به گزارش نما به نقل از نامه، «افشاگری» یا همان«بگم بگم»های مشهور و خاطرهساز گرچه ادبیاتی بود که با محمود احمدینژاد به فضای سیاست زده کشور راه یافت اما روزهایی که دیگر او رییس جمهور نیست دیگرانی هستند که رویه بگم بگم او را دنبال کنند و پرده از برخی اتفاقات در دوره او بردارند، چه آنکه گویی کاسههای صبر یک بعد از دیگری لبریز شده و وزیران و هم نشینان دیروز، منتقدان امروز شدهاند و ابایی ندارند از بیان مسائل پشت پرده دولتهای پرحاشیه محمود احمدی نژاد!
سخنان صریح همراهان دیروز رییس دولت سابق گرچه امری غریب به نظر نمیرسد و پیش از آنها برخی وزرای برکنار شده بعد از بیرون آمدن از دولت به بیان ناگفتههایی از دلایل برکناری شان پرداختند اما ماجرا آنجا جالب تر به نظر می رسید که این روزها کسانی به افشاگری روی آوردند که از قضا مردان محبوب رییس دولت در درون و بیرون دولت تا روزهای آخر بودند و حال...
مصطفی پورمحمدی، داود دانش جعفری، داود احمدی نژاد، محمدحسین صفارهرندی، منوچهر متکی، مرضیه وحید دستجردی از جمله وزرایی بودند که پس از برکناریهای عجیب و غریب از سوی رئیس دولتهای نهم و دهم، به بیان مطالبی از پشت پرده برکناری خود پرداختند. پشت پردههایی همه حکایت از تن ندادن این وزرا به خواستههای غیرمتعارف رییس دولت و یا حلقه نزدیکان وی بود.
مردان محبوب احمدینژاد منتقدان امروز رییس سابق!
مدتی پیش بود که وزیر اقتصاد دولت یازدهم در اظهاراتی به نقل از محمود بهمنی رییس کل بانک مرکزی دولت احمدینژاد به بیان روایتی از سوی وی پرداخت و گفت« رئیس کل سابق بانک مرکزی به من گفت که فقط یک هفته رئیس کل بانک مرکزی بوده است که آن نیز در زمان روحانی بود.» اظهارات بهمنی درباره مناسباتش با دولت و رییس جمهوری آنجا جالبتر مینماید که احمدینژاد در اوج بحرانهای بازار ارز و طلا که بسیاری بانک مرکزی مسبب آن میدانستند حاضر به کنار گذاشتن بهمنی نشد، گرچه بسیاری این موضع رییس دولت سابق را نتیجه حرف شنوی کامل بهمنی از وی می دانستند تا دست احمدی نژاد برای برداشت از بانک مرکزی باز باشد، همان برداشت های غیرقانونی که بارها و بارها حاشیه ساز شد.
علی اکبر صالحی دیگر مرد محبوب و کم حاشیه دولت احمدی نژآد که بازمانده این روزهای او در دولت یازدهم است هم گویی دلی پردرد از رییس سابق خود دارد، صالحی که بارها در دوران وزارتش به دلیل مماشات دربرابر موازی کاریهای رییس دولت و حلقه یارانش در امر سیاست خارجی مورد انتقاد و تذکر مجلس نشینان قرار گرفته بود حال خود صراحتا به این امر اشاره می کند و میگوید که بارها درباره تحریمها به مسئولان هشدار داده بود، اما به تحلیلهای او ایراد میگرفتند. «قریب دو سال و اندی پیش نامهای درباره تحریمها نوشتم... در این نامه پیشبینی شده بود که روند تحریمهای جدید به چه سمت و سویی خواهد رفت و چه مواردی را در بر خواهد گرفت. متأسفانه برخی دوستان در آن زمان به اینگونه تحلیلها ایراد میگرفتند.»
وی افزود: «در چنان مظلومیتی بودیم که در داخل کشور نیز نمیتوانستیم حرف خود را بزنیم. به ما میگفتند این چه حرفی است و چه نامهای است که نوشتهاید... میگفتند نمیتوانند بانک مرکزی را بر اساس قوانین بینالمللی تحریم کنند، ولی ما میگفتیم اینها متأسفانه خودشان واضع قوانین هستند و خودشان هم مرجع، هم قاضی و هم دادستان هستند.»
بنا به گفته علیاکبر صالحی تحریمها نتوانستند «فلجکننده» باشند، ولی «تأثیرگذار» بودند. امری که رییس دولتهای نهم و دهم هیچگاه حاضر به پذیرش آن نشد و تحریم ها را «کاغذپاره» می دانست و تنها در پایان دولتش و در مقابل انتقادات به وضعیت اقتصادی و معیشتی کشور توپ را به زمین تحریم ها انداخت.
به فاصله کوتاه وزیر نیرو دولت نهم هم به میدان افشاگری پانهاد و از حاشیه سازترین جلسه هیات دولت نهم سخن گفت. پرویز فتاح آخرین روزهای کار دولت نهم و انتصاب مشایی به عنوان معاون اول رئیس جمهور در دولت دهم را تلخترین جلسه، جلسه دولت نهم میداند و میگوید« در آن جلسه واقعا به دیوار دولت تکیه کردم که خدایا چرا؛ این دولت، دولت ولایتمدار است و گفتم خدایا چرا با این آزمون و در نهایت با اینکه جبهه بودم و خیلیها جلوی من شهید شدند اما واقعا گریه کردم. یعنی تکیه به صندلی و دیوار اتاق کردم و گفتم چه بر سر ما آمد.»
وزیر دولت نهم با بیان اینکه دائم این سوال را از خودم می کردم که مگر رهبری از دولت چه خواسته است، اظهار داشت: «در آن جلسه آقای مشایی رفت و در صندلی معاون اول قرار گرفت و یک نیمه جلسه را اداره کرد. اعتراض های وزرا به این مساله باعث شد جلسه بهم بخورد و رئیس جمهور نیز با حالت قهر از جلسه هیات دولت بیرون برود؛ این تنها جلسه کابینه بود که به این شکل بهم خورد.» به دنبال این اقدام احمدی نژاد در آخرین روزهای کابینه نهم دست به تغییر 4 وزیر خود زد. اقدامی که در تاریخ ریاست جمهوری او به عنوان یکی از پرحاشیه ترین تصمیمات وی ثبت شد.
مراسم تودیع وزرای دولت دهم با طعم گلایه و کنایه به احمدی نژاد
احمدی نژاد در همه سالهای ریاست جمهوری اش اما آنقدر وزیر جابجا کرده و کنار گذاشته که گاها دولت هایش را در معرض از حد نصاب انداختن نیز رسانده است، مراسم تودیع و معارفه وزرا نیز همواره محفلی برای نقد و انتقادات برخی از این وزرا بوده است چه با حضور و طرح نقدهایشان چه با عدم حضور.
یکی از داغ ترین این مراسم شاید به تودیع اولین وزیر اقتصاد دولت احمدی نژاد و معارفه حسین صمصامی مزرعه آخوند بازگردد. مراسمی که در آن داود دانش جعفری که به آرامش و صبوری مشهور است، به افشاگری، گلایه و کنایه بپردازد. دانش جعفری پشت تریبون سالن اجتماعات وزارت اقتصاد به سیاست های اقتصادی دولت که در سایر وزارتخانه های اتخاذ می شد انتقاد کرد و با اشاره به طرح بنگاه های زودبازده که با اصرار محمد جهرمی، وزیر کار وقت دولت و حمایت احمدی نژاد، اجرا می شد، گفت: « در طول دوران مسوولیت هرچه سعی کردیم به این برادرمان که به تازگی از حوزه سیاست وارد اقتصاد شده است، بگوییم که باتوزیع پول و اعطای وام، اشتغال ایجاد نمی شود و این کار آثار مخربی دارد، نتوانستیم.»
رازگشایی وزرا از اختلافات و جلوگیری از انتشار آمار صحیح
وزیر جهاد کشاورزی دولت دهم هم در مراسم تودیع خود که در غیاب مقامات دولتی برگزار می شد به جلسه ای اشاره کرد که در پاستور به نزاع انجامیده است: « در جلسه ای برای تعیین نرخ گندم برخی نمی خواستند قیمت بیش از 400 تومان باشد و در آن جلسه گفتم با چنین قیمتی هیچ کشاورزی گندم خود را به دولت نمی فروشد و در همان جلسه فشار عجیبی برای مجوز واردات شیر خشک آوردند، با اینکه واردات آن از سال 90 ممنوع شده بود. حتی در آن جلسه زمانی که در اعتراض به این صحبت ها بلند شدم و آمدم بیرون رئیس جلسه (احتمالا احمدی نژاد) گفت: اگر بلند شدی، رفتی دیگر برنمی گردی.»
خلیلیان چنین دنباله کلامش را گرفت: «بعدا متوجه شدم که کسانی که این صحبت ها را مطرح کردند، به دلیل صدای کوبیده شدن درب جلسه بوده که تا به حال در نهاد ریاست جمهوری شاهد چنین کوبیده شدن دری نبوده اند و البته بعدا برخی تبلیغ کردند که وزیر جهاد را از جلسه بیرون کرده اند.»
مراسم تودیع وزیر ارتباطات هم بر خلاف پیش بینیها، داغ از آب در آمد. وزیر سابق ارتباطات که در چند ماه پایانی عمر دولت به دلیل اختلاف احمدی نژاد و تقی پور، به این پست رسید، گلایه های زیادی را از مقامات بالادستی خود داشت.
محمد حسن نامی در این مراسم گفت: »روزی که بر مسند این وزارتخانه تکیه زدم خوشحال بودم چراکه معتقد بودم وجودم باعث پایدار ماندن این وزارتخانه می شود اما علاوه براینکه از ما هیچ پشتیبانی نشد بلکه هر روز به ما فشار می آوردند و حتی اجازه ارائه یک گزارش اقتصادی را هم به ما نمی دادند.»
اما این تنها وزیر ارتباطات نبود که پس از پایان کار دولت دهم از فشار برای عدم اعلام آمار اقتصادی، پرده برداشت. مسوولان معاونت نظارت راهبردی رئیس جمهور هم نسبت به دستور مقامات بالادستی برای جلوگیری از انتشار آمار، انتقاد کردند.
مشاور معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی با انتقاد از عدم ارائه آمار رشد اقتصادی در سال های اخیر گفت: «در برخی موارد آمارها به دلیل برخی ملاحظات اعلام نمی شود. طی چند سال گذشته از سوی مقامات بالا تاکید شده بود که ارقام منفی ذکر نشود و حتی به جای واژه کاهش پیدا کرد از افزایش پیدا نکرد استفاده شود.این در حالی است که بهتر است اطلاعات و آماری که مطلوب نیست داده شود تا بتوان بر اساس آن برنامه ریزی کرد و شرایط را بهبود بخشید، انتشار آمار خوب چه تاثیری در اصلاح فرایندها دارد؟»
فلش بک؛ از سنگال و ماجراهایش تا برکناری وزیری در بین دو نماز و ...
سالهای سال هم که بگذرد برکناری وزیری در حین ماموریت خارجی از اذهان پاک نخواهد شد، وزیری که خود می گوید در جریان این برکناری نبوده و رییس دولتی که می گوید از قبل نسبت به این برکناری هشدار داده بود. ماجرای برکناری متکی در حین سفر خارجی در سنگال از دیگر حواشی دولت احمدی نژاد بود. گرچه متکی بارها در مقابل سوالات از این برکناری سکوت کرد و آن را به پایان دولت احمدی نژاد موکول کرد اما گویی رییس دولت سابق اینبار پیش دستی کرد و قبل از به سخن آمدن وزیرش لب به سخن گشود و از پشت پرده برکناری متکی گفت. چندی پیش بود که فایل منتشر نشده ای از احمدی نژاد از سوی سایت نزدیک به غلامخسین الهام منتشر شد که روایت احمدی نژاد از برکناری متکی در آن آمده بود.
احمدی نژاد دراینباره می گوید «آقای متـکی در دوره اول کاندیدای من نبـود، در دولت دهم که اصـلا وزیـر من نبـود. من در دور دوم دولـت با ایشـان دیگر کاری نداشتـم وتمام کـارهای بین المللی به عهـده خودم بود. گذشت تا در اولین سفر دولت دهـم به نیـویورک، سه چهـارتا دیپلمـات را که بنـده مخـالف اعزام اینها به کشورهای غربی بودم، ایشان به غرب اعزام کرد و آنها هم رفتند و پناهنده شدند. بعد از سفر نیویورک، در جلسه ای قضیه بررسی شد و بنا شد ایشان عوض شوند. به هرحال از روزی که تصمیم گرفتیم که ایشان وزیر نباشد، ایشان مداوماً در سفر بود حتی در دولت هم که حضور پیدا می کرد سریعاً ناپدیـد می شد تا اینکـه بعد از سه ماه بـالاخره در سـاعت 5 بعـد ازظهـر و بعد ساعت 10 شب با ایشان وقت تنظیـم شد و به ایشان گفتیم که شما دیگـر در دولت وزیر نیستید ولی من دوست دارم شما بعنوان معاون رئیس جمهور و رئیس سـازمان انـرژی اتمی فعالیت کنیـد. گفت من امشب میخواهم به سنـگال بروم و اصرار کرد که من می روم. گفتم شما از نظر من وزیر نیستی. ولی با این حال با هواپیمـای اختصاصی رفت و گفـت که دوشنبه ظهر بر می گردم.»
رئیس جمهوری سابق اینگونه ادامه داده است«من هم همانجا حکـم عزل ایشـان را صادر کـردم و نوشتم که دوشنبه عصر اعلام شود. دوشنبه در سفر استانی بودم ، یک دفعه عصر گفتم شـاید از سفر برنگشته باشد؛ با دفتر تماس گرفتم که فعلا حکم را اعلام نکنند. گفتنـد پنج دقیقـه قبل اعلام کردیم . گفتم برداریـد تا مطمئن شویم که برگشتـه است. گفتند دیگر دیر شـده چونکه در رسانه ها منتشر شده است. بعد که از سفر برگشتند ، از مدیرکل تشریفات وزارت خارجه پرسیدم چرا دیر آمدید؟ گفت: دوشنبه ظهر جلسات رسمی تمام شد و بنا بود برگردیم ولی ایشان به من گفت که یک قرار شام بگذار و سفر را تمـدید کن. گفـت حتی اگر می توانید یک سفر دیگـر هم برای من همـاهنگ کن تا من از اینجا مستقیم به ایـران نروم. ضمناً زمانی هم که ایشان حکـم عزلـش اعلام شد، در هیچ جلسه رسمی نبوده است.»
احمدی نژاد گفت:« بعداً معاونان ایشان به ما گفتند که ما تعجب می کـردیم چـون ایشان از همان سه ماه قبل به ما گفته بود هرجا که می توانید برای من سفر هماهنگ کنید. فقط سفر باشد هـرجا بود مشکلی نیست! این معاونان می گفتند ما نمی دانستیم چه اتفـاقی افتاده ولی ایشان اصـرار به سفر خـارجی داشتند. مـأموریت ها را بـاید من به وزیر می دادم اما ایشان بدون هماهنگی با من همه جا میرفت و این سفرها نه نتیجه ای و نه گزارشی داشت.»
این سخنان احمدی نژاد اما تا امروز سکوت متکی را به همراه داشته و شاید دیر نباشد روزی که متکی نیز به افشاگری علیه رییس دولت سابق روی آورد.
علیرضا علی احمدی از دیگر وزرای محبوب احمدی نژاد در دولت نهم بود که او نیز به دلیل مخالفت هایش با مشایی و رحیمی از دولت کنار گذاشته شد. آن چنان که علی احمدی چند سال بعد از برکناری در سال 92 در یک نشست خبری روایت خود از برکناری اش را این چنین بیان کرد: « زمانی که دولت نهم در حال پایان بود و میخواستند دولت دهم و کابینهاش را تشکیل بدهند، بین دو نماز به آقای احمدینژاد گفتم بهتر است این افراد که گزینه فعلی دولت برای ریاست کاندیداتوری از جمله آنها بود در کابینه نباشد، چرا که هزینههایی برای دولت ایجاد خواهد کرد اما بین دو نماز آقای احمدینژاد پرسید، ذکرت را گفتی! گفتم بله، گفت شما دیگر در کابینه نباشید!»
شیوه ای که برای صفار هرندی هم تکرار شد. او در این باره می گوید:« دلیل اصلی بنده که در آن جلسه هیأت دولت به ماندن آقای مشایی به عنوان معاون اول رئیسجمهور اعتراض کردیم، این بود که این کار مخالف نظر رهبری بوده و این جلسه مشروعیتی ندارد.» و بعد از این اعتراض بود که جای خود را در دولت از دست داد و برکنار شد.
پورمحمدی نیز در روایت خود از برکناری اش می گوید« پس از پایان مرحله نخست انتخابات، گزارشى از برخى تخلفات صورت گرفته در انتخابات، براى رهبر انقلاب فرستادم که پس از ارسال این گزارش، پس از چند روز رئیسجمهور از ارسال آن آگاه شده و از این اقدام به شدت عصبانى شدند.آقای احمدىنژاد از اینکه چرا پیش از نوشتن گزارش با او هماهنگى نکرده، ناراحت شده و به خاطر این کار ، تصمیم به تغییر گرفت.»
رویه ای که در برکناری وزیری هامانه وزیر نفت و مرضیه وحید دستجردی هم از سوی احمدی نژآد دنبال شد وآنها را به دلیل پیروی نکردن از دستورش برکنار کرد. آنگونه که هامانه بعدها در باره برکناری اش از وزارت نفت گفت« اوایل سال 86 رئیس جمهور، مرحوم کردان را برای پستی در وزارت نفت به من پیشنهاد داد که با توجه به مدارکی که بدست آوردم با این موضوع مخالفت کردم.بنده زیر بار صدور این حکم نرفتم چراکه این انتصاب را خیانت به نفت میدانستم.رئیس جمهور پس از این اقدام بنده گفت اگر در مهلت تعیین شده، حکم صادر نشود شما را برکنار میکنم.»
مرضیه وحید دستجردی نخستین وزیر زنی که در میانه راه از کار برکنار شد. اونیز علت اصلی این برکناری مقاومت دستجردی برای تعویض باقر لاریجانی رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران و نیز تکذیب خبر تخصیص ارز بخش دارو از جانب رئیس جمهور بود. در یک ماه پایانی وزارت، وی انتقادات جدی از اختصاص ندادن ارز دولتی برای مصارف پزشکی و دارویی داشت که با تکذیب احمدینژاد روبهرو شد.
در این میان اشارتی داشت به برکناری های پی در پی و برخی استعفاهایی که وزرای مذکور بر مدار مصلحت اندیشی از بیان ناگفته تا به امروز خودداری کرده اند اما دلیل اصلی آن تن ندادن آنها به خواست رییس دولت و اختلاف با حلقه نزدیکان او عنوان شده است.
یاران دیروز، افشاگران امروز
اما این تنها وزرای احمدی نژاد نبودند که به افشاگری درباره رییس دولت و حلقه نزدیکانش پرداختند که برخی یاران دیروز او نیز هراز گاهی نقبی به گذشته زده و برخی پشت پرده ها را رو می کنند چنانچه چندی پیش علیرضا زاکانی که یدطولایی در دفاع از احمدی نژاد داشت در سخنرانی اظهار کرد« در خرداد 85 آقای احمدینژاد دو ساعت و اندی با من صحبت کرد که به دولت بیا و کارهای سیاسی دولت را در دست بگیرد. من گفتم اگر من بیایم چه کارهایی میخواهی با همدیگر انجام دهیم گفت: دست به دست هم میدهیم و خبرگان رهبری را عوض میکنیم. پیرهای خبرگان بیرون و به جای آنها جوانان را میآوریم. این مطلب را رئیسجمهوری که تنها 9 ماه از حضورش در این جایگاه گذشته بود، عنوان میکرد. رئیسجمهور 9 ماهه چه نسبتی با خبرگان رهبری دارد؟»
برادر محمود احمدی نژاد هم خود همپای برادر یدطولایی درافشاگری دارد، افشاگری علیه دوستان و اطرافیان برادرش. انتقاداتی که او را نیز در میانه راه از قطار برادر پیاده کرد.
و ماجرای این افشاگریها ادامه دارد...