اختصاصی نما :مذاکرات ایران و 1+5 بالاخره و پس از سال ها به توافقات ژنو منتج شد؛ مذاکراتی که بر سر برنامه صلح آمیز هسته ای کشورمان صورت می گرفت و حالا قرار است که هر دو طرف 6 ماه به هم فرصت دهند تا ابهامات برطرف و تحریم ها تا اندازه ای لغو یا حداقل محدود شود؛ توافقاتی که توماس فریدمن از آن به عنوان زلزله ای بزرگ در عربستان و امارات عربی متحده یاد کرده است.
اینکه فریدمن معتقد است این توافقات و رفع تحریم ها از ایران همچون زلزله ای ژئوپلتیک به جهان عرب سنی مذهب و البته رژیم صهیونیستی آسیب وارد کرده جای تامل دارد، هرچند وی این نکته را نیز یادآور شده که رفع تحریم ها در ازای پایان دادن به هرگونه توانایی ساخت بمب اتمی توسط ایران بوده است.
عرب سنی مذهب در واقع همان عربستان سعودی و ستون نظامی امریکا در خاورمیانه طی سال های اخیر است که حالا به همراه تمامی متحدان عربی ایالات متحده یعنی کشورهای حاشیه خلیج فارس و مصر و اردن روی لبه تیغ قرار دارد؛ آن هم در شرایطی که موج بیداری اسلامی از دو سال گذشته تا کنون در منطقه خاورمیانه همه گیر شده و نقش تاثیر گذار جمهوری اسلامی در این موج قابل انکار نیست.
عربستانی که به زعم ناظران سیاسی عرب حالا باید در این شرایط در برابر برنامه هسته ای ایران از خود و کشورهای حاشیه خلیج فارس مراقبت کند؛ حال این مراقب از طریق سلاح هسته ای صورت گیرد یا موافقت نامه هایی برای حفظ تعادل در منطقه.
گمان این نویسنده و روزنامه نگار امریکایی این است که برادر بزرگ تر یعنی انقلاب اسلامی ایران حالا پس از 34 سال برگشته و در جستجوی یافتن راهی برای برقراری رابطه و داشتن روابط مستقیم با امریکا است و حالا بیم آن می رود که توافقات ژنو همان راه سهل الوصول ایران برای دستیابی به این هدف باشد؛ توافقاتی که ممکن است اثری بیش از پیمان کمپ دیوید و حتی خود انقلاب اسلامی در منطقه بگذارد.
این در حالی است که عده ای حمله به سفارت کشورمان در بیروت که جان بیش از 20 نفر و رایزن فرهنگی سفارت ایران را گرفت خشم عرب سنی مذهب از این توافقات و تلاش عربستانی ها برای گذار از این شرایط می دانند.
عربستانی که تنها حدود یک چهارم ایران جمعیت دارد و تاکنون جز خیمه زدن بر بزرگترین ذخایر نفتی و گازی در خاورمیانه هیچ اقدام مثبتی صورت نداده است، نه فعالیتی و نه حتی توسعه فناوری هسته ای که حداقل به بیان خودشان راهی باشد برای رویارویی با برادر بزرگ تر!
اینجاست که شاید بهترین راه ممکن برای گذر از ایران اسلامی که نقش غیر قابل انکارش در تحولات منطقه و بعضا جهان مشخص شده، تغییر نظام حاکم به نظر می رسد؛ چراکه گرفتن تکنولوژی غنی سازی اورانیوم و بازرسی های سرزده و یقین پیدا کردن از اینکه ایران توانایی ساخت بمب هسته ای را ندارد دردی از امریکا و متحدانش دوا نمی کند و اینها تنها راه حل هایی خوب اما موقت هستند.
آنها می دانند که حتی اگر ایران با چنین معامله ای موافقت کند بازهم برای اهداف و منافع امریکا و رژیم صهیونیستی تهدیدی بزرگ به حساب می آید و تمام معادلات آنها را با چالش مواجه خواهد کرد.
در این میان مفید ترین سناریو برای رسیدن به هدف بزرگ یعنی تغییر نظام در ایران هیاهوی تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی است؛ مساله ای که فریدمن تلاش می کند آن را در انزوای جمهوری اسلامی به دلیل تفاوت آرای میان رهبری و مردم جستجو و القا کند.
تا به مرور و از رهگذر توافقات هسته ای که از منظر گروه های دخیل در این توافق به معامله بیشتر شبیه است راه برای ادغام ایران در اقتصاد جهانی باز و گروه های نزدیک به امریکا و غرب در داخل ایران تقویت و برای تغییر ماهیت نظام جمهوری اسلامی فعالیت کنند؛ تغییر ماهیتی که تنها راه برای تامین امنیت واقعی همسایگان ایران به شمار می آید.
مساله ای که می تواند به پایان دادن جنگ سرد ایران و امریکا کمک کرده و راه دخالت بیشتر این کشور در مسائل منطقه ای را هموار کند.
البته فریدمن در انتها آرزوی محال خود را با همان امکان رابطه مستقیم ایران و امریکا تلطیف می کند و خود را امیدوار.
اینکه چون متحدان منطقه ای معتقد نیستند تغییری انقلابی در جمهوری اسلامی رخ خواهد داد تنها خواهان محرومیت کامل ایران از فناوری های هسته ای هستند؛ ازاین منظر شکافی عمیق میان امریکا و متحدان منطقه ایش وجود دارد که قابل از میان برداشتن نیست و تنها می توان آن را مدیریت کرد.
مدیریتی البته نه چندان کارآمد؛ چراکه رها کردن سیاست داخلی ایران، مهار برنامه هسته ای و حمایت از رژیم صهیونیستی و متحدان عرب نه نیازمند تلاش است و نه محتاج هزینه.
هرچند بعید است که متحدان عربی همین رابطه مستقیم را تحمل کنند و به همین دلیل است که فریدمن این مساله را شوکی دردناک برای خاورمیانه عنوان می کند؛ شوکی که به گمان وی، رفع آن نیازمند داشتن یک وزیر امور خارجه مجزا برای امور خاورمیانه و رایزنی های دائمی و اتحاد با تمامی دوستان عرب و اسرائیلی امریکا است.