سلام دوستان
بازهم به مناسبت فرخنده ایام غدیر، قسمت هایی از شعر معروف مولانا از دفتر اول مثنوی معنوی در وصف امیرالمؤمنین علی علیه السلام را تقدیم می کنم، به امید آن که ذره ای از اسوه مقتدایمان در رفتار ما راه یابد.
از علی آموز اخلاص عمل----شیر حق را دان مطهر از دغل
در غزا بر پهلوانی دست یافت----زود شمشیری بر آورد و شتافت
او خدو انداخت در روی علی----افتخار هر نبی و هر ولی
آن خدو زد بر رخی که روی م...اه----سجده آرد پیش او در سجدهگاه
در زمان انداخت شمشیر آن علی----کرد او اندر غزااش کاهلی
گشت حیران آن مبارز زین عمل----وز نمودن عفو و رحمت بیمحل
گفت بر من تیغ تیز افراشتی----از چه افکندی مرا بگذاشتی
آن چه دیدی که چنین خشمت نشست--تا چنان برقی نمود و باز جست
در شجاعت شیر ربانیستی-----در مروت خود کی داند کیستی
ای علی که جمله عقل و دیدهای----شمهای واگو از آنچ دیدهای
تیغ حلمت جان ما را چاک کرد-----آب علمت خاک ما را پاک کرد
بازگو دانم که این اسرار هوست----زانک بی شمشیر کشتن کار اوست
راز بگشا ای علی مرتضی----ای پس سوء القضا حسن القضا
گفت من تیغ از پی حق میزنم-----بنده حقم نه مامور تنم
ما رمیت اذ رمیتم در حراب----من چو تیغم وان زننده آفتاب
من چو تیغم پر گهرهای وصال-----زنده گردانم نه کشته در قتال
جز به باد او نجنبد میل من-----نیست جز عشق احد سرخیل من
تیغ حلمم گردن خشمم زدست-----خشم حق بر من چو رحمت آمدست
بخل من لله عطا لله و بس-----جمله للهام نیم من آن کس
بس کنم گر این سخن افزون شود---خود جگر چه بود که خارا خون شود
اندر آ کآزاد کردت فضل حق -----زانک رحمت داشت بر خشمش سبق
اندر آ اکنون که رستی از خطر ---- سنگ بودی کیمیا کردت گهر
ناامیدی را خدا گردن زدست -----چون گنه مانند طاعت آمدست
چون مبدل میکند او سیئات ----- طاعتیاش میکند رغم وشات
اندر آ من در گشادم مر ترا ----- تف زدی و تحفه دادم مر ترا
مر جفاگر را چنینها میدهم ----- پیش پای چپ چه سان سر مینهم
پس وفاگر را چه بخشم تو بدان ---- گنجها و ملکهای جاودان
عیدتان پیشاپیش مبارک