حبیب بن مظاهر انقلاب

حبيب بن مظاهر يكي از شاخص ترين چهره هاي حادثه عظيم كربلا است. شخصي كه سابقه اش در مجاهدت صادقانه براي اسلام، اعتبار جمعي بود كه در آن حضور داشت، شخصي كه پيشگام زمينه سازي امر ولي بود، حتي اگر دستور مستقيم صادر نمي شد؛ شايد شاخص ترين آن اقدام وي براي مهيا نمودن امكان اقامه نماز ظهر عاشورا در دشت كربلا بود. آن هنگام كه حضرت بيقرار نماز شد و دشمن امان نمي داد؛ او بود كه تبليغاتچي دشمن را منكوب كرد. او كسي است كه مولايش در نامه خطابش مي كند "من الغريب الي الحبيب"

داستان انقلاب اسلامي ما، بيش از حد انتظار متاثر نهضت عاشورا است. چه از عاشوراهاي نهضت امام كه از 42 تا 57 هر يك ماجرايي داشت؛ چه از شوري كه در هشت سال دفاع مقدس از ذكر اباعبدالله در لشگر اسلام برپا مي شد و چه در نقطه نقطه ديگر رويارويي هاي حق و باطل در اين سالها ... گويي سربازان امام خميني نيز هر يك الگويي عاشورايي دارند.

شايد بايد گفت حبيب الله عسگراولادي نيز حبيب امام و رهبري بود. از خاطرات بزرگان مي توان دريافت كه حضورش مايه آرامش امام و رهبري و بزرگان نظام بود، از آرامشي كه با حضورش در پاريس براي امام داشت تا مسئوليت هاي پس از انقلاب ، يكي از آخرين شاهد مثالها را مي توان در اين سخن حجت الاسلام قرائتي يافت كه مي گويد به دليل حساسيت زكات از رهبري خواستيم آقاي عسگراولادي را مامور نظارت كنند.

عسگراولادي او پير ميدان بود اما جوانانه پيشتاز اطاعت از ولي بود؛ وقتي احساس به تمايل رهبري در امري داشت پيشگام بود و بيقرار كه نتيجه را حاصل كند. فراموش نمي كنم در يكي از جلسات تصميم گيري حزب موتلفه اسلامي، در حالي كه آخرين جمع بندي را براي يك تصميم مهم به جلسه اي در صبح واگذار كرده بوديم و آخرين رايزني ها در حال انجام بود؛ اندكي با تاخير از در وارد شد و گفت در راه كه مي آمد متوجه شدم رهبري امروز صبح ديدار دارند، تصميم را به ظهر موكول كنيم تا بر اساس آخرين مواضع ايشان تصميم بگيريم. او همواره سعي داشت گوش به فرمان و چشم به انگشت اشاره رهبري باشد و حتي فراتر از آن، سعي بر هموار كردن زمينه سخنان آينده رهبري داشت.

حبيب انقلاب، تيرها را به جان مي خريد و از امامت امت خرج نمي كرد؛ بارها به ميدان مي آمد و فضاي سياسي را آنچنان كه گمان مي كرد نظر رهبري است تغيير مي داد و در برابر پرسش ما كه آيا پشتوانه اين سخنان نظر رهبري است، پاسخ مي داد كه "فرمان من نرم است، اگر رهبري نظر ديگري داشته باشند سريع به مسير مد نظر ايشان تغيير مسير خواهم داد" و آن هنگام كه از مواضع رسمي يا خبرهاي دقيق خبر مي رسيد كه عمل او بر مدار خط رهبري بوده است، به روي خويش نمي آورد.

حبيب الله، حبيب انقلاب بود؛ مفسر قرآن، بيقرار شهادت، بيقرار تكليف، بيقرار لقاء حق. و بي هراس از قضاوت ديگران. بارها مي گفت من آفتاب لب بامم و بايد وظيفه شرعي خود را عمل كنم. و چه تصادفي كه شب چهارم محرم، برخي بزرگان روضه حبيب بن مظاهر مي خواندند...