البته اصول دموکراتیک توصیه میکنند آدم در چنین مواقعی از جملهای شبیه به این استفاده کند: «نظرتان برای من محترم است، ولی با آن مخالفم.»
دایی اما اهل این حرفها نیست و حداکثر لطفی که میتواند به منتقدش بکند همین است که نظر طرف را برای خود گوینده قابل احترام بداند، نه شنونده!
این در حالی است که به نظر میرسد در مورد صورت سوال، حق کاملا با خبرنگار مربوطه بوده است. فهمیدنش زیاد کار سختی نیست. اگر در الکلاسیکو تعویضهای تاتا مارتینو دقیقا به شکسته شدن تسلط رئال بر بازی انجامید، در مصاف پرسپولیس و راهآهن جابجاییهای اعمال شده از طرف شهریار تاثیر کاملا معکوس داشت و کمک کرد تا تیم حریف راحتتر و شدیدتر حمله کند.
عجیبترین تعویض سرمربی پرسپولیس در این بازی هم قطعا استفاده از هادی نوروزی بود؛ بازیکنی که از آمادگی فنی و روحی کافی برای حضور در این مسابقه بهرهمند نبود و با بدقلقی خاص شهریار یک بار دیگر فرصت بازی پیدا کرد.
مهاجم افول کرده پرسپولیس که در بازی قبل مقابل پدیده شاندیز با اعتراض هواداران مواجه شده بود، در طول دقایق کوتاهی که به زمین آمد بارها توپ را لو داد و به شکلگیری حملات خطرناک راهآهن کمک کرد.
در حالی که بازیکنانی مثل میلاد غریبی، شاکری یا حتی عباسزاده میتوانستند به جای نوروزی بخت بازی پیدا کنند، دایی نفر اول را بازی نداد، دومی را در ثانیههای پایانی وارد زمین کرد و سومی را هم روی سکو فرستاد تا نوروزی به زمین برود و مثلا ثابت کند دایی –همانطور که سه روز پیش گفته بود - برای اعتراض سکوها اعتباری قائل نیست!
آنچه سرمربی پرسپولیس نمیداند این است که هواداران از سر تفریح و تفنن به یک بازیکن حمله نمیکنند. نوروزی بازی قبلی مورد اعتراض قرار گرفت، چون با کیفیت پایین بازیاش همه را به ستوه آورده بود. او دقیقا به همان دلیلی نقد شد که در بازی با راهآهن هم رگههایی از آن را نشان داد و میرفت تا کار را برای تیمش سخت کند.
برای علی دایی که چلچلیاش را هم رد کرده، لازم است دست از این قبیل لجبازیها بردارد و فقط مسایل فنی را برای تعیین رابطهاش با بازیکنان ملاک قرار بدهد.