به گزارش نما؛ روزنامه گاردین به تازگی در مطلبی مغرضانه علیه پروژه "محمد (ص)" ساخته مجید مجیدی مطالبی غلط و بیبنیان را مطرح کرده است.
در بخشی از این مطلب آمده است: جدیدترین خبرها با دو اطلاعیه منتشر شد که مجید مجیدی کارگردان مشهور اعلام کرد فیلمبرداری فیلمی را آغاز میکند که موجب افتخار ایرانی و ایرانیان خواهد شد و محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آن دوران نیز ناگهان اعلام کرد که مهمترین موضوع هنری جهان یعنی زندگی حضرت محمد(ص) در این فیلم مورد نظر قرار گرفته است.
حسینی گفت: این فیلم با بودجه میلیونها دلار توسط بنیاد مستضعفان ساخته میشود. مکان اولیه شامل ماکتهای زیادی از مکه قرن ششم است که خارج از شهر مقدس قم که دو ساعت با تهران فاصله دارد، برپا شده و گفته می شود با بودجه 35 میلیون دلاری که تقریبا 20 برابر بیشترین هزینه فیلم تولید شده ایرانی است، ساخته می شود.
پس از یک سال یا اندکی بیشتر انتشار خبرهای غیررسمی مختلف، در نوامبر 2012 اولین گزارش های رسمی در وب سایت این فیلم با عنوان "کودکی محمد" ظاهر شد و محمد مهدی حیدریان معاون اسبق وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان تهیهکننده ( این در حالی است که حیدریان مجری طرح پروژه است) این فیلم معرفی شد. یک سازمان تا پیش از این ناشناخته با عنوان "نور تابان" نیز به عنوان پشتیبان مالی این فیلم معرفی شد در حالی که هیچ اطلاعاتی درباره ساختار یا مدیران آن ارایه نشد و به نظر می رسید که تمامی مراحل تحت تدابیر شدید امنیتی در حال اجرا است (در طول تولید این پروژه بارها مطال و عکسهای آن در رسانههای ایرانی و خارجی منتشر شد). پس از آن هیچ اشاره بعدی به بنیاد مستضعفان که ماموریت خدمت به افراد بی بضاعت را در هدف دارد و بودجه سرسامآور فیلم را تامین کرده است، صورت نگرفت.
این گزارش که مبنای اطلاعات آن سست است، در ادامه آورده است:
در حال حاضر زمزمههایی از افزایش سقف هزینه تولید فیلم شنیده می شود که بودجه آن را تا مبلغ 50 میلیون دلار بالا می برد و مشارکت چهره هایی از صنعت فیلم خارج از کشور را در آن سهیم می کند. ویتوریو استارارو فیلمبردار که تاکنون سه بار برای "اینک آخرالزمان"، " قرمزها " و "آخرین امپراتور" اسکار دریافت کرده با یک گروه متشکل از 30 نفر وارد ایران شد. دیگر برنده جایزه اسکار یعنی اسکات ای اندرسون متخصص جلوههای ویژه برای فیلم هایی مانند "ماجراهای تن تن"، "بازگشت سوپرمن" و "سپاهیان فضایی" نیز به استخدام این پروژه درآمد. اسامی دیگر چهرههای برنده جوایز جهانی نیز هر چند بدون تایید رسمی اما در ارتباط با فیلم طرح شد.
در حالی که بسیاری از موقعیتهای خلاقانه به فیلمسازان خارجی سپرده شده، کارگردان اصلی در این میان استثناء به نظر می رسید. مجیدی که برای "کودکان آسمان" در سال 1997 به عنوان اولین ایرانی نامزد دریافت جایزه اسکار شد، در میان نخبگان ایرانی از جایگاه ویژهای برخوردار است.
او اولینبار با "حوزه هنری" یک نهاد دولتی که پس از سرنگونی رژیم شاه در سال 1979 به عنوان یک دژ هنر انقلابی تاسیس شد، درعرصه هنر شناخته شد. مجیدی که آن زمان 20 ساله بود به عنوان محافظ در برابر ساختمان حوزه محافظت میکرد تا آمادگی خود را برای دفاع از رژیم جدید نشان دهد. محسن مخملباف که بعدها به عنوان یک کارگردان شناخته شد نیز در کنار او بود.
مجیدی فعالیت سینمایی اش را به عنوان بازیگر با فیلم های کوتاه با موضوع مذهبی و انقلابی شروع کرد. او به زودی محبوب شد و تلاش داشت تا حمایت مالی را برای پشتیبانی از پروژههایش به دست بیاورد. با تمرکز بر قصه های ساده، با استفاده از استعدادهای برجسته بازیگری ایران و با تکیه بر سبک کارگردانی غیرماجراجویانه و ارایه تصویری عرفانی از ایمان اسلامی، او توانایی های خود را به سمت ارایه کارهایی در حد استانداردهای صنعت داخلی پیش برد که به او این امکان را داد تا با ولخرجی بتواند به تولید رشته ای از فیلمهایی شامل "رنگ خدا" (1999)، "باران" (2001) و "ترانه گنجشکها" (2008) تولید کند که برایش شناخته شدن در عرصه بین المللی را به همراه داشتند.
او به نظر می رسد که مورد علاقه آیتاله خامنهای(رهبر انقلاب اسلامی) هم بود و مسئول سازماندهی جلسات متعددی بین رهبر معظم و اعضای صنعت فیلم ایران شد. اما او در میان سینماگران بیشتر سکولار کشور به دلیل برگزاری مجالس رسمی پر هزینه از وجهه خوبی برخوردار نیست.
این دوران خوش با رسیدن انتخابات ریاست جمهوری 2009 به پایان رسید زیرا مجیدی در جریان آن از میرحسین موسوی اصلاح طلب حمایت کرد و فیلمی تبلیغاتی برای وی ساخت. در پی ماجراهای پس از انتخابات که در آن محمود احمدی نژاد رییسجمهور شد، مجیدی بی سر و صدا تمام روابط با موسوی و جنبش سبز را قطع کرد. همانطور که احمدی نژاد پس از آن برای افزایش استقلال مانور می داد، مجیدی با رهبری خود را پیوند زد.
این گزارش که سعی دارد با تحلیل خود از مجیدی فیلمسازی سیاسی تصویر کند، در ادامه آورده است:
او که راه خود را با موفقیت دوباره به سمت رهبری برگرداند، در ساخت فیلم درباره کودکی محمد (ص) در سکوت رسانهای پیش رفت. آیت اله خامنه ای چنان علاقه ای به این موضوع داشت که در اکتبر 2012 از مکان ساخت مکه برای فیلم بازدید کرد. این بازدید پیش بینی نشده و غیرمنتظره انجام شد. رهبر انقلاب تا پیش از آن هرگز از فیلمبرداری فیلمی بازدید نکرده بود و در آن زمان این بازدید هیچ پوشش رسانه ای پیدا نکرد.
یکی دیگر از عواملی که این فیلم در سطح غیرمعمول محرمانه جلو رفت بودجه آن است. ایران در بحرانی اقتصادی که در آن به سر میبرد با صرف مبالغی در سطح هالیوودی فیلم مجیدی را حمایت کرد.
اما شاید حساس ترین موضوع این باشد که فیلمی درباره حضرت محمد(ص) در مهد شیعیان در حال ساخته شدن است؛ آن هم در زمانی که سعودی ها و شیخ نشین های خلیج فارس که اهل تسنن هستند، از ساخته شدن فیلم ترس داشتند. در حقیقت بیشترین نگرانی ها از مقامات مذهبی قاهره و قطر شروع شد که در دسامبر 2012 اعلام کرد قصد دارد فیلمی درباره زندگی حضرت محمد(ص) بسازد. این کشور اعلام کرد این فیلم را با بودجه یک میلیارد دلاری می سازد و از بری ام.آزبورن سازنده "ارباب حلقه ها" به عنوان تولید کننده این فیلم نام برد. تولیدکننده قطری این پروژه "النور" خوانده شده که به معنی نور درخشان است.
به گفته مجیدی، او تیم تحقیقی متشکل از چندین تاریخ نگار و باستان شناس از دانشگاهیان شیعی و سنی را از مراکش تا لبنان و عراق به منظور اطمینان از روایت درست از زندگی حضرت محمد(ص) در سالهای جوانی اش گرد آورده است. همچنین تاکید شد که تصویری از چهره حضرت محمد در فیلم نمایش داده نخواهد شد. این روش محتاطانه حاکی از این است که چالش های بسیاری می تواند در فیلمی که وعده شده در دو قسمت ادامه هم داشته باشد، به ویژه برای دوران بزرگسالی حضرت ایجاد شود.
به گفته منابع نزدیک، متن فیلمنامه مجیدی بر ماجراهای زندگی حضرت محمد در حدود 12 سالگی تمرکز دارد. سپس سفر او به سوریه و برخورد ایشان با بهیرا یک راهب مسیحی که بر مبنای افسانهها پیش بینی ظهور یک پیامبر جدید را می کند، نشان داده می شود. در این دوره از روایت، محمد جوان از دستهای از خطرات از جمله یک طرح تروور یهودیان، به سلامت عبور می کند.
اکنون در مراحل پایانی این فیلم در بخش پس از تولید، "کودکی محمد" با بدبینی در میان بسیاری از چهره های صنعت سینمای ایران دنبال می شود. پولی که برای این کار سرمایه گذاری شده می توانست به ده ها پروژه دیگر آن هم در صنعت سینمایی که همیشه از نبود بودجه و متکی بودن به بخش دولتی رنج برده، حیات ببخشد. در همین حال اعلام شده که طرح هایی برای جشنهای گسترده در تهران در زمان اکران فیلم پیش بینی شده که اکران های غیرمتعارف آن در سالنهای متفاوت از جمله آنهاست.
یک تولید کننده و فیلمنامه نویس با تجربه که نخواست نامش فاش شود می گوید این پروژه سوالهای جدی ای را طرح کرده که نمایش چنین فیلمی در شرایط بحران اقتصادی از جمله آنهاست. چرا باید شانههای کشور برای تولید چنین هزینهای زیر فشار قرار بگیرد؟