به گزارش نما؛ علیرضا زاکانی نماینده اصولگرای مجلس شورای اسلامی در سرمقاله شماره جدید نشریه پنجره مورخ شنبه 29 دی ماه با عنوان «توافق هستهای با بیگانگان یا نابودی بیسروصدا و آرام داخلی آن» به توافق هستهای ایران با گروه 1+5 پرداخت و نوشت: بهطور کلی بیشتر منافع این توافقنامه بالقوه است در حالی که عمده مضرات آن بالفعل است. این توافقنامه بیشتر شروع راهی است که نتیجه آن به توانمندی ما در پیگیری آرمانهای مطلوب و دستیابی به عزت و منفعت ملی با گذر از دل واقعیتهای تلخ پیرامونی بستگی خواهد داشت. لذا نه عسل مصفا و فتحالفتوح است، نه جام زهر و ترکمنچای هستهای بلکه ورود به میدان مینی است که هنرمندیِ عبور پرافتخار از آن را میطلبد و راه را برای پیروزیهای دیگر هموار میسازد.
زاکانی در یادداشت خود با اشاره به مضرات و منافع این توافق نامه و الزامات سلبی و ایجابی آن مینویسد: با توجه به اتفاقات تلخ رخ داده ماههای اخیر در سازمان انرژی اتمی که به بهانه دروغین تصمیم نظام در منجمدسازی صنعت غنیسازی جهت رفع شر دشمنان انقلاب اسلامی صورت پذیرفته و با فلجسازی حرفهای داخلی و آرام، مسیر مورد نظر بیگانگان با کمترین هزینه در داخل این سازمان با محدودسازی یا حذف افراد کارآمد و کلیدی صنعت غنیسازی که غنیسازی اورانیوم 5/3 درصد و 20 درصد مرهون آنها بوده یا در مهار ویروس استاکسنت نقش کلیدی داشتهاند و برخی انتصاباتی که تجربه تلخ مدیریت گذشته آنان و ناکارآمدی ایشان در توانمندی علمی و دانش کافی سبب سقوط صنعت در گذشته بوده، رقم خورده که آینده بسیار تاریکی را فراروی صنعت غنیسازی قرار داده است تا جایی که بهنظر قبل از عملی شدن توافقنامه ژنو در بدترین صورت بساط این فناوری در داخل کشور ضربه مهلکی خواهد خورد.
بیشک بر همه دلسوزان نظام اسلامی بهویژه ریاست محترم جمهوری که مسئولیت مستقیم این موضوع را برعهده دارند فرض و واجب است جلوی این اقدامات نسنجیده را بگیرند تا با دستان عناصر داخلی خواست دشمنان محقق نگردد چراکه بخشی از اقدامات صورت گرفته بیشتر در راستای عملی ساختن آرزوها و اظهارات سران رژیم جعلی اسرائیل است تا منافع ملی ما؛ آنجا که شیمونپرز میگوید«مشکل ما سانتریفیوژهای نطنز نیست بلکه آدمهای آنجا برای ما مسئله اند».
این در حالی است که در ماههای اخیر برخی از دوستان توانمند شهید احمدیروشن از سازمان اخراج شدهاند. امکانات و محافظت از برخی از دانشمندان هستهای موثر نیز برداشته شده یا اساسا به آنها بیتوجهی میشود تا جایی که بعضا این عزیزان امروز بیمحافظ و با وسایل عمومی در سطح شهر رفتوآمد نموده و به وظیفه خویش عمل میکنند.
آیا صدمات گذشته و ترور شهدای هستهای برای ما درس عبرت نشده است تا دشمن کمین گرفته و عوامل استکبار را فراموش نکنیم و با دستان خویش سرمایههای ملی و دانشمندان این کشور را در معرض تهدید قرار ندهیم. به هرحال مسئولیت این همه خطا برعهده رئیس محترم سازمان انرژی اتمی و پس از آن برعهده وزرای محترم کشور و اطلاعات است که کوتاهی آنان توسط ملت ایران بیپاسخ نخواهد ماند.