موضع وزارت فخیمه ارشاد در برابر توهین مطبوعات به مقدسات

سكوت وقیحانه

عکس خبري -سكوت وقيحانه

سكوت مسئولان ارشاد و جهت گیری برخی رسانه ها در همسویی با روزنامه قانون، مدیران این روزنامه را جسورتر كرده است

اختصاصی/به گزارش نما ،اوایل آبان ماه بود که روزنامه اصلاح طلب "بهار" در آستانه عید ولایت غدیر خم، مطلبی موهن با عنون "امام؛ پیشوای سیاسی یا الگوی ایمانی" را منتشرکرد.
این یادداشت که دقیقا یک روز پیش از عید غدیر به تحریف واقعه غدیر پرداخته بود توسط فردی به ظاهر شیعه اما در واقع دارای افکار شبیه به وهابیت نوشته شد؛ مطلبی که در آن نویسنده همه آیاتی که به اتفاق شیعه و سنی دلالت بر امر ولایت دارد و مربوط به حادثه غدیر است را انکار کرده بود.
از آنجا که اهل بیت علیهم السلام و ولایت خطوط قرمز جمهوری اسلامی است و گفتمان انقلاب نیز بر همین اساس بنا و تدوین شده انتشار مطلبی موهن در این خصوص واکنش بسیاری از چهره های سیاسی و مذهبی را به دنبال داشت.
همچنانکه محمدنبی حبیبی دبیرکل حزب موتلفه اسلامی این اتفاق را به راه افتادن موجی خطرناک برای توهین به مقدسات دانست و گفت که مقاله روزنامه بهار در نفی ولایت ائمه علیهم السلام برای حساسیت سنجی مردم بود.
سیدکمال سجادی سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری نیز پرداختن اصلاح‌طلبان به مقوله‌هایی همچون مقوله های دینی را ناشی از عدم اعتقاد آنها به اینگونه مقوله‌ها و وجود ذهنیت لیبرالیستی و برداشت لیبرالیستی از انقلاب دانست.
واکنش ها به همین جا ختم نشد؛ جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه های سراسر کشور نیز با صدور بیانیه ای ضمن انتقاد از مطلب چاپ شده در روزنامه بهار و با استناد به سخنان استاد شهید مرتضی مطهری تاکید کرد که مقام امامت محدود به خلافت نیست ولی یکی از شئونات امام، خلافت است و کاملا" واضح است که خلافت در زمان امام بدون اذن آن بزرگوار، باطل است چراکه بعد از واقعه غدیر نیز خلافت از امام مظلوممان غصب شد؛ بر اساس نص قرآن کریم در سوره مائده آیه ۶۷،مقام خلافت حضرت علی (ع) از جانب پروردگار متعال به ایشان سپرده شد.
جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه‌های کشور همچنین تصریح کرد که این قبیل توهین‌ها و بی‌شرمی‌ها برای ملت مسلمان ایران تازگی ندارد، چرا که در دوران اصلاحات نیز از این قبیل گزافه گویی ها صورت گرفته بود. در آن دوران عصمت ائمه اطهار را نشانه گرفتند و سعی داشتند به آن خدشه‌ای وارد کنند و اکنون هدف آن‌ها ستون اعتقاد شیعه، یعنی ولایت و جانشینی امام بر حق شیعیان است.

در ادامه بیانیه خطاب به رئیس جمهور آمده بود که این دولت که با گفتمان اعتدال به صحنه سیاسی و فرهنگی پا گذاشته است، این مطالبه را برای جنبش بیدار دانشجویی به وجود آورده که با هرگونه خطا و اشتباه برخورد قاطع کند تا جاهلان جرأت نکنند از خط اعتدال و عدالت اسلام پا را فراتر نهند و قلب قطب عالم امکان امام زمان «عج» و رهبری عظیم الشان را به درد آورند. به مسئولین فرهنگی و سیاسی کشور به خصوص قوه قضائیه هشدار می‌دهیم که در همین ابتدا با این قبیل توهین‌ها و شبهه افکنی‌ها مبارزه کنند که اگر خلاف این را انجام دهند دوباره با ظهور و بروز افرادی با تفکرات منحرف رو به رو خواهیم شد که نمونه‌هایی از آن را در دوران اصلاحات همچون سروش، اکبر گنجی و مهاجرانی و ... دیدیم.
هرچند مسئولان روزنامه سعی داشتند توهین صورت گرفته در رد و انکار واقعه غدیر و ولایت حضرت علی علیهم السلام را صرفا یک اشتباه عنوان کنند اما موج انتقادات تا آنجا گسترش یافت که محمدرضا عارف به عنوان مرد پشت پرده روزنامه بهار، وادار به تکذیب ارتباط و حمایت هایش از این روزنامه شد و حتی این یادداشت را نیز مورد انتقاد قرار داد.
به طور قطع واکنش های مسئولان سیاسی و مذهبی در مورد این یادداشت، هرچند به توقیف این روزنامه منجر شد، اما نمایانگر همان موج خطرناک توهین به مقدسات بود؛ موجی که خطر تکرار دوران اصلاحات و انتشار مطالبی توهین آمیز نسبت به مقدسات مذهبی را گوشزد می کرد.
و البته این احساس خطر مبنی بر احیای یاوه گویی های روشنفکران گذشته با توهم بازشدن فضای ولنگاری رسانه ای بی دلیل و بی جهت هم نبود چراکه مدتی بعد یادداشتی با عنوان "آتشی زیر خاکستر" در مجله چشم انداز ایران – مجله ای نزدیک به نهضت آزادی – منتشر شد.
یادداشتی که نویسنده در آن اقلیت های مذهبی را آتشی زیر خاکستر عنوان کرده بود و به بهانه محور قراردادن وحدت شیعه و سنی در کشور به ائمه اطهار به ویژه حضرت زهرا سلام الله علیها توهین کرده بود.
هرچند باز هم عده ای به ظاهر منتقد بی غرض از ناخواسته بودن این توهین ها خبر دادند اما تاملی هرچند اندک نشان می دهد که آوردن جملاتی نظیر "بعد از جنگ (تحمیلی) توجه به ایشان نسبت به سایر ائمه برجسته‌‌‌تر شد و رویکرد به ایشان نیز متفاوت شد. به تدریج مهم‌ترین فاز زندگی ایشان در روزهای اول پس از وفات پیامبر اعلام شد و برخورد خلیفه دوم با ایشان برای گرفتن بیعت از ساکنین منزل ایشان و حوادث گفته شده در این مورد پررنگ شد. پیش از آن درگذشت آن حضرت به عنوان وفات یاد می‌شد که به تدریج عنوان شهادت جایگزین شد و در رسانه‌ها هم رایج شد؛ متاسفانه مساله حضرت زهرا(س) را چنان احساسی و عاطفی عنوان می‌کنند که شنونده و بیننده به جای تامل و تفکر در شخصیت و منش ایشان، صرفا حس انتقام‌جویی و کینه‌توزی پیدا می‌کند" قطعا از روی سهو و غفلت نبوده است.

در آن مقاله نیز به دفعات به شیعیان، حضرت زهرا و طفل مظلوم ایشان، زیارت عاشورا و قبرستان بقیع توهین شده و اینگونه نتیجه گرفته که با ادامه اینگونه عزاداری‌‌ها اسلام به ۶۰ سال پیش باز‌می‌گردد و خرافات و فرقه‌گرایی و رمالی و جن‌گیری رواج می‌یابد!

انتظار می رفت که نهادهای قضائی و نظارتی برخورد شدیدتری نسبت به این نوع هرزه گویی های رسانه ای داشته باشند اما همه این مسائل گویا از دید وزیر محترم ارشاد پنهان ماند و این سکوت و عدم موضع گیری راه رسانه های مغرض را برای فراموشی گفتمان و خطوط قرمز نظام باز کرد.
موضوعی که می توان آن را در سخنان سخیف نورعلی تابنده که خود را قطب دراویش گنابادی می داند مشاهده کرد؛ سخنانی موهن که در آن مطالب ناروایی به امام علی (ع)، امام حسن(ع) و امام حسین (ع) نسبت داده شد.
وی ضمن زیر سئوال بردن عصمت ائمه‌(ع) و با اشاره به داستانی غیر مستند درباره امام علی(ع) و حسنین(ع) گفته که در داستان‌ها مشهور است که یک وقتی حضرت علی (ع) دو تا فرزندان خود یعنی امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را فراخواندند و به‌صورت جداگانه اول به امام حسین(ع) گفتند، شنیدم با برادرت قهری! من از پیغمبر شنیدم که فرمود هرگاه دو مومن با هم عناد پیدا کرده‌باشند، صلح و آشتی بین اینها ۱۰۰ جزء ثواب دارد که ۹۰ جزء آن برای کسی است که اول رفته و آشتی کرده است و ۱۰ جزء هم برای کسی است که در خانه نشسته تا او بیاید و آشتی کند.بنابراین برو پیش برادرت و با او آشتی کن؛ البته در اینجا امام حسین(ع) ایثار کرد و گفت که برادرم شایسته‌تر است به آن ۹۰ جزء ثواب تا خودم، یعنی او بیاید آشتی کند. بعد امام علی(ع) همین مطالب را به امام حسن(ع) گفتند و ایشان قبول کردند و با برادرش آشتی کرد، لذا منظورم از ایثار این ایثار در ثواب‌هاست.
خبر جسارت شنیع این درویش گنابادی هم با سکوت دولتمردان مواجه شد؛ تا آنجا که این گمانه را در میان دوستداران امامت و ولایت مطرح کرد که روی کارآمدن دولت یازدهم با تفکرات مشابه دولت اصلاحات در حوزه فرهنگی و البته دولت سازندگی در حوزه اقتصادی شبهه ایجاد زمینه برای انجام فعالیت های ضد فرهنگی و ضدمذهبی را در کشور باز کرده است.
این ماجرا البته روی دیگری هم داشت؛ اینکه وزیر ارشاد به عنوان متولی خاص و اصلی بخش فرهنگی دولت ترجیح می داد درباره خوانندگی زنان و رفع فیلتر فیسبوک موضع گیری کند تا انتشار مطالب توهین آمیز روزنامه ها و مجلات علیه اصول اولیه اسلام؛ مساله ای که به صدا درآمدن زنگ خطر علیه مقدسات و البته رواج اندیشه های ضددینی و سکولار را بیش از گذشته قوت می بخشید.
همچنانکه در اقدامی مشابه که البته حالا باید گفت هماهنگ؛ روزنامه قانون نیز در آستانه اربعین حسینی در گفت و گو با سوده حامده توسلی - شخصی که مدعی حقوقدانی است و البته یکی از همقطاران نسرین ستوده -  آورد که در قانون آیین دادرسی مدنی به وضوح با تبعیض آشکار جنسیتی در باب شهادت زنان در مراجع قضایی مواجه می‌شویم.

وی در بخش دیگری از این مصاحبه صریحاً خواستار ابطال احکام نورانی قرآن می شود و اظهار می دارد که بحث نصف بودن ارزش شهادت زنان نسبت به شهادت مردان که در صدر اسلام مطرح بود به گفته بسیاری از علمای نواندیش جزو احکام ارشادی است و می‌توان با مقتضای زمان و مکان آن را دستخوش تغییر و تحول كرد.  به عبارتی در شرایط اجتماعی امروز ایران که به حکم هر عقل سلیمی بسیار متفاوت از شرایط صدر اسلام است منطقی به نظر نمی‌رسد که شهادت یک بانوی دندانپزشک، جراح یا وکیل در مراجع قضایی، از شهادت یک کارگر ساده ساختمانی که مذکر است کم اهمیت‌تر تلقی‌شود.

توهین روزنامه حامی یکی از وزرای کابینه یازدهم به احکام نورانی اسلام در حالی بود که حکم شهادت زنان برگرفته از آیات قرآن کریم بوده است از جمله آنجا که خداوند سبحان در آیه 282 سوره بقره میفرماید: "وَاسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجَالِكُمْ ۖ فَإِنْ لَمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَىٰ» (و دو نفر از مردان خود را شاهد بگیرید و اگر دو مرد نبودند، یک مرد و دو زن، از کسانى که مورد رضایت و اطمینان شما هستند، انتخاب کنید! تا اگر یکى از آن دو انحرافى یافت، دیگرى به او یادآورى کند).

آیت الله العظمی مکارم شیرازی در تفسیر این آیه شریفه می فرمایند" در صورتى که شهود مرکب از دو مرد باشند هر کدام مى توانند مستقلا شهادت بدهند، اما در صورتى که یک مرد و دو زن باشند، باید آن دو زن به اتفاق یکدیگر اداء شهادت کنند «تا اگر یکى انحرافى یافت، دیگرى به او یادآورى کند» (أَنْ تَضِلَّ إِحْداهُما فَتُذَکِّرَ إِحْداهُمَا الأُخْرى).  زیرا زنان به خاطر عواطف قوى، ممکن است تحت تأثیر واقع شوند، و به هنگام اداء شهادت به خاطر فراموشى یا جهات دیگر، مسیر صحیح را طى نکنند، و لذا یکى، دیگرى را یادآورى مى کند، البته، این احتمال درباره مردان نیز هست، ولى در حدّى پایین تر و کمتر.
این اقدام توهین آمیز نیز با واکنش های رسانه ای روبرو شد؛ واکنش هایی این بار متفاوت چراکه برخی در مقابل انتشار این گونه مطالب موضع گرفتند و برخی همسو با مطالب منتشر شده.
سکوت مسئولان ارشاد و جهت گیری برخی رسانه ها در همسویی با روزنامه قانون، مدیران این روزنامه را جسورتر کرد و در حالی که انتظار می رفت در شماره بعدی از انتشار چنین مطلبی عذرخواهی کنند، اما هشت گفت و گو و یادداشت اختصاصی مبنی بر نشان دادن تبعیض در احکام الهی و نص صریح قرآن کریم نشانگر موضع رسمی این روزنامه بدور از هرگونه خطای سلیقه ای بود.
موضعی که در برخی مطالب با بی شرمی هرچه تمام تر بر آن تاکید شد.
اما تیترهایی همچون "قانون مجازات اسلامی نیازمند اجتهاد مجدد است" به قلم فاضل میبدی به عنوان یکی از مطالب روزنامه قانون پس از انتشار مصاحبه حامده توسلی، یادآور مطالب و تیترهای روزنامه های دولت اصلاحات است؛ توهین هایی که شاید ریشه آن را بتوان در کتاب "راه طی شده" و مقاله "ایران و اسلام" مهدی بازرگان جستجو کرد.
آنجا که تلاش دارد تا ایمان به خدا و معارف علوم دینی را از طریق علوم تجربی تفسیر کند و از طرفی در دفاع از ملی گرایی تا بدانجا پیش می رود که دیدگاه مکتبی امام خمینی رحمت الله علیه و ارزش های اسلامی را محکوم کرده و به صراحت دین را وسیله ای برای به دست آوردن دنیا می داند.

مسائلی که بعدها در دوران اصلاحات بروز و ظهور یافت و نمونه های آن را می توان در مطالبی همچون " مظاهر دینی چون حجاب و حیای زنان، نماد عقب افتادگی است" به قلم نوشین احمدی در ماهنامه جامعه سالم یا "اینکه پیامبر را ابوالقاسم لقب داده اند نه ابو فاطمه، حاکی از غلبه فرهنگ جاهلی مرد سالاری است" به قلم محمد مجتهدشبستری در روزنامه فتح منتشر شده در سال های 77 و 78 مشاهده کرد.

به این موارد البته می توان مطلب "تفکر شیعه گری موجب انحطاط مملکت ما و مانعی برای دموکراسی است" نوشته سالار بهزادی در صبح امروز و "اگر مجوز راهپیمایی به هر گروه بر اساس قانون داده شود اشکال ندارد، حتی علیه خدا" به نقل از ابراهیم اصغرزاده نماینده شورای شهر در آفتاب امروز در سال 78 را هم اضافه کرد.
مطالبی که نشانه های بارز رواج تفکر ضد دینی و سکولار در سال های دولت اصلاحات است و ترویج همان اندیشه ها در درون دولت یازدهم همان زنگ خطری است که حالا صدای آن به اندازه کافی بلند شده است.
صدایی که با نقاب دموکراسی و حقوق بشر به خود اجازه توهین به مقدسات در درون جامعه اسلامی و شیعی می دهد.
بهتر است کسانی که اجازه چنین اقدامات و گفتن چنین مطالبی را به خود می دهند حداقل ادعاهای مدرنی همچون دموکراسی را نداشته باشند و صراحتا اعتراف کنند که پشت نقاب الفاظ زیبا و مردم فریب پنهان شده اند.
چراکه به طور یقین در هر کشوری برخی افراد با نظام سیاسی و نوع حکومت مشکل دارند اما آنقدر می فهمند که اعتراض به یک نظام، سنخیتی با توهین به اعتقادات و باورهای مذهبی ندارد.

۱۳۹۲/۱۰/۳

اخبار مرتبط