به گزارش نما، از مرداد 1331 که دوره دوم نخست وزیری مصدق شروع شد، تحریکات انگلیس برای دامن زدن به اختلافات داخلی شدت گرفت. کشتیهای نظامی انگلیس آبهای جنوبی ایران را محاصره کردند و در مقابل، دولت مصدق 4500 نفر از متخصصان و کارشناسان انگلیسی مستقر در آبادان را از کشور خارج کرد. در همین زمان بود که مصدق در نامهای از شاه خواست تا مسولیت وزارت جنگ ایران را به عهده بگذارد تا از کارشکنی احتمالی شاه در برابر اقدامات دولت پیشگیری کند. اما این درخواست از سوی شاه رد شد و مصدق در اعتراض به این بیتوجهی در 25 تیر 1331 از مقام خود استعفا کرد. استعفایی که با روی کار آمدن قوام السلطنه و سقوط دولتش در حادثه 30 تیر دوباره به نخست وزیری مصدق منجر شد. این بار مصدق به محض آنکه قدرت را در دست گرفت، همه کنسولگریهای انگلیس در شهرهای ایران را تعطیل کرد و بعد، امتیاز بانک شاهنشاهی را که در دوران قاجار به انگلیسیها واگذار شده بود ملغی اعلام کرد.
انگلیسیها هم متقابلاً دارائیهای ایران را در بانکهای لندن توقیف کردند. مصدق در 16مرداد 1331 یادداشتی به سفارت انگلیس در تهران فرستاد و خواست مذاکرهها بر سر مسأله نفت از سر گرفته شود. اما انگلستان پاسخ این نامه را به طور مشترک با امریکا داد و شرایط غیرقابل قبولی برای ادامه مذاکرات پیشنهاد کرد که مصدق به سرعت آن را رد کرد.
به این ترتیب آخرین امیدهای اصلاح رابطه ایران و انگلیس از بین رفت و دولت مصدق سفارت بریتانیا در تهران را تعطیل کرد و روابط سیاسی طرفین را پایان داد.
دکتر فاطمی در دولت مصدق وزیر امورخارجه بود و نقش موثری در قطع رابطه ایران و انگلیس داشت
دکتر حسین فاطمی که در آن روزها وزیر امور خارجه ایران بود و به گفته مصدق اولین کسی بود که پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت در ایران را ارائه داده بود، یادداشتی خطاب به سفارت انگلیس در تهران نوشت و به خودداری انگلستان از کمک به حل مشکل نفت و تحریکات و مداخلات مأموران و نمایندگان رسمی انگلیس در ایران اشاره کرد و تصمیم دولت ایران مبنی بر قطع روابط سیاسی خود با دولت انگلیس را به دولت اعلام کرد.
او که بارها گفته بود تا دربار هست، انگلستان سفارت نیاز ندارد، چند ماه بعد در سرمقاله «باختر امروز» با لحنی مسرور و فاتحانه، این اتفاق خجسته را به ملت آزاداندیش ایران تبریک گفت و نوشت: «در ایران بودند و هنوز هم هستند کسانی که قبلهگاهشان سفارت انگلستان و کعبه سیاستشان لندن است و گمان میکنند که بیاراده مستر چرچیل، هیچ جنبندهای نخواهد توانست به زندگی خود در چهار گوشه جهان ادامه دهد!»
قطع رابطه با انگلیس اما تا 24 آذر 1332 که سرلشکر زاهدی نخستوزیر کودتائی وقت به ایستادگیهای دولت مصدق پشت پا زد و رابطه با انگلیس را از سر گرفت، ادامه داشت.