گروه ترجمه - خبرگزاری آسوشیتدپرس 12 ژانویه 2014 (22 دی) در مقالهای به زمینههای همگرایی ایران و آمریکا پرداخت و نوشت: از نظر ایران، آمریکا شیطان بزرگ بوده و آمریکا نیز ایران را دولتی شرور و بخشی از محور شرارت توصیف کرده بود؛ اما با گسترش هرجومرج و بیثباتی در خاورمیانه[غرب آسیا و شمال آفریقا]، این دو کشور محتاطانه به دنبال یافتن راههایی برای همکاری دوجانبه در منطقه هستند. شکاف ایدئولوژیک جمهوری اسلامی با آمریکا (دشمن دیرینه ایران) همیشه وجود داشته است. با وجود نگرانیهای مشترک ناشی از وضعیت افغانستان، سوریه و حتی عراق، ایران و آمریکا به همگرایی و آشتی میاندیشند. از سرگیری روابط دیپلماتیک کامل محور مهمی است که باید مدنظر قرار گیرد.
در ادامه مقاله آمده است: اما تمایل دولت اوباما برای آغاز گفتوگوهای محرمانه در عمان در سال گذشته و قدرتیابی حسن روحانی بهعنوان رئیسجمهور ایران تاکنون ثمربخش بوده و توافق موقت را در ماه نوامبر تسهیل کرده است. جان بردشاو، مدیر اجرایی شبکه امنیت ملی، میگوید: «در نحوه همگرایی دو طرف، درجه بالایی از عملگرایی وجود دارد و این موضوع تا حدی از نبود سایر گزینهها نشئت میگیرد... آمریکا متحدان قدرتمندی مانند اسرائیل[رژیم صهیونیستی] دارد؛ اما بهدنبال یافتن سایر روشهای عملگرایانه بهمنظور کمک به ما در دستیابی به اهدافمان است.» افغانستان موضوعی است که دو طرف در مورد آن دغدغه دارند و در واقع هیچیک خواهان قدرتیابی مجدد طالبان نیستند. سوریه زمینه همکاری دیگری است؛ البته با وجود آنکه ایران و آمریکا در دو سوی متضاد در این کشمکش قرار گرفتند، اما خواهان پایان جنگ و جلوگیری از قدرتیابی اسلامگرایان سنی القاعده هستند. جان کری، وزیر خارجه آمریکا به این موضوع اشاره کرد که با وجود حمایت همهجانبه ایران از بشار اسد، ایران ممکن است بتواند در حاشیه گفتوگوهای صلح سوریه در ماه جاری نقشآفرینی کند.
در پایان مقاله آمده است: اما در حالی که انگیزه آمریکا، پایان جنگ و کنار رفتن اسد است، ایران خواهان حفظ بشار اسد در قدرت است. در واقع، سوریه در تقویت و حفظ محور ضداسرائیلی نقشی حیاتی دارد. مخالفت متقابل ایران و آمریکا، با قدرتیابی افراطگرایان القاعده نیز میتواند به همکاری این دو کشور در عراق بینجامد. سردار محمد حجازی آخر هفته گذشته گفت که ایران آماده ارائه تجهیزات و مشاوره نظامی به عراق به منظور کمک به ریشهکنی القاعده در استان انبار است. بردشاو تشریح میکند که «آنها (ایرانیها) بهعنوان کشوری که برای توسعه اقتصادی و ایفای نقش به عنوان بازیگری عملگرا در سطح منطقهای و جهانی تلاش میکند، در اینکه افراطگرایی سنی، القاعده و سایر گروهها عاملی بیثباتکننده برای آنها و منطقه نباشند، منافع بسیاری دارند.» علیرضا نادر تحلیلگر مؤسسه رند تشریح میکند که «دو کشور همچنان در خاورمیانه رقابت دارند... اما همکاری احتمالی به این معنا نیست که آمریکا و ایران به متحد تبدیل شوند، بلکه تنها روندی بالقوه برای دخیل کردن یکدیگر در حلوفصل برخی مسائل منطقهای است.»
تحلیل: آنچه در یادداشت این خبرگزاری آمده، بازتاب بخشی از منویات سیاست خارجی آمریکاست؛ اما اجرایی شدن آن به نگاه و انتخاب ایران بستگی دارد که خود کاملاً متأثر از برخورد آمریکا با فعالیتهای هستهای ایران است. در واقع شرط ورود به مسائل متعدد و چالشبرانگیز منطقه،رضایت ایران از مذاکرات هستهای است و اگر آمریکا بخواهد به این مسائل بپردازد، باید رضایت هستهای ایران را جلب کند