انتقاد معاون سابق وزير فرهنگ و ارشاد از وضعيت نمايشگاه كتاب

نمایشگاه كتاب در مصلی باعث بی اعتمادی مردم می‌شود

عکس خبري -نمايشگاه کتاب در مصلي  باعث بي اعتمادي مردم  مي‌شود

سال گذشته وزیر قاطعانه می‌گوید كه دوره بعد نمایشگاه در مصلی نخواهد بود و آقای دری به نقل از رئیس جمهوری می‌گوید كه دوره بعد نمایشگاه در جای دیگری خواهد بود، ولی می‌بینیم كه امسال باز هم نمایشگاه كتاب در مصلی برگزار می‌شود و این مسائل باعث بی اعتمادی مردم به مسئولان می‌شود.



به گزارش نمانیوز و به نقل از هفته نامه پنجره ، محسن پرویز
همان قدر که نامش با معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیوند خورده است با
نمایشگاه بین المللی کتاب تهران نیز نزدیکی بسیاری دارد؛ تا آن جا که چهار
سال(دوره‌های فرهنگی بر امور نمایشگاه کتاب، نظارت داشته است. یکی از ویژگهای
بسیار مهم محسن پرویز این است که خوش صحبتی است که به شکل گیری یک گفت و گو کمک می‌کند.
با او به راحتی می‌شود کارنامه ربع قرن فعالیت نمایشگاه بین‌المللی کتاب را مرور
کرد و از نقاط ضعف و قوت آن از گذشته تا امروز سخن گفت. برپایی بیست و پنجمین دوره
نمایشگاه بین المللی کتاب تهران که از 13 تا 23 اردیبهشت ماه در مصلای تهران
برگزار می‌شود دلیل شکل‌گیری این گفت و گو است. به این امید که مطالب مطرح شده در
آن به بهبود وضعیت نشر کشور و برپایی بهتر این نمایشگاه کمک کند.



 



نمایشگاه کتاب در حالی 25 ساله می‌شود که در دو سال اخیر،
شما معاون فرهنگی وزارت ارشاد نبوده‌اید؛ اما همچنان فکر می‌کنم یکی از افرادی
هستید که می‌توان کارنامه و تاریخچه نمایشگاه را با او مرور کرد. نخستین دوره
نمایشگاه سال 1366 و در وضعی برگزار شد که کشور درگیر جنگ بود. آیا واقعاً آن
سالها ضرورت برپایی نمایشگاه بین‌المللی کتاب احساس می‌شد؟



نمایشگاه کتاب تهران در واقع در پاسخ به یک ضرورت راه‌اندازی
شد و اگر تاریخچه ماجرا را بررسی کنید، می‌بینید که در دوره‌های اولیه بیشترین
استقبال از بخش کتابهای خارجی و از سوی قشر دانشگاهی بود.



این افراد که برای تهیه کتابهای درسی مراجعه می‌کردند در
طول سالها باعث رونق نمایشگاه شدند. همچنین بخش دیگری از دانشگاهیان و حوزویان هم
برای خرید کتابهای درسی به ناشران داخلی حاضر در نمایشگاه مراجعه می‌کردند. یکی
دیگر از بخش‌های پررونق نمایشگاه که تا امروز هم رونق خود را حفظ کرده بخش کودک و
نوجوان است. به هر حال در آن سالها تجربه ای در حال شکل‌گیری بود و اگر هم نقصی به
چشم می‌خورد ناشی از بی تجربگی و مسائل مرتبط با حرکتی توأم با اصلاح بود.



 



اما نمایشگاه کتاب در گام‌های اول، حرکتی نوین بود که برای
خیلی‌ها تعریف نشده بود و در اولویت برنامه‌های کلان کشور هم قرار نداشت.



برای این حوزه نوعی اولویت ایجاد شد تا کمک کار تهیه کتاب
برای مراجعه کنندگان – که اکثر آنها هم قشر دانشگاهی بودند – باشد نمایشگاه کتاب
در آن سالها بیشتر در بخش خارجی کارکرد داشت و به همین دلیل هم در آن سالها اعتراض‌هایی
از سوی ناشران داخلی صورت گرفت که وقتی نمونه یک کتاب را ناشر داخلی دارد، چرا
باید نمونه خارجی آن بهتر و بیشتر فروخته شود. آنها این موضوع را لطمه‌ای به بازار
نشر داخلی می‌دانستند.



 



اگر اشتباه نکنم، همین بحث‌ها و اعتراض‌ها به سیاست ثبت
سفارش در نمایشگاه و تحویل کتاب در زمانی دیگر منجر شد.



در آن سالها قانونی گذاشته شد که اگر کتابی را هم ناشر
داخلی و هم خارجی داشته باشند، خرید از ناشر داخلی در اولویت است و به همین منظور
ثبت سفارش ایجاد شد که افراد در نمایشگاه خرید خود را ثبت می‌کردند و در زمان
دیگری تحویل می‌گرفتند و در این فاصله مسأله مشابهت کتاب بررسی می‌شد. این شیوه
مشکلاتی ایجاد کرد که به مرور مساله ثبت سفارش کتابهای خارجی به سمت تحویل در محل
خرید رفت.



 



مشکلات بخش خارجی به همین موارد ختم نمی‌شد مراجعه کنندگان
زیاد، ازدحام‌ها و تمام شدن کتابها هم بخشی از مسائل جانبی بود.



ناشران خارجی تعداد مشخصی کتاب برای نمایشگاه می‌آوردند به
همین دلیل بسیاری از کتابها در همان روزهای اول نمایشگاه تمام می‌شد و گاه بازار
سیاه ایجاد می‌شد. مشکلاتی از این نوع تا نمایشگاه هجدهم وجود داشت و بعضا تا
امروز هم باقی مانده است.



 



مشکلات بخش بین‌الملل به مرور برطرف شد؟



به نظرم از این مرحله گذر کرده و در بخش بین‌الملل به نقطه
بهتری رسیده‌ایم. در حال حاضر بیشتر بازدیدها برای تهیه کتاب برای کتابخانه‌ها و
آشنایی بیشتر با اتفاقات حوزه نشر است.



 



اما هر قدر مراجعه کنندگان بخش خارجی نمایشگاه کم شدند،
ازدحام در بخش ناشران داخلی بیشتر شد.



در بخش داخلی، ابتدا تعداد ناشران و کتابها زیاد نبود و
اتفاقا با افزایش تعداد ناشران و کتابها مشکلاتی از نظر گنجایش فضا مطرح شد و فضای
قبلی دیگر پاسخگو نبود.



افزایش روزافزون مراجعه کنندگان باعث معضلات ترافیکی در آن
منطقه از شهر شده بود و هر قدر که جلو می‌رفتیم، ساختمانهای محل نمایشگاه بین‌المللی
فرسوده تر می‌شدند.



 



بله یادم هست که از دوره‌های پانزدهم – شانزدهمف دیگر باد و
باران به سالن‌های نمایشگاه لطمه‌های جدی می‌زد و نمایشگاه در برابر آتش‌سوزی
چندان امن نبود.



در نمایشگاه شانزدهم در پی یک بارندگی شدید دو سالن دچار آب
گرفتگی شدف ولی چون در آن سالها رسانه‌ها به تعداد این روزها نبود بسیاری افراد از
این مسائل مطلع نشدند. همچنین آتش سوزی در نمایشگاه مبل، چند روز مانده به
نمایشگاه کتاب اتفاق افتاد که یک سالن را از دسترس خارج کرد. مجموعه این اتفاقات
باعث شد اصرار برگزار کنندگان نمایشگاه کتاب از دوره شانزدهم بر این قرار گیرد که
نمایشگاه به جای دیگری منتقل شود. در آن سالها اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران
متولی برپایی نمایشگاه بود و آنها با انعکاس این مشکل مسأله جا به جایی را مطرح
کردند.



 



تعداد ناشران و کتابها و مراجعه کنندگان بالا رفت و فضای
نمایشگاه ثابت ماند و روز به روز هم فرسوده‌تر شد.



نمایشگاه کتاب چه بخواهیم و چه نخواهیم بزرگترین رخداد
فرهنگی کشور با بیشترین مراجعه کننده است. بعد از نمایشگاه بین المللی کتاب برزیل
(ریدوژانیرو) نمایشگاه کتاب تهران بیشترین تعداد بازدید کننده را دارد و در مقایسه
با نمایشگاه فرانکفورت که می‌گویند در طول برپایی 180 هزار بازدید کننده دارد
نمایشگاه ما با 3 میلیون و نیم بازدید کننده رکوردار است.



 



نمایشگاه فرانکفورت چطور؟ به نظر می‌رسد این نمایشگاه تفاوت
ساختاری با نمایشگاه تهران دارد همچنین زمان آن کوتاه‌تر است.



بله. طول دوره نمایشگاه فرانکفورت نصف نمایشگاه تهران است و
به غیر از روزهای پایانی آن فروش کتاب در آن آزاد نیست. البته برخی کشورهای عربی و
ههمسایه ما هم حتی با در نظر گرفتن نسبت جمعیتی، نمایشگاه‌های کتابی برگزار می‌کنند
که در مقایسه با نمایشگاه کتاب تهران بازدید کننده کمتری دارند.



 



برگردیم به بحث مکان برپایی نمایشگاه کتاب آیا در همان
سالها که مسأله تغییر مکان مطرح شد جایی مناسب‌تر از مصلی موجود نبود؟



تغییر مکان نمایشگاه به مصلی ناخواسته بود. محل قبلی
نمایشگاه بین‌المللی به گونه‌ای بود که معضلات ترافیکی ایجاد می‌کرد. سالن‌ها
متعدد و متفرق بود. مهندسی نمایشگاه بین‌المللی مربوط به دهه 60 میلادی است ولی
امروزه با پیشرفت در این حوزه در همه جای دنیا نمایشگاه‌ها در یک یا دو سالن بزرگ
و متصل به هم برگزار می‌شود، نه سالن‌های چند هزار متری متفرق نکته مهم دیگر بحث
ایمنی بود. بسیاری از آن سالنها در طول سال مورد استفاده قرار نمی‌گرفت و ایمنی
کافی نداشت. در دوره نوزدهم، رئیس جمهوری با لحن شوخی خطاب به وزیر ارشاد اشاره
کرد که سال دیگر اگر نمایشگاه جابجا نشود ممکن است شما دیگر این جا نباشید. آقای
احمدی نژاد در همان دوره شهرداری هم به این نتیجه رسیده بود که محل فعلی برای
نمایشگاه‌های بزرگ مناسب نیست. البته هیچ محل مناسب و آماده‌ای در کل کشور نبود و
ما چهار تا پنج مرکزی را که شاید می‌شد در آنها نمایشگاه کتاب برگزار کرد، بررسی
کردیم.



 



غیر از گزینه‌هایی که این روزها مطرح می‌شوند مکان‌های
دیگری بود که شما از آنها بازدید کرده باشید؟



حتی استادیوم آزادی را هم دیدیم که در آن بازدید، رئیس
سازمان تربیت بدنی و وزیر ارشاد وقت هم حضور داشتند در این باره صحبت شد که سازه‌های
موقت در فضای باز احداث شود ولی در نهایت به این نتیجه رسیدیم که این مکان نمی‌تواند
جایگزین نمایشگاه بین‌المللی کتاب باشد.



 



مگر شما به دنبال راه‌اندازی مکانی به عنوان نمایشگاه بین‌المللی
کتاب بودید؟



اتفاقا ما اصلا به دنبال راه‌اندازی مکانی به عنوان
نمایشگاه بین‌المللی کتاب نبودیم. به اعتقاد ما باید مکانی در حد استانداردهای
جهانی با نام «نمایشگاه بین‌المللی» ایجاد می‌شد که 10 روز هم در آن نمایشگاه بین‌المللی
کتاب برگزار شود. در آن سال شهر آفتاب و شهر پرند را وعده دادند. در نتیجه ما به
دنبال یک مکان موقتی برای دو سال می‌گشتیم.



 



منطقه شمال مصلی را که در محوطه سازمان فرهنگ و ارتباطات
اسلامی واقع شده بررسی نکردید؟



آن منطقه به دلیل این که میان دو بزرگراه قرار دارد، جای
مناسبی برای نمایشگاه است. به مدت چهار سال مکاتبات و پیگیریهایی در این زمینه
انجام شد؛ ولی به دلیل این که آن منطقه در طرح گسترش مصلی است و در اختیار دولت و
شهرداری نیست آن گزینه منتفی است و برایم جای تعجب دارد که این روزها برخی دوستان
می‌گویند قرار است آن جا نمایشگاه ساخته شود! آیا این اظهارنظرها از روی اختیار و
دانش است یا این که گزارشهای غلط به آنها می‌رسد؟ همانطور که تاکید کردم ما به
دنبال مکانی موقتی برای یک یا دو سال می‌گشتیم و در آن موقعیت مصلی بهترین گزینه
بود نه این که کلا بهترین مکان باشد.



 



ماجرای شهر آفتاب و شهر پرند و باغ کتاب چیست؟



باغ کتاب طرحی بود که سالهای 81-82 در شورای کتاب شهرداری
مطرح شد باغ کتاب نیازهای حوزه کتاب در زمینه نمایشگاه‌های تخصصی کتاب تشکیل دفتر
ناشران و برپایی نشست‌های تخصصی را برطرف می‌کند و می‌تواند پاتوق اهالی فرهنگ
باشد، ولی برای نمایشگاه بین‌المللی مناسب نیست. ما نیازمند ساخت مکانی به عنوان
نمایشگاه بین‌المللی هستیم که در دوره‌ای هم میزبان نمایشگاه کتاب باشد. در این
زمینه دیگر بحث شهرداری و دولت فرقی ندارد و همه از بیت‌المال هزینه می‌شود. اگر
بودجه‌ها متفرق است بایدتجمیع شود و محلی برای نمایشگاه‌های بین‌المللی ساخته شود.
هیچ عقل سلیمی جایز نمی‌داند که چند صد میلیارد تومان برای ساخت سازه‌های موقت
هزینه شود تا 10 روز در آن نمایشگاهی دایر کنیم. نتیجه همه این مسائل این شده که
هنوز نمایشگاه‌های بین‌المللی جای مناسبی ندارد. سال گذشته وزیر قاطعانه می‌گوید
که دوره بعد نمایشگاه در مصلی نخواهد بود و آقای دری به نقل از رئیس جمهوری می‌گوید
که دوره بعد نمایشگاه در جای دیگری خواهد بود، ولی می‌بینیم که امسال باز هم
نمایشگاه کتاب در مصلی برگزار می‌شود و این مسائل باعث بی اعتمادی مردم به مسئولان
می‌شود.



 



ولی مسئولان نمایشگاه که تأکید می‌کنند سازه‌های موقت
نمایشگاه در برابر باد و باران مقاوم است!



من هم گزارش یکی از رسانه‌ها را خواندم که نوشته بود سازه‌های
نمایشگاه در برابر باران اخیر تهران مقاوم بوده است. جای تعجب دارد! وقتی هنوز
چادرها نصب نشده بود چطور می‌توان گفت سازه مقاوم بوده است؟ وقتی چادری نصب نشده
چطور می‌گوییم آب نشت نکرده است؟ این رپرتاژ آگهی است و این گونه گزارشها را به
مسئولان ارائه می‌دهند سازه موقت تا اندازه‌ای در برابر طوفان و باران مقاومت دارد
و اگر بخواهیم ضریب اطمینان بالا برود بایدهزینه‌ها را بالا برد که به صرفه نیست.
نمایشگاه باید در سالنهای مسقف برگزار شود، نه سازه‌های موقت چادری یک نفر یا یک
رسانه باید این وعده‌ها را به مسئولان یادآوری کند. اگر خاطرتان باشد رئیس آتش
نشانی یکبار در گفت و گویی اعلام کرد که نهاد تحت امرش در برابر اتفاقات نمایشگاه
کتاب مسئولیتی بر عهده نمی‌گیرد.



 



آقای پرویز! بحث مکان نمایشگاه حدیث تکراری و گویا بی
سرانجام شده است. امیدواریم که این گفته‌ها را جایی به گوش جان بشنوند. بحث دیگرم
در باره رفتارهایی است که بعضا با ناشران می‌شود و برخی از آنها از حضور در
نمایشگاه محروم می‌شوند. حضورناشران در نمایشگاه کتاب و ارتباط رو در رو با مخاطب
هم حق ناشر است و هم حق مخاطب، آیا می‌توان از تحقق آن جلوگیری کرد؟



هر قدر ناشران کمتری در نمایشگاه شرکت کنند دست و پای مخاطب
را می‌بندیم و او به بخشی از خواسته‌هایش نمی رسد. همچنین ناشران به دلیل مشکلات
توزیع کتاب در کشور روی نمایشگاه حساب باز می‌کنند و محروم کردن آنهااز حضور در
نمایشگاه درست نیست. البته محدودیت فضای نمایشگاه اجازه نمی‌دهد همه ناشران به
فضای دلخواه‌شان دست یابند. تعیین متراژ غرفه هر ناشر ضوابطی دارد و دست‌اندرکاران
نمایشگاه باید بر اساس آن عمل کنند این که یک نفر بخواهد حکم صادر کند و آن حکم
قابلیت فرجان خواهی نداشته باشد، نوعی دیکتاتوری است.



 



شما در نمایشگاه بیستم تجربه‌ای از این دست را پشت سر گذاشتید
که برخی ناشران قصد تحریم آن را داشتند. آن بحران پشت سر گذاشته شد و این روزها
ماجرای جدیدی از حذف و تعلیق ناشران مطرح شده است.



در آن دوره اقدماتی انجام شد؛ ولی فضای ذهنی ما این بود که
اختیار با خود ناشران است که شرکت کنند یا نکنند. در نهایت با پا در میانی شورای
شهر و پیگیریهای آقای خادم زمان ثبت نام را تمدید کردیم. مبنای‌مان این نبود که
رفتارهای سیاسی و خارج از حوزه نشر افراد را در نمایشگاه کتاب دخالت دهیم. هر
تصمیمی که ما می‌گیریم باید شفاف‌سازی شود. البته اگر ناشری بر اساس قانون متخلف
شناخته شده طبیعی است که اجازه حضور در نمایشگاه را نداشته باشد ولی باید جرم او
محرز باشد. قانون باید شفاف و مشخص و قابل دسترس باشد. این مسائل نباید به رابطه
ناشر با معاونت فرهنگی ارتباط داشته باشد. اگر ناشری حرفی زده که رسانه‌ای شده و
حالا مدیری خوشش نیامده است، این نباید معیار محرومیت باشد. البته شنیدم که می‌گویند
قرار است با ناشران با رأفت اسلامی رفتار شود. اول باید بدانیم که رأفت اسلامی را
می‌شود در حوزه حقوق شخصی مطرح کرد نه حقوق عمومی. اگر ناشری مثلا به محوطه غرفه
همسایه‌اش تعرض کرده است. نمی‌توان با رأفت اسلامی با او رفتار کرد. چون او حق
دیگری را ضایع کرده است.



 



فارغ از مساله مکان نمایشگاه فکر می‌کنید در چه صورت می‌توان
نمایشگاه کتاب بهتری داشت؟



اولین نکته این است که جای ناشران در نمایشگاه از یک سال
قبل معلوم باشد تا بتوانند برنامه‌ریزی کنند. همچنین باید فضایی فراهم شود که
ناشران حرفه‌ای بتوانند با طرف‌های داخلی و خارجی مذاکره کنند افراد جامعه برنامه
نمایشگاه را از قبل بدانند تا با برنامه‌ریزی قبلی در نشست‌های تخصصی شرکت کنند
بایدهایی که ما را به نمایشگاهی بین‌المللی نزدیک می‌کند، روندی بلند مدت است و هر
سال می‌توان یک یا چند هدف را محقق کرد. نمایشگاه کتاب باید متولی دائمی داشته
باشد نه این که افرادی که شغل دیگری دارند در نزدیکی زمان نمایشگاه بیایند و
نمایشگاه برگزار کنند.



 



زمانی موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی همین وظیفه را برعهده
داشت.



قرار بود در موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی دبیرخانه‌ای دائمی
برای نمایشگاه کتاب داشته باشیم، ولی به دلایلی اصلا طومار موسسه در هم پیچیده شده
و مسئولیت نمایشگاه کتاب به خانه کتاب سپرده شد که اساساً وظایف دیگری دارد. اگر
موسسه را نمی خواستیم، تعطیلش می‌کردیم نه این که ماهها بدون سرپرست رها شود تا در
نهایت هم وزیر برای آن مدیر عامل تعیین کند اینها همه نشان دهنده مشکلات مدیریتی
است. این مسائل سلیقه «من» نبوده است که چون من نیستم. کس دیگری بگوید سلیقه‌ام
ایجاب می‌کند این گونه نباشد بودجه بیت‌المال امانتی است در دست ما که اگر در این
دنیا هم در باره آن از ما سئوال نشود در آن دنیا باید جوابگو باشیم.



 



شما از موافقان برپایی نمایشگاه کتاب در شکل فعی هستید که
بیشتر فروشگاه کتاب است یا فکر می‌کنید این ساختار باید تغییر کند؟



سال 88 آقای کیائیان مقاله‌ای منتشر کردند و در آن تاکید
کرده بودند بهتر است نمایشگاه به شکل نمایشگاه باشد؛ ولی من به عنوان کارشناس کتاب
معتقد بودم این کار به نفع ناشر و مخاطب نیست. نمایشگاه کتاب لندن در کشوری با
زیرساخت‌های متفاوتی برگزار می‌شود. در آن جا نمایشگاه کتاب جایگزینی برای کمبود
ویترین کتاب نیست. همان سال موضوع را با ناشران در میان گذاشتیم که 99 درصد آنها
با این طرح مخالفت کردند. همچنین بسیاری از مراجعه کنندگان هم نمایشگاه را بهترین
محل برای خرید کتاب می‌دانند. به همین دلیل فکر می‌کنم در وضع موجود شیوه فعلی
پذیرفتنی است ولی باید محلی داشته باشیم که کارنامه نشر سال در معرض دید عموم قرار
گیرد این اتفاق در دوره‌های مختلف رخ داده است؛ ولی شنیده می‌شود برخی دوستان که
تازه مسئولیتی گرفته‌اند، فکر می‌کنند خودشان این کارها را ابداع کرده‌اند و مثلا
بازدید خبرنگاران از مراحل آماده‌سازی مصلی را کاری مبدعانه می‌دانند. در حالی که
این برنامه در دوره های قبل هم بوده است. یا غرفه حضرت زهرا(س) که قبلا تجربه شده
است.



 



به عنوان آخرین پرسش در همان سالها چه فرصت‌هایی فراهم می‌شد
که شما می‌توانستید مدیریت بهتری بر نمایشگاه داشته باشد؟



ما طرح و برنامه‌های فراوانی داشتیم؛ ولی به دلیل این که
برای آماده‌سازی مکان نمایشگاه باید اقداماتی خارج از وظایف‌مان انجام می‌دادیم آن
برنامه‌ها محقق نشد و من افسوس آن را می‌خورم. مسئولیتهای اصلی به جای این که در
اختیار متخصصان عرصه فرهنگ باشد در اختیار کسانی است که ساخت و ساز و سخت‌افزار
نمایشگاه را مهیا می‌کنند. برخی افرادی که در حال حاضر در نمایشگاه مسئولیتهای
کلیدی و ویژه دارند، با حوزه نشر و کتاب آشنایی ندارند و بعضا سالهاست کتاب
نخوانده‌اند. در حالی که اگر مکان نمایشگاه و سخت‌افزارهای آن مهیا باشد می‌توانیم
کارها را به دست افرادی بسپاریم که متخصص هستند تا روی محتوا تدبیر کنند



۱۳۹۱/۲/۱۴

اخبار مرتبط