تقی رحمانی در روزنت مینویسد: آمریکا در خاورمیانه به دنبال متحدی قوی میگردد تا آرامش در منطقه را حفظ کند. در این میان ایران مهمترین کشور در این منطقه است و به دلایل مهم و گوناگون در این مورد بدیل ندارد. ترکیه و عربستان توان این نقش را ندارند. دو دولت آمریکا و ایران در حالت کشمکش در مورد صدام حسین و هم در مخالفت با طالبان باهم همکاری کردهاند. هم در ایران و هم در آمریکا تمایل به تعامل در حال قوت گرفتن است اما این تعامل مخالفان جدی هم دارد که نمیخواهند این رابطه شکل بگیرد. این رابطه براساس منافع متقابل میتواند باشد که با وابستگی و سرسپردگی متفاوت است. منتها دولت ایران باید به دموکراسی داخلی تن دهد تا چنین رابطهای به معنی عدم وابستگی سیاسی شکل بگیرد.
عضو پاریسنشین گروهک ملی- مذهبی در ادامه ادعا کرد: آمریکا موفق شده است از سیاست مداخله مستقیم که از دوره بوش پسر شکل غالب در روابط خارجی آمریکا بود فاصله بگیرد و به سوی مهار همه جانبه کشورها در راستای منافع ملی خود تغییر جهت دهد. در این راستا ایران نقش مهمی در دولت اوباما بازی خواهد کرد که گاه میتواند به عنوان متحد تاکتیکی آمریکا مورد محاسبه قرار گیرد و نقشی مهمتر از عربستان بازی کند؛ نقشی که البته پیچیده خواهد بود. این رویه در حال مزمزه کردن از سوی آمریکا و ایران است.
وی در ادامه مسائل سوریه، عراق و افغانستان و لبنان را مسائلی که ایران و آمریکا میتوانند با هم همکاری کنند، معرفی کرد و مدعی شد: سیاست خارجی آمریکا تغییر اصولی و اساسی کرده است. در این میان باید از سیاستهایی که مداخله آمریکا در جهان را در چارچوب قوانین بینالمللی میخواهند، در برابر افراطیهای مانند نئوکانها حمایت کرد.
رحمانی در این تحلیل مغالطهآمیز توضیح نمیدهد چگونه میتوان با رژیمی خود برتربین، بیصداقت، زیادهخواه و عهدشکن طرح دوستی و اتحاد ریخت؟ یا چگونه میتوان با وجود حمایت آمریکا از ناقضان حقوق بشر و دموکراسی در مصر و بحرین و عربستان و یمن و اسرائیل، ادعا کرد مشکل ما و آمریکا فقدان دموکراسی در ایران است؟ یا این پرسش که آیا اعمال تحریمهای ظالمانه و زورگویی علنی مبنی بر لزوم تعطیلی برنامه هستهای، نشانهای از جستوجوی متحد جدید و تغییر اصولی سیاست آمریکاست؟! به راستی چگونه میتوان وقاحت به خرج داد و نوشت آمریکا به دنبال مداخله در جهان در چارچوب قوانین بینالمللی است، حال آن که آمریکا جلوی چشم جهانیان خواستار نقض معاهده انپیتی و دست کشیدن ایران از حقوق بینالمللی خود است؟! و بالاخره اینکه آیا نتیجه همکاری در دولت اصلاحات با آمریکا در جریان حمله به افغانستان (طالبان) چیزی جز قرار دادن نام ایران در فهرست محور شرارت بود؟!
حالا با این اوصاف و با وجود واقعیاتهای غیرقابل انکار آیا جا ندارد به این جناب بگویم حقاً و انصافاً نام «منافقین نه ملی- نه مذهبی» زیبنده گروهک شماست؟!