به گزارش نما به نقل از فارس، تحریک طالبان پاکستان با وجود استقبال از موضع دولت نواز شریف برای در اولویت قرار دادن مذاکره با طالبان، دو پیش شرط را برای حرکت به سوی انجام گفتگو بین دو طرف اعلام کرده است.
بر همین اساس بود که «شاهد الله شاهد»، سخنگوی طالبان عنوان کرد که خروج نیروهای نظامی از مناطق قبیلهای و آزادی زندانیان طالبان، پیش شرط آنها برای شروع مذاکرات است.
این اظهارات واکنشی است به جلسه احزاب اصلی پاکستان که چندی پیش در اسلام آباد به ریاست نواز شریف نخست وزیر پاکستان، برگزار شد و اجماع شرکت کنندگان در آن، بر اولویت داشتن مذاکره با جریان افراط بود.
از نکات مهم در این نشست، حضور ژنرال «اشفاق کیانی» فرمانده ارتش و ژنرال «ظهیر الاسلام» رئیس سازمان اطلاعات پاکستان «آیاسآی» در آن بود.
پیرمحمد ملازهی کارشناس مسائل شبه قاره در گفتوگو با خبرنگار سیاست خارجی خبرگزاری فارس، با بیان این که «تحریک طالبان» در پاکستان عمدتا در مناطق قبایلی این کشور مستقر هستند و مدتها است که دولت نواز شریف به دنبال راهی برای مصالحه با آنهاست، تصریح کرد: به همین منظور نواز در ابتدای کار سراغ «ملافضل الرحمان» و «سمیع الحق» (هر دو مسئول دو حزب سیاسی مذهبی بزرگ پاکستان و صاحب مدارس دینی هستند که اعضای طالبان در آنها تربیت شدهاند) رفت و امیدوار بود که از طریق میانجیگری که این افراد میتوانستند انجام دهند راه حلی برای پایان جنگ پایان پیدا کند.
وی افزود: منتهی از مذاکراتی که بین رهبران مذهبی طراز اول پاکستان و دولت نواز شریف پیش آمد تحریک طالبان خیلی استقبال نکرد و علتش هم این بود که هم زمان با مذاکرات، نیروهای ارتش پاکستان علیه گروه طالبان در وزیرستان شمالی عملیات انجام میداد.
کارشناس شبهقاره گفت: خیلیها معتقد بودند که هماهنگی لازم بین ارتش و دولت نواز شریف در خصوص «تحریک طالبان» هنوز شکل نگرفته است، به علاوه نوعی کارشکنی هم از طرف نظامیان برای جلوگیری از پیشرفت مذاکرات بر اساس اهداف نواز شریف وجود داشت.
وی افزود: نکته دیگر این که تحریک طالبان ظاهرا پیوندهایی با سپاه صحابه و لشکر جنگوی به خصوص در کراچی دارد و در عملیاتی که در این شهر انجام شده مشارکت داشته است و همین امر نیز مقدار زیادی دولت را دچار تردید کرد که آیا واقعا میشود با طالبان وارد مذاکرات جدی شد یا نه؟!
کارشناس شبهقاره با اشاره به اینکه اخیرا تحریک طالبان عنوان کرده حاضر است با دولت نواز شریف وارد مذاکره شود، عنوان کرد: طالبان برای شرکت در مذاکرات 2 شرط تعیین کرده است،اول اینکه کلیه 4700 زندانی طالبان در پاکستان آزاد شوند و دوم این که، ارتش نیروهای خود را از مناطق قبیلهای خارج کند که به نظر نمیرسد، ارتش چنین ریسکی انجام دهد.
وی افزود: البته یک شرط دیگری هم بود که کسی آن را جدی نگرفت و آن این بود که «پرویز مشرف» نخست وزیر سابق را تحویل طالبان دهند.
کارشناس شبهقاره با اشاره به اینکه هنوز این مذاکرات جدی نشده است گفت: هنوز طالبان از اهداف اصلی خود دست بر نداشته، چرا که معتقد است حکومت باید آنطور که آنها میخواهند و تعریف میکنند اسلامی شود و یک گروه رادیکال بر راس کار بیاید، این در حالی است که حکومت در پاکستان جمهوری اسلامی و حزب مسلم لیگ نیز میانهرو و اسلامگرا است.
ملازهی افزود: دعوای اصلی در این بین بحث میزان قدرتی است که میخواهند اعمال کنند و آن طرف ارتش و دولت پاکستان نیز این اجازه را به طالبان نمیدهند بنابراین خوشبینی چندانی برای این که در کوتاهمدت مذاکرات جدی شروع شود و به نتیجه برسد وجود ندارد.
کارشناس مسائل شبهقاره گفت: هنوز علمای مذهبی به دنبال این هستند که طرفین را پای میز مذاکرات ببرند و مصالحه به وجود آورند. حتی این احتمال هم وجود دارد که ارتش تا حدودی از مواضع خود کوتاه آمده و از مناطق قبیلهای بیرون بیاید، اما در مدخل این مناطق پایگاه بزند. ارتش پاکستان قبلا هم این کار را در منطقه «سوات» انجام داده است، وقتی ارتش به دره سوات رفت، چریکهای اسلامگرا به مناطق کوهستانی رفتند و پراکنده شدند و جنگ چریکی سختی را آغاز کردند که در نهایت ارتش مجبور شد در مذاکرات به این نتیجه برسد که نیروهای خود را از این دره خارج کند و در بیرون منطقه پایگاه بزند، در حال حاضر هم دولت و ارتش در این دره خیلی نفوذ ندارند و گروههای اسلامی حکومت خودشان را دارند.
وی افزود: با توجه به چنین تجربهای، ممکن است که در 7 منطقه قبیلهای دیگر نیز چنین تجربهای تکرار شود.
ملازهی در خصوص آینده این تحولات گفت: باید دید تا چه اندازه تحریک طالبان حاضر خواهد شد از ایدهها و اهداف خود در قالب جهاد کوتاه بیاید و دولت پاکستان نیز چه میزان حاضر است به خواستههای طالبان بها دهد. بر این اساس نمیتوان به این زودی در مورد این امر قضاوت کرد.
کارشناس حوزه شبه قاره در خصوص وضعیت طالبان افغانستان در کنار تحولات پاکستان تصریح کرد: تحریک طالبان ملیت پاکستانی دارد و طالبان افغانستان ملیت افغانی، اما هر 2 از قوم پشتون هستند،از نظر مذهب دیدگاهشان یکسان است و هر کدام ادعای ایجاد امارت اسلامی را در کشورهای خودشان دارند. به همین دلیل ارتش پاکستان با تحریک طالبان درگیر است و علیه آن میجنگد، اما از طالبان افغانستان حمایت میکند.
وی افزود: بحث اصلی بین تحریک طالبان و ارتش کشورش، اعمال قدرت در مناطق قبیله نشین است. به علاوه این که مدعی است باید قدرت و حکومت در این کشور اسلامی شود، آنطور که آنها میخواهند.
ملازهی در پاسخ به این سئوال که آیا طالبان افغانستان میتواند با حکومت مرکزی کنار بیاید؟ گفت: پس از افتتاح دفتر طالبان در قطر و در پی بروز مشکلات و در نهایت تعطیلی دفتر، این تردید به وجود آمد که آیا طالبان واقعا میخواهد از طریق سیاسی وارد قدرت شود یا نه ؟!
وی افزود: اخیرا یک سری تلاشهایی صورت گرفته است که از یک طرف دفتر قطر به ترکیه منتقل شود.
ملازهی با اشاره به مذاکرات مقامات افغان و پاکستان در اسلامآباد که چندی پیش برگزار شد، گفت:پاکستان تعدادی از رهبران طالبان را آزاد کرده و اعلام شده که ملاعمر برادر معاون اسبق ملامحمد عمر آزاد شد. انتظار میرود که وی به درخواست افغانستان آزاد شود و در دفتر طالبان در ریاض به عنوان واسطه بین اسلام آباد و کابل مستقر شود و ملاعمر محمد نیز رهبری شورای کویته را بر عهده بگیرد.
وی افزود: اگر این اتفاق رخ دهد، شاید زمینهای برای آغاز گفتوگوهای جدی فراهم شود، هر چند که فراموش نکنیم به زمان خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان نزدیک میشویم و در این شرایط، برخی اظهارات از سوی طالبان مطرح شده که با خروج نیروهای آمریکا از افغانستان، طالبان در عرض چند ماه به قدت بازمیگردد.
ملازهی گفت: به نظر میرسد که آنقدر به قدرت نظامی خود اطمینان دارند که میتوانند معادلات قدرت را بر هم زنند، البته این تصور خیلی خوشبینانه است، چرا که آمریکاییها به طور کامل از افغانستان خارج نمیشوند و حداقل یکهزار نیرو را در 9 پایگاه نگاه خواهند داشت.
وی با بیان این که به هر حال پاکستانیها هم به این نتیجه میرسند که نمیتوانند طالبان را از طریق نظامی به کابل بازگردانند و خود طالبان هم به این نتیجه میرسد که نمیتواند تمامی قدرت را به دست بگیرد و باید در بخشی از قدرت شریک شود و وارد چارچوب همان طرحی شوند که آمریکا و انگلیس برای خودمختاری مناطق پشتوننشین داده بودند، که در اختیار طالبان باشد و بخشی از قدرت دولت مرکزی را هم داشته باشند و با این طرح افغانستان تبدیل شود به یک نظام فدرالی.
کارشناس حوزه شبه قاره با بیان این که همه میدانند خطر جنگ داخلی در افغانستان وجود دارد و اگر طالبان بخواهد از طریق زور قدرت را در اختیار بگیرد، قومیتهای غیر پشتون، ازبکها -تاجیکها و هزارها دست به سلاح خواهند برد. بنابر این جنگ تمام نمیشود، ممکن است جغرافیای جنگ از شرق به جنوب، به شمال و مرکز تغییر کند.
وی گفت: بر این اساس، باید اول یک توافق بین گروهها و نیروهای مختلف و دولت مرکزی ایجاد شود که یک راهحل سیاسی به وجود بیاید.
ملازهی در خصوص نقش کشورهای همسایه هم معتقد است که باید کشورهای منطقه که به دنبال اعمال نفوذ در افغانستان هستند به این نتیجه برسند که نباید جنگ در افغانستان ادامه پیدا کند، چون اگر تمام نشود، سرریز میشود به کشورهای منطقه و نظام بینالمللی. روسیه، چین، آمریکا نگرانی دارند، چون آسیای میانه به نوعی درگیر میشود و اگر آسیای مرکزی ناامن شود روسها دچار مشکل میشوند و چینیها در سینگکیانگ دچار ناامنی خواهند شد.
وی در خصوص سیاست خارجی ایران در این منطقه گفت: تا به امروز سیاست خارجی ایران بر مبنی حمایت از دولت مرکزی بوده است و معتقد بوده که که باید دولت مرکزی تقویت و در سراسر کشور اعمال شود.
کارشناس شبه قاره افزود: فکر نمیکنم که دولت روحانی بخواهد این سیاست را تغییر دهد و همچنان از دولت مرکزی در کابل حمایت میکند، چون که افغانستان به لحاظ امنیتی آسیبپذیر است و اگر امنیت افغانستان به هم بخورد با توجه به این که به امنیت ایران گره خورده است برای ما مشکلات ایجاد میشود، مانند افزایش قاچاق مواد مخدر، سیل آوارگان افغان، که هنوز هم ایران درگیر آن است. به هر حال مجموعه شرایط امنیتی در افغانستان بر امنیت ایران تاثیر میگذارد، به همین دلیل تصور قالب در ایران این است که باید یک قدرت مرکزی قدرتمند وجود داشته باشد که بتواند به مشکلات کشور پاسخ دهد و از خطر تجزیه کشور جلوگیری کند.