به گزارش نما به نقل فارس، در خصوص پیشنهادها، ابتکارها و دیدگاههای بایسته کشور در حوزه هستهای، نظرهای گوناگونی در محافل مختلف مطرح شده و میشود. در کنار امیدواری به کسب نتایج بهتر در این مذاکرات، عدم خوشبینی را نیز که مبنای راهبردی و تجربی دارد، نباید نادیده انگاشت. در هر حال، برای توفیق در این مذاکرات، لازم است خردمندانه گام برداشت و ارائه طرحهایی را باید مدنظر قرار داد که پیامدهایشان بیشترین سطح از منافع ملی را تامین خواهند کرد.
متاسفانه، برخی کارشناسان که سابقه حضور فعال به عنوان کارگزاری دیپلماتیک در مساله هستهای را نیز در گذشتههای دور داشتهاند، با تقدم جنبههای صوری و غیرمحتوائی مدالیته جدید موردنظر آژانس و ایران، بدون ارائه تصویر محتوائی از پیشنهادها و بدون تفکیک طرحهای اشتباه به ویژه «انعقاد مدالیته جدید ایران و آژانس»، موضوع اخیر را چنین انگاشته است: «یقینا طرح مدالیته نشان دادن حسن نیت از سوی ایران و آژانس خواهد بود که اگر قرین موفقیت باشد دیگر جای ابهامی در پرونده هستهای ایران باقی نخواهد ماند و این بهترین و بزرگترین برگ برنده ایران جهت طرح در گروه 1+5 خواهد بود.»
با ملاحظه سوابق کار، درک زمینه های شکل گیری مساله هسته ای سوابق پیگیری دوازده گانه مداتلیته مذکور و البته درک ایرانی از پیامدهای آن بر امنیت ملی کشور، ارزیابی مذکور به صورت ناقص و حتی نادرست جلوه میکند.
مدالیته جدید ایران و آژانس چیست؟
مدالیته جدید، موافقتنامهای ویژه برای تنها یک دسته از ابهامات باقیمانده مورد ادعای غرب در فعالیتهای هستهای صلح آمیز کشور است. این موافقتنامه ویژه، سندی موسوم به «رویکرد ساختارمند» است که تا کنون نظیر و مشابهی در جهان نداشته است. مفاد سند مذکور، در 9 بند است که پادمان 214 ایران را از تاسیسات «اظهارشده» به فعالیتهای اتهامی غرب در حوزه نظامی تعمیم میدهد.
این سند، چند ویژگی بارز دارد:
1. بر اساس پیش نویس آژانس و طرح موردنظر دبیرخانه آژانس تدوین شده است. در واقع، ابتکار تدوین آن در دست آژانس بوده است؛
2. این سند، موجب لغو مدالیته سال 2007 میشود و حقوق ایران در پیگیری تعهدات آژانس بر اساس آن موافقتنامه را از میان میبرد.
3. برخلاف مورد مدالیته 2007 ایران و آژانس که به منظور تحقق هدفی مشابه همین تنظیم و اجرا شد، حقوقی برای کشور قائل نیست بلکه تعهد محور است؛
4. تعهداتی را نیز بر آژانس بار نمیکند بلکه برای آژانس صرفاً حقمحور و برای ایران صرفاً تعهدزا است؛
5. تفسیر و تشریح نوع تعهدات ایران و حقوق آژانس را خود آژانس بر عهده دارد؛
6. خاتمه هر فرایند را خود آژانس تعیین میکند و نهایتاً اینکه ایران تنها و تنها باید پیگیر و راهرو در مسیری باشد که آژانس تعریف کرده است؛
7. موضوعات دستهبندی شده است و مادامی که همه ابهامات و اتهامات حل نشده است، آژانس هیچ یک از آنها را مختومه اعلام نمیکند؛
8. حتی اگر همه این موارد نیز حل شود –که عملاً در پرتو خط مشی بهانه جوئی آژانس از یک سو و باز بودن دامنه اتهامات دیگر از سوی دیگر، چنین انتظاری غیرواقعی است-، هنوز دستههای دیگری از اتهامات و ابهامات وجود دارند که باید مجزا حل و فصل شوند. یعنی از بسته شدن مساله هستهای، خبری نیست؛
9. حتی اگر این دسته از اتهامات حل شوند، هنوز مطالبات آژانس از جمله تصویب پروتکل الحاقی پاربرجاست.
آیا مدالیته جدید، موجب مختومه شدن مساله هستهای میشود؟
همانگونه که پیداست، اولاً این مدالیته تنها راجع به «بخشی» از اتهامات و ابهامات غرب در برنامه هستهای کشور است. پس، انتظار اینکه اجرای این سند به صورت یکدفعه و فوری موجب ختم فرایند اتهام زنی شود، نادرست است.
ثانیاً در این مدالیته هرچند ظواهر جذابی دارد (به ویژه این نکته که آژانس باید همه خواسته های خود را یکجا ارائه کند و اتهام دیگری را در زمینه ابعاد احتمالی نظامی مطرح نکند)، اما فرایند طراحی شده برای آن، این امیدها را به صورت مستند نقش بر آب نموده است.
یعنی در اینجا حتی کوچکترین حقوق ناشی از پروتکل الحاقی هم خبری نیست ولی تعهدات ایران بسیار بیشتر از پروتکل مذکور نیز خواهد بود. ضمانت اجرا هم مشخص است: اگر ایران آنگونه که آژانس میخواهد رفتار نکند، از خاتمه ابهامات خبری نخواهد بود و آژانس گزارشی را در این زمینه به شورای حکام ارسال نخواهد کرد!
با این اوصاف، ارزیابی و برداشت کلی بر اینکه مدالیته جدید «برگ برنده ایران» باشد، غیرواقعی و برایند عدم رجوع به محتوای پیش نویس این مدالیته به نظر میرسد.