مقداد انقلاب

مهدی ده مرده


حضرت مـقـداد، از جمله صحابی پیامبر اکرم (ص) بود که در آغازین روزهای دعوت حضرت رسول به ایشان ایمان آورد. به اعتقاد برخی وی در زمره هفت نفرى است كه در نخستين روزهاى دوران اختناق ، اسلام آوردن خـود را علنی كـردنـد و از ايـن رو، مـورد سـخت ترين شكنجه هاى کفار قرار گـرفـت . مقداد در تـمـامـى مـراحـل زندگى ، مدافع سرسخت پيامبر اكرم (ص ) و اميرمؤ منان (ع ) بـود.
در احوالات این صحابی عظیم الشان پیامبر (ص) و امیر مومنان آورده اند که در بحران خلافت که صحنه اى براى آزمايش افراد شد، مقداد پيوسته شمشير خود را روى لباسهايش مى بست در حالى كه قبضه شمشير را در دست مى فـشـرد و لب بر دهان می گزید ، بـه خانه امام على (ع ) مى آمد، دو چشمش را به چشمان حضرت مى دوخت و در انتظار بود كـه امـام عـلى (ع ) چه زمانى به او فرمان دهد تا اجرا كندوعرض مى كرد: يا على ! به چه چيز مرا فرمان مى دهى ؟ به خدا سوگند! اگر امر كنى ، حتماً شمشير مى زنم و اگر دستور دهى ، شكيبايى پيشه خواهم كرد. درباره عملکرد مقداد در ماجرای سقیفه و اتفاقات پس از آن از امام باقر (ع) نقل شده است که : إِنْ أَرَدْتَ الَّذِي لَمْ يَشُكَّ وَ لَمْ يَدْخُلْهُ شَيْ‏ءٌ فَالْمِقْدَاد؛( اختصاص مفيد) مقداد در آن لحظات، دست به قبضه شمشير داشت و چشمش دائماً به علي(ع) بود تا اگر حضرت اشاره کنند، اقدام نمايد. اینچنین روایتی در توصیف مقداد از حضرت امام جعفر صادق (ع) نیز نقل گردیده است.
اما چه شد که به این موضوع پرداختیم.
یکی دیگر ار یاران امام راحل از زمین پر کشید و در ملکوت اعلی به یاران شهیدش و امامش پیوست . استاد عسگراولادی که به گفته مقتدایش " عمربا برکت این مبارز خستگی‌ناپذیر یکسره در خدمت اسلام و برپائی و استقرار نظام اسلامی سپری شد و از دوران جوانی تا آخرین سالها، همّت و تلاش و مجاهدت مخلصانه‌اش در این راه، کاستی نگرفت، " حوالی ظهر سه شنبه پس از تحمل هفتاد روز درد و رنج دعوت حق را لبیک گفت.
استاد حبیب ا... عسگراولادی که در سالهای پایانی دهه بیست، برای اولین بار و در حالی که سیزده سال بیشتر نداشت به علت شرکت در یک راهپیمایی که به دعوت آیت الله کاشانی به هواداری از مردم فلسطین تشکیل شده بود، دستگیر و بازداشت شد از همان آغاز مسیر پر پیچ و خم تلاش برای احیای اسلام تنها راه مبارزه با استکبار و استعمار و اذناب داخلی اش و همچنین سرافرازی اسلام عزیز را پیروی از ولایت وفقاهت دانست و تا آخر عمرش بر این اصل ثابت ماند. وی در دوره های مختلف زندگی پربرکتش مانند کودتای آمریکایی 28 مرداد در تبعیت از آیت الله کاشانی ، و همراهی با امام راحل در زمره کسانی بود که در روزهای خفقان به یاری اسلام برخواست نه روزهای آسایش و امنیت . روزهایی که ایام آزمایش الهی بود برای کسانی که ادعای دیانت داشتند و به همین دلیل بارها از سوی سفاکان رژیم پهلوی دستگیر ، زندانی و شکنجه شد بطوری که آلام حاصل از آن شکنجه ها تا آخرین روزهای حیات همراهش بود و او را آزار می داد هر چند خود به وجود شان افتخار می کرد. اما آنچه که استاد عسگراولادی را از بسیاری از انقلابیون متمایز می کرد و وجه این تمایز تا روزهای آخر عمرش نیز در وجود او متبلور بود ، تبعیت محض از ولایت بدون چون و چرا بود. حبیب امام و رهبری هیچگاه از پیش خود اجتهاد نکرد هرچند که در درجه اجتهاد قرار داشت . او همیشه نگاهش را در چشمان امام و رهبری به نیابت از امام عصر دوخته بود تا آنها به او فرمان دهند. آنجا که از او فریاد خواستند فریاد زد و آنجا که خواستند سکوت کند ، سکوت پیشه کرد. آنجا که تکلیف بر بذل جان بود در این مسیر با اشتیاق گام برداشت و آنگاه بر حفظ جان بر او امر شد ، اطاعت امر کرد . استاد هیچگاه برای خود چیزی نخواست و همه هم و غمش اعتلای اسلام و آرمانهای انقلاب اسلامی بود و در این راه غیر از تبعیت از ولایت راه دیگری را نپیمود و هماره جا پای امام و رهبری می گذاشت .

۱۳۹۲/۸/۱۶

اخبار مرتبط