به گزارش نما، زیر سوال بردن زحمات تیم مذاکره کننده قبلی خلاف عقل و اخلاق است. نباید فراموش کرد که اگر توفیقی امروز وجود دارد بر زحمات تیم مذاکره کننده سابق و تلاش طاقت فرسای تیم فنی و مقاومت مردم بنا شده است. با این حال مرور تاریخی آنچه رفته است بی تردید چراغ راه امروز و آینده خواهد بود.
توافق ژنو را نباید بدون توجه به تاریخ مذاکرات دید. بدون توجه به آنچه گذشته است، و بدون تحلیل شرایط اجتماعی- سیاسی کشور، تحلیل سند توافق ناقص و سطحی خواهد بود.
این قلم پیشتر در یادداشتی توضیح داد که تحلیل سند توافق ژنو را نباید صرفن هسته ای تحلیل کرد. تحلیل سیاسی این سند ابعاد توفیق و تلاش تیم مذاکره کننده هسته ای را دقیق و عمیق تر نشان خواهد داد.
اما راه طی شده و آنچه در تاریخ مذاکرات هسته ای گذشته است نیز در تحلیل شرایط امروز بسیار حایز اهمیت است. این روزها فرصتی ایجاد شده است تا روند مذاکرات گذشته بررسی و سهم آن در توافق ژنو بررسی شود.
بزرگترین خدمت هسته ای دولت جدید همین فرصت بازبینی و آزادی ونقد و بررسی است. خدمتی که دولت روحانی در ماجرای پرونده هسته ای انجام داد ، تغییر وضعیت پرونده از حالت امنیتی به شکل سیاسی است. سازشکار خواندن ظریف توسط عده ای مرهون همین تصمیم قابل دفاع دولت است. امروز نه تنها عملکرد و تصمیم و رفتار تیم هسته ای جدید را می توان نقدکرد بلکه می توان سراغ تاریخ رفت و گذشته را نیز با دقت بیشتری مورد بررسی قرار داد.
تبدیل پرونده هسته ای ایران از حالت امنیتی به سیاسی چند اثر قابل توجه دارد.
۱- پرونده هسته ای و روند مذاکرات و مذاکره کننده، از آسمان به زمین آمد. طی سالهای گذشته یکی از مهمترین خطاهای صورت گرفته در ماجرای پرونده هسته ای، نقد ناپذیری مذاکرات هسته ای و مصونیت رویائی مذاکره کننده از نقد و نظر بود.
آیندگان سوال خواهند کرد که چرا هیچکس و هیچ رسانه ای در سالهای گذشته نسبت به روند مذاکرات نقد معناداری نداشته است. البته این خاصیت امنیتی کردن مذاکرات بود.
۲- سیاسی شدن پرونده هسته ای قابلیت نقد و نظر را فراهم کرد. امروز هر کس در هر جایگاهی تیم مذاکره کننده را نقد می کند و نسبت به تصمیمات صورت گرفته هشدار هم می دهد. تا انجا که برخی مذاکره کننده ارشد کشور را سازشکار می نامند و نهایتن با تذکر رهبری سکوت می کنند. علیرغم برخی بداخلاقی ها در نقد ماجرای پرونده هسته ای، اما آزادی نقد و آزادی پس از نقد، در این روزها نعمت بزرگی است که خیر آن هم برای تیم مذاکره کننده است و هم برای رشد جامعه.
۳- سیاسی شدن پرونده هسته ای باعث شد کارشناسان سیاسی در سطح تحلیل و اجرا و نقد به بازی گرفته شوند. پیش از این حوزه پرونده هسته ای خاص امنیتی ها بود.
۴- شفافیت در روند مذاکرات چندین برابر گذشته شد. تیم مذاکره کننده سابق در تمام سالهای گذشته از ارائه کمترین اطلاعات درباره روند مذاکرات اجتناب می کرد و البته هیچگاه نیز نگفت محرمانه است. نیازی نمی دید توضیح دهد.
با این حال بعد از نشست مسکو ماجرا کمی تغییر کرد. اما امروز تیم مذاکره کننده حسب داب رسانه ای خود و مطالبه مردم، فیس بوک و تویتر خود را در ارائه اطلاعات به جامعه به کار گرفتند.
خلاصه این ۴ محور را در یک جمله می توان گفت که غیر امنیتی شدن پرونده هسته ای توانست مشارکت های اجتماعی و سیاسی و تخصصی را در موضوع مذاکرات هسته ای به کار گیرد و مذاکرات را از قدرت کارشناسی و اجتماعی قابل توجهی برخوردار سازد.
در همین رابطه لازم است مروری بر روند مذاکرات گذشته داشت و سهم راه طی شده سابق را بر توافق ژنو مورد تحلیل قرار داد.
از روند مذاکرات سابق اطلاعات درستی در دست نیست. رسانه های آن زمان بیشتر به روند شکلی روزهای مذاکرات می پرداختند. این که دور اول مذاکرات با ۱+۵ ها شروع شد یا تمام شد و یا به دور بعد کشیده شد و محل مذاکره فلان کشور انتخاب شد و غیره.
از طرفی اغلب رسانه ها بیش از آنکه توجهشان عطف به روند مذاکرات و قدرت دیپلماسی تیم مذاکره کننده باشد، بیشتر حم و غمشان سادگی و بی ریایی و اخلاق حسنه رئیس تیم مذاکره کننده بود. حقن هم جلیلی چنین بود؛ اما ماجرا فراتر از اخلاق شخصی بود که همواره از چشم رسانه ها دور می ماند.
تیم مذاکره کننده امروز راهبرد اصلی خود را بازی برد- برد قرار داده است. پیشتر راهبرد اصلی ایران بازی برد-باخت و تسلیم کردن طرف مقابل تعریف شده بود. این تغییر راهبرد ناشی از تغییر برداشت از مذاکره و معامله است. طبیعی است که هیچ ادم عاقلی حاضر نیست در معامله ای وارد شود که در انتها تسلیم و به عنوان بازنده معرفی شود.
در این رابطه دو پیشنویس هسته ای ایران در سال ۸۸ (پیش از تحریم ها) و یکی هم در سال ۹۱ پس از تحریم های اصلی در ادامه می آید. مرور این دو سند به تنهائی گویای راهبرد آن زمان است.
سال ۸۸ بسته پیشنهادی ایران در قبال این ادعای گزاف غربی ها که ایران به دنبال سلاح هسته ای است و باید نگرانی جامعه جهانی را برطرف سازد، در ادامه آمده است.
در این پیشنویس آمده است: بسته پیشنهادی ایران بر اساس اولویت های منطقه ای و بین المللی و محورهای مذاکرات برای صلح و رفاه را می توان در سه محور سیاسی - امنیتی، بین المللی و اقتصادی لحاظ نمود.
بخشهائی از مفاد این سه محور بدین شرح است: حفظ کرامت انسانها، احترام به فرهنگ ملت ها و تامین حقوق آنها- تقویت ثبات و تحکیم صلح عادلانه، توسعه گستره مردم سالاری و پیشرفت دمکراسی - اصلاح ساختار سازمان ملل و شورای امنیت و ارتقای کارکرد آنها- ارتقای وزن و جایگاه موضوعات زیست محیطی- توسعه نظارت قانونمند و عادلانه آژانس بین المللی انرژی اتمی - ظرفیت سازی برای ارتقاء رفاه عمومی، فقر زدایی از جهان- ریشه یابی عوامل بحران اقتصادی و مالی جهانی مبارزه با اقتصاد زیر زمینی و...
همانطور که ملاحظه می شود بسته پیشنهادی بجای برطرف کردن نگرانی های جهانی در قبال پرونده هسته ای، سرفصل های اصلاح جهان است.
سال ۹۱ بعد از شروع تحریم ها و بالارفتن بی حساب نرخ ارز ناشی از کمبود عرضه دلار، پیشنویس ایران در مذاکرات مسکو بدین شرح ارائه شد. جناب جلیلی در این بسته ۵ گام را طراحی کردند و تاکید می کنند این ۵ گام باید هم وزن و متقابل باشند.
خلاصه گام های بدین شرح است:
گام اول: این گام را دستور العمل نامیده اند.
تعهد ما: جمهوری اسلامی بر تعهدات خود مطابق ان پی تی تاکید می کند و بر اساس فتوای رهبری مخالفت خود را با سلاح هسته ای اعلام می کند.
تعهد ۱+۵: طرف غربی حق غنی سازی را برای ایران به رسمیت بشناسد.
گام دوم
اسم گام دوم را شفاف سازی گذاشتند.
وظیفه جمهوری اسلامی: به گونه ای شفاف با آژانس هسته ای همکاری می کند.
وظیفه غربی ها: تمامی تحریم های یک طرفه را فسخ خواهند نمود.
دقت کنید رفع تحریم ها در گام شفاف سازی است.
گام سوم و اعتماد سازی
قبل از رسیدن به گام اعتماد ساز جمهوری اسلامی هم غنی سازی اش رسمیت یافته و هم تحریم هایش برداشته شده است.
با این حال وظیفه ایران در این گام این است: "نوشته شده از ما خواستند اقدام اعتماد ساز داشته باشیم. ما این را قبول نداریم ولی با این حال حاضریم برای تامین سوخت غنی شده رآکتور هسته ای تهران با ۵+۱ همکاری کنیم. "
اما تعهد ۱+۵: تحریم ها که یکبار برداشته شده بود اما بازهم تاکید می کنند که تحریم ها لغو و پرونده ایران از شورای امنیت خارج شود.
گام چهارم: همکاری دو جانبه
مساله هسته ای که حل شده است. و حالا باید همکاری ها را بیشتر کرد. اما همکاری ها چیست؟ هر دو کمک به ایران است. تنها تفاوت این است که تیم هسته ای گفته است که اولویت ما برای جلب همکاری غربی ها با اولویت آنها برای همکاری فرق دارد.
ایران می گوید ما را در طراحی و ساخت نیروگاه تحقیقاتی کمک کنید و آنها می خواهند برای رآکتور تحقیقاتی آب سبک کمک کنند.
گام آخر:
دیگر همه چیز ختم به خیر شده است و حالا نوبت به موضوعات غیر هسته ای می رسد.
از نظر تیم هسته ای باید در خصوص سوریه و بحرین همکاری کنیم ولی غربی ها قبول ندارند و می خواهند درباره مبارزه با راهزنان و مواد مخدر با ما همکاری کنند.
متن کامل این پیش نویس را {اینجا} بخوانید.
برخی معتقدند این نوع پیش نویس ها تاکتیک ایران برای وقت گرفتن و دست یابی به غنی سازی ۲۰ درصد و باقی دستاوردها بوده است.
اما آیا این ساده اندیشی نیست؟ واقعا طرف غربی چه جانوری فرض شده است؟ آیا غیر از این است که ۶ کشور بزرگ دنیا بهترین دیپلمات های خود را اعزام کرده اند؟ آیا به این سادگی باور می کنند؟ مروری بر مواضع غربی ها در آن روزها به اندازه کافی گویا است که همواره نسبت به وقت کشی طرف ایرانی اعتراض داشتند و عصبانی بودند.
به این فهم دو عامل در بالابردن هزینه های امروز نقش داشته است. یکی مدل مذاکره یک سویه که تنها دلمشغولی ها .و ایده آل های جمهوری اسلامی را مطرح می کرد و حاضر به هیچ هزینه نبود و دیگری سیاست های وابسته گرای اقتصادی. سبک خطابه و بیانیه ای مذاکرات باعث عصبانیت طرف مقابل و قطعنامه ها و تحریم های پی در پی شد و وابستگی شدید اقتصاد به واردات که در سال ۹۱ نسبت به سال ۸۴ دویست درصد رشد کرد ما را در چانه زنی پای میز مذاکره به شدت تضعیف ساخت. جامعه ای که به واردات و کار نکردن خو گرفته طبیعی است که با کاهش فروش نفت و کمبود ارز دچار ضعف مقاومت می شود و این چیزی است که طرف غربی نیز به درستی و زیرکی فهمید.
خلاصه اینکه نه تنها ریشه موفقیت های امروز را باید در گذشته دید، بلکه بسیاری از هزینه های امروز را نیز باید در گذشته دید و البته توفیق امروز با وجود همین رمز و راز های تاریخی صورت گرفت.