به گزارش نما به نقل از روزنامه شرق: اگر ترافیک نباشد با کرج نیمساعت فاصله دارد. بعد از ردکردن ترافیک همیشگی کرج در بعضی ساعات، کافی است 20دقیقهای به سمت قزوین رفت و بعد هم حدود 20دقیقه در جاده خاکی یکی از دههای اطراف هشتگرد رانندگی کرد.
خانه محمدامین اینجاست؛ یک باغ بزرگ که پر است از درختان گردو و سیب و پرتغال. محمدامین سرایدار این باغ است. باغی که صاحبش نمایشگاه اتومبیل دارد. گوشه باغ اتاقی 30متری وجود دارد که خانه محمد و همسر و تکدخترش است.
صبحها بعد از نماز، صبحانه مفصلی میخورد؛ سرشیر و آبپرتغال طبیعی تا انواع مربا. بعد هم تا بعدازظهر مشغول کارهای باغ میشود. آبیاری و هرس درختان، رسیدگی به گلخانه بزرگ ته باغ، غذادادن به مرغ و اردکهای باغ و تمیز نگهداشتن عمارت اصلی کار اوست.
«آقای مهندس آخر هفتهها همیشه اینجاست. بعضی وقتها نمیاد اما اکثر مواقع روزهای تعطیل با خانوادهاش میان اینجا. استراحت میکنه و برمیگرده. خدارو شکر از کار من هم راضیه و...» نمیتواند حرفش را تمام کند. سرفههای پشت سر هم اشک را از چشمانش جاری میکند. اسپریاش را تنفس میکند. سری تکان میدهد و دلیل سرفههایش را میگوید: «تا شش ماه پیش تهران بودیم. نزدیک میدان امامحسین(ع). من تو یه قهوهخونه کار میکردم. یه پنج سالی میشد. حقوقش بد نبود. هزینهها زیاد بود اما هر جوری بود سر میکردیم.
از یه سال پیش، یواشیواش حالم بد شد. وقتی میخواستم سفارش مشتری را آماده کنم، آنقدر سرفه میکردم که سرم درد میگرفت. اهمیت ندادم ولی بدتر شد. چند روز پشت هم قلیونهای قهوهخونه از دستم میفتاد و میشکست. مشتریها هم کمتر میشدند بس که سوتی میدادم. دست خودم نبود. صاحب کارم هم مجبور شد بیرونم کند. یک شب آنقدر سرفه کردم که خون اومد از دهنم. رفتیم بیمارستان. دکتر گفت حدود 60درصد از هر ریهات از کار افتاده. بهخاطر دود قلیونی که از صبح تا شب توش بودم.»
محمد بعد از این اتفاق، مجبور به ترک تهران شده است: «گفتند اگر تو دود تهران بمونی، ممکنه بمیری. اومدیم کرج. اونجا هم دود و دم بود. تا اینکه صاحب کار خانمم چون به ما اعتماد داشت، گفت بیایم سرایداری باغ داداشش. اولش بهخاطر پول کمش گفتم نه اما واقعا خوبه. الان راحت زندگی میکنم فقط مشکلم مریضیمه که هی باید دارو بخورم. برای من این شانس بود که از این کار برم، بقیه کارگرای دیگه چی؟»
«کارهای سخت و زیانآور کارهایی است که در آن، عوامل فیزیکی، شیمیایی، مکانیکی و بیولوژیکی محیط کار، غیراستاندارد بوده و در اثر اشتغال بیمهشده تنشی به مراتب بالاتر از ظرفیتهای طبیعی (جسمی و روانی) در وی ایجاد میشود که میتواند نتیجه آن بیماری شغلی و عوارض ناشی از آن باشد.» این تعریفی است که هیاتوزیران دولت در 26 اسفند سال 85 برای مشاغل سخت اعلام کرد. این قانون که 16 ماده دارد، توضیحاتی را در مورد تعیین سختی کار، حق و حقوق کارگران و وظایف کارفرمایان ارایه میکند.
یکی از این مشاغل که موجب آسیب جسمی شدید کارگران میشود، کار در قهوهخانهها و سفرهخانههاست. در ماده 4 این قانون آمده است: «کارفرمایان مکلفند شاغلان در کارهای سخت و زیانآور را حداقل سالی یکبار به منظور آگاهی از روند سلامتی و تشخیص بهنگام بیماری و پیشگیری از فرسایش جسمی و روحی آنان توسط مراکز بهداشتی و درمانی مورد معاینه قرار داده و نتیجه را در پروندههای مربوط ضبط و یک نسخه از آن را به سازمان تامیناجتماعی ارایه نمایند.»
فرهاد میگوید: «فقط 50هزار تومان به من دادند. چیز دیگهای نتونستم بگیرم. دستم به جایی بند نبود.» او پیرمرد 60سالهایاست و در سفرهخانهای در شمال تهران کار میکرده است. «من تو بازار بودم. دو تا قهوهخونه تو بازار بود که من 10 سال پیش، اونجا کار میکردم. پسر یکی از مغازهدارهای اطراف میخواست یه سفرهخونه تو بالاشهر بزنه، اومد سراغ ما که اوایل کارش بتونه قلیون خوب دست مردم بده. منم تجربهام زیاد بود. وقتی رفتم خیلی زود سرش شلوغ شد و هنوزم اونجا رو داره و بزرگترش کرده. اما من دیگه نمیتونستم کار کنم. نفس ندارم دیگه.»
فرهاد در مورد شروع مشکلاتش میگوید: «خب، یه پنج، شش سالی میشه که قلیون زیادتر شده. قبلا هم بود اما الان خیلی زیاد شده و بچههای دبیرستانی و راهنمایی هم میکشن. اکثرا جوونها با هم میان. تو سفرهخونه هم مثل قهوهخونه نیست، وقتی طرف میاد یه سفرهخونه گرون باید قلیون رو چاق کنی و تحویل بدی. خب مثلا شب جمعه که میشد من از ساعت 5 بعدازظهر تا 11 شب که باز بودیم، حدود 40 تا قلیون چاق میکردم.
بعد هم که کلا تو دود قلیون مشتریها کار میکنیم. اینطوری شد که یواشیواش نفسم کم اومد. دکتر گفت ریه هام چرک کرده. الان هم باید پیوند ریه بشم اما هزینهاش رو ندارم. من سنم بالاس و به هرحال میمیرم و این عملو انجام نمیدم. اما وقتی از کارفرما شکایت کردم، برای اینکه هزینه درمانمو بده به هیچجا نرسید. گفتند طبق قانون باید بده چون ما جزو مشاغل سخت هستیم اما من نتونستم کاری بکنم.»
علی شاملو مشاور حقوقی سازمان تامیناجتماعی است که میگوید: «احراز سختی یک شغل و اینکه تسهیلات قانون سختی کار به آن تعلق میگیرد یا نه، بر عهده سازمان تامیناجتماعی است.» او درباره قانون مشاغل سخت و زیان آور میگوید: «تسهیلات کسانی که شامل این قانون هستند، موارد متعددی است که از بین آنها میتوان به افزایش حقوق و امکانات درمانی دورهای اشاره کرد. کارفرما ملزم است از لحاظ سلامتی کارگر خود را تحت نظر داشته باشد و امکانات تغذیهای مناسب با سختی کار او در نظر بگیرد؛ مثل مصرف شیر.
از طرف دیگر، باید مرخصیهایی داده شود که بین روزهای کاری فاصله بیندازد و پشتسر هم نباشد. باید سازمان تامیناجتماعی این شغل را بهعنوان شغل سخت اعلام کند. مشکل دیگر این است که اگر قانونی هم باشد کارفرماها زیر بار نمیروند. در نهایت به کارگری که مدعی باشد میگویند برو و یک کارگر دیگر میآورند. علاوه بر مشکلات قانونی، کارفرماها و حتی برخی سازمانهای دولتی از پرداخت هزینههای بیمه طفره میروند. شرکتهای بیمه زیر بار هزینه درمان این افراد نمیروند درصورتیکه به انواع بیماریهای پوستی و تنفسی و سرطان مبتلا میشوند.»
ضررهای ناشی از قلیان و زیانبارتربودن آن نسبت به سیگار، بارها در رسانههای مختلف بیان شده است. دکتر ادیمی، فوقتخصص ریه، در گفتوگو با «شرق» در مورد زیانهای مصرف مستقیم و غیرمستقیم قلیان میگوید: «مطالعات متفاوت نشان داده است کسانی که بهطور غیرمستقیم با دود سیگار و قلیان در تماس هستند، سهبرابر بیشتر از دیگر افراد در معرض ابتلا به سرطان هستند. قلیان هم بهطور کل صدبرابر سیگار سمیت دارد و حجم بسیار بیشتری از دود استعمال میشود.
مهمترین بیماری کسانی که در معرض دود قلیان و سیگار هستند، تحریکپذیری مجاری هوایی است. در موارد شدیدتر آسم نیز شایع است. بعد از 30سالگی بدن به سمت پیرشدن میرود و حجمهای ریوی از دست میرود. برای مثال اگر فردی در سال 40سیسی از حجم ریهاش را از دست میدهد، اگر در معرض انواع دود باشد این حجم به 80سیسی میرسد. این افراد در برابر عفونتهای تنفسی باکتریایی و ویروسی نیز آسیبپذیرترند و بهبودیشان مدت زمان بیشتری طول میکشد.»
دکتر ادیمی در مورد مراقبتهای مناسب در مورد افرادی که در قهوهخانهها کار میکنند، میگوید: «بهترین کار این است که محل کارشان تهویه مناسب داشته باشد. متاسفانه در اغلب موارد اینطور نیست و محیط بسته است. ماسکهای فیلتردار هم میتواند تا حدودی کمک کند. این باور وجود دارد که موادی از قبیل میوهها و برخی قرصها آنتیاکسیدان هستند اما خیلی ثابتشده نیست. با توجه به همه این موارد، بهترین کار این است که این افراد شغلشان را عوض کنند.»