سخنگوي وزارت خارجه سه شنبه گذشته در جمع خبرنگاران وقتي در برابر اين پرسش قرار گرفت كه جزئيات تماس كري و ظريف چه بوده است، گفت: قابل انتشار نيست!
گفتگوهاي ايران و 1+5 هم نه تنها در دولت هاي گذشته بلكه در دولت فعلي نيز مهر محرمانه دارد.
واقعا علت چيست؟ علت واقعي آن لحن گفتگوهاي دو طرف است كه گاهي به قطع گفتگو منجر مي شود.
چرا دولت موقت سقوط كرد و از آن پس گفتگو و رابطه با آمريكا قطع شد و حتي تلاشهايي كه به ابتكار مك فارلين صورت گرفت جواب نداد؟ چون لحن آمريكاييها يك لحن فوق العاده بي ادبانه و تحكم آميز و زور گويانه است به گونه اي كه اگر گوشه اي از اين گفتگوها فاش شود، مردم ايران به خيابانها خواهند ريخت و پاسخ طرف مقابل را همچنانكه طي سه دهه گذشته داده اند قوي تر و محكم تر از لحن ديپلماتها خواهند داد.
فاش كردن گفتگوها تنها فايده اي كه دارد قطع گفتگو است. لذا جمع بندي اين بوده كه كاري به متن گفتگو نداشته باشيم، نتيجه گفتگو فاش شود آن هم نه همه آن!
آنچه ما به عنوان يك متن در توافقنامه ژنو با آن روبهرو هستيم نتيجه يك گفتگو است، نه همه آن! ديروز راديو آمريكا از قول آقاي ظريف خبرداد؛ گسترش ليست تحريمها نقض توافق نيست اما بي اعتمادي مي آورد.
هركس كه متن را بخواند مي داند كه اين واقعا نقض توافق است اما ظاهر حرف آقاي ظريف اين است كه غير از توافق به عنوان نتيجه گفتگو چيز ديگري هم هست كه بايد از آن مطلع شد. اما محرمانه بودن برخي گفتگوها و حتي برخي توافق ها مانع از آن مي شود.
به نظر مي رسد دانشمندان هسته اي ما كار خود را كرده اند و سطح توانايي هاي ملت ما را در باشگاه هسته اي جهان به مرتبتي رسانده اند كه ديپلماتهاي كشور مي توانند با تكيه بر آن پشت ميز گفتگو زانو به زانوي 5 قدرت هسته اي جهان بنشينند و اين قدرت را به رخ آنان بكشند.
آنها وظيفه خود را در غني سازي اورانيوم از باب فناوري هسته اي خوب انجام داده اند. اما ديپلماتهاي ما هم نياز دارند كه ادبيات گفتگوي انقلابي خود را با آمريكاييها غني سازي كنند. لحن ادبيات مؤدبانه ما آمريكاييها را گستاخ و پررو كرده است. اگر اين گستاخي از طرف دستگاه ديپلماسي كشور پاسخي دريافت نكند ملت در دادن پاسخ ترديد نمي كند.
آمريكاييها خود را پليس دموكراسي، پليس حقوق بشر وپليس صلح در جهان مي دانند. شايد برخي از دولتها چنين شاني براي آمريكا قائل باشند اما ملت ما با بيش از 30 سال نبرد بي امان با تجاوزات آمريكا چنين شاني را به رسميت نمي شناسد و در عوض ملت مدعي است آمريكاييها ناقض اصول دموكراسي و ناقض اصول حقوق بشر و صلح جهاني هستند. ما دولت آمريكا را پس از رژيم صهيونيستي منفورترين دولت جهان مي دانيم.
آمريكاييها كه بزرگترين زرادخانه هسته اي جهان را دارند اگر بخواهند نقش پليس هسته اي را بازي كنند، همانقدر تمسخرآميز و در عين حال مشمئز كننده است كه مي خواهند نقش پليس دموكراسي و حقوق بشر و صلح را بازي كنند.
نگاه دولت ما بايد منبعث از نگاه ملت باشد. اينكه گفتگوي تلفني روحاني با اوباما از سوي نخبگان كشور و ملاقات وزيرخارجه ما با كري مورد نقد قرار گرفت، همين است كه زياد با آمريكاييها قاطي نشويد. اين توصيه حضرت آيت الله جوادي آملي كه وقتي به آمريكاييها دست مي دهيد تعداد انگشتان خود را بلافاصله بشماريد، يك توصيه هوشمندانه است.
تماس وزير خارجه ما با وزير خارجه آمريكا آن هم با وصف غير قابل انتشار و محرمانه براي ديپلماسي كشور، خسارتبار است. مردم اين تماس ها را زيرذرهبين دارند. با توجه به بياعتمادي به غرب بويژه آمريكا و بد عهدي و بد قولي آنها، مشروعيت اين تماس ها زير سئوال مي رود. بايد دولت بالاخره پاسخگو باشد. بايد تيم مذاكره كننده را تقويت كرد تا كاستي هاي توافق ژنو در مذاكرات بعدي با غني سازي ادبيات انقلابي در گفتگوها بر طرف شود. سخن گفتن از قهرمان و يا قهرمانان ديپلماسي زود است. بايد بازي را تا آخر ادامه داد و بعد نتيجه را ارزيابي كرد. اگر آمريكاييها پذيرفتهاند در نهايت برنامه هستهاي ايران مانند ژاپن شود، آنوقت ميشود از فتح الفتوح در مذاكرات سخن گفت.
آنها دستاوردهاي فني دانشمندان هسته اي ايران را قبلا مي خواستند با ترور متوقف كنند، الان در انديشه آن هستند كه با توافق ژنو متوقف كنند، بايد بدانند اين آرزو را به گور خواهند برد.