به گزارش نما، سه سال پیش، یک زن جوان به نام «افسانه» به سراغ پلیس شیراز رفت و گفت: شوهرم «احمد» راننده اتوبوس است. چند روز است که هیچ خبری از او ندارم. هر جایی را که به ذهنم میرسیده زیر پا گذاشتهام اما اثری از «احمد» به دست نیاوردهام. گوشی موبالش هم خاموش است. میترسم برای شوهرم اتفاق بدی افتاده باشد.
تجسس برای افشای راز ناپدپد شدن راننده اتوبوس آغاز شده بود که پلیس شیراز مطلع شد پیکر سوخته یک مرد در حاشیه خیابان «بنیهاشم» پیدا شده است. شواهد نشان میداد این مرد ابتدا در مکان دیگری خفه و سپس جنازهاش به آتش کشیده شده بود. همزمان با روشن شدن این موضوع «افسانه» به پزشکیقانونی رفت و پیکر شوهرش را شناسایی کرد.
کارآگاهان در حالی که به «افسانه» مشکوک بودند به پرسوجو از همسایگان این زن پرداختند و به اختلاف کهنه وی با شوهرش پی بردند. پلیس همچنین با بررسی پرینت تلفن همراه «افسانه» از رابطه پنهانی وی با یک مرد غریبه به نام «احسان» پرده برداشت. «افسانه» میخواست با دروغگویی، تجسس را به بیراهه بکشاند اما وقتی در بنبست اطلاعاتی قرار گرفت به ناچار لب به اعتراف گشود: از «احمد» دل خوشی نداشتم و دیگر نمیتوانستم وجودش را تحمل کنم. برای خلاص شدن از دست شوهرم، به فکر راه چاره بودم که در خیابان با «احسان» آشنا شدم. کمکم علاقه من و «احسان» به یکدیگر بیشتر شد و تصمیم به ازدواج گرفتیم اما شوهرم مانع بود. به همین خاطر تصمیم گرفتیم شوهرم را از سر راهمان برداریم. من و «احسان» طبق نقشهای از پیش طراحی شده شوهرم را در خانه خودش خفه کردیم و بعد جنازهاش را سوزاندیم. من اما تصور نمیکردم به این زودی رسوا شوم.
به دنبال اعترافهای تکاندهنده این زن، همدستش نیز بازداشت شد و مشارکت در جنایت را گردن گرفت. به این ترتیب صحنه جرم، بازسازی و کیفرخواست به شعبه پنجم دادگاه کیفری استان فارس فرستاده شد. در نشست رسیدگی به این ماجرا که به ریاست قاضی «رستگار» و با حضور چهار مستشار تشکیل شد ابتدا نماینده دادستان شیراز، کیفرخواست را خواند. سپس شاکیان خصوصی در جایگاه ویژه ایستادند و برای هر دو مجرم، اشد مجازات خواستند.
نوبت دفاع به « افسانه» که رسید مشارکت در همسرکشی را گردن گرفت و ابراز پشیمانی کرد. همدست این زن نیز گفت: فریب حرفهای «افسانه» را خوردم و کمر به قتل شوهرش بستم. اگر اسیر عشق خیابانی نمیشدم زندگیام تباه نمیشد.
در پایان این نشست، هیات قضایی با اعلام تنفس وارد شور شد تا رای صادر کند.