یکی از مداحان جوان دهه
شصتی کشور است، اصالتاً اهل خرمشهر، اما بزرگشده تهران است و در حال حاضر
در منطقه تهرانپارس سکونت دارد، ابتدا دیگران صدای گرم او را هنگام قرائت
قرآن میشنیدند، در همان سنین کودکی پای روضههای حاج منصور ارضی حضور داشت
و وی را استاد خود میداند.
در
اواخر دهه 70 چهره شناخته شده بود، اما در سال 82 همزمان با برگزاری
مجالس هیئتالرضا در مسجد جامع ابوذر او نیز به جرگه مداحان مشهور کلانشهر
تهران پیوست و اکنون نیز با گذشت یک دهه از فعالیت این ذاکر اهل بیت(ع)
مردم تهران با صدایش محافل و مجالس عزاداری تشکیل میدهند.
*
زندگی مداحی شما را در دو قسمت میتوان بررسی کرد. بعد از آن اتفاق و
هجمههایی که به شما شد، برخی فکر میکردند که شما دیگر به عرصه مداحی باز
نمیگردید. اما پس از آن ماجرا، شما متحول شدید و با دقت و تلاش بیشتر به
پختگی نسبی رسیدید. به نظرم عبدالرضا هلالی فعلی با هلالی قبل از سال 85
قابل مقایسه نیست. آیا خودتان این تقسیمبندی را قبول دارید؟
-آن
اتفاق که در آن برهه برای من افتاد، باعث تجربیات و خیلی برکتها شد، باید
توجه داشت که انسان وقتی مشکلات بر او وارد میشود، نباید آن را به نیت بد
بگیرد، بلکه میتواند از آن مشکلات به نحو احسن برای ترقی و پیشرفت برای
روزهای آینده استفاده کند، البته این را بگویم هر اتفاقی که آن ایام رخ
داد، برای من خیر و برکت داشت، شاید در کوتاه مدت خیلی تأثیرات بد روی من
داشت، ولی در دراز مدت برکت داشت که در همه آن موارد لطف خدا را احساس
میکنم.
* خب با این مقدمه وارد بحث اصلی شویم. دقیقاً متولد چه سالی هستید؟
- من
متولد 12 آبان 1360 در خرمشهر هستم، ولی شناسنامهام را به خاطر مدرسه
رفتن یک مقدار به عقب کشیدند و ماه شهریور نوشتهاند، در آن زمان ما
در خرمشهر جنگزده بودیم و شناسنامهام را در تهران گرفتم، پس متولد خرمشهر
و بزرگ شده تهران هستم.
*چند تا برادر و خواهر دارید؟ شما چندمین فرزند خانواده هستید؟
-ما
چهار تا خواهر و برادر هستیم که من سومین فرزند هستم، دو برادر و یک خواهر
دارم، برادرانم کارشان آزاد هست و در فضای روضه و هیئت نیستند و محرم و صفر
اگر مراسمی باشد شرکت میکنند.
*در کدام محله تهران سکونت داشتید؟
-مجیدیه
*الان چطور؟
-هم اکنون در تهرانپارس سکونت دارم، ولی خانواده در مجیدیه هستند.
ماجرای مداح شدن عبدالرضا هلالی از بیان خودش
*قبل از اینکه سربازی بروید، از چه زمانی احساس کردید که میتوانید مداحی کنید؟
-خیلی
مفصل است، مداح شدن من بیشتر یک بازیگوشی بود، در محله ما یک جلسههای
هفتگی بود و قبل از آن صدای حاج محمدصادق آهنگران را میشنیدم یا
نوحه «مدینه شهر پیغمبر» حاج منصور را میشنیدم، ولی نمیدانستم این نوع
مداحی چه شاخهبندی دارد، آن ایام من فوتبال بازی میکردم و
در انتهای کوچهمان یک هیئت بود.
آقای
شهید عباس صابری که جلسات هیئتالرضا برای آنها بود، هر هفته هیئت داشت و
اتفاقاً آن هفته ما در کوچه فوتبال بازی میکردیم که وی به تماشای فوتبال
ما ایستاد و به من گفت که به هیئت بیا و ما هم از برخوردشان خوشمان آمد و
همین سرآغاز هیئت رفتن من شد، خلاصه پیگیر شدم که جلسات چگونه است، هر هفته
در صنف لباسفروشها به هیئت حاج منصور میرفتم و بعد به عشق فوتبال کنار
پارک لاله با نماز جمعه گره خوردیم و همین سرآغاز شد که به نماز جمعه برویم
و کم کم فضای بسیج و هیئت در ما بیشتر تقویت شود و در نهایت باعث شد که در
فضای مذهبی قرار بگیریم و پایمان به جلسات هیئت باز شود و بعد از شهادت
شهید عباس صابری خودم جلسات هیئت را میخواندم که نیمچه صدایی هم داشتم.
*در دبیرستان چه رشتهای تحصیل کردید؟
-نقشهکشی ساختمان، در دانشگاه هم حقوق قضایی خواندم.
*کدام دانشگاه؟
-پایینتر
از میدان ونک، آنجایی که سردفتران و دفتریاران قوه قضاییه است. دو ترم
خواندم و دیدم خیلی سخت است چون قضاوت است و یک بزرگی به من توصیه کرد که
این درس را ادامه ندهم، زیرا قضاوت با مداحی و روحیات من جور در نمیآمد و
من به توصیه ایشان درس را رها کردم و همین باعث شد که کلاً درس را رها کنم.
*الان شغل رسمی شما مداحی است؟
-نه! چند شغل دیگر هم دارم، گفتهاند نگویم!(خنده) کارم آزاد است و در کار چوب هستم.
*گفتید که سیزده ساله بودید، وارد این فضا شدید و تقریباً هجده ساله بودید که شهید صابری به شهادت رسید؟
-خیر! ایشان سال 74 به شهادت رسید که من آن زمان سیزده یا چهارده ساله بودم.
*بعد از آن موضوع، چه زمانی برای دیدار نزد حاج منصور رفتید که حاجی گفت ریشهایت را کوتاه کن؟
-هجده
ساله بودم، آن زمان جلسه ما که جلسه دانش آموزی بود، تازه شکل گرفته بود،
یادم هست که همه با کیف مدرسه میآمدند، جلسه را در خانه شهدا میگرفتیم،
کم کم آنجا پا گرفت و احساس کردیم که دیگر نمیتوانیم آنجا بمانیم و
برنامهها را به خوبی اجرا کنیم که تصمیم گرفتیم به مسجد جامع ابوذر برویم و
یکی دو سال آنجا بودیم و بعدش به حسینیه قهرودیها رفتیم و این
سرآغاز هجرت ما شد.
* ماجرای سرمه و خرابشدن حنجره
* بفرمایید چای میل کنید، سرد میشود. باور کنید سرمه در آن نریختهایم! (با خنده) حالا از شوخی گذشته آن موضوع حقیقت دارد؟
-
سرمه نریخته بودند اما سرخی حنجره من بیش از حد بود و دکتر گفت که طبیعی
نیست. دکتر میگفت: بالاخره یک چیزی بوده که با حنجره شما سازگاری ندارد.
هیچ مداحی رژیم غذایی ندارد
* شما هم مانند برخی مداحان و خوانندگان رژیم غذایی خاصی دارید؟ مثلاً ترشیهای تند نخورید و ...؟
-والله
من بعید میدانم کسی رژیم بگیرد! این شایعه و برای حساسکردن قضیه است،
مگر اینکه یک سری چیزها که خوردنش مهم نیست، محرم ملاحظاتش بیشتر است و اگر
طرف چیزهای چرب نخورد به نفع خودش است، نمک زیاد نخورد، چون موقع سینهزنی
آنقدر گرم است که نمک بدن آدم تمام میشود، زیاد هم بخوریم پف میکنیم،
اصل قضیه امام حسین(ع) است و اینها برای خوانندههاست. من دهه اول محرم 50
جلسه میروم، الان کدام خواننده میتواند برود؟!
مکانی که برای هیئت امام حسین است باید ویژه باشد
*شما از آن دسته مداحانی هستید که اگر سیستم صوت خوب نباشد، ناراحت میشوید؟!
-نه!
صوتهای سال 80 موجود است که صداهایش واقعاً بوق بوق بود، آن طور خواندیم
که الان این طور شدیم! (اشاره حنجره گرفته) ضمن اینکه در مکانی که
میخواهند هیئت بگیرند باید ویژه باشد، گذشت آن زمانی که در خیابان با
داربست تکیه علم کنند.
در مورد چیزهایی که میبینم حساسیت نشان میدهم
*یعنی
شما با بانی جلسه از قبل هماهنگ میکنید که باید فضا اینطور باشد و
سینهزنان امکاناتشان اینگونه باشد یا میپرسید غذا میدهند؟
-من
به این کارها کاری ندارم، ضمن اینکه هر کسی من را دعوت نمیکند و ما در
جلسه خودمان هستیم و بانی نداریم، ولی من در مورد چیزهایی که میبینم یک
مقدار حساسیت نشان میدهم، مثل نوع چایی هیئت و یا سرو غذا در ظروف یکبار
مصرف در هیئات مخالف هستم، چون امام حسین(ع) خیلی بزرگ است و در محضر یک
بزرگ این گونه رفتارها شایسته نیست، نگاه کنید مثلاً وقتی کسی پدرش فوت
میکند، مهمانانش را به بهترین رستوران میبرد تا بهترین غذاها را جلوی
مهمانانش بگذارد و بسیار روی این مسأله حساس است، اکنون در دور و زمانه ما
هر کس هر چیزی را نمیخواهد میگوید به هیئت بدهید، من مطلقاً قبول
نمیکنم، چون بهترین وسایل باید در هیئت باشد، حالا اگر برخی وسعشان
نمیرسد، مسأله فرق میکند، ولی بهتر است که سعی شود بهترین وسایل برای
جلسه عزای امام حسین(ع) تهیه شود.
*اکنون برخی
هیئات به درآمدزایی فکر میکنند به طور مثال از طریق فروش سیدیهای مداحی
سعی میکنند به نوعی درآمدهای هیئت را تأمین کنند.
-اصلاً
هیچ هیئتی این طور نیست، حتماً برای به نظم آوردن این کار است و من خبر
دارم که میخواهند این را هدفمند کنند و این را بگویم مخارج هیئت خیلی
بالاتر از این است.
*بیشترین جمعیتی که در هیئت شما جای میشوند چند نفر است؟
-فکر میکنم در شلوغترین مواقع شبی هفت تا هشت هزار نفر هستند.
*سبک مداحی مورد علاقه شما وقتی مداحی را شروع کردید چه بود؟
-سبک شور! چون مخاطب میپسندد، زیرا احساس نیاز در مخاطب نیز احساس میشود و من نیز توانستم از این فرصت استفاده کنم.
تلاش در دستگاه امام حسین (ع) فقط مداح بودن نیست
*الان کمتر نشده؟
-
زیادتر هم شده است! من معتقدم هر کوچه به یک مداح که با عِلمش جلو برود،
نیاز دارد، برای به دست آوردن اینها باید به دنبال شعر خوب و معلومات برود
و به همین خاطر سعی میکنم که در این دستگاه خاص باشم، با اینکه برخی
افراد به من میگویند که من میخواهم مداح بشوم و من در پاسخ به آنها
میگویم که تلاش کردن در این دستگاه فقط مداح شدن نیست.
مداحی احتیاج به قوت قلب و آرامش روح دارد/ مداح صبحخوان نیستم
*یک شبانهروز آقای عبدالرضا هلالی در ایام محرم و ایام معمولی چگونه میگذرد؟
-ما
دو ماه محرم و صفر، یک ماه، ماه رمضان و دو ماه عزای حضرت فاطمه زهرا(س)
موسوم به دهه فاطمیه و مناسبتهای ماه شعبان را داریم، یعنی حدوداً شش ماه
از سال را در هیئت و در جلسه امام حسین(ع) میگذرانم، پس این کار احتیاج به
یک روح آرام و پاک دارد، چون مداحی قوت قلب و روح معنوی میخواهد و اگر
این ساخته نشود، هیچ وقت نمیتواند آدم کارش را پیش ببرد و اگر هم ببرد به
شش ماه یا دو سال نمیرسد.
حداقل
باید یک سال برای این شش ماه وقت بگذاریم، چه از نظر معنوی چه از نظر
جسمی! مثل سابق نیست که فقط محرم و صفر داشته باشیم، البته این را بگویم من
مداح صبحخوان نیستم، مثلا حاج حسن خلج مداح شش صبح است، ولی همان حسن خلج
مداح ساعت یک بامداد نیست. بیشتر روزهای معمولی را به استراحت میپردازم و
به همین خاطر نباید زیاد به کار ثابت فکر کرد.
*شما اهل مطالعه هم هستید؟
-صد در صد، هم اهل مطالعه و هم اهل گوش کردن به سخنرانیها.
در ماشین سخنرانی گوش میدهم/هلالی و ماجرای پلیسی که او را هر روز جریمه میکند!
*به سخنرانی چه کسانی گوش میکنید؟
-سخنرانیهایی که بیشتر به صورت سی دی در بیرون وجود دارد و حرفهای خوبی را مطرح میکنند، من از آنها استفاده میکنم.
*ماشین هم دارید؟
-تا دلتان بخواهد!
*در ماشین مداحی گوش میدهید یا سخنرانی؟
-مداحی
گوش نمیدهم، سخنرانی گوش میدهم، ولی کلاً بیشتر در ماشین با تلفن همراه
صحبت میکنم که هر روز صبح هم به محض بیرون آمدن از خانه مرا جریمه
میکنند، اصلاً فکر میکنم طرف روی من کلید کرده است! (خنده)
گفتن شعر روی ملودی در شأن من نیست
*در سالهای اخیر مشاهده کردیم که برخی مداحان از روی سبکهای خوانندههای لسآنجلسی مداحی میکنند، شما علت را چه میدانید؟
-به
خاطر اینکه افرادی نبودند که بخواهند در این حوزه کار کنند و شعرای ما هم
کمی کلاس گذاشتند و گفتند که شاعر باید غزل بگوید و شأن من این نیست که روی
ملودی شعر بگویم و نمیگویم، بعد که حضرت آقا فرمودند که شما میتوانید
خودتان سبک بسازید، من هم وارد این کار شدم.
ما
آن زمان سبکهایمان را از کتاب در میآوردیم و میخواندیم، بعد که کم کم
به دنبال سبکهای شور افتادیم، با این وجود امسال سبک نوحه ما ملودی ترکی
سنتی است.
اگر امام حسین یک مداح میخواهد هزاران سینهزن میخواهد
*یک مقدار از مردم دور نشدید؟
-تلاش کردم ارتباطم را با مردم حفظ کنم و هر
چیزی که لازم باشد را با آنها در میان بگذارم، خیلی وقتها میگویند که
دوست داریم مداح شویم، میگویم که اولاً امام حسین چایی ریز میخواهد،
مداح میخواهد، اگر یک مداح میخواهد، هزار نفر سینهزن میخواهد، اگر
بنابر خدمت باشد، فکر میکنند مداحی خدمت خاصتر است، من فکر میکنم این
مسئولان و آقایانی که در این حوزه کار میکنند نه تنها ضعیف کار میکنند،
بلکه در حال تباهی این ورطه هستند.
شما
ببینید ورودی ـ خروجی یک فرهنگسرا در سال چقدر است و ورودی ـ خروجی یک هیئت
در سال چقدر است! این جلسه روضه پتانسیلی دارد که 40 هزار نفر در اوج گرما
در روز شهادت حضرت علی(ع) با زبان روزه به میدان امام حسین(ع) میکشاند،
کدام یک این پتانسیل را دارد؟ شما فیلم میسازید تبلیغ میکنید برای اینکه
شاید یک تأثیری در جامعه بگذارد، چرا برای این موضوع برنامه نمیگذارید؟
بعد نزدیک
محرم که میشود میخواهیم آسیب شناسی هم کنیم، من اصلاً نمیپذیرم، بعد
میگویم در این یک سال کجا بودی و چه کمکی به ما کردی، ما الان حسینیه
خودمان که در آن برنامه میگیریم کسی نمیپرسد چه کار میکنید؟ ما در سال
صد جلسه میگیریم که در هر جلسه حتی 2000 نفر هم شرکت کنند، میانگین آن
چقدر میشود؟! چرا برای اینها برنامهریزی نمیکنیم؟
از ظرفیت سینهپرشی استفاده میکنیم
*شما
که خودتان میتوانید! الان این همه جوان به هیئت میآیند تا سینهپرشی
بزنند که واقعاً انرژی اینها غیرقابل باور است. چرا برنامهریزی نمیکنید؟
- ما
به عنوان ادارهکنندگان یک هیئت توانایی مشخصی داریم و باید از دیگر
ظرفیتها استفاده کنیم. حالا یک نفر به قول شما اهل سینهپرشی باشد، ما از
حضورش استفاده میکنیم.
حضور بچههای خاکستری پای جلسات هلالی!
*خیلی از بچهها وقت سخنرانی نمیآیند و دم در میایستند تا موقع سینهزنی به هیئت بیایند!
-نه
این طور نیست، این حرف مردم است، من عکس همین هفته را برای شما میآورم که
حسینیه در حال منفجر شدن است و اصلاً جایی ندارد، در این فضای روضهها چه
کار کردیم؟ الان به حرف رهبری گوش دادیم؟ در تهران چند میلیون آدم داریم؟
چند نفر از این هشت میلیون به جلسه روضه میآیند؟ در ماه رمضان چقدر جلسه
داریم؟ بیست تا هیئت بزرگ است، داخل آن 2 تا 100 هزار نفر جمعیت شرکت
میکند!
-ببنید
ممکن است جوانی در جلسه روضه شما حضور پیدا کند که نصف بدنش هم خالکوبی
شده باشد، ولی شاید به هیئت حاج منصور و سعید حدادیان نرود. به نظر میرسد
کار شما کمی هم سختتر باشد، زیرا با قشر خاکستری در ارتباط هستید!
-شما
بگویید در کل ماه رمضان یک میلیون نفر به هیئتهای مختلف میروند، هفت
میلیون نفر در فضای شهر میچرخند، چرا ما دنبال 7 میلیون نفر نیستیم، پس ما
برای اینکه برنامه نداریم، گناهکاریم. تاتوییها جزو این هفت میلیون
هستند، من باید آنها را به این فضا بیاورم و با این فضا آشنا کنم.
* حرف من هم همین است، میگویم شما مخاطبی دارید که به هیئت دیگر نمیرود...
- از همه طیفها در جلسات ما حضور دارند، دانشجو، طلبه، بسیجی و....
*آن
طیف خاص را میگویم که اصولاً فقط پای مجلس امثال شما میآیند، شما که
انتقاد میکنید «رسانهها چه کار کردند»، خود شما چه کردید؟
-ما
چه برنامهای میتوانیم انجام دهیم، ما میتوانیم یک جلسه بگیریم و یک
سخنران خوب دعوت کنیم، یک روضه خوب خوانیم تا در این خانه بماند، اگر از
این فضا هم استفاده نکنند، چهار صباح دیگر خدا میداند چه اتفاقی میافتد،
بنابراین باید از این موج که در جامعه راه افتاده است، استفاده کرد.
البته
رویکرد فرهنگی هم داریم، بیان و گزارش عملکرد این حوزه فرصت دیگری را
میطلبد اما تیتروار عرض کنم برگزاری کنگره بینالمللی امام علی
النقی(ع) و اجتماع مدافعان حرم از جمله آنهاست.
* منکر اثر وضعی عزاداری نیستیم، حتی میگویند خواب در هیئت هم ثواب دارد، ولی فقط با سینهزدن و شورگرفتن که نمیشود.
-البته
من جواب این سؤال شما را در سؤال قبلی دادم، ولی ما به همین هم راضی
هستیم، آنهایی که میگویند، چه برنامهای دارند! ما بودجه فرهنگی داریم که
من برای اینها برنامهریزی کنیم، یا قبول میشود یا نمیشود، مثلاً
میگویند ایشان ارزش ندارد! من میگویم ارزش دارم، اگر نداشتم نمیتوانستم
چند هزار نفر را به میدان امام حسین(ع) بیاورم! نه برای من برای اهل
بیت(ع)، برای دفاع از حرم آلالله و خط مقدم مقاومت... به نظر دوستان اهل
فن، جدیترین حرکت فرهنگی اجتماعی در بحث سوریه همین اجتماعات مدافعان حرم
است.
*یعنی الان فقط کمبود بودجه دارید، اگر بودجه برسد درست میشود؟
-نه! فقط بودجه، بله کمک کردن یعنی همراه بودن هم لازم است.
به دلایل شخصی از قالیباف حمایت کردم
*به خاطر همین از آقای قالیباف حمایت کردید؟
-اصلاً
این طور نیست، آقای قالیباف همان کمکی که به همه هیئتها میکند، به هیئت
ما هم همان میزان کمک میکند، نه تنها آقای قالیباف بزرگواران دیگری هم
هستند، ما برخی امکانات و ساختمانهایی را که دوستان دیگر از آقای قالیباف
گرفته بودند هم نگرفتیم، در بحث حمایت از کاندیداها، من رضا هلالی از
میکروفون هیئتالرضا برای اعلام نظرم استفاده نکردم. در مباحث اساسی و
اصولی انقلاب با کسی تعارف نداریم، ولی انتخاب یک نفر در فضایی که همه
کاندیداها خود را تابع اصول نظام و ولی فقیه میدانند یک نظر شخصی است و من
هم نظرم را بیان کردم.
*الان حسینیه هیئتالرضا(ع) متعلق به چه کسی است؟
-برای خمینیشهریها.
*نامش از قدیم همین بوده؟
-
مسجد و حسینیه امام موسی بن جعفر(ع) آنجا حسینیهای متروکه، دیوارش آجری و
کف آن خاکی بود، برق خوبی هم نداشت، آنجا را درست کردیم تا بتوانیم
برنامههایمان در آنجا برگزار کنیم. چرا باید شش ماهی که تمرکز بگذارم تا
خوراک به جوان بدهم، صرف ساخت و ساز کنم؟! چرا باید دنبال حسینیه بگردیم؟
چرا باید به دنبال پول بگردیم؟ من اعتقادم این است که بهترین فیلمبرداری
باید برای امام حسین(ع) باشد. باید بگویند آقای هلالی شما راحت برو و
بخوان، من موقع خواندن فکرم به هزار جا میرود جز روضه امام حسین(ع)! شوخی
نیست، هفت ـ هشت هزار نفر سینهزن در حسینیه هست، یک اتفاقی بیافتد چه کسی
میخواهد پاسخگو باشد؟ چرا برای اینها برنامه نداریم.
*ببینید،
اگر الان ما بخواهیم برای امام حسین(ع) پول جمع کنیم، چه کسی به ما پول
میدهد؟ هیچکس! ولی اگر شما بروید -چون شهرت دارید- میتوانید از زکات
شهرتتان استفاده کنید، این فرق میکند.
-پس نظریه هم ندهند.
*مگر مشورتدادن بد است؟
-مشورت
خالی به درد نمیخورد، از صبح تا شب به من مشورت میدهند و حرفهای قشنگ
میزنند، بسم الله! آستین بالا بزنید و یک جای کار را بگیرید، هیئت امام
حسین(ع) بزرگ است و من به اندازه خودم بهرهام را میبرم، اما سهم بقیه در
این داستان چیست؟ میگویید چه کسانی؟ من میگویم که مسئولان فرهنگی و
صداوسیما!
* الان صدا و سیما که به مباحث معنوی و مداحی خوب میپردازد...
ـ صدا و سیما فقط برخی مجالس را پوشش میدهد، نسبت به برنامههای ما کملطف است.
صداوسیما بیشتر دنبال غربال است تا اصلاح
* صدا و سیما برای پخش معذوریتهایی دارد. مثلاً هیئت شما اکثراً برهنه هستند...
ـ
اصلاً کسی تا به حال من را صدا کرده است یا نکتهای گفته که ما رعایت نکرده
باشیم؟! دوستان بیشتر دنبال غربال هستند تا اصلاح! اساس در اسلام و نهضت
حسینی اصلاح است. امام حسین(ع) شهید امر به معروف است و قیامکننده برای
اصلاح امت جدش، تا لحظه آخر شمر را نصیحت کرد ولی چقدر امام حسینی عمل
کردیم؟!
صدا و
سیما ادعایش این است که ما برای همه سلایق برنامه میسازیم. از وقتی که ما
شروع کردیم، فقط به سر ما میزنند تا الان که این پتانسیل را داریم، کمک
میکنیم و یک برنامه تولید میکنیم. من کارشناس این کار هستم و میدانم که
باید چکار کنم. الان بازدید سایت هیئت ما در مراسمهای هفتگی 10 هزار نفر
است و در مراسمهای اصلی به 100 هزار نفر هم میرسد.
*با لختشدن در هیئت موافق هستید؟
-این مثل رژه است، اینجا همه یک جور رژه میروند!
*گناه آن کسی که صدای عبدالرضا هلالی را دوست دارد، ولی اصلاً از مدلهای سینهزنی مراسم او خوشش نمیآید، چیست؟
- شما چرا به وسط گود میآیید؟
*ما اصلاً نمیتوانیم به هیئت شما بیاییم، وسط گود که جای خود دارد!
-هیئت
ما مگر چیست؟ من فکر میکنم شما جلسه ما را با جای دیگری اشتباه گرفتید!
در طول سال و مناستها مخصوصاً دهه محرم مردم و شخصیتهای مختلف از همه
شئون به هیئت ما آمدند، ممکن است بگویند وقتی که به هیئت میآیید، نظم جلسه
را را رعایت کنید، من یادم نمیآید در هیئت تا حالا به مستمعی تذکر داده
باشم.
باید
همه سلایق در نظر گرفته شود، من احساس میکنم نیاز جامعه ما یکسری مخاطب
هست، برای آقای ایکس که آن مداح را میپسندد، یکسری نقص هم دارد که این
نقصها را به او تذکر بدهیم تا نقصها را برطرف کند نه اینکه او را حذف
کنند!
چند
تا مثل هلالی در این کشور وجود دارد، هر طیف و مسئولی برای خودش دکان باز
میکند و یکسری از نفرات را به فلان همایش مداحهای کشوری میبرند، آقای
ایکس مداحهای کشوری که شما میگویی چه کسانی هستند؟ باید بیاییم به خاطر
امام حسین(ع) دست به دست هم دهیم و مشکلاتمان را حل کنیم، شما تا کی
میخواهید حذف کنید.
*ما میگوییم شما پیشقدم شوید. مثلاً الان که میخواهید پیادهروی اربعین بروید، یک مستندساز و یک عکاس خوب هم همراه خودتان ببرید.
-برنامههای
فرهنگی ما از رسانه محروم است، من بارها زور زدم که تیزر مدافعان حرم را
از صداو سیما پخش کنند، چهار بار پخش کردند و بعد قیچیاش کردند! مخاطب ما
آدم پنجاه ساله نیست، مخاطب ما پاپ، سنتی و مداحی را هم دوست دارد، برنامه
مدافعان حرم را در کل کشور برگزار میکنند، ولی میطلبد که کار ویژهای
انجام شود، ما مستندساز در هیئت داریم، عکاس و فیلمبردار داریم، شما سری به
سایت بهشت بزنید.
*
روحانی هیچ وقت کار مداح را نمیکند، مداح هم کار روحانی را... برای
کاروانتان روحانی هم همراه میکنید یا تصورتان این است در این سه روز
پیادهروی فقط باید نوحه بخوانید و گریه کنید؟
-این
را بگویم، ما از اثر اشک غافل هستیم، فکر میکنیم اثر صحبت آن حاج آقا از
گریه امام حسین(ع) بیشتر است! در صورتی که بالعکس است، ما دنبال اثر
نیستیم.
*
شما 300 نفر آدم به کربلا میبرید، باید به چشم 300 سرباز به آنها نگاه
کنید که وقتی طرف برگشت، چیزی کسب کند که مشوق افراد دیگری هم بشود.
ـ
البته دوستان و بزرگان روحانی را در این سفر در خدمتشان هستیم و از
محضرشان استفاده خواهیم کرد، ولی بزرگان میگویند آن ایام مرحله شور و عمل
است که شعور و معرفت کسب شده قبلی توشه معنوی این سفر است.
اثر پیادهروی را تنها باید با چشم دید؛ مداح و سخنران نمیتواند اثرات آن را منتقل کنند
* یعنی شخص فقط ببیند!؟
-مگر کسانی که در جبههها به شهادت رسیدند، برایشان کلاس گذاشتند...
* بحث جبهه فرق میکند!
-چه فرقی؟
*مگر همه شهیدان ما انسانهای خوبی بودند؟
- دیدن انسانی مثل شهید همت تأثیرگذار است، گنبد و بینالحرمین و حرم سیدالشهدا(ع) تأثیرگذار نیست؟!
*حالا میخواهیم همین را منتقل کنیم.
-این اصلاً منتقل میشود؟!
* با اینکه شهید چمران چریکی توانمند بود و در آمریکا درس خوانده بود، اگر قلم خوبی نداشت، میتوانست این مقدار مؤثر باشد؟
-این
هم عشق داشته است، من وقتی دارم برای زیارت امام حسین(ع) میروم، باید دید
مثبت داشته باشم، من برای زیارت امام حسین نیت کردم، در راه شاید روحانی
هم باشد، همین پیاده رفتن اینها و فکر کردن اینها اثرات زیادی دارد، ما
از دهه اول محرم سخنران داریم تا اربعین. در همین مسیری که پیاده تا کربلا
طی میشود، انسان یک چیزهایی میبیند که صد سال سخنران نمیتواند آنها را
بگوید.
*مداح هم نمیتواند بگوید!
-هیچ
کس نمیتواند! چرا!؟ وقتی یک زنی باردار است و بچهاش را به بغل گرفته،
وقتی در راه پیادهروی به زائر امام حسین(ع) غذا میدهد، تنها باید با چشم
دید، اینها گفتنی نیست.
ماجرای همصدایی هلالی با حامد زمانی
* از این بحث که بگذریم، برایمان بگویید چه شد با حامد زمانی همخوانی کردید؟!
-من
اگر با دید حرفهای نگاه میکردم، نباید این کار را میکردم، من میگویم که
یک مخاطبان خاصی به جلسه امام حسین(ع) نیامدند، ولی وقتی آهنگهایی مانند
«بوی سیب» که با آهنگ است، را بیشتر میپسندد، من از این فرصت استفاده
کردم.
من از قبل برای امام حسین(ع) و امام زمان(عج) خوانده بودم، دست حامد زمانی درد نکند که اگر نبود صد سال دیگر تلویزیون صدای ما را پخش نمیکرد!
ایشان را من از خیلی سال پیش میشناختم، بعد هم سر این قطعه پیشنهاد داد
که برای امام رضا(ع) بخوانیم، امسال به من گفت و من گفتم: فکر نمیکنم من
را پخش کنند که تا آخر به همین ترتیب خواندیم که خوب هم اجرا شد.
*به دبیر جشنواره بینالمللی فرهنگی هنری امام رضا(ع) پیشنهاد دادیم که از شما برای اجرای قطعه مشترک با حامد زمانی دعوت کنند، اگر سال دیگر از شما دعوت شود، شرکت میکنید؟!
-فضای
من فضای جلسه امام حسین(ع) است، کار من چیز دیگری است، ما نمیخواهیم کسی
را مطرح کنیم، یک ربع به من زمان بدهند، کفایت میکند.
از دیدن «درباره الی» پشیمان شدم/ مختارنامه را ندیدم
* اهل هنر هم هستید؟ مثلاً سینما؟
-سینما نمیروم! ولی فیلمهای طنز میبینم، من «درباره الی» را که دیدیم، اصلاً پشیمان شدم.
* تلویزیون چطور؟ مختارنامه را دیدید؟
اصلاً سریال مختارنامه را ندیدم، چون زیاد دلسوز بود، کلاً هم دنبال نکردم و الان به این نتیجه رسیدم که در خلوت خودم ببینم.
*موسیقی چطور؟
-موسیقی خاص نه! ولی موسیقی زیبا گوش میدهم.
به حاج منصور بدهکارم
* راستی آخرین بار کی حاج منصور را دیدید؟
-دو سال پیش بود که به شاه عبدالعظیم رفتم، دعای کمیل گوش کردم و وقتی چراغها را روشن کردند، با حاج منصور روبوسی کردیم.
*حاج منصور را توصیف کنید.
-حاج منصور خیلی بالاست، یک جورایی به حاج منصور بدهکار هستم.
*چرا؟ چون در اوایل از سبک حاج منصور تقلید میکردید؟
-بله!
اصلاً شروع کار من تأثیرگذاری صوت ایشان بود، این آدم ویژه است و از این
باب خیلیها به وی علاقه دارند و دوستش دارند، به آقای حدادیان هم به خاطر
فوت پدرشان تسلیت میگویم، ایشان هم پای منبرشان نشستهام و واقعا معلومات
بالایی دارند، همچنین حاج محمود و آقا نریمان!
*چرا نریمان از شما خوشش نمیآید؟
-الان خوشش میآید، یک مقدار اختلاف نظر است، یک سری حرفها است، ولی چیز خاصی نیست.
*با کدام عالم دینی بیشتر رفت و آمد دارید؟
-
خیلیها هستند، ولی اخیراً استاد فاطمینیا بود، پیش آیتالله خوشوقت هم
میرفتم. مرحوم آیتالله میرزا جواد آقای تبریزی خیلی به من احساس لطف
کردند، ایشان به من گفتند: شما حر هستید و آزاده و دستمالی را که در
جانمازشان بود، به من دادند.
* به عنوان آخرین سؤال و قبل از اینکه کمی برایمان بخوانید، بگویید کدام روضه را بیشتر دوست دارید؟
ـ
روضه حضرت رقیه(س)، من یک زمانی پیش مرحوم آیتالله خوشوقت سبک شور خواندم
که در آن سالها همه میگفتند این چه سبکی است، میخوانی! بیا پایین! یکی
از شاگردان ایشان پیش من آمد و گفت: آقای خوشوقت گفتهاند این شور را قطع
نکنید و ادامه دهید!