سوپر استار سینمای ایران كیست؟

سوپر استار یا فوق ستاره به بازیگری اطلاق میشود كه دایره محبوبیتش چنان گسترده است كه به تنهایی می تواند سرنوشت اقتصادی یك فیلم را رقم بزند.

سوپر استار الزاماً بازيگر درجه يكي نيست ولي محبوبيت يكي از ويژگي هاي ذاتي اش است. محبوبيتي كه مي تواند دلايل متنوع داشته باشد. جذابيت چهره، شهرتي كه در عرصه هاي ديگر كسب شده و در سينما جواب داده و مجموعه اي از ويژگي هاي كه يك بازيگر را به چنان حدي از محبوبيت مي رساند كه تماشاگر براي ديدن او به سينما مي رود. در سينماي قبل از انقلاب زنده ياد محمد علي فردين از چنين ويژگي هايي برخوردار بود. فردين را مي توان محبوب ترين بازيگر سينماي قبل از انقلاب دانست كه آن قدر مردم دوستش داشتند و به ديدن فيلم هايش مي رفتند كه چندين سالن سينما به واسطه محبوبيت فيلم هاي فردين ساخته شدند. در واقع رونق صنعت سينما در دهه چهل، تا حد زيادي مديون فردين است. پيش از ظهور فردين، ناصر ملك مطيعي به عنوان اولين سوپر استار سينماي ايران چنين جايگاهي داشت و از «قيصر» به بعد هم بهروز وثوقي به مدت يك دهه سوپر استار سينماي ايران بود. در سال‌هاي پس از پيروزي انقلاب، با تغيير مناسبات سينما و خروج اغلب دست اندركاران سينماي فارسي از عرصه، همه چيز متحول شد. در دهه 60 مديران سينمايي علاقه اي به ظهور ستاره و فوق ستاره نداشتند. دهه اي كه دوران كارگردان سالاري بود ولي در همين دوران شاهد ظهور جمشيد هاشم پور به عنوان بازيگري شديم كه حضورش در هر فيلمي مي توانست تضمين كننده گيشه باشد. ضمن اينكه در فاصله سال هاي پاياني دهه پنجاه و اوايل دهه شصت، سعيد راد در قامت سوپر استار ظاهر شد.

فرامرز قريبيان نيز در دهه شصت، يكي از بازيگران پر كار و بسيار محبوب سينماي ايران بود. در عرصه سينماي كمدي نيز اكبر عبدي به عنوان سوپر استار ظهور كرد و با تمام فراز و نشيب ها تا امروز توانسته جايگاه خود را به عنوان بازيگري محبوب حفظ كند. در دهه شصت، تنها بازيگر زني كه تا اندازه اي مي شد او را در قامت سوپر استار و يا افسانه بايگان بود. از اواخر دهه شصت و اوايل دهه هفتاد، با تغيير مناسبات اجتماعي، فرهنگي، شاهد حضور ابوالفضل پور عرب و نيكي كريمي با فيلم جريان ساز و مهم «عروس» ساخته بهروز افخمي شديم. در اين دهه، زنده ياد خسرو شكيبايي توانست به عنوان بازيگري بسيار محبوب به جايگاهي منحصر به فرد دست يابد. در نيمه دوم دهه هفتاد پرويز پرستويي سوپر استار بي گفت و گوي سينماي ايران بود. چه در درام هاي جدي و اجتماعي چون «آژانس شيشه اي» و چه در كمدي هاي سرخوشانه اي از جنس «مرد عوضي» پرستويي در قامت بازيگري كه در تقريباً همه فيلم هايش با موفقيت در گيشه همراه مي شدند، ظاهر شد. از دهه هفتاد ورود جوان ها به سينما آسان تر از دهه شصت شد. جوان هايي كه بسياري از آنها حضوري گذرا در سينما داشتند و خيلي زود به حاشيه رفتند. از بين اين جوان ها، محمدرضا گلزار توانست عنوان سوپر استار سينماي ايران را از آن خود كند. گلزار در فيلم هاي زيادي بازي كرد كه فقط و فقط به خاطر حضور او به فروش بالا دست يافتند. كنار گلزار، امين حيايي نيز، توانست به چنين جايگاهي دست يابد. هديه تهراني نيز در اين دهه به جايگاهي دست نيافتني ميان بازيگران زن رسيد. ميان بازيگران جواني كه با چهره معترض و تلخ خود به دل تماشاگر نشستند حامد بهداد را بايد در راس قرار داد. شهاب حسيني نيز از اواخر دهه هشتاد و با بازي در فيلم هاي فرهادي به محبوبيت فوق العاده اي همان سينماروها دست يافت. قصه داشتيم در نظرسنجي از اهالي سينما به اين نتيجه برسيم كه چه كسي سوپر استار فعلي سينماي ايران است ولي نظرات اهالي سينما بسيار پراكنده و در مواردي فاقد مصداق بود. به طوري كه مي توان گفت در اين زمينه اتفاق نظري ميان اهالي سينما وجود ندارد. نكته جالبي كه در اين نظر سنجي به آن رسيديم محافظه كاري اغلب تهيه كنندگان و كارگردانان سينماي موسوم به بدنه بود كه براي اينكه به كسي بر نخورد ترجيح دادند در اين زمينه صحبت نكنند . با اين همه آنچه در اين گزارش برايتان تدارك ديده ايم خواندني از كار در آمده و اگر به رسيدن به نام سوپر استار فعلي سينماي ايران ياري نمي رساند لااقل مي تواند در دستيابي به تعريف واژه «سوپر استار»، كارگشا باشد.



< علي سرتيپي: گلزار و عطاران سوپر استار هستند

محمدرضا گلزار و رضا عطاران، مي توانند به عنوان سوپراستار در ايران شناخته شوند. کساني که تماشاگر با نگاه به سر در سينما و ديدن عکس آنان براي رفتن به سينما ترغيب مي شود. بازيگران سوپراستار، باعث متفاوت شدن گيشه يک فيلم مي شوند و اگر در جاي درست خود استفاده شوند، قطعا تاثيرگذار خواهند بود. براي مثال اگر بخواي گلزار را کچل کني و يا از او بخواهي يک پايش لنگ بزند، سوپراستار فيلم را مخفي کرده اي، پس مخاطب هم به تماشا نمي آيد. سينماي بدنه به سوپر استار نياز دارد و نبايد از اين عنصر در سينما غافل شد.

<سامان سالور: سوپراستار بايد فرامرزي باشد

سوپر استار کسي است که داراي يک جايگاه در يک منطقه باشد. يعني مثلا در تمام آسياي ميانه شناخته بشود. مثلا ما هنرپيشه هاي باليوودي را مي شناسيم. بنابراين سوپراستار در سينماي ايران شايد تنها در حد يک اسم باشد.

گاهي پيش مي آيد سوپراستار به خاطر برخي رفتاري هاي خود تبديل به يک شخصيت اتفاقا نفرت انگيز مي شود. اين موضوع نشان دهنده آن است که حاشيه ها در سينماي ما وارد اصل شده اند. در هاليوود و سينماي اروپا، سوپراستارها تلاش مي کنند در هنري ترين فيلم ها و با حرفه اي ترين کارگردان ها کار کنند و شايد اصلا به همين خاطر خيلي از پيشنهادهاي چند ميليون دلاري را رد کنند، اما خوب کار کردن است که براي آنان اهميت دارد.

<شاهد احمدلو: سوپراستار يعني انتظامي، شكيبايي و بهداد

درباره سوپراستار در سينما، تعاريف و نگرش‌هاي مختلفي وجود دارد. اساساً هر واژه يا پديده در جغرافياي سرزمين خودش مفهوم مي‌گيرد و ممكن است با معنايي متفاوت از آنچه مثلاً در انگليس و آفريقا از آن وجود دارد، شناخته شود. در يك نگاه كلي اما، ستاره در يك تعريف مشترك جهاني يعني همان منبع نوري كه در آسمان ديده مي‌شود و البته روزي هم به افول مي‌گرايد. مي‌خواهم بگويم سوپر استار در سينما هم چنين روندي دارد. يعني روزي مي‌درخشد و روزي خاموش مي‌شود. به عبارت بهتر، سوپراستار هم مثل ستاره ها براي خود عمري دارد.

به نظرم من سينماي ايران پر از سوپر استار است. ناصر تقوايي يكي از سوپراستارهاي دنياي من است. در عرصه موسيقي ناصر چشم‌آذر سوپر استار من است و در زندگي شخصي، پدرم. سوپر استار يعني كسي كه فراتر از كهكشان خود بدرخشد و ديرتر از يادها برود. شايد بتوانم براي اين معنا از چنين مصداق‌هايي نام ببرم: ساموئل خاچيكيان و امير نادري. سوپر استار در سينما تنها شامل بازيگران نمي‌شود، اما اگر قرار باشد بنا بر عرف موجود كساني از اين دسته را نام ببرم، به عزت ا... انتظامي يا حامد بهداد از ميان جوان‌تر ها اشاره مي‌كنم.

كسي مثل خسرو شكيبايي در دوره خودش ستاره بود و در كهكشان سينما نيز براي هميشه روشن خواهد ماند. اسفنديار منفردزاده نيز همانند اوست. به نظرم خوب است جوانان بازيگر نسل امروز اين ستاره‌ها را بشناسند و سعي كنند مانند آنان باشند.

كامران قدكچيان: سوپراستار لزوما بازيگر خوبي نيست

سوپراستارها را براي سينما مردم هستند كه انتخاب و تعيين مي‌كنند. يعني جامعه بازيگري را به عنوان چهره محبوب خود انتخاب مي‌كند و فيلم را براي او به تماشا مي‌نشيند. گيشه رونق مي‌گيرد و فرآيند استقبال مردم معني مي‌گيرد.

ممكن است سوپراستار بازيگر خوبي نباشد و نيز ممكن است در سطح خوبي از فن قرار داشته باشد. من به طور كلي به نام چند بازيگر به عنوان سوپراستار اشاره مي‌كنم: محمدرضا فروتن، بهرام رادان، مهناز افشار و هديه تهراني. جمشيد هاشم‌پور و ابوالفضل پورعرب هم در اين گروه قرار مي گيرند. اين افراد كساني هستند كه فيلم به خاطر آنان به فروش مي‌رسد، البته عوامل ديگري هم در اين رونق شرط است. در يك نگاه جامع اما، مردم سوپراستار را انتخاب مي‌كنند، چون چهره‌اي جذاب دارد، بازي‌اش خوب است و در يك كلام قهرمان آنان است.

< فريدون حسن‌پور: سوپراستار را فيلم خوب است كه مي‌سازد

ترجيح مي‌دهم به نام كسي به عنوان سوپراستار اشاره نكنم. به طور كلي در سينما همه چيز به هم گره خورده است و نمي‌توان درباره جزئيات آن به شكل مجزا صحبت كرد. سينما يك موجود زنده ارگانيك است كه هر بخش از آن به بخش ديگر ربط دارد.

سوپر استار در دنيا يك ويژگي مشخص دارد و آن ميزان محبوبيت يك فرد در بين مردم است. كسي كه مردم به خاطر ديدن او بليت مي خرند. در ايران چنين محبوبيت‌هايي براي افرادي وجود دارد، اما تداوم پيدا نمي‌كند. به عبارت بهتر اگر كليت فيلمي ظرفيت فروش نداشته بود، سوپراستارش تنها مي‌تواند موجي از تماشاگر را آن هم در هفته‌هاي اول ايجاد كند، وگرنه فيلم براي خودش ضدتبليغ مي‌شود. يعني دسته اول مخاطبان ديگران را از تماشاي آن منع مي‌كنند. از نگاه من اين فيلم خوب است كه سوپراستار مي‌سازد و باعث ديده شدن اين فرد مي‌شود.

<محسن محسني‌نسب: پور عرب تنها سوپر استار واقعي پس از انقلاب

سينماي ايران هم قاعدتاً سوپراستار دارد، اما وجود آن به تنهايي براي سينما كافي نيست. بعضي از فيلم‌ها كيفيت بالايي دارند و اتفاقاً جذاب هم هستند، اما تنها چون از چهره ستاره‌اي بهره نبرده‌اند، گيشه پررونقي پيدا نمي‌كنند. البته نمونه‌هايي هم سراغ داريم كه با وجود برخورداري از سوپراستارها به فروش بالايي نمي‌رسند.

به هر حال اگر بنا باشد به اسم‌هايي به عنوان سوپراستار اشاره كنم، از الناز شاكردوست، مهناز افشار، محمدرضا گلزار و پرويز پرستويي نام مي‌برم. سوپراستارها كساني هستند كه مردم جامعه به آنان توجه دارند. فيلمي كه با حضور آنان ساخته مي شود قطعاً يك فروش حداقلي خواهد داشت، اما گيشه فيلم براي ادامه به كيفيت كلي آن برمي‌گردد.

متأسفانه امروز مديريت سينما به دست سينمادارها افتاده و آنان هستند كه با استقبال انحصاري از فيلم‌هاي ستاره‌دار سرنوشت سينما را عوض كرده‌اند. شايد در تاريخ پس از انقلاب تنها يك سوپراستار به معناي واقعي كلام داشته باشيم و او، ابوالفضل پورعرب است.

< حسن برزيده: سوپراستار فيلم متوسط را پرفروش مي کند

سوپر استار معناي ويژه خود را دارد. شايد به اين معني که اگر مي خواهيم علت فروش يک فيلم متوسط با فيلمنامه معمولي يا کارگردان غيرشاخص را ارزيابي کنيم، مي توانيم همه چيز را به وجود سوپر استار در فيلم مربوط بدانيم. بازيگري که آنقدر محبوب باشد که مردم به خاطرش به سينما بيايند. بعيد مي دانم ما در ايران چنين بازيگري داشته باشيم. البته قصد ندارم به جامعه بازيگران توهين کنم. قطعا بازيگران خوب هم داريم، اما براي پاسخ به اين سوال که چه کسي از ميان آنان به عنوان سوپراستار شناخته مي شود، با ذکر مثالي توضيح مي دهم. فوتبال هم مانند سينما يک کار گروهي است. هر نتيجه اي هم که حاصل مي شود، مربوط به همه اعضاي گروه است. اگر مثلا مسي را هم بياورند جزو ترکيب تيم ملي ايران، اين فوتباليست به تنهايي مطرح نمي شود. بازيگر هم داراي تاثيرگذاري منحصر به فردي نيست.

يک سوپراستار در همه نقش ها به خوبي ظاهر مي شود و ما در ايران کسي را سراغ نداريم که چنين جايگاهي داشته باشد. انتخاب سوپراستار براي سينماي ايران هم شايد شبيه انتخاب بهترين خواننده باشد که داراي ظاهر خوبي است، اما از صداي شش دانگي بهره مند نيست.

<جمال ساداتيان: استار شايد، اما سوپراستار نداريم

سوپراستار يعني کسي که در کنار چهره جذاب، بازي خوبي هم داشته باشد. يعني هم به خاطر توانايي بازي و مطابق با استانداردشان معروف شده باشند و هم بابت چهره خوبي که دارند؛ محبوب. با اين حساب در ايران بازيگر حرفه اي با چهره اي مقبول نداريم.

<ابراهيم فروزش: تعداد انگشت شماري بازيگر در سينماي ايران داريم که سوپراستارند

تعداد انگشت شماري بازيگر (اعم از زن و مرد) در سينماي ايران داريم که سوپراستارند و توانسته اند در جايگاه خودشان خوش بدرخشند، اما اينکه بخواهم اشاره به شخص يا اشخاص مشخصي کنم کمي مشکل است.

<حسن هدايت: فردين تنها سوپر استار تاريخ سينماي ايران

تا حدودي مرحوم فردين. اولين خصلت سوپراستار اين است که حضورش يک فيلم را جالب کند و روي ميزان فروش تاثير بگذارد. در تاريخ سينماي ايران تنها کسي که تقريبا (نه صد در صد) حضورش در فيلم تاثيرگذار بود شادروان فردين بود. اغلب بازيگران ما حتي بازيگر هم نيستند، چه رسد به سوپراستار.

<بهرام عظيمي: جمشيد آريا ‌

به اين دليل که بيش از 10-15 سال جذاب ترين فيلم هايي که ساخته شد با بازي ايشان بود و تنها بازيگري است که به نظرم قابليت بازي در هر نقشي را دارد. ضمن اينکه تمام نقش هايي که تا به حال بازي کرده بسيار چشمگير است.

< احمدرضا گرشاسبي: عزت ا... انتظامي

عزت ا... انتظامي را سوپر استار سينماي ايران مي دانم چون ايشان علاوه بر توانمندي تكنيكي شخصيتي بسيار مردمي و شريف دارند.

<ابراهيم وحيدزاده:شمقدري سوپر استار سينماي ايران

شمقدري چند سال تمام توجهات جامعه سينماي ايران را معطوف به خودش كرد.

<احمد کاوري: کلاه قرمزي به اقتصاد سينما کمک بسياري کرده

كلاه قرمزي را سوپر استار سينماي ايران مي دانم. به اين دليل كه هميشه وقتي فيلمي براي ارائه دارد با موفقيت روبرو مي‌شود. كلاه قرمزي به اقتصاد سينما بسيار كمك كرده است.

<نادر مقدس: بسياري از بازيگران ايران که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار مي کنند سوپر استارند

سوپر استار به بازيگري گفته مي‌شود كه مخاطبان به خاطر او به ديدن فيلم بروند. بازيگري كه بتواند جهاني باشد مثل آل پاچينو، رابرت دنيرو، تام كروز و... . متأسفانه در سينماي ايران سوپر استار معناي ديگري پيدا كرده. معمولاً جوان ترها را جزو سوپر استار مي دانند. در صورتيكه در سينماي ايران خيلي از بازيگران بودند كه سوپر استار هستند و هنوز هم همان حضورشان باعث جذب تماشاگر به سينما مي‌شود. در واقع اين ويژگي فقط خاص بازيگران جوان نيست و بازيگران پيشكسوت هم چنين ويژگي را دارا هستند.

به نظرم بسياري از بازيگران ايران كه مخاطبان با آنها ارتباط خوبي برقرار مي‌كنند سوپر استارند.

<منوچهر مصيري: در سينماي ايران ستاره داريم، نه سوپر استار

سينماي ايران سوپر استار ندارد و ستاره دارد. در سينماهاي غرب مرسوم است كه با يك استار قراردادي مي بندند و بعد استار قرارداد را به بانك يا مراكز اقتصادي مي برد و مبلغي را به عنوان وام دريافت مي‌كند. به اين مي گويند استار، اما در سينماي ايران ما تنها ستارگان بسياري داريم.

< علي قوي تن: شهاب حسيني سوپراستار سينماي ايران

شهاب حسيني. به دليل اخلاق و توانايي كه در جذب مخاطب دارد. البته در مورد توانمندي قطعاً بازيگري مثل پرويز پرستويي توانايي عجيبي دارد، اما به لحاظ داشتن گيشه در حال حاضر مي توانم از شهاب حسيني نام ببرم.

<خسرو اميرصادقي: سوپراستار به معنا و مفهومي كه در سينماي غرب است را در ايران سراغ ندارم

در مقطعي هديه تهراني، نيكي كريمي، گلزار، حيايي، پورعرب و... مي توانستند ضمانت نامه خوبي براي سينما باشند. البته سوپراستار به معنا و مفهومي كه در سينماي غرب است را در سينماي ايران سراغ ندارم و كسانيكه نام بردم تنها در حد بضاعت سينماي ايران هستند. به عبارت ديگر اينها بازيگراني اند كه به كمك آنها گيشه سينماها مقداري امنيت مي يابد.

در مجموع به نظرم اگر تمام سوپراستارها را كنار هم بگذاريم ولي سناريو و قصه اي نداشته باشيم كه تماشاگر را در سالن بنشاند هيچ فايده اي نخواهد داشت.

در صورتيكه يك تهيه كننده بتواند يك سناريو و يك كارگردان را كنار هم قرار دهد و چنين مثلثي را به بهترين شكل ترسيم كند حضور يك سوپراستار در فيلم جواب مي دهد.

در كارنامه هر كدام از سوپراستارها فيلم هايي را مي بينيم كه حتي نتوانسته اند مخارج فني شان را در بياورند. به اين دليل كه محوبيت شان در گيشه وابسته به تهيه كننده، كاگردان و از همه مهمتر سناريوي خوب است.

سوپراستار مفهومي وارداتي است

<عليرضا داودنژاد

بانی فیلم آنلاین:سوپراستار يعني شخصي با دستمزد بالا كه اتفاقاً تهيه‌كننده‌ها هم به شدت به دنبال او هستند. همچنين سينمادارها و پخش‌كننده‌ها نيز از فيلمي كه داراي سوپراستار باشد، استقبال مي‌كنند. اين مفهوم يك واژه وارداتي است و مصداق‌هاي آن در ايران هم با ساير نقاط دنيا تفاوت دارد.

سوپراستار هنرپيشه‌اي است كه فروش فيلم را به تنهايي تضمين مي‌كند و اگر فروشي در خور با آنچه مورد انتظار پخش‌كننده و تهيه‌كننده است؛ نداشته باشد، موقعيت‌اش متزلزل مي‌شود و دستمزد او پايين مي‌آيد. از آن تاريخ به بعد تقاضا هم براي او كمتر مي‌شود. در ايران اما، به اين دليل كه بازار سينما از هم پاشيده است و سرمايه‌گذاري‌ها در آن روال طبيعي را طي نمي‌كند، گاهي مي‌بينيم فيلم بعضي از سوپراستارها نفروخته، اما دستمزد آنان همچنان بالاست. بنابراين لفظ سوپراستار در سينماي دنيا متفاوت با آن چيزي است كه در ايران وجود دارد.

در هر حال، بعضي از اسامي و عناوين هستند كه همراهي آنها با فيلم‌ها نهايتا در تقسيم ظرفيت‌هاي نمايشي و تبليغاتي براي فيلم تأثير تعيين‌كننده دارد

۱۳۹۲/۷/۹

اخبار مرتبط