رابطه ایران و آمریکا را باید با سه نگاه هستی شناسی، معرفت شناسی و تمدنی تحلیل کرد
این نشست روز پنجشنبه نهم آبان ماه نود و دو با حضور طلاب و فضلای حوزه علمیه قم و در محل نشستهای پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی دفتر تبلیغات برگزار شد.
دکتر ابراهیم متقی و دکتر مصطفی ملکوتیان از استادان دانشگاه تهران سخنرانان این نشست بودند و دکتر مسعود معینی پور رییس دفتر پژوهشهای خاص نیز دبیر علمی این نشست بود.
در ابتدای نشست مسعود معینی پور به تبیین اهداف این سلسله نشستها و علت انتخاب این موضوع در ایام نزدیک به 13 آبان کرد و سپس به تبیین چارچوب نظری حضرت امام در مواجهه با دشمن ،علی الخصوص امریکا پرداخت .وی توضیح داد که تعارض ایران با آمریکا یک تعارض مبنایی و اعتقادی است و مادامی که ماهیت آمریکا تغییر نکند این تعارض وجود دارد.او در ادامه توضیح داد که البته برخی تاکتیکها در زمانهای مختلف برای رفع نیاز کشور و ملت ایران باید به کار گرفته شود اما نباید این تعارض ماهوی را فراموش کرد و ماهیت گرگ و میشی رابطه ایران و امریکا را از نظر دور داشت.
معینی پور در پایان صحبتهای کوتاه خود تبیین ماهیت امریکا را مبتنی بر شناخت تمدنی آن دانست و مطرح کرد که آمریکا امروزه مهمترین ،اثرگذار ترین و قدرتمندترین کشور بلوک غربی تمدن غرب است و نباید در تحلیلها این ماهیت تمدنی را از نظر دور داشت.
سخنران اول این نشست ابراهیم متقی استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران بود که به تبیین هستی شناسانه و معرفت شناسانه سیاست خارجی آمریکا و سپس بررسی روند مذاکرات هسته ای با آمرکا پرداخت
1- نگاه هستی شناسانه : این نگاه مبتنی بر شناخت شاخص های تشکیل دهنده یک مجموعه و یا بازیگر در سطح داخلی و یا در سطح بین الملل است.
متقی در مورد نگاه هستی شناسانه گفت، زمانی می¬شود آمریکایی ها را درک کرد که ریشه و روند تطور آنها را توجه نمود. امریکایی که امروز شکل گرفته است، مربوط به یک حوزه جغرافیایی وحشی و طبیعی بوده است. امریکای جنوبی در اواسط قرن 15 توسط استعمار گران اروپایی کشف می شود. سپس به تدریج اروپایی¬ها به سوی امریکای شمالی رفتند. اگرچه با مصائب مختلف طبیعی مواجه بودند. مجموعه ای که از اروپا به سمت امریکا رفت، گروهی بودند که آنها را منزّه گرایان و خالص گرایان می نامیدند. آنها معتقد بودند که اروپا، کلیسا و سیاست دچار فساد شده است. این گروه از درون پروتستانیزم شگل گرفت. نگاه آنها بر قدرت بر مبنای نفی دیگران است. انگلیسی ها به دنبال این بودند، این گروه که اعتقادات ایدئولوژیک داشتند، از اروپا مهاجرت کنند و در امریکای شمالی زندگی کنند. این گروه اسم خود را زائر خانه خداوند گذاشتند و امریکا را مرکز جهان و محل خانه خدا می دانستند. زیرا افرادی آمدند که می خواهند جامعه جدید بنا نهند. این حرکت، مبنای برتری جویی آمریکایی را فراهم می کند. چون انسانهایی که به آنجا رفتند، برگزیده بوده و با سختی رفتند و آن کشور را به نام خدا ساختند. پس زیر بنای تفکر آنها می شود که جامعه برتر هستند و هرکسی که مخلوق خداوند است، می تواند به این کشور بیاید، هر مذهبی می تواند داشته باشد اما باید قالب آمریکایی را داشته باشد. بنابراین رفتار به نام خداوند است، بطوری که جرج بوش می گفت اراده خداوند است که در جنگ از ما حمایت کند. و جامعه آنها رسالت گرا است. پس در قوانین حقوق بین الملل قاعده جدیدی را به نام مسئولیت مداخله می سازند. این که می توانند هر حکومتی را با اندیشه تخریب سازنده براندازی کنند تا آنچه بعدا شکل می گیرد، یک جامعه بهتری باشد. اندیشه مبتنی بر غرور به جایی می رسد که به مساله دشمن سازی می رسند. دولت آمریکا هیچ گاه بدون دشمن نبوده است. بطوری که ریچارد نیکسون قائل بود، ملت ها همانطور که نیاز به دوست دارند، نیاز به دشمن نیز دارند. دشمنی با کشورهای اروپایی، بعدا خصومت با آلمان، نازیسم و فاشیسم، سپس علیه شوروی و کمونیسم و در نهایت نیز دشمنی با کشورهای خاورمیانه. در ادامه دکتر متقی به بررسی الگوی سیاست خارجی آمریکا که در پنج محور است، پرداخت
1- این کشور استثناگرا است و خود را کشور برگزیده می داند.
2- به لحاظ ایدئولوژی خود را برتر می داند.
3- برای خودشان این حق را قائل هستند که در همه جا حضور داشته باشند.
4- این حقانیت را مباحث سیاسی و پشتیبانی قدرت نظامی، تئوری سازی می کنند.
5- ریسک پذیری دارند. بویژه گروههای محافظه کار که در مقابل حتی گروههای معتدل خود آمریکا این گونه هستند. اینکه این گروهها در کنگره آمریکا همزمان با دور جدید مذاکرات می آیند بحث تشدید تحریم نفتی ایران را مطرح می کنند.
نگاه معرفت شناسانه:
در این نگاه الگوی کار، چگونگی کنش، فرایند اثر گذاری و اثر پذیری تبیین می¬شود. استاد دانشگاه تهران در نگاه معرفت شناسانه به بررسی رفتار آمریکا پرداخت:
1- رفتار آمریکا مداخله گرایانه است.
2- رفتار آمریکا مبتنی بر دیپلماسی اجبار، قدرت و فشار است. از دیدگاه آنان کشوری مثل ایران صلاحیت داشتن قدرت را ندارد.
3- رفتار آمریکا یک نگاه فرادستی نسبت به خود و فرودستی نسبت به دیگران است.اینکه آنها از بالا به پایین نگاه می کنند. و با رویکردی خیر و شر می گویند که باید تابعیت، سیاست یا ائتلاف شما آمریکایی باشد. زیرا آنها به دنبال یک پارچه کردن قدرت هستند. اینکه وندی شرمن می گوید دروغ و نیرنگ در DNA ایرانی ها است، به خاطر همین نگاه فرودستی به دیگران است. دکتر متقی یادآور شد در این صورت مذاکرات هسته ای نمی تواند، مبتنی بر شرایط برابر و بازی برد – برد باشد. زیرا آنها ایران را نماد تهدید برای منافع ملی آمریکا می دانند. در این صورت در مذاکره به دنبال تامین اهداف خود و بخشی از اهداف ایران هستند. اهداف آنها بدین ترتیب است:
1- ایران ابزار قدرت را نداشته باشد. تفکر آمریکای ابزار محور است. می گویند ما به این کار نداریم تو چطور فکر می کنی، ما به این کار داریم تو چه ابزاری داری. اوباما می گوید به فتوای رهبر ایران احترام می گذاریم اما ایران باید از طریق اقدامات عملی که منظور همان حذف قدرت ایران است، اعتماد سازی کند.
2- تاسیسات آب سنگین متوقف شود.
3- کاهش تدریجی روند غلظت سازی به حدی که کمتر از 5 درصد باشد.
از آن طرف چه امتیازی به ایران می دهند؟ تفکر آمریکایی به هیچ وجه متوازن نیست. در مقابل یک مقدار اقدامات محدود انجام می دهند.
ادامه روند مذاکرات هسته ای و مخالفت با محرمانه بودن آن:
دکتر متقی تاکید کرد با محرمانه بودن روند مذاکرات موافق نیست و آن را نامناسب دانست. زیرا هیچ کشوری در جهان این بحث را مطرح نمی کند و همه به دنبال اطلاع رسانی هستند. وقتی انگلیسی ها بعد از مذاکرات به اسرائیل رفته و اطلاعات خود را در اختیار مسئولین اسرائیل و رسانه های بین الملل قرار می دهند، در این شرایط جامعه ایرانی باید بداند که فضای مذاکرات در چه قالبی است. اگر برای جامعه اطلاع رسانی شود و کارشناسان اظهار نظر کند، این اتفاقا سبب پشتیبانی از دولت و سیاست های وزارت خارجه است. اگرچه منظور این نیست که سیاست های وزارت خارجه اشتباه است و تمام مذاکرات ضبط شده و در اختیار شخص مقام معظم رهبری قرار می گیرد. نگاه مسئولان آمریکایی عبور از این بحران است اما در مورد تحریم های یک جانبه آمریکا و اروپا باید بگوییم سیاست آمریکا در دادن امتیاز قطره چکانی است. ایشان در پایان ادبیات هیجانی دکتر ظریف وزیر امور خارجه را نپسندیدند. اینکه ایشان در امریکا فیگور خنده و اعتماد گرفتند ولی وقتی به ایران آمدند با سخنان تند آمریکای ها مواجه شدند و مجبور شدند موضع گیری نمایند. زیرا کسی که مدت زیادی در آمریکا زندگی کرده است باید بداند سیاست آمریکا اعمال فشار و کابرد قدرت و اعطای امتیازات محدود است.
سخنران دوم این نشست دکتر مصطفی ملکوتیان استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران بود او با نگاهی تمدنی به تحلیل رابطه ایران و آمریکا پرداخت و سپس مزیتهای راهبردی ایران در مواجهه با آمریکا را برشمرد
نگاه تمدنی:
دشمنان در مقابل یک تمدن دو گونه هستند:
1- دشمنان درونی تمدنی: دشمنی که احتمال دارد در پایان خصومتش به سازگاری کشیده شود.
2- دشمنان برون تمدنی: دشمنی که تا نابودی طرف مقابل، دشمنی را ادامه می دهد.
ملکوتیان روسیه و چین را در مقابله با آمریکا از نوع اول دانست که نابودی امریکا را نمی خواهند و منافع مشترک فراوانی از جمله اقتصادی با آمریکا دارند. اما انقلاب اسلامی ایران از نوع دوم است. او با بیان اینکه امروزه اومانیزم بسط و گسترش یافته است، گفت تمدنی که بر این فلسفه شکل بگیرد به فرد گرایی افراطی کشیده شده که جمع آن تبدیل به منافع ملی می شود. این گونه است که آمریکایی ها در توجیه تمامی قتل و غارت خود، بحث منافع ملی خود را وسط می کشند.
دکتر ملکوتیان در ادامه با بیان تاریخچه روابط ایران و آمریکا، علل رفتار خصمانه غرب با ایران را در سه عنوان داست:
1- بازتاب های انقلاب اسلامی ایران در منطقه و جهان
2- موقعیت ژئوپلوتیک ایران
3- پیشرفت های علمی و فنی کشورمان
ملکوتیان در پایان 4 عامل و دلیل که می تواند ما را در مذاکرات در موقعیت برتر قرار دهد، این گونه شمرد:
1- امکان افزایش درصد غنی سازی تا 50 و 60 درصد برای مقاصد صلح آمیز. امری که مقررات آژانس آن را به رسمیت می شناسد.
2- نداشتن رابطه با آمریکا. چقدر دنیا از مذاکره تلفنی ایران و امریکا استقبال کرده است.
3- موقعیت و برتری ایران در منطقه خلیج فارس، دریای عمان و غرب آسیا. حضور موفق نیروی دریایی و کشتیرانی ما در سراسر منطقه و ترس آمریکایی ها از قایق های تندرو و مشوک های نقطه زن ایرانی
4- دوستان منطقه ای و جهانی ایران. هم از لحاظ اقتصادی که ایران با کمک آنها تحریم ها را دور می زند و هم از لحاظ سیاسی مانند عراق، سوریه و حزب الله
دفتر پژوهشهای خاص دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم