به گزارش نما؛ سعید حجاریان یکشنبه (24 آذر) گفته بود که اگر قرار باشد قانون اساسی عوض شود، باید شرایطی فراهم شود که مانند بسیاری از کشورها، دولت بتواند مجلس را منحل کرده و انتخابات زودهنگام برگزار کند تا مردم مجددا رای دهند و سیستمی هماهنگ پدید آورند.
این سخن سعید حجاریان که خود را در ذیل نیروهای دموکراسی خواه با تکیه بر مجلس و احزاب تعریف میکند نشان از پارادوکس در باطن اندیشههای این افراد دارد که نیاز به واکاوی دارد چون اگر تاریخ ایران به خصوص بعد از مشروطه بررسی کنیم؛ دو نیرو به موازات در کنار هم قرار میگیرند که نخست مشروعهخواهانی هستند که پرچمداران آن افرادی مانند شیخ فضلالله نوری هستند که به توسعه درونزا باور دارند و از منظر درون دینی با مقوله جهان مدرن و پیشرفت برخورد میکنند.
از طرف دیگر مشروطه خواهانی هستند که سید حسن تقیزاده و محمدعلی فروغی از پرچمدارن آن جریان محسوب میشوند که از سر تا پا می خواهند فرنگی شوند و نیروهای مانند حجاریان که نقش «مترجم متفکر» را در ایران بازی میکند که به نوعی اندیشههای حسین بشریه در مباحث سیاسی ترویج میکند. اما طنز قضیه این است که مشروطه خواهانی که قید اسلام را برای مشروعه نمی پسندیدند به نظریه دیکتاتور مصلح روی آوردند و نظریه پردازی کردند که از خورجین آنها رضاخان متولد شد که برای مجلس تره هم خورد نمیکرد تا رسم مشروطیت را تا حد مجلسیان بله قربانگو پایین بیاورند. و افراد استخوان داری مانند مدرس را تبعید و به شهادت برساند. اما دوستان آزادیخواه به یاد داشته باشید مدرس از مشروطه و مجلس دفاع کرد نه رضاخان، نه سید حسن تقیزاده و حجاریان، برای برسی واکاوی تقابل تاریخی روشنفکران با مجلس با علی ططری مورخ و پژوهشگر تاریخ معاصر و مجلس به گفتوگو نشستیم.
وی در مورد تقابل تاریخی جریانهای و قدرتمندان با مجلس اظهار داشت: ایران در منطقه بعد از روسیه دومین کشوری است که دارای مجلس و قوه قانونگذاری شده است. همچنین بعد از ژاپن ایران دارای قدیمیترین مجلس در آسیاست، در حال حاضر 107 سال از تاریخ مشروطه و تشکیل مجلس می گذرد. تاسیس مجلس هم از نظر فرهنگی و هم از نظر تمدنی افتخاری برای ملت ماست.
این مورخ مجلس با بیان اینکه در طی 107 سال گذشته تاریخ پارلمان در ایران فراز و نشیبهای بسیاری را پشت سر گذاشته است، گفت: بعد از تشکیل مجلس افرادی که با توجه به اهداف خود مجلس را سد راه خود میدیدند با انواع روشها از جمله انحلال، انهدام، تهدید و ارعاب، سعی داشتند در برابر مجلس بایستند.
مدیر مرکز اسناد کتابخانه مجلس ادامه داد: خوشبختانه از بدو تاسیس مجلس در ایران هیچگاه مجلس به صورت کامل تعطیل نشده است. خوشبختانه همه صاحبنظران سیاسی در ایران با هر نوع سلیقه فکری کارکرد مجلس را حتی در دورههای استبدادی مثبت ارزیابی کردند.
وی با بیان اینکه از همان ابتدای شروع مشروطه در ـ مرداد ماه 1285 ـ عدهای مخالف با شکلگیری و بنیان نهادن مشروطه بودند، گفت: مخالفان مجلس وابستگان قدرت استبدای شاه بودند و مخالفت خود با مجلس را با انواع روشها ابراز میکردند. اعم از برگزار نکردن انتخابات، جلوگیری از برخی افراد برای ورود به مجلس، دیر برگزار کردن انتخابات، نهایتا در جمادی اول 1326 مجلس به دستور محمدعلی شاه و توسط لیاخوف روسی به توپ بسته شد و عملا مجلس تعطیل شد.
ططری با اشاره به اینکه نخستین تعطیلی مجلس با توپ روس اتفاق افتاد و به بمبپارتمان معروف شد. در نهایتا در سال دیگر مجلس دوم از 24 آبان 1288 افتتاح میشود و سوم دی ماه 1290 بعد از مدتی با تهدید روسها به تعطیلی کشیده میشود.
وی افزود: مجلس سوم سرنوشتی بهتر از مجلس دوم نداشت در 14 آذر 1293 افتتاح و در نهایت 21 آبان 1294 پس از یازده ماه تعطیل شد. اگر نگاه کنید از سال 1285 تا سال1300 چند مجلس در ایران فعالیت داشتند.
ططری با بیان اینکه شاه بعدی که دست به تعطیلی مجلس زد محمد رضا شاه پهلوی بود که به تقاضای دکتر علی امینی دستور انحلال مجلسین در 19/ 8/ 1340 را صادرکرد، گفت: در بهمن 1327 به جان محمدرضا شاه سوءقصد شد. و این سوقصد این فرصت را به شاه جوان و بلندپرواز داد تا جایگاه و اقتدار خویش را تعالی بخشد.
وی افزود: شاه با مطرح کردن قاعده تشکیل مجلس موسسان و گزینش نیمی از اعضای مجلس سنا از میان مهره های مورد نظرش، موفق شد حق انحلال مجلسین و حق وتوی مصوبات مالی را به دست آورد.
ططری گفت: شاه میخواست با ایجاد ساختارهای موازی و سپس کنترل ارتش و احزاب، قدرت خود را در جامعه نهادینه کند و همچون پدرش مجلس را به نهادی بی خاصیت و مجری فرامین تبدیل کند. کاری که در آن موفق هم شد.
وی افزود: به تدریج دخالت شاه در مسائل قوه مقننه چنان شد که در موارد متعدد نظیر گزینش نامزدها، نحوه برگزاری انتخابات، شیوه بازخوانی آرا، تایید صلاحیتها، ترکیب نمایندگان مجلس، ساز و کار قانون گذاری مجلس و نحوه نظارت بر قوه مجریه، دست دربار به خوبی دیده می شد.
این مورخ گفت: در تاریخ مجلس ایران 4 دوره مجلس به تعطیلی کشیده شده است که 3 دوره آن در دوره قاجار بود و یکی آن در دوره پهلوی اتفاق افتاد.
وی افزود: در ایران هر دولتمردی در برابر مجلس ایستاده و مقاومت کرده است موفق نشده است؛ همچنین افکار عمومی در ایران نیز نسبت به دولتی که روبهروی مجلس قرار میگیرد واکنش مثبت ندارد. و این عدم مشروعیت موجب میشود در عمل نیز آن دولت موفق نشود.
ططری ادامه داد: محمدعلی شاه در برخورد با مجلس در کوتاهمدت موفق شد و اما در نهایت از سلطنت عزل شد و یا اینکه انحلال مجلس بیستم در کارنامه سیاه محمدرضا شاه میدرخشد. و شاه دیگری که در دوره زمامداریاش مجلس را منحل کرد احمد شاه قاجار بود هرچند احمد شاه در دوران حکومت در تصمیمگیریهای مجلس مؤثر نبود و مجلس نیز قدرتمند نبود. امورات کشور را قدرتهای بیگانه حل و فصل میکردند.
وی درپاین خاطرنشان کرد: مجلس در کشور ایران نهادینه شده است بیش از 107 سال از عمر آن میگذارد با فراز و نشیبهایی که داشته به نسبت موفق بوده است. موفقیت مجلس به صورت مستقل امکانپذیر نیست و این موفقیت به عوامل بیرونی و درونی مجلس بستگی دارد و هرکس در طول تاریخ با مجلس در افتاد برافتاد.