای را تحریک کردند تا جیبوتی و اریتره و نیز اوگادن را از اتیوپی تجزیه کنند و جمهوریهای کوچک تأسیس کرده کشوری بدان قدمت و عظمت را که هرودوت 2300 سال پیش در وصف تندرستی و شادابی مردمش فصلها نوشته، از بنادر و دریاها محروم کنند.
متأسفانه رسانهها از بحث و تفسیر در این مورد و چنین مسایل مهمی خودداری میکنند و مردم کمتر میدانند در دنیا چه میگذرد.