به گزارش نما؛ تمام شواهد نشان از آن دارد که دور جدیدی از مذاکرات هستهای ایران و غرب نزدیک است و احتمالا طرف غربی در قالب همان گروه موسوم به 1+5 در مذاکرات حاضر خواهد شد. البته اینکه طرف غربی در چه قالبی وارد مذاکرات میشود آن قدر هم مهم نیست، مهم این است که غرب با چه محتوایی گام به مذاکرات خواهد گذاشت.
در آخرین دور مذاکرات ایران و 1+5 در آلماتی یک مساله روشن بود و آن اینکه در حالی که کشورهای اروپایی خواستار بهبود پیشنهاد خود به ایران بودند و ایران نیز آمادگی تعامل را داشت، آمریکاییها اجازه تغییر در پیشنهاد کمرمق 1+5 را ندادند.
اگرچه اصول و سیاستهای کلان هستهای جمهوری اسلامی ایران بالاخص دفاع از حقوق حقه هستهای ملت در چارچوب معاهدات بینالمللی لایتغیر است اما تردیدی نیست که فضای بینالمللی با روی کار آمدن دولت جدید در ایران تغییر کرده و به نوعی آمادگی بیشتری برای تعامل در آن بهچشم میخورد. هم دولت جدید ایران در روشها – و نه در اصول – رویکرد جدیدی دارد و هم بهنظر میرسد بیانات مقامات غربی و گزارشهای رسانههای جریان غالب نشان از آمادگی بیشتر برای تعامل دارند.
در چنین شرایطی، حتی احتمال دادهاند که تعاملات کوچکی بین مقامات ایرانی و آمریکایی در حاشیه دیدار مجمع عمومی صورت پذیرد؛ هرچند که روشن است هیچ جلسهای بین آقای روحانی و باراک اوباما، روسای جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا برنامهریزی نشده است.
در این شرایط، تذکار چند نکته به مقامات آمریکایی پیش از ورود جدی به بحث هستهای با مقامات جمهوری اسلامی ایران ضروری بهنظر میرسد:
1- واشنگتن باید بداند که اگر با پیشنهاد آلماتی و یا پیشنهادهای تحقیرآمیز از این دست وارد مذاکرات شود نتیجهای بهتر از آلماتی نصیبش نخواهد شد. ایران از حقوق هستهای خود دفاع میکند و حاضر نیست آن را با «لاستیک هواپیما» یا چیزهایی از آن دست معاوضه کند؛
2- سابقه تلخکامی مردم ایران از ایالات متحده به امروز و دیروز و تنها مساله هستهای برنمیگردد. دستکم از ماجرای تلخ کودتای 28 مرداد به این سو، ایرانیان شاهد انواع و اقسام دشمنیها بودهاند:
- آیا این واشنگتن نبود که در عملیات آژاکس دولت ملی ایران به ریاست محمد مصدق را سرنگون کرد؟
- آیا این واشنگتن نبود که از دیکتاتوری پهلوی برای 25 سال حمایت کرد؟
- آیا این ژنرال هایزر آمریکایی نبود که به ژنرالهای پهلوی پیشنهاد کرد در بحبوحه انقلاب مردم ایران اسلحهها را پایین آورده و مستقیما به سوی مردم شلیک کنند؟
- آیا این واشنگتن نبود که سفارت خود را به محل اجتماع جاسوسها برای نابودی انقلاب مردم ایران تبدیل کرد؟
- آیا حمله طبس کار واشنگتن نبود؟
- آیا واشنگتن نبود که پیش از تجاوز نظامی آمریکا به ایران به صدام حسین چراغ سبز نشان داد؟
- آیا آمریکا نبود که در استفاده از سلاح شیمیایی به رژیم بعث عراق کمک کرد؟
- آیا واشنگتن نبود که به سکوهای نفتی ایران و هواپیمای ایرباس ایرانی تجاوز نظامی کرد؟
- آیا این آمریکا نبود که با انواع تحریمها، از داماتو تا تحریمهای وقیحانه اخیر، ملت ایران را تحت فشار نهاده است؟
- و ...
آقای اوباما اگر واقعا به دنبال تغییر در روابط با ایران است، باید با دست باز و نه با یک شاخه زیتون، بلکه با یک باغ زیتون به استقبال تیم هستهای ایران برود، شاید بخشی از این تلخکامیها جبران شود، آجرهایی از دیوار بیاعتمادی فرو ریزد و فضایی جدید در پیش روی دو کشور باز شود.
3- باراک اوباما یک بار برای همیشه نهتنها به ملت ایران بلکه به تمام ملتهای خاورمیانه باید نشان دهد که حاضر به عدول از سیاستهای خاورمیانهای تلآویو است. مساله هستهای ایران بهترین فرصت برای اوست تا نشان دهد چیزی کمتر از دوایت آیزنهاور، رئیسجمهور کهنهسرباز اسبق آمریکا ندارد. هر چند که در این مسیر برخی رژیمهای عربی در کنار اسرائیل هستند اما اوباما خود از نوع رابطه این رژیمها با ملتهایشان آگاه است.
4- ایالات متحده باید مطمئن باشد که کلیت نظام جمهوری اسلامی ایران با تمام توان در راستای حمایت از حقوق هستهای ملت ایران در کنار تیم هستهای است و تا زمانی که این تیم با قدرت از حقوق حقه ملت ایران دفاع کند، حمایت نظام اسلامی و ملت ایران از آنها مستدام است. تیم هستهای جدید قرار است پیادهکننده راهبرد تعیینشده از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر «نرمش قهرمانانه» باشد که عبارت است از استفاده از تمام ظرفیتهای دیپلماتیک برای حل مشکلات کشور همراه با حفظ اصول سیاست خارجی و حقوق مسلم ملت ایران.
نشنال اینترست اخیرا در گزارشی به مقامات آمریکایی هشدار داده که اگر از فضای جدید استفاده نکنند، «حماقت» خود را نشان دادهاند. بهتر است واشنگتن به خصومت 60 ساله با ایران پایان داده و توجه کند که شرط تغییر شرایط، همانی است که رهبر عالیقدر انقلاب اسلامی در اولین روز فروردین ماه امسال بیان فرمودند: «پایان خصومتهای واشنگتن با جمهوری اسلامی ایران.»
فارس