به خاطر هوادار بازی نكن!

درد‌آور است اینكه عده‌ای بازیكن مثلاً حرفه‌ای دلایل مادی خود برای درست بازی نكردن و اعتصاب را پشت «خاطر هوادار» پنهان كنند و بیایند با نوع بازی و عملكرد‌شان در زمین شلاق بزنند به شور و شوق میلیون‌ها هوادار.

به گزارش نما به نقل از مشرق- قصه تيم‌ علي دايي در ليگ بر‌تر قصه تلخي است؛ نه اينكه اين تيم نامش پرسپوليس است و ميليون‌ها نفر هوادار دارد، نه، بلكه به اين خاطر كه اين روز‌ها در تيمي حرف از تعصب و عرق به پيراهن و خاطر هوادار مي‌شود كه كوچكترين نشاني از اين پارامتر‌ها در بازي پرسپوليس ديده نمي‌شود. حرف‌هاي بازيكنان پرسپوليس از همه درد‌آور‌تر است، اينكه به عشق هواداران بر‌گشتيم، اينكه به عشق هواداران بازي مي‌كنيم و اينكه ... خلاصه از اين دست حرف‌هاي دهان پر‌كن كه اينقدر زشت شده كه حتي نمي‌توان آنها را شنيد.

پرسپوليسي‌ها در حسا‌س‌ترين هفته‌هاي ليگ بر‌تر بنا به دليل اينكه پولشان پرداخت نشده اعتصاب مي‌كنند، تمرين نمي‌كنند و بعد با سلام و صلوات بر‌مي‌گردند و مي‌گويند به خاطر هواداران آمديم، بعد مي‌روند شيراز و يك بازي ارائه مي‌دهند در حد تيم‌هاي محلي و شانس مي‌آورند كه در مقابل تيم پانزدهم جدول‌رده‌بندي نمي‌بازند.

پيش از اين بار‌ها عنوان شده كه پرداخت اين حقوق‌هاي چندين صد ميليوني و ميلياردي حق فوتباليست‌ها نيست؛ اما حالا مي‌خواهيم بگوييم كه آقا اين ناحق را پرداخت كنيد تا حداقل دهان اين مثلاً حرفه‌اي‌ها بسته شود و اينقدر از دل هوادار بيچاره مايه نگذارند و عقده‌هاي مالي خود را بر سر آنها نكوبند. كاپيتان پرسپوليس در حالي صحبت از هوادار و خاطر آنها مي‌كنند كه خودش يكي از ضعيف‌ترين بازيكنان اين تيم مقابل فجر بود. اگر بنا بر اين باشد كه فوتباليست‌ها به عشق هواداران بيايند و اينگونه بازي كنند همان بهتر كه نيايند.

فوتبالي‌ها اين روز‌ها در حالي حرف از هوادار و دل او مي‌زنند كه براي بازي‌هاي سر‌خابي پايتخت تعداد تماشاگران به زحمت به چند هزار نفر مي‌رسد چون اينقدر ضعيف و بد بازي مي‌كنند كه هوادار حتي زحمت‌ تماشاي بازي از طريق تلويزيون را نيز به خود نمي‌دهد. درد‌آور است اينكه عده‌اي بازيكن مثلاً حرفه‌اي دلايل مادي خود براي درست بازي نكردن و اعتصاب را پشت «خاطر هوادار» پنهان كنند و بيايند با نوع بازي و عملكرد‌شان در زمين شلاق بزنند به شور و شوق ميليون‌ها هوادار. كجايند آن بازيكناني كه در همين پرسپوليس حتي وقتي مساوي مي‌كردند از غصه و خجالت هواداران از زمين خارج نمي‌شدند؟ كجايند بازيكناني كه وقتي در طول فصل به ندرت مساوي مي‌كردند يا احياناً مي‌باختند اشك مي‌ريختند و راهي رختكن مي‌شدند؟

اين روز‌ها در اين فوتبال بازيكن اگر پول ميلياردي ناحقش را به موقع نگيرد، بي‌خيال هوادار و تماشاگر خيلي راحت به تيم پشت مي‌كند و پيراهن آن را زير پا مي‌گذارد. بگذارد اما بعد نگويد كه من به عشق هوادار بر‌گشتم كه اين شعار ديگر نخ نما نشده. آنچه در بازي پرسپوليس مقابل فجر و خيلي از بازي‌هاي ديگر ليگ مي‌توان مشاهده كرد اين است كه ديگر خاطر هوادار و عشق به تيم و پيراهن كوچكترين ارزشي براي بازيكنان فوتبال ندارد، آنها اگر تمام پولشان را نگيرند خيلي راحت به همه چيز پشت مي‌كنند، حتي اگر مبلغي معادل 850 ميليون تومان هم گرفته باشند. راستي شما با 850 ميليون تومان چه كار‌هايي مي‌توانيد انجام دهيد؟ راستي فوتباليست‌ها چگونه زندگي مي‌كنند كه حتي 850 ميليون تومان هم برايش كم است؟

بي‌راه نيست اگر يك خواهش كوچك داشته باشيم و آن اينكه به خاطر زندگي شخصي‌شان از دل هوادار و خاطر او خرج نكنيد! بياييد براي يك بار براي دل هوادار بازي نكنيد باور كنيد اين خيلي بهتر است، شايد از اين طريق به پول ناحقتان هم رسيدند.

فریدون حسن (سردبیر ورزشی روزنامه جوان)

۱۳۹۲/۱۱/۲۶

اخبار مرتبط