به گزارش نما به نقل از ایلنا، هماهنگکننده مقیم سازمان ملل متحد در جمهوری اسلامی ایران اصلاح شیوههای کنونی مدیریت اب و منابع طبیعی و ایجاد و تدوین برنامههای مقاوم ساز در برابر تغییرات آب و هوا در بخشهای گوناگون در سطوح ملی و محلی را راهکار جلوگیری از مرگ دریاچه ارومیه دانست.
گری لوییس، پس از بازدید از دریاچه ارومیه به اهمیت آن برای زیست بوم اشاره کرد و گفت: دریاچه ارومیه موقعیت ممتازی دارد. این دریاچه پارک ملی، سایت تالابی ثبت شده در کنوانسیون رامسر، و از ذخایر زیست کره یونسکو است.
وی با یادآوری اینکه دریاچه ارومیه زمانی بزرگترین دریاچه آب شور جهان نیز بود بیان داشت: مرگ آرام دریاچه ارومیه نشانگر هشداری در آینده است.
وی به سرعت خشک شدن دریاچه ارومیه اشاره کرد و بیان کرد: تا حتی یک دهه پیش وضع دریاچه عادی بوده است. پرندگان مهاجر مانند پلیکان، فلامینگو و پرندگان دیگر از دریاچه استفاده میکردند. ساکنان حوالی دریاچه در اواسط دهه ۱۹۹۰ حتی نگران سیل ناشی از بالا آمدن سطح آب آن بودند.
وی اظهار کرد: آینده برای حوضه ارومیه مایوس کننده به نظر میآید، و اگر برای این منطقه و چندین تالاب دیگر در سطح ایران اقدامی انجام نشود، پیامدها و عوارض آن شدید خواهد بود.
لوییس با بیان اینکه در سالهای اخیر خروجی هابه مراتب بیشتر از ورودی آب به دریاچه، مشکل اصلی بوده است به تشریح مشکلات دریاچه ارومیه پرداخت وگفت: خشکسالیهای اخیر نیز بر این روند افزوده و در نتیجه تراز آبی دریاچه به طور مداوم کاهش پیدا کرده است.
وی در ادامه افزود: انتشار بستر نمکی خشک شده به زمینهای زراعی مجاور، به تدریج شوری خاک را افزایش داده و در ناپایداری کشاورزی حوضه تأثیرگذار خواهد بود.
وی بیان داشت: الگوهای تغییر آب و هوا کاهش بارش باران وافزایش دما در ایران را پیش بینی میکنند که خود موجب کمبود بیشتر آب بر اثر تبخیر خواهد شد.
هماهنگ کننده سازمان ملل اظهار کرد: به طور خلاصه، ما در معرض خطر یک «طوفان همه جانبه» هستیم؛ کمبود آب، تخریب اراضی و تغییر آب و هوا که همگی بر یکدیگر اثر میگذارند.
وی غلبه بر این مشکلات را نیازمند اصلاح شیوههای کنونی مدیریت اب و منابع طبیعی و ایجاد و تدوین برنامههای مقاوم ساز در برابر تغییرات آب و هوا در بخشهای گوناگون در سطوح ملی و محلی دانست و خاطر نشان کرد: مسئله اصلی این است که به موضوع کاهش سطح آب با قاطعیت لازم رسیدگی نشده است فرصت دارد از دست میرود.
وی یادآور شد: میانگین ظرفیت آب حوضه آبریز دریاچه ارومیه حدود ۶ میلیارد و ۸۰۰ میلیون مترمکعب در سال است. حدود ۳ میلیارد و ۱۰۰ میلیون مترمکعب از این مقدار برای حفظ زیست بوم دریاچه مورد نیاز است. از بقیه آن میتوان به گونهای کاملاً پایدار برای توسعه کشاورزی و صنعتی، همچنین آب آشامیدنی استفاده کرد.
لوئیس گفت: بررسی دولت، ایران و سازمان ملل متحد حاکی است هر یک از استانهای آذربایجان غربی و شرقی و کردستان میتوانند مقداری از این آب را برای توسعه خود نگهدارند و اجازه دهند جریان پایدار باقیمانده به دریاچه بریزد. این یکی از مشکلات اقتصاد سیاسی است. درحالی که برآورد میشود به طور میانگین تنها حدود یک پنجم مقدار آب مورد نیاز وارد دریاچه شده و بقیه آب از سرچشمهها برای مصارف کشاورزی و صنعتی برداشت میشود.
وی افزود: نتیجه این است که در طول دو دهه گذشته مساحت دریاچه از ۵۰۰۰ کیلومتر مربع با میانگین ۶متر عمق به ۲۰۰۰ کیلومتر مربع با میانگین ۱ متر عمق کاهش یافته است. سودآوری در کوتاهمدت به بهای ویرانگری در طولانیمدت.
لوئیس اظهار داشت: در ایران، در بخشهایی مانند کشاورزی و آب که بر دریاچه ارومیه تأثیر میگذارند، منافع محلی غالباً همسو با حفظ منابع طبیعی یا پایداری آن نیستند. این فشارها نه تنها در دریاچه ارومیه، بلکه در سراسر ایران احساس میشود.
وی به مرگ تالاب گاوخونی و هامون کرمان (جازموریان (اشاره کرد و گفت: شاید بعد، نوبت دریاچه ارومیه، هامونهای سیستان، سپس دریاچه پریشان، تالابها شادگان، کافتر، بختگان و آلاگل باشد.
هماهنگ کننده سازمان ملل اذعان کرد: ایران در طولانی مدت، و به منظور ایفای نقش خود در متوقف کردن تغییر آب و هوا لازم است مسیر کنونی توسعه خود را که با تولید فراوان کربن همراه است به مسیر حفظ انرژی و مصرف مفیدتر آن و استفاده از انرژی پاکتر و تجدیدپذیر تغییر دهد.
وی بیان کرد: به اعتقاد من تحول واقعی تنها هنگامی رخ میدهد که گفتگو درباره تاثیر تغییر اب و هوا از گفتمان بین فن سالاران (تکنوکراتها) و سیاست گذاران فراتر رود. بالا بردن اگاهی عمومی، مشارکت دادن جوامع محلی در مدیریت منابع و انجام بحثهای عمومی بیشتر امری اجتناب ناپذیر است.
گری لوئیس به ذکر چهار اقدام اساسی و عملی برای نجات این دریاچه پرداخت؛
۱-مشارکت دادن همه گروههای ذینفع در برنامه ریزی تخصیص منابع برای آینده دریاچه ارومیه؛ چنین همکاری فراگیر جامعه و سازمان محیط زیست در برنامه ریزی منابع باید گرایش عمومی برنامه ریزی و اجرای توسعه از بالا به پایین را بیشتر به سمت تصمیم گیری مبتنی بر اجماع و الگوهای مدیریت آب تغییر دهد.
۲- توقف مصرف آب به عنوان منبعی رایگان و تعیین ارزش واقعی آن
۳- متوقف کردن برداشت غیرقانونی آب
۴-تجدیدنظر در اندیشه انتقال آب بین حوضهای
وی به پنج دلیل کارشناسان محیط زیست برای عدم کارایی این تفکر اشاره کرد و بیان داشت: اول، ساخت و مهمتر از آن تداوم بهره برداری آن بسیار گران خواهد بود. دوم اینکه، خیلی طول خواهد کشید. سوم، این کار در جایی دیگر ایجاد مشکل خواهد کرد چهارم، یک مشکل بومشناختی نیز برای دریاچه ارومیه به وجود خواهدآورد.
لوئیس افزود: ما دنبال یک حوض آب جدید نیستیم بلکه نیازمند احیاء زیست بوم دریاچه ارومیه هستیم. اگر کنترل بهره برداری غیرقانونی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه بینهایت دشوار است، چرا تصور میکنیم قادر خواهیم بود آب جدید را بهتر کنترل کنیم؟
وی به «طرح تالابها» - که مشترکاً به وسیله دولت ایران، تسهیلات جهانی زیست محیطی و برنامه توسعه ملل متحد اجرا میشود اشاره و در پایان بیان کرد: سازمان ملل متحد میتواند نقشی فعال در مبادله درسهای آموخته شده و استفاده از بهترین تجارب ایفا کند. این تلاشها میتواند از کوششها در سطح محلی به عنوان نهضت «نجات ارومیه» حمایت کند.