به گزارش نما به نقل از خانواده سبز: سام درخشانی حالا دیگر یکی از ستارگان درخشان آسمان تلویزیون است. بازیگری که در یکی دو سال اخیر به عنوان موتور محرک سریال های پربیننده ای چون «نابرده رنج»، «ماتادور»، «پژمان» و ... فعالیت کرده و توانسته خاطرات خوبی را از خود در ذهن مخاطبین جعبه جادویی به یادگار بگذارد. سامی این روزها یک بار دیگر از شبکه سه و با سریال «آوای باران» مهمان خانه های ماست. سریالی که در بخشی از آن سام را با گریمی سنگین و پیرتر از حالت معمولی می بینیم. نقشی که برای درخشانی یک تجربه جدید و متفاوت به حساب می آید و یک بار دیگر توانایی های او را در عرصه بازیگری به اثبات می رساند. در شرایطی که «آوای باران» مهمان زمستانی خانه های ماست به سراغ سام درخشانی رفتیم و دقایقی را با او به گفتگو پرداختیم.
مدتی است که تو را در سریال های مختلف تلویزیونی می بینیم. دلیل این پرکاری چیست؟
- راستش قرار نبود این کارها پشت سر هم پخش شود. «ماتادور» قرار بود پارسال پخش شود اما این موضوع یک سال به تاخیر افتاد و امسال از شبکه یک پخش شد. «پژمان» هم بنا بود عید امسال پخش شود که این اتفاق نیفتاد، بعد تصمیم گرفتند این سریال را در شب های ماه مبارک رمضان پخش کنندکه باز هم این اتفاق نیفتاد تات اینکه بعد از ماه رمضان پخش شد. در واقع پخش همزمان «پژمان» و «ماتادور» خیلی اتفاق بود. بعد از پخش «پژمان» هم ترجیح دادم از بین پیشنهادهایی که داشتم، «آوای باران» را قبول کنم چون در این سریال نقشی را برعهده دارم که نسبت به نقش طنزی که در «پژمان» داشتم خیلی متفاوت است.
وقتی کارنامه کاریت را از «نابرده رنج» تا «آوای باران» مرور می کنیم، می بینیم هیچ نقشی را تکرار نکرده ای و در هر یک از این سریال ها نقش متفاوتی را تجربه کرده ای ...
- همیشه سعی می کنم از بین پیشنهادهایی که به دستم می رسد، کارهایی را قبول کنم که علاوه بر داشتن داستانی خوب، نقش متفاوتی را هم در آن تجربه کنم تا بتوانم در نقش های مختلف خودم را محک بزنم. فکر می کنم تا امروز در این مسیر گام برداشته ام و خوشبختانه کارهایی که تا امروز از من پخش شده، جزو سریال های پرمخاطب تلویزیون بوده است.
پرکاری در تلویزیون ناخودآگاه روی فعالیت در سینما تاثیر منفی می گذارد. از این موضوع نمی ترسی؟
- کار من بازیگری است و من این حرفه را دوست دارم و اینکه در چه مدیومی بازیگری را دنبال کنم و در سینما، تئاتر یا تلویزیون بازی کنم زیاد برایم مهم نیست. خیلی از دوستان هستند که فقط کار کردن در سینما برایشان اهمیت دارد و اینکه کار خوب باشد و نقششان را دوست داشته باشند، برایشان مهم نیست و وقتی یک کار سینمایی به آنها پیشنهاد می شود، به صرف سینمایی بودن آن را قبول می کنند. اما من ترجیح می دهم در یک کار خوب تلویزیونی حضور داشته باشم تا در یک کار متوسط سینمایی! اگر در تلویزیون کار خوب نباشد هم ترجیح می دهم به تئاتر بروم و در این مدیوم بازیگر را دنبال کنم. چیزی که برایم اهمیت دارد این است که وقتی کاری را انجام می دهم خودم و تماشاچی از آن لذت ببریم. اندازه مخاطب و مدیومی که کار می کنم فرقی ندارد، مهم این است که همان تعداد مخاطبی که دارم از کارم راضی باشند و وقتی مرا در خیابان می بینند، بگویند خسته نباشی، همین!
در حالت عادی اگر بخواهی در کنار سیاوش خیرابی بازی کنی، می توانی نقش برادر بزرگتر سیاوش را برعهده داشته باشی، اما اینجا در نقش پدر او تو را می بینیم. فکر می کنی رابطه پدر و پسری شما در کار به درستی درآمده است؟
- من و سیاوش خارج از محهیط کار با هم دوست هستیم و مدام در حال معاشرت با یکدیگر هستیم. به همین دلیل آن اوایل هم برای او سخت بود که به من بگوید بابا و هم برای من سخت بود کسی مثل سیاوش که تا دیروز، دوست من بوده را به عنوان پسرم باور کنم. خوشبختاتنه هر چه جلوتر رفتیم این موضوع بیشتر برایمان جا افتاد و الان به جایی رسیدیم که وقتی سیاوش به من زنگ می زند می گوید سلام بابا (خنده). امیدوارم مردم از خروجی کار راضی باشند و رابطه پدر و پسری ما را باور کنند.
حسین سهیلی زاده همانقدر که سریال های پربیننده وموفقی داشته، این اواخر سریال هایی ساخت که چندان باب میل مخاطب نبود. فکر می کنی «آوای باران» به چه سرنوشتی دچار می شود؟
- فقط «دختران حوا» به دلیل این که سریال از شبکه استانی پخش می شد و همینطور حواشی که حول آن وجود داشت نسبت به کارهای قبل آقای سهیلی زاده بیننده کمتری داشت. آقای سهیلی زاده به خوبی مخاطب تلویزیون و ژانر مورد علاقه او را می شناسد و از طرف دیگر به دنبال خودنمایی نیست و تمرکز خود را روی پردازش قصه می گذارد تا بیننده بتواند به راحتی آن را باور کند. فکر می کنم «آوای باران» یکی از سریال های موفق و پربیننده آقای سهیلی زاده خواهد بود و در کنار بقیه کارهای پرطرفدار ایشان قرار خواهد گرفت.
شایعه شده بود که بازیگر نقش «ابراهیم» در سریال حریم سلطان در «آوای باران» بازی می کند. این موضوع واقعیت دارد؟
- نه این موضوع صحت ندارد. بازیگری که برای یکی از نقش های این سریال انتخاب شده بود، شبیه آن بازیگر ترک است اما از همان اول این موضوع اینطور در مطبوعات جا افتاد و روی آن مانور کردند اما این بازیگر، یکی از بازیگران جوان ایرانی است و این موضوع فقط یک شباهت ظاهری است. اینکه ما در ترکیه فیلمبرداری داشتیم و این بازیگر هم شبیه به بازیگر مد نظر توست، باعث دامن زدن به این شایعه شد. خوشبختانه ما در کشورمان آنقدر بازیگر خوب و توانا داریم که نیازی به استفاده از بازیگران خارجی وجود ندارد.
تو پسر بزرگ خانواده هستی و طبیعتا مادر و خواهرت دوستدارند زودتر ازدواج کنی. اینطور نیست؟
- راستش در مورد ازدواج هیچ وقت با فشار و اصراری زیادی از سمت خانواده ام روبرو نبوده ام و تصمیم گیری در این مورد را به خودم واگذار کرده اند. طی این سال ها به دنبال تثبیت جایگاه کاری و مالی خودم بودم و خوشبختانه کم کم دارم به جایگاهی می رسم که مطمئن و امن است و می توانم فرد جدیدی را وارد زندگی ام کنم و از او به خوبی و درستی حمایت کنم. به هر حال تشکیل خانواده دادن مسئولیت های خاص خودش را می طلبد. اینکه مسئولیت یک نفر دیگر را قبول کنی، کار راحتی نیست، مگر اینکه شرایطش را داشته باشی ...
فکر می کنم الان این شرایط را داری، نه؟
- خدا را شکر فکر می کنم بعد از این همه سال کار کردن از نظر شغلی و تا حدودی مالی به جایگاهی رسیده ام که بتوانم به ازدواج فکر کنم. ان شاءالله ظرف یک یک سال آینده این اتفاق خواهد افتاد.
اقدامی هم در این زمینه داشته ای؟
- یه فکرایی تو سرم است؟ (خنده)
تعامل و رابطه ات با مطبوعات و رسانه ها چطور است؟
- خودت می دانی که زیاد اهل مصاحبه و حاشیه و ... نیستم. باور کن اصلا درگیر این نیستم که عکسم روی جلد چاپ شود یا نه؟ اگر به خانه من بیایی می بینی که هیچ آرشیوی از مصاحبه هایم ندارم و زیادی به این مسائل توجه نمی کنم. سعی می کنم تمرکزم را روی کارم بگذارم تا اتفاقات خوبی برایم بیفتد. تا جایی که ممکن است سعی می کنم به مطبوعات و مخاطبینش احترام بگذارم اما زیاد دوست ندارم به سمت حواشی بروم. تا امروز هم اگر حرفی زده ام، براساس دلسوزی و واقعیت بوده و هیچ وقت به دنبال جنجال نبوده ام تا از طریق حاشیه کارم را پیش ببرم.
علی رغم اینکه بازیگر کم حاشیه ای هستی، اما مدتی قبل با یکی از نشریات دچار مشکل شدی و شکایت کردی ...
- بله، من شکایت کردم اما با وساطت خیلی از دوستان و بزرگان که حرفشان برایم مهم بود (از جمله آقای سهیلی زاده) این شکایت را پیگیری نکردم. باور کن اگر خبر کذب یا مصاحبه ای قدیمی از من چاپ می شد، هیچ مشکلی نداشتم اما چون غرض ورزی کرده بودند و از زبان مردم نظرسنجی دروغ و کذبی را به چاپ رسانده بودند، تصمیم به شکایت گرفتم. من آدمی نیستم که بخواهم به این مسائل اهمیت بدهم اما چون غرض ورزی کرده بودند و در ادامه از موضع بالا هم صحبت می کردند برای اولین بارت در زندگی ام علی رغم میل باطنی ام تصمیم به شکایت گرفتم که در نهایت با وساطت دوستان تصمیم گرفتم آن را پیگیری نکنم.
حرفی مانده که برایمان بگویی؟
- باید از دوستانی که در «آوای باران» همکاری دارم تشکر کنم که در این مدت زحمات زیادی کشیده اندو همچنان در کنار هم مشغول آماده کردن این سریال هستیم. ضمنا باید از خانواده ام هم تشکر کنم که همیشه من را حمایت کرده اند، مخصوصا مادر عزیزم که همیشه در حق من لطف داشته و حمایت کرده است.
در «آوای باران» گریم جدیدی را تجربه کرده ای که تو را از سن واقعی ات پیرتر نشان می دهد، قبول کردن چنین گریمی سخت نبود؟
- به طور کلی خیلی ها زیر بار چنین گریم هایی که سن را افزایش می دهد نمی روند و می ترسند تا تصویری که از آنها در ذهن مخاطب وجود دارد، بشکند. اما من چنین اعتقادی ندارم و همانطور که گفتم دوست دارم فضاهای مختلفی را تجربه کنم و به همین دلیل هم بود که این نقش را در «آوای باران» قبول کردم. البته بازی در سنی که هنوز آن را تجربه نکرده ای خیلی سخت است و همه چیز به خلاقیت بازیگر برمی گردد. امیدوارم توانسته باشم کارم را به درستی انجام دهم، قضاوت در این مورد برعهده مردم است که این نقش را باورکنند یا خیر...
تعطیلی فروشگاه
یکی دو سال قبل مغازه خودت را افتتاح کردی و گفتی این مغازه را بیشتر برای برادرت (شهریار) راه انداخته ای اما این فروشگاه مدتی پیش تعطیل شد ...
- 3-2 ماه بعد از افتتاح این فروشگاه، شهریار عازم سربازی شد و من هم درگیر کار خودم بودم و به همین دلیل شرایط یک مقدار سخت شد. از طرف دیگر آن روزها مصادف بود با شرایط نا به سامان بازار ارز و افزایش نرخ دلار و از آنجایی که کار ما هم به نرخ ارز ارتباط داشت، شرایط سخت تر هم شد. در نهایت مجبور شدم علی رغم میل باطنی ام این فروشگاه را تعطیل کنم. الان شهریار از سربازی بازگشته و خدا را شکر دو کافی شاپ افتتاح کرده و به سراغ کاری رفته که با روحیاتش سازگارتر است.
رابطه ات با شهریار چطور است؟ نمی خواهی او را وارد بازیگری کنی؟
- شهریار در رشته عمران تحصیل کرده اما هیچ وقت دوست نداشته در رشته خودش فعالیت کند و علاقه دارد برای خودش کار کند. چندین بار هم به من گفت که دوست دارد بازیگر شود اما او را از این کار منصرف کردم چون همیشه گفته ام باید از طریق راه آکادمیک وارد بازیگری شد و برایم جالب نبود که بخواهم برادرم را با پارتی بازی وارد بازیگری کنم.
در مورد رابطه ام با شهریار هم باید بگویم نه تنها با شهریار، بلکه با مادرم و خواهرم هم رابطه دوستانه و صمیمی دارم. همه چیر در خانواده ما با تعامل و احترام متقابل پیش می رود. شهریار هم بچه خوبی است و هیچ وقت کار به جایی نرسیده که دچار تنش و بحث شویم.