به گزارش نما به نقل از تسنیم، غلامعلی حدادعادل رئیس فراکسیون اصولگرایان در همایش صلح عادلانه در نظام جهانی سلام را به معنای صلح دانست و گفت: اینکه در قرآن مجید و در سوره مبارکه قدر کلمه سلام آمده، به معنای آن است که شب قدر تا صبح، شب صلح و آرامش است.
وی با بیان اینکه ما ملتی هستیم که در دین ما شعار «الصلح خیر» آمده تصریح کرد: صلح حقیقتی گمشده مانند سیمرغ و کیمیا و عنقا است که نامش هست، اما خودش نیست و درباره آن بسیار سخن گفته میشود اما در عالم واقع بسیار اندک محقق شده است.
نماینده مردم تهران در مجلس خاطرنشان کرد: بنده در روزی به دنیا آمدم که جنگ جهانی دوم رسما به اتمام رسید. لذا همواره نسبت به خبرهای جنگ و صلح حساس بودم و بعد از تولدم به یاد ندارم که جهان از جنگ تهی باشد و حتی میتوان تاریخ جهان را براساس جنگها نوشت و هرچه به این سالهای اخیر نزدیک میشویم جنگها نیز بیشتر شده.
حدادعادل ادامه داد: روزی نیست که خبری از انفجارها که باعث کشته شدن دهها تن میشود، شنیده نشود و در کنار این کشتهشدگان نیز صدها نفر مجروح میشوند که تا پایان عمر درگیر این انفجارها و خشونتها هستند.
وی با بیان اینکه خبر انفجار و جنگ و تلفات عادی شده است، گفت: روزانه خبرهایی را از عراق، افغانستان، بحرین، سوریه و لبنان میشنویم که عدهای قربانی این خشونتها میشوند و در چنین اوضاع و احوالی که همه جا صحبت از جنگ است، جا دارد یک روز را به نام صلح نامگذاری کنیم.
نماینده مردم تهران در مجلس اظهار داشت: در دنیای امروز همه به ظاهر مدافع صلح هستند، اما به صورت مداوم در حال جنگ هستند که یکی از شگفتیهای روزگار ماست و برای اینکه صلح حفظ شود، دائما برای تحقق آن میجنگند و این سوال مطرح میشود که چرا صلح در دنیا برقرار نمیشود و چرا به یک آرزو مبدل شده است که پاسخ به این سوال را نباید ساده انگاشت.
حدادعادل با تاکید بر اینکه برای پاسخ به این سوال در ابتدا باید نگاهی به تاریخ غرب انداخت، گفت: غرب امروز همان غرب قرن ۲۰ و ۱۹ و ۱۸ و ۱۷ است و بدین معنی است که غرب امروز همان غرب استعمارگر گذشته است.
وی اضافه کرد: مردمان آفریقا ، آسیا و آمریکای لاتین در قرون ۱۷، ۱۸ و ۱۹ زندگی خود را میکردند که دیدند به آنها حمله شده و مردم بیدفاع و مظلوم آن مناطق را برای ایجاد آبادانی میکشتند و سلطهگری میکردند، لذا نباید تصور کنیم که دنیای غرب دچار تحول ماهوی شده است و به راستی غربیها از ظلم به سیاهان و داستان کلبه عمو تم توبه کردند و به فکر صلح و دوستی افتادهاند؟ و اگر قرار باشد چنین تحولی رخ داده باشد، چه اتفاقی باعث چنین تحولی شده است؟ آیا پیامبر و یا متفکر جدیدی ظهور کرده که غربیها متوجه شدند اشتباه میکردند؟ اما درمییابیم که هیچ اتفاقی نیفتاده و غرب امروز همان غرب دیروز است و باطن و بینش آنان مانند قبل است اما ظاهر خود را تغییر دادند.
نماینده مردم تهران تاکید کرد: یک نکته که غالبا مغفول میماند این است که مقامات سیاسی جهان از صلح زیاد سخن میگویند، اما به عدالت کمتر اشاره میکنند و چندان علاقهای به عدالت ندارند تا در مورد آن سخن بگویند که نمونه آن فلسطین است. در مورد فلسطین ابا دارند که از عدالت حرفی بزنم، پس آنها نمیخواهند صلح واقعی را محقق کنند.
حدادعادل صلح بدون عدالت را مانند شاخه گلی دانست که ریشه ندارد و نباید امید و ثمری از آن داشت و گفت: درست است که دنیای غرب تفاوت ماهوی نکرده اما روشها و شیوههای خود را تغییر داده و این تغییر روشها باعث تفاوت دیروز و امروز شده است. ولی در باطن همان مقاصد قبلی یعنی استعمارگری را به وسیله سازمانهای بینالمللی دنبال و محقق میکنند.
وی با بیان اینکه غربیها سلطه دیروز را امروز از طریق سازمانهای بینالمللی تامین میکنند، گفت: آنها فقط یک ابزار ساختاری جدید برای توجیه سلطه خود در اختیار گرفتهاند و هر مظنونی که برای احقاق حق خود تلاش کند، او را به تروریسم متهم میکنند. آنها صهیونیستها را صلحطلب مینامند، اما کسانی که از حد خود دفاع میکنند، تروریست میخوانند و حتی اتحادیه اروپا نیز حربالله لبنان را بخاطر اینکه دفاع میکنند، جزء گروههای تروریستی قرار میدهد.
نماینده مردم تهران در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به پیام بانکیمون به مناسبت روز جهانی صلح گفت: آیا واقعاً مشکل صلح در دنیا قابل فروکاستن به قلم و دفتر است که فقط به این موارد اشاره میشود؟ آیا ناوهای جنگی آمریکا را در مدیترانه نمیبینند که شبح جنگ را بر سر مردم سوریه گستردهاند و آیا مساله را باید اینقدر ساده انگاشت؟
حدادعادل تصریح کرد: ظلمی که در جهان به انسان میشود، فقط به انسان نیست، بلکه به طبیعت نیز ظلم میشود و ظلم به هر دو از یک منبع آب میخورد.
وی با تاکید بر اینکه صلح بدون عدالت معنا نمیدهد، گفت: عدالت هم بدون حق معنی نمیدهد و آیا حق بدون حقیقت معنا پیدا میکند. حق هم در حقوق و هم در فلسفه و هم در عرفان به کار میرود که این تصادفی نیست و ریشههای مفهومی عمیقی دارد و به صورت کلی حقیقت با مقام معنوی انسان ارتباط ناگسستنی دارد و نمیتوان به حقیقت معتقد نبود و حرف از کرامت انسانی زد.
نماینده مردم تهران با تاکید بر اینکه صلح بدون خدا محقق نخواهد شد، چون حقیقت مبتنی بر اعتقاد خداوند است، گفت: هر کس به خدا معتقد نباشد، نمیتواند به حقیقت معتقد باشد و با اعتقاد نسبی بودن حقیقت، اخلاق و عدالت صلح هم نسبی میشود و ما باید در تبیین صلح اسلامی به سمت این مفاهیم برویم.
حدادعادل در ادامه سخنان خود گفت: انسان تا رابطهاش را با خداوند اصلاح نکند رابطهاش را با دیگران نمیتواند اصلاح کند، لذا کسی میتواند صلح برقرار کند که رابطهاش را با خداوند اصلاح کرده باشد.
وی با اشاره به خشونتطلبی گروههای تکفیری، اظهار داشت: یک واقعیت تلخ در دنیای امروز این است که میخواهند ناآرامیهای جهان را به مسلمانان نسبت دهند و بگویند اسلام منشأ جنگ و خونریزی است و قصد دارند ناآرامی کشورهای منطقه را به دست کسانی محقق کنند که فقط به نام، مسلمان هستند و جنگ و خونریزی علیه مسلمانان به حساب مسلمانان گذاشته میشود. اما این سوال مطرح میشود که مگر شیعیان و سنیها ۱۴۰۰ سال با یکدیگر زندگی نمیکردند؟ پس چه شده که شیعه و سنی یاد اختلافات خود افتادند؟ پس میتوان دست و طراحی بیگانگان را در پس پرده دید.