به گزارش نما به نقل از دیدبان، رهبر معظم انقلاب در چهارشنبه هفته گذشته در جمع ده ها هزار نفری فرماندهان بسیجی کشور به ایراد سخن پرداختند. این سخنرانی از ابعاد مختلف محوری و حساسیت زمانی که در حال حاضر وجود دارد از جوانب مختلف مهم و قابل اهمیت و همچنین قابل تحلیل است. انعکاس وسیع این سخنرانی در رسانه های خارجی نیز دلیلی بر ابعاد چند وجهی این سخنان مهم است.
بیانات مقام معظم رهبری در چهارشنبه هفته قبل را می توان در سه بخش تقسیم کرد. بخش اول؛ سخن از حماسه ی عزتمندانه ی حضرت زینب کبری سلام الله علیها، بخش دوم بسیج و اینکه بسیج هم می تواند مظهر عزت باشد و بخش سوم نیز در خصوص و سیاست خارجی و مذاکرات هسته ای تقسیم شده است. در تحلیل ذیل تلاش شده به دو بعد حساسیت زمانی و محورهای مهم این سخنرانی بپردازیم.
* حساسیت زمانی
حساسیت زمانی این سخنرانی از این روست که این بیانات درست در اوج مناقشات هسته ای ایران و گروه 5+1 ایراد شده است. در هفته های گذشته و در ابتدای آبان ماه جاری نیز توافقات ایران و 5+1 به دلیل کارشکنی های برخی از سران اروپایی به نتیجه نرسید. از طرف دیگر دو طرف خود را برای مذاکرات بعدی آماده می کنند و این بیانات می تواند از ابعاد مختلف تبدیل به یک هشدار جدی برای اروپایی ها باشد.
در جریان دور قبلی مذاکرات ایران و 5+1 ، فرانسه به عنوان یکی از طرف های اروپایی توانست توافق را با فشار لابی صهیونیست ناتمام بگذارد، هر چند تحلیل بسیاری از کارشناسان آن است که این مخالف خوانی در حقیقت ناشی از تقسیم کار 5+1 در جریان مذاکرات بوده است. سخنان مقام معظم رهبری درست در زمانی که تمامی چشمان منتظر نشست ژنو بوده؛ باعث شده تا خطوط قرمز مشخص شده و تیم مذاکره کننده دو طرف حد و حدود مذاکره و امتیاز دهی و امتیاز گیری را بدانند.
* نکات و محورها
1. اهمیت درونی و بیرونی این جلسه، اهمیت درونی به دلیل اینکه بسیج مظهر عزت کشور و از نتایج صداقت است و از منظر بیرونی آنکه هرگاه ما در مقابل دشمن و استکبار عزتمندانه از حقوق خود دفاع کرده ایم، حماسه آفریده و پیروز شده ایم
2. در کلام مقام معظم رهبری نهضت تبلیغی حضرت زینب کبری سلام الله علیها دارای دو عنصر حماسه و عزت بوده است. از این رو نهضت حضرت زینب علیها سلام مقارن و هم ردیف قیام عاشورا بوده و نمی توان آن را با سایر حوادث حتی بزرگ اسلام مقایسه کرد و سنجید. (حماسهى زینب کبرى (سلام الله علیها) است که مکمّل حماسهى عاشورا است؛ بلکه به یک معنا حماسهاى که بىبى زینب کبرى (سلام الله علیها) بهوجود آورد، احیاکننده و نگهدارندهى حماسهى عاشورا شد. عظمت کار زینب کبرى (علیهاالسّلام) را نمیشود در مقایسهى با بقیّهى حوادث بزرگ تاریخ سنجید؛ باید آن را در مقایسهى با خود حادثهى عاشورا سنجید؛ و انصافاً این دو عِدل یکدیگرند.)
3. نکته ی اوج در حماسه حضرت زینب سلام الله علیها آن بود که ایشان در اوج مصیبت توانستند عزتمندانه و از روی حماسه پیام عاشورا را برسانند. صبر بر مصیبت یک بعد قضیه است و صبر عزتمندانه و حماسه وار بر مصیبت و زیبا دیدن مصیبت یک بعد دیگر است که در نهضت حضرت زینب کبری سلام الله علیها این نکته در اوج است. ( این انسان باعظمت، این بانوى بزرگ اسلام بلکه بشریّت، توانست در مقابل کوه سنگین مصائب، قامت خود را استوار و برافراشته نگهدارد؛ حتّى لرزشى هم در صداى این بانوى بزرگ از اینهمه حادثه پدید نیامد؛ هم در مواجههى با دشمنان، هم در مواجههى با مصیبت و حوادث تلخ، مثل یک قلّهى سرافراز استوارى ایستاد؛ درس شد، الگو شد، پیشوا شد، پیشرو شد. )
4. اما آنچه که باعث عزتمندی و حماسه می شود صدق است. مقام معظم رهبری با الگو قرار دادن حضرت زینب کبری سلام الله علیها و امکان الگو برداری از آن بانوی بزرگ، رمز عزتمندی ایشان را صدق می دانند. صادقانه با خدا برخورد کردن یک منبع مهم برای عزتمند شدن است . ( یکى از عوامل مولّد این روحیّه و این صبر در زینب کبرى (سلام الله علیها) و در دیگر اولیاءاللّهى که اینجور حرکت کردند، صدق است؛ صادقانه با پیمان خداى متعال برخورد کردن، دل را صادقانه به راه خدا سپردن؛ این خیلى مهم است.)
5. از این رو می توان محوری ترین جمله در بیانات روز چهارشنبه را عزت دانست، عزت در سیره ی حضرت امام حسین علیه السلام، سیره ی حضرت زینب کبری سلام الله علیها، عزت در سابقه و رفتار نهاد بسیج، لزوم عزتمندی در مقابل دشمن و در سیاست خارجی. از این رو تمامی مفاهیم مانند مذاکره، امتیازدهی و امتیاز گرفتن، نرمش قهرمانانه و ... ذیل این مفهوم کلی یعنی عزت تعریف می شوند. چندی پیش نیز مقام معظم رهبری با شروع بحث مذاکرات با تعبیر نرمش قهرمانانه فضا را برای تیم مذاکره کننده آماده کردند. عده ای از این برداشت عقب نشینی ایران از اصول را استنباط کردند که مقام معظم رهبری در بیانات روز چهارشنبه بر آن خط باطل کشیدند و آن را نفی کردند. نرمش قهرمانانه یک روش است برای رسیدن به اهداف عزتمندانه. لذا نرمش قهرمانانه به معنای مانور هنرمندانه برای دست یافتن به مقصود است.
6. نکته دیگر توجه به این نکته است که بین استکبارستیزی و رفتار خشونت آمیز و تهدید آمیز تفاوت وجود دارد و نباید این دو رفتار را یک دانست. به عبارت دیگر نباید استکبار ستیزی را به معنای خشونت طلبی ملت ایران تفسیر کرد. استکبار ستیزی یعنی نفی خوی استکباری رژیم های مستکبر که در رأس آن آمریکا می باشد اما به این به معنای ضدیت با ملت های جهان نیست. از این رو مقام معظم رهبری صراحتا این مطلب را بیان می کنند که: ( ما میخواهیم با همهى انسانها، با همهى ملّتها، روابط دوستانه و محبّتآمیز داشته باشیم؛ ما حتّى با ملّت آمریکا هم - با اینکه دولت آمریکا دولتِ مستکبر و دشمن، بدخواه و کینهورز نسبت به ملّت ایران و نظام جمهورى اسلامى است - هیچ دشمنى نداریم؛ آنها هم مثل بقیّهى ملّتهایند. آنچه نقطهى مقابل نظام اسلامى است، استکبار است. جهتگیرى خصومتهاى نظام اسلامى، با نظام استکبار است؛ ما با استکبار مخالفیم، ما با استکبار مبارزه میکنیم.)
به عبارت دیگر آنچه که در مبارزه با استکبار نباید فراموش شود آن است که مبارزه ایران با استکبار؛ مبارزه با خوی و سیرت استکبار است که در حال حاضر آمریکا نماد آن است. از این رو ممکن است این مصداق تغییر کند اما معیارها که بر گرفته از مبانی قرآنی می باشد قابل تغییر نیست. در بیانات روز چهارشنبه معیارهای استکبار بیان شدند که از آن جمله می توان به معیارهایی نظیر: خود برتر بینی، حق ناپذیری، مجاز شمردن جنایت در حق بشریت، غارت منابع حیاتی انسان ها، فریبکاری و رفتار منافقانه، ادعای حقوق بشر و طرفداری، جنگ افروزی، اختلاف افکنی و درافتادن با حکومت های مستقل را نام برد. ( استکبار در گذشته هم بوده است، تا امروز هم وجود دارد. استخوانبندى استکبار در همهى دورهها یکى است؛ البتّه شیوهها و خصوصیّات و روشها در هر زمانى تفاوت میکند. امروز هم نظام استکبارى وجود دارد؛ رأس استکبار هم در دنیا، دولت ایالات متّحدهى آمریکا است. استکبار را باید بشناسیم، خصوصیّات استکبار را باید بدانیم، عملکرد و جهتگیرىِ استکبار را باید بدانیم تا بتوانیم خردمندانه رفتار خودمان را در مقابل او تنظیم کنیم. )
7. قسمت دوم سخنان مقام معظم رهبری خطاب به بسیج و بسیجیان بود، آنانی که در کلام ایشان یکی از مظاهر عزت معرفی شدند. مقام معظم رهبری صراحتا بسیح را را از آن رو که در دل مردم و برخاسته از متن مردم و برای مردم است مظهر عزت دانستند. (بسیج - همانطور که گفتیم - مایهى عزّت کشور و نظام است. چرا؟ چون معناى بسیج حضور متن مردم در عرصههاى فعّالیّتهاى اساسى براى ملّت و کشور است. هر دولتى و هر کشورى وقتى مردم را داشته باشد، هر جایى که متن مردم حضور پیدا کنند و مردم حرکت بکنند به یک سمتى، پیروزى قطعى است؛ [این] یک چیز مسلّم است.)
8. نکته ی دوم محوری خطاب به بسیجیان آن بود که این نهاد باید در عرصه های مختلف خود را توانمند سازد. و الزامات مختلف رفتاری، اخلاقی و عملی را در خود تقویت کند. همچنین پرورش اخلاق نیکوی سالامی نیز یکی از نکات مورد توجه بود. شاید در سال های اخیر یکی از زوایایی که باعث آسیب پذیری این نهاد مقدس شده است؛ کم بودن حلم و ظرفیت در بسیج بوده باشد. نهادی که قرار است مظهر عزت باشد باید در جنبه های مختلف ارتباط با مردم و جامعه دارای الزامات اخلاقی با سعه صدر بیشتری باشد. (آنچه بنده توصیه میکنم این است که توانایىهاى مجموعهى بسیج را باید بالا برد؛ الزاماتى وجود دارد: الزامات اخلاقى، الزامات رفتارى، الزامات عملى. الزامات اخلاقى، یعنى ما در درون خودمان اخلاقیّات نیکوى اسلامى را پرورش بدهیم؛ از جملهى این اخلاقیّات صبر است، از جملهى این اخلاقیّات گذشت است، از جملهى این اخلاقیّات حلم و ظرفیّت داشتن و جنبه داشتن است، از جملهى این اخلاقیّات تواضع است؛ این خصوصیّات را در درون خودمان تقویت کنیم. الزامات رفتارى هم این است که همین خلقیّات نیکو را در عمل با مردم، در عمل با محیط، در تعامل با جامعه و انسانها به کار ببریم.)
9. مقام معظم رهبری بر این نکته تأکید داشتند که تنها عاملی که میتوانند باعث معرفی بهتر و بیشتر نهاد بسیج شود، رفتار بسیجیان است. رفتار بسیجیان با الزامات اخلاق اسلامی باعث جلب محبت جامعه به سوی نظام اسلامی و ایجاد زمینه های حرکت به سوی پیشرفت است. از این رو تنها عامل تعریف و شناخت بسیج رفتار آنان بر مبنای معیارهای اخلاق اسلامی است. (رفتار یکایک عزیزان بسیجى، شما جوانها، شما عناصر پاک، شما دلهاى پاکیزه و روشن، رفتار یکایک شما با آحاد مردم - که خیلىهایشان همانطور که گفتم به معناى واقعى کلمه بسیجىاند - باید جورى باشد که بگویند اینها پرورشیافتگان نظام اسلامىاند؛ مایهى جلب محبّت، مایهى جلب احترام براى نظام اسلامى و براى جمهورى اسلامى. این الزامات عملى، الزامات جهادى، الزامات اجتماعى، کارهایى است که بایستى انجام بگیرد؛ یعنى تقویت خصال نیک در خود، برخورد مهربان و خدوم و تحسین برانگیز با محیط، عمل جدّى در همهى جبههها - هم در جبههى علم، هم در جبههى فعّالیّتها و خدمات مردمى، هم در جبههى کار، هم در جبههى سیاست، هم در جبههى تولید - در هر جا که حضور دارید، کار جدّى و بدون احساس خستگى و با پرهیز از تنبلى؛ کار کنیم. این مجموعهى عظیم - که دهها هزار فرماندهى آنها امروز در اینجا جمع هستند - میتواند کشور را به معناى واقعى کلمه، در همهى جهات مثبت حرکت بدهد، مایهى استقرار و ثبات باشد، مایهى ابّهت نظام باشد که بحمدالله هست، امروز بسیج مایهى ابّهت نظام است، مایهى افتخار نظام است.)
10. در مسأله ای هسته ای نیز مقام معظم رهبری به صراحت به حمایت از دولت یازدهم در درجه اول و در درجه ی دوم به حمایت از تیم مذاکره کننده ی هسته ای پرداختند. ایشان در سخنان قبلی نیز تیم مذاکره ننده ی هسته ای را بچه های انقلاب و نظام خواندند. ( اوّلاً بنده اصرار دارم بر حمایت از مسئولانى که اجراى کار برعهدهشان است، از همهى دولتها بنده حمایت میکنم، از مسئولان - مسئولان داخلى، مسئولان خارجى - حمایت میکنم و وظیفهى ما است. من خودم مسئول اجرایى بودهام، وسط میدان بودهام، سنگینى کار و سختى کار را با همهى وجود احساس کردهام؛ میدانم که کار ادارهى کشور کار سختى است. لذا اینها به کمک احتیاج دارند، من هم کمکشان میکنم، حمایتشان میکنم؛ این یک طرف قضیّه است که قطعى است.)
11. نکته ی دیگر در کنار حمایت از تیم هسته ای پافشاری بر روی حق هسته ای ملت ایران است که باید در چارچوب این حقوق هسته ای مذاکره صورت گیرد. از این رو مقام معظم رهبری با تأکید بر عدم دخالت در جزئیات هسته ای خطوط قرمز را مشخص کرده اند. (از آن طرف اصرار دارم بر تثبیت حقوق ملّت ایران، از جمله مسئلهى حقوق هستهاى؛ اصرار داریم بر اینکه از حقوق ملّت ایران یک قدم عقبنشینى نباید بشود. ما البتّه در جزئیّات این مذاکرات مداخله نمیکنیم؛ یک خطوط قرمزى وجود دارد، یک حدودى وجود دارد، این حدود باید رعایت بشود؛ این را گفتیم به مسئولین و موظّفند که این حدود را رعایت کنند)
12. و اما نکته ی مهم و درخور توجه در بیانات روز چهارشنبه این نکته است که هر چند تحریم ها باعث فشار بر ایران شده است اما طرف های غربی نیز از این تحریم ها سود نخواهند برد و نمی برند. دلیل هم آن است که اگر تحریم ها کارساز بود دیگر نیازی به تهدید نظامی ایران نیست. از این رو می توان این تحلیل را بیان داشت که گزینه ی تحریم، گزینه ای است که غرب را نه تنها به اهداف خود نمی رساند بلکه باعث وارد کردن خسارت هایی فراوانی نیز به آنان شده است. (تحریم هم کارساز نیست براى آمریکا؛ این را هم بدانند و من گمان میکنم خودشان هم میدانند. دلیل اینکه ما میگوییم آنها خودشان میدانند که تحریم کارساز نیست این است که تهدید نظامى را هم چاشنى میکنند. خب اگر تحریم میتوانست مقصود شما را برآورده کند، دیگر چرا تهدید نظامى میکنید؟ این نشان میدهد که تحریم مقصود آنها را برآورده نمیکند، کارساز نیست؛ مجبورند تهدید نظامى هم بکنند ...)