به گزارش نما - عفت مرعشی در مصاحبه ای با روزنامه شرق گفت:
*در زندگی با آقای هاشمی،تلخی و شیرینیهای زیادی داشتیم. آقای هاشمی بعضی وقتها گوشتتلخه، ولی بیشتر وقتها گوشتشیرینه.
*شیرینترین روزها، پیروزی انقلاب اسلامی و اتمام جنگ و آمدن اسرا و این اواخر هم روزی بود که مهدی از خارج به خانه آمد و میگفت که خطایی نکردم که بترسم اگر هم تابهحال نمیآمدم به توصیه دیگران بود.
* در دورهای که مهدی و فائزه در زندان بودند معمولا هفتهای یکبار میرفتم. بعضی وقتها با زندانبانها بگومگو میشد، میرفتم و بعضی وقتها نمیرفتم یا اینکه ملاقات نکرده، به خانه برمیگشتم. یکبار با فرشته (همسر مهدی) رفتم و او را راه ندادند. من ملاقات نکردم و برگشتم. یکبار هم با فائزه ملاقات داشتم که مامورها دیر آوردند که ملاقات نکردم.
* در بین فرزندانم محسن به نظرم عاقلتر عمل میکند و اعتدال پدرش را قویتر دارد. دختران طبیعی است احساسیتر هستند. ولی پسران به تبع سنشان رفتار متفاوت دارند. ولی از همه آنها راضی هستم.
* دربین ویژگیهای آقای هاشمی،صبوری و شکیبایی در برابر مصایب و مشکلات را بیشتر می پسندم. ایشان اهل دعوا و هیاهو نیست، زندگی را آرام میگیرد. هرکسی هم که هرچه میگوید، معمولا جواب نمیدهد یا کوتاه و به موقع و پراثر جواب میدهد. ندیدم تابهحال از موضوعی یا کسی یا چیزی شکوهای کنند تکیه عمیقی به خدا دارند.
*من از وقتی که از رفسنجان به قم آمدم، با اغلب خانوادههای دوستان آقای هاشمی، مراوده و رفتوآمد داشتیم. مثلا من با خانم آقای مصباحیزدی دوست بودم. با خانم آقای حجتیکرمانی دوست بودم. با خانواده امام(ره) بعد از انقلاب آشنا شدم، چون قبل از انقلاب در خارج تبعید بودند. با خانواده آقای خامنهای هم در یک خانه همسایه بودیم. ما به خاطر مسایل مبارزه، از قم به تهران کوچ کرده بودیم. در تهران خانهای را اجاره کرده بودیم که در طبقه دوم این خانه، مدتی آقای موحدیکرمانی ساکن بودند، یکسالی، خانواده آقای هاشمیان بودند و مدتی خانواده آقای خامنهای مستقر شدند. مشهد هم که میرفتیم، با برادر ایشان، محمدآقا خامنهای، همراه خانوادهها بودیم و خیلی دیگر از خانوادههای مسوولان فعلی که فرصت و مجال آن در این مصاحبه نیست. واقعا زیاد است. مانند خانوادههای شهیدان بهشتی، مفتح، مطهری، عراقی، طالقانی و خانوادههای سیاسی و مبارزین که بهدلیل مصحلتهای پیشآمده در بعد از پیروزی انقلاب چندان نامی از آنها نیست.
*آقای هاشمی آنقدر صبور هستند که آدم نمیفهمد که چیزی شده است. روزگار هر چقدر که سخت باشد، ایشان صبور هستند و این صبوری ایشان به همه ما نیز منتقل شده است. لذا لحظات سخت جدی بهیاد ندارم جز اتفاقات و ترورهای اول مخصوصا ترور آقای هاشمی و بمبگذاری هفت تیر و سال 1360 که نگران صدمهخوردن آقای هاشمی بودم و موشکباران تهران که البته نگرانی از استفاده از بمب شیمیایی مطرح میشد.