«تحریف امام» نقطه آغازین یك توطئه ادامه‌دار

آیا برای تولیت و سرپرستی موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی(ره) مشخص نیست تصویرسازی عده‌ای معلوم‌الحال از یك امام خیالی كه مخالف شعار مرگ بر آمریكا بوده، در قبال خطاهای اطرافیانش سكوت می‌كرده و ای بسا گاهی در كلامش به قشرهایی از جامعه نیز توهین روا می‌داشته(!) چه آینده تاریكی را برای بنیان‌های فكری نسل نو، پدید خواهد آورد؟

به گزارش نما به نقل از فارس، استمزاج سیاسی و رفتاری موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام(ره) پس از درگذشت مرحوم حاج سیداحمد خمینی و بویژه در چند سال اخیر کار چندان سختی نیست.
رخوت، سکوت های بیش از اندازه، بی حسّی نسبت به هجوم به باورهای امام راحل، اعتراض به پخش برخی از مصرّحات بنیانگذار انقلاب در صدا و سیما و ...
این در حالی است که باید به مجموعه فوق، کنش های سیاسی تولیت و سرپرست این موسسه یعنی حجج اسلام سیدحسن خمینی و انصاری را نیز افزود. دو نفری که اگرچه خویشی ها و سوابقی با امام راحل دارند اما ایفای نقش آنها طی چند سال اخیر در کنار جریان اصلاح طلب و بعضاً گاهی در کنار تندروی های این جریان بر هیچکس پوشیده نیست.
با تمام این اوصاف اما برخی حرکت ها و عدم حرکت ها از جانب موسسه فوق الذکر به هیچ وجه قابل انتظار نیست و موجبات تأمل و تأسف جدی را فراهم می آورد.
در واقع می شود اینطور فرض کرد که حتی اگر عملکرد سیاسی تولیت و سرپرست موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام(ره) را نیز از عملکرد کلیت مجموعه منها کنیم؛ باز هم نمی شود در قبال برخی اقدامات مورد انتظاری که موسسه مذکور انجام نمی دهد هیچ دلیل منطقی یافت!
موسسه تنظیم و نشر اگر مایل است که به پخش "مستند شاخص" از صدا و سیما (در سال 88) و انعکاس بیانات و رهنمودهای امام خمینی(ره) اعتراض کند یا اینکه تولیت این موسسه خط مشی های واضح اصلاح طلبانه داشته باشد و در مقابل خبط و خطاهای واضح عددی از خویشان منتسب به بیت امام راحل سکوت کند؛ تماماً رخدادهایی هستند که ای بسا بتوان با نقد سیاسی و اجتماعی به آنها پرداخت اما اینکه موسسه مذکور در مقابل هجوم به باورها و شخصیت امام راحل مشی سکوت در پیش گیرد و نسبت به پروژه خطرناک «تحریف امام» فقط نظاره گر باشد، به هیچ وجه پذیرفتنی نیست.
در واقع نه تنها هیچ سکوتی پذیرفتنی نیست که عملکرد شبروانه و در سایه هم از موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام(ره) در این رابطه قابل قبول نیست.
موسسه تنظیم و نشر به راستی چرا در مقابل ادعاهایی که نامه های ظاهراً محرمانه و حرفهای شخصی غیر مستند را به امام راحل نسبت می دهند یا در اظهار نظرهایی اینطور می گویند که آن اسطوره مبارزه و انقلاب اسلامی، مخالف شعار مرگ بر آمریکا بود، سکوت به خرج می دهد و در ادامه عکس العمل به موقع را ندارد؟!
تولیت این موسسه چرا در مقابل شیطنتهای عددی از منسوبین به فرزندان حضرت امام(ره) که در تحرکاتی سیاسی اقدام به هتک شخصیت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایران می کنند و یا خود را تافتگانی جدابافته از امت انقلابی ایران می شمارند و اینطور جلوه گری می کنند که گویی نظر امام با اینان منطبق بوده است؛ سکوت محض در پیش گرفته است و هیچ نمی گوید؟
آیا برای تولیت و سرپرستی این موسسه مشخص نیست که تصویر سازی عده ای معلوم الحال از یک امام خیالی که مخالف شعار مرگ بر آمریکا بوده است؛ در قبال خطاهای اطرافیانش سکوت می کرده و ای بسا گاهی در کلامش به قشرهایی از جامعه نیز توهین روا می داشته! چه آینده تاریکی را برای بنیانهای فکری نسل نو پدید خواهد آورد؟
نزدیکان بیت امام راحل که امروز سه رکن اصلی آن یعنی امام راحل، همسر مکرمه ایشان و مرحوم حاج سیداحمد خمینی دیگر در میان ما نیستند؛ آبروی خود را مدیون کدام امام هستند؟
امامی که مخالف سرسخت و مشخص آمریکا و آل سعود و بدحجابی بود و مروّج اسلام ناب محمدی یا امامی که این روزها از سوی برخی منتسبان به فرزندانش به گونه ای غیر واقعی تصویر می شود؟ «تحریف امام» نقطه آغازین یک توطئه ادامه دار است.
توطئه ای که متأسفانه باید گفت صدای آن کمابیش دارد از جانب کسانی به گوش می رسد که خود را به هر نحوی از انحاء از نزدیکان امام(ره) یا از نزدیکان فرزندان ایشان فرض می کنند.
از نحوه رفتار و مواضع موسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره) نیز باید بی تعارف اینطور نتیجه گرفت که آنها هم یا نظری نسبت به پروژه تحریف امام و ساختن یک امام غیر واقعی ندارند و یا در زوایایی شاید به هر دلیلی بدشان هم نمی آید که نظاره گر این رویداد بد باشند. این فرایند توضیح داده شده، پس قاعدتاً مراحل بعدتری نیز در آینده خواهد داشت.
مهمترین بخش این آینده نیز ادامه این رفتارها و تداوم پروژه "تحریف امام" از سوی برخی کسانی است که به هر نحوی مایلند خود را به امام راحل و بیت ایشان وصل کنند.
این ادامه ی شوم علی القاعده می رود تا سرنوشت دفتر تنظیم و نشر و مشی مخاطبان آن را نیز تغییر دهد.
سرنوشتی که با عدم اصلاح روند فعلی پر واضح است که در آن دیگر کسی وقعی برای سکوت ها و مواضع ساعت وقتیِ موسسه قائل نمی شود و نسل های نو، امام واقعی و آن یار سفر کرده که صد قافله دل همره اوست را از لابه لای سخنان و هرآنچه مدرک قابل استناد از او بر جای مانده باشد خواهند شناخت نه از لابه لای سکوت ها و ایما و اشاره های تولیت موسسه مذکور.

۱۳۹۲/۰۷/۲۶

اخبار مرتبط