به گزارش نما ، رضوى فقیه بهدلیل انتشار مقالاتى در روزنامه یاسنو و در حمایت از توهینهاى هاشم آغاجرى به ساحت مرجعیت و فقاهت ، بازداشت شده بود.
سوابق هتاکی های «رضوى فقیه»
رضوى فقیه در اسفندماه سال 80 در نشست دانشگاه علامه و در نشست اردیبهشتماه سال 83 دانشگاه خواجه نصیر به عضویت در شوراى مرکزى دفتر تحکیم وحدت (طیف علامه) در آمد که در هر دو دوره مسؤولیت دبیرى واحد سیاسى را بر عهده داشت.طیف علامه دفتر تحکیم وحدت، طیف بهاصلاح مدرن و رادیکال دفتر تحکیم به حساب مىآمد و رویکردهاى ساختارشکنانه را دنبال مىکرد که مسؤولیت رضوى فقیه بهعنوان دبیر واحد سیاسى در این تشکل تا قبل از استعفایش در تیرماه سال 83 ادامه دارد. او البته در بیانیه استعفاى خود دلیل حضور در شوراى مرکزى دفتر تحکیم را از همان ابتدا، تقویت طیف علامه عنوان مىکند.در زمان دوم خرداد و اوج فعالیت نشریات زنجیرهاى، با روزنامههاى «بهار»، «نوروز»، «یاس نو» و «وقایع اتفاقیه» همکارى مىکند و در سال 85 براى ادامه تحصیل به فرانسه مىرود و بهعنوان دبیر اتحادیه انجمنهاى اسلامى دانشجویان در اروپا انتخاب مىشود.
رضوى فقیه هنگام عضویتش در شوراى سردبیرى «یاس نو» ارگان مطبوعاتى حزب منحل مشارکت، بهدلیل مقالاتى که در حمایت از توهینهاى هاشم آغاجرى به ساحت مرجعیت و فقاهت در مطبوعات منتشر کرده بود، بازداشت شد. وى همچنین یکى از امضاکنندگان بیانیه حمایت از آغاجرى بود که توسط 134 تن از روزنامهنگاران اصلاحطلب تهیه شده بود.
رضوى فقیه که یکى از فعالین ستاد «مهدى کروبى» در انتخابات سال 88 محسوب مىشد، بعد از انتخابات نیز از اقدامات غیرقانونى مهدى کروبى حمایت کرد و به همکارى با رسانه و سایتهاى ضدانقلاب پرداخت. وى مدعى بود که مشروعیت نظام بعد از انتخابات زیر سؤال رفته است.
در مقطعى رضوى فقیه و تشکیلات متبوعش بهقدرى دچار خودبزرگبینى مىشوند که تنها جریان اصلاحات را مورد پذیرش مردم معرفى مىکنند و براى هموارکردن راه اقدامات افراطى و غیرقانونى خود به نظام هشدار مىدهند که عدم اقبال مردم به جریان اصلاحات بهمعناى ناامیدشدن مردم از اصلاح نظام و حرکت به سمت روشهاى بنیادىتر براندازى و انقلاب است: «ناامیدى مردم از اصلاح طلبان نباید مایه خشنودى محافظهکاران باشد، این ناامیدى به منزله قطع امید از اصلاح پذیرى کلیت نظام و ناتوانى اصلاحطلبان از غلبه بر راهحلها و روشهاى محافظهکارانه است؛ بنابراین مردم با عبور از اصلاحطلبان به سمت محافظهکاران نمىروند بلکه به روشهاى بنیادىتر اقبال خواهند کرد.»
اعتقاد رضوى فقیه به نسخه حقوق بشر غربى بهگونهاى است که وى دخالتها و فشارهاى خارجى به کشور در این زمینه را طبیعى و مفید عنوان مىکند: «شهروندان باید قانع شوند که بدون چشمداشت به نیروهاى خارجى نیز مىتوانند به توسعه حقوق بشر و آزادىهاى بیان امیدوار باشند و تنها فشارهاى خارجى نیست که مىتواند حکومت را وادار به تأدیه حقوق شهروندان کند اما متأسفانه، هنگامىکه حقوق شهروندى در هیچ سطحى به رسمیت شناخته نشود و فعالان سیاسى و مطبوعاتى بهصورت انفرادى نگه داشته شوند و حتى از حق دسترسى به وکیل یا ملاقات با خانواده یا در اختیار داشتن کتاب و هر امکان قانونى و مشروع دیگر محروم شوند، باید این انتظار را داشته باشیم که بعد از خدا امیدشان به نیروها و نهادهاى خارجى باشد؛ باید بپذیریم ما نیز عضوى از جامعه ى جهانى هستیم و همچنانکه ما حساسیت هایى نسبت به مسایل پیرامونى و فراتر از مرزهاى خود داریم، جامعه جهانى نیز حساسیتهایى نسبت به مسائل همهگیر بشرى نظیر حقوق بشر، آزادى بیان، صلح و امثال آنها در همهجاى دنیا از جمله ایران دارد.»
حمایت رضوی فقیه از سخنان هاشم آغاجرى
هاشم آغاجرى در 29 خرداد 1381 شمسى در خانه معلم همدان به مناسبت در گذشت دکتر على شریعتى به سخنرانى پرداخت. رضوى فقیه از اولین کسانى بود که از اهانتهاى هاشم آغاجرى حمایت کرد. آغاجرى طى سخنانى با عنوان «پروتستانتیسم اسلامى» که در خانه معلم همدان به مناسبت بیست و پنجمین سالگرد درگذشت دکتر شریعتى برگزار شده بود، به برخى از اصول مذهب شیعه و روحانیت اهانت کرد تا جایىکه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در واکنش به هتک مقدسات توسط آغاجرى بیانیهاى را صادر کرد.آغاجرى بدون در نظر گرفتن تفاوتهاى بنیادى مسیحیت قرون وسطى و اسلام ناب از پروتستانتیزم اسلامى سخن به میان آورد و روحانیت، مرجعیت، مردم و مقدسات را به باد تمسخر گرفت. او آموزههاى دین را «سیاه و تاریک لقب داد» و مردم را بهواسطه تقلید، میمونصفت خواند و تصریح کرد: «براى اصلاحات باید دین را تغییر داد.» آغاجرى نهضت پروتستانتیزم را اینطور تئوریزه مىکرد: «نهضت پروتستانتیزم مىگفت ما مسیحیت را باید از دست روحانیت سنتى کلیسایى آزاد کنیم و دین را باید از دست پاپ نجات داد.» و از این مسیر حمله به روحانیت را در دستور کار داشت: «کى قبل از صفویه ما این سلسله مراتب را داشتهایم؟...نظام کلیسایى. از بالا شروع مىشود، پاپ، اسقفها، کاردینالها، کشیشها، کشیش محلى، کشیش فلان، بعد بهتدریج در دوره ما تأثیر این فرهنگ و البته تحت تأثیر زمینههاى اجتماعى و اقتدارگرایى در ایران، به سمت این سلسله مراتب طبقهاى با یک نظم سلسله مراتبى و یک نفر در رأس آن به نام آیتا... العظمى فى العالمین و السموات و الارضین و... تا آخر، این در رأس و بعد همینطور مىآید پایین سلسله مراتب، آیتالله، حجتالاسلام، ثقةالاسلام، چى چىالاسلام (خنده تمسخر حضار) حالا در این چند سال اخیر که حوزه ما تبدیل به مسند دولتى هم شده، مسأله حساس شده، قبلاً این عناوین دولتى نبوده.» آغاجرى درباره مسأله تقلید مردم از مراجع تقلید نیز گفت: «رابطه با مردم رابطه معلم و متعلم است نه رابطه مراد و مرید، نه رابطه مقلِّد و مقلَّد که تقلید بکنید. مگر مردم میمون هستند که تقلید بکنند؟!»وى در ادامه نیز جنبه لاهوتى ائمه را به روحانیت نسبت مىدهد و ولى صفاتى را براى امامان معصوم مىشمارد که جز استهزا، هیچ تفسیر دیگرى ندارد: «این طبقه روحانى ابتدا امامان معصوم را لاهوتى مىکرد تا خودش هم بهعنوان نایبان آن معصوم لاهوتى بشود... نباید بهعنوان موجودات فرا انسان نگاه کنیم، یک موجودات غیربشرى، غیرانسانى که اصلاً همهچیز آنها با ما فرق بکند. اصلاً قبل از خلقت یک چیز دیگر است، نافبریده متولد مىشوند، وقتى متولد مىشوند، از شکم مادر که بیرون مىآیند با دست مىآیند زمین و پاهایشان روى هواست، در همان حال اذان مىگویند. وقتىکه راه مىروند اصلاً سایه ندارند، برخلاف آدمهاى دیگر که سایه دارند، آنها سایه ندارند. دو چشم جلوى سر دارند و دو چشم پشت سرشان، چهارچشمى هستند. اول امام را یک موجود دستنیافتنى لاهوتى مىکردند که البته او دیگر یک الگو نبود. مارکس نیمى از حقیقت را بیان کرده که گفته است دین افیون ملتهاست؛ من هم نیمى دیگر از حقیقت را بیان مىکنم که دین افیون دولتها هم هست.... تمام آموزههاى دینى که از سوى دستگاه رسمى ارائه مىشود، آموزههاى گرد گرفته، سیاه، تاریک و عتیقه است که باید نقادى مىشد و به دور ریخته مىشد.»
در نهایت سازمان مجاهدین انقلاب در 12 تیر 81 و طى بیانیهاى رسماً از اظهارات گستاخانه آغاجرى حمایت کرد: سازمان مجاهدین انقلاب اسلامى ایران افتخار مىکند که اعضایى همچون دکتر هاشم آغاجرى دارد. اگرچه بعد از این ماجرا و آشکارشدن عمق سخنان ضددینى و ساختارشکنانه آغاجرى، محسن آرمین سخنگوى سازمان مجاهدین بهنوعى سعى بر توجیه سخنان آغاجرى را داشت اما حمایتهاى صریح ضدانقلاب، منافقین و سلمان رشدى از اظهارات آغاجرى محل تردیدى براى افکار عمومى باقى نگذارده بود. آرمین ابتدا با بیان اینکه «من مىدانم مشکل ایشان (آغاجرى) چیست. مشکل وى لحن و ادبیاتش است. معمولاً با همین ادبیات صحبت مىکند و منظور بدى ندارد!» عقبنشینى را آغاز نمود. اما حسین باقرزاده از عناصر مرتد گروهک تروریستى منافقین گفت: «سخنان آغاجرى را که خواندم، حیفم آمد به او تبریک نگویم» و حتى سلمان رشدى هم در حمایت از آغاجرى به میدان آمد و اظهار داشت: «وقتى اکثریت میانهروى مسلمانان در برابر اینگونه افراد اقدامى نمىکنند، رشدىهایى پیدا مىشوند که مأموریت را انجام مىدهند».
رضوى فقیه در همدان چه گفته است؟
دومین همایش فصلى اصلاحطلبان استان همدان با عنوان «بررسى موانع و راهبردهاى تدبیر و امید» برگزار شد. در این همایش سعید رضوى فقیه عضو تندرو گروه اصلاحطلب در سخنان خود اتهامات ناروایى به نظام و رهبرى نسبت داد و مجلس شوراى اسلامى، مجلس خبرگان و شوراى نگهبان را بهشدت تخریب کرده است. این سخنان با واکنشهاى زیادى همراه بود. منتقدان به این سخنان تأکید دارند، افرادى که از این فرد براى حضور در این مراسم دعوت کردهاند باید از سخنان این فرد اعلام برائت کنند. همچنین منتقدان خواستار برخورد قضایى با این فرد شدهاند.
سعید رضوى فقیه ابتدا با ترسیم تاریخ کشور در دوره پادشاهان قاجار و پهلوى، دوران پس از انقلاب را هم در همان چارچوب پادشاهى طاغوتى قرار داده و آنرا حکومت فردى و دیکتاتورى دانسته و به گستاخى به مقامات عالىرتبه نظام پرداخته است.وى در سخنانى عجیب عنوان کرد: این حکومت علوى امروز، میثم تمارش بابک زنجانى و مالک اشترش هم سعید مرتضوى است، پس اگر ما حکومت اموى تأسیس مىکردیم قرار بود با چه کسانى مواجه بشویم!
طرح موضوع افراطى درباره رهبرى نظام در آینده و انحراف از اصول و خط امام(ره) و در ادامه حمله تند به شوراى نگهبان با عبارات توهینآمیز، از دیگر مواضع رضوى فقیه بوده است. وى در عبارات اهانتبارى گفته است: 12 نفر آدمى که کمتر از من و شما راجع به مصلحت خودشان نمىتوانند تصمیم گرفته و مصلحت زندگى خودشان را بفهمند، چهطور در مورد منفعت و مصلحت 70 میلیون جمعیت تصمیم گرفتند!
وى مجالس شوراى اسلامى بعد از مجلس ششم و مجلس خبرگان را فرمایشى توصیف کرده و مدعى شد: مجلس هفتم، خانه نمایندگان ملت نبود، خانه نمایندگان حکومت بود، مجلسهاى بعدى هم اینطور است.وى در ادامه به تطهیر فتنهگران و فتنه 88 پرداخته و آنرا یک مطالبه عمومى و جنبش بر حق انتقادى تعبیر کرده(!) و آنرا ادامه انقلاب مشروطه و نهضت ملىشدن صنعت نفت دانسته و مىگوید: اگر بعد از انقلاب مشروطه با نهضت ملىشدن نفت مواجه مىشویم، یا بعد با قیام 15 خرداد و سپس با انقلاب اسلامى و پس از آن با جنبش اصلاحات در 76، حوادث 88 و پس از آن با انتخابات سال 92 مواجه شدیم، همه به این خاطر است که ما یک مطالبه عمومى داریم که جواب نگرفته است.
این فعال تندرو در ادامه مدعى مىشود: اگر پرونده سال 88 بسته شده بود چرا عکس رهبران جنبش اعتراضى بعد از انتخابات سال 92 در دستهاى جمعیت است!
رضوى فقیه همچنین با اشاره اینکه نظامى که از دلش کهریزک بیرون بیاید، نظام دوستداشتنى نیست، افزود: نظامى که از دلش حصر بیرون بیاید محبوب نیست!
هجمه آزادانه و بدون کوچکترین ملاحظه به اساس و اصول نظام و انقلاب و مقامات ارشد کشور جاى تعجب فراوان است؛ بهنظر مىرسد طیف فتنهگر و ضدانقلاب، روى کار آمدن دولت یازدهم را بهمعناى مهیاشدن فضاى مجدد هجوم به اصول انقلاب و اسلام احساس کردهاند. بر این اساس ضرورى است که دستگاههاى امنیتى و قضایى در این حوزه اقدامات مؤثر و ملموسى انجام دهند که فتنهگران باز هم دچار توهم سال 88 و دوران اصلاحات نشوند.
دولت یازدهم و تندروهای اصلاح طلب
در مجموع صحبتهاى اخیر سعید رضوى فقیه را باید ادامه جریانى دانست که در زمان دوم خرداد اهانت به مقدسات را شروع کرده بودند و از زمان روى کار آمدن دولت جدید بهدنبال احیاى مجدد خود هستند. با وجود اینکه دولت یازدهم بارها مرزبندى خود با عناصر افراطى را اعلام کرده است با این حال شاهد این هستیم که جریان اهانت به مقدسات دینى که با مقاله روزنامه بهار شروع شد و بعد از آن با اقدام روزنامه قانون و آسمان ادامه یافت، ایجاد حاشیه و منحرفکردن حرکت دولت را در سر مىپروراند. بنابراین لازم است که دولتِ اعتدال، تدبیر خود را براى مقابله با این جریان نشان داده و موضع رسمى خود را نسبت به این اهانتها مشخص کند.
بهنظر مىرسد از ابتداى شروع کار دولت جدید، جریانى با انداختن چند عدد نخود در دیگ قدرت دولت، خود را شریک، همکار و اخیراً صاحب اختیار دولت معرفى مىکند. همین جریان که بهظاهر خود را دوست معرفى مىکند در بزنگاهها در آسیبزدن به اعتبار دولت تردید نمىکند.این جریان در حال بازسازى روزنامههاى زنجیرهاى دولت اصلاحات است. شبکهاى که بخش عظیمى از آن اکنون در رسانههاى دشمن در اروپا و آمریکا خدمت مىکند. این جریان به تقویت حضور در فضاى مجازى همت ویژهاى دارد و درصدد تست فضا و حساسیتسنجى مردم و مسؤولین در خصوص ارزشها و آرمانهاى انقلابى و اسلامى است. این جریان با اهانت به خداوند متعال در غیرانسانى دانستن حکم قصاص بهنوعى رونمایى کرد و این آغاز کار است.
این جریان درصدد است فضاى علمى دانشگاهها را که در مسیر پیشرفت علمى گام برمىدارند تغییر دهد. تغییر مدیران کارآمد دانشگاهها و زدودن فضاى اعتدال از مراکز آموزشى و حرکت بهسوى افراطىگرایى در دستور کار آنهاست.این جریان با احیاى خانه احزاب و ثبت بیش از 200 حزب در وزارت کشور درصدد احیاى احزابى است که در فتنه 88 علیه نظام تا سر حد محاربه و بغى پیش رفتند و با شکست جنگ احزاب علیه نظام و مردم در 9 دى 88 مدتى در لاک خود فرو رفتند. اکنون دوباره از مخفیگاههاى خود سر بر آورده و در حال باز تولید فتنهاى جدید هستند.
آنها در صددند سه نهاد حزب، رسانه و دانشگاه را در خدمت فتنه به کار گیرند و البته این کار را در سه دهه گذشته بارها آزمایش کردند و با سد بصیرت مردم، دانشجویان، روزنامهنگاران وفادار به اسلام و نظام و از همه مهمتر با برخورد هوشمندانه حوزههاى علمیه و مراجع عالىقدر روبهرو و مجبور به عقبنشینى شدند.
اخیراً حضرت آیتالله العظمى مکارم شیرازى به برخى از رسانهها هشدار دادند که اگر چارچوبها را رعایت نکنند علیه آنها افشاگرى مىکنند. این نشان مىدهد مرجعیت بیدار شیعه که از مشروطیت تاکنون پاسدار حریم استقلال و آزادى و کرامت ایرانیان بوده، همچنان بیدار و هوشیار است و رنگ عوض کردن دشمن را در اشکال گوناگون رصد مىکند.
اظهارات یک عنصر فتنه در همایش فصلى اصلاحطلبان در همدان نشان داد یک شتابزدگى در بازتولید فتنه جدید وجود دارد. آنها صبر نمىکنند تا زمان استقرار آنها در مکانهاى جدید، طولانى شود.
آنها از «اعتدال» بهعنوان یک ماسک براى پیشبرد اهداف افراطىگرى خود در تخریب ارزشهاى نظام و انقلاب تردید نمىکنند و از همه مهمتر مستظهر به پشتیبانى آمریکا هستند. از زمانى که کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا رسماً از سران فتنه دفاع کرد و داغ ننگ و رسوایى را به پیشانى اهل فتنه زد، آنها مثل مارهایى که در فصل یخبندان بودند و حالا گرمى و حرارتى دیده باشند شروع کردهاند به جنب و جوش و همان حرفهاى نخنماى گذشته را که در زیر آوار خشم و فریادهاى ملت در قیام تاریخى 9 دى دفن شد، دوباره تکرار مىکنند.
اینکه همدان را براى شروع کار انتخاب کردند مسبوق به سابقه است. اوج هتاکى و بىحرمتىهاى دوران اصلاحات به ارزشها هم از همدان شروع شد. هاشم آغاجرى از مجاهدین انقلاب این شرارت را در آن دوران کلید زد. آقاى روحانى رئیس شوراى امنیت ملى کشور است. در این مقام باید از باب پیشگیرى و آیندهنگرى از همین الان تصمیم بگیرد. اگر او کارى نتواند بکند این وظیفه به دوش ملت سنگینى مىکند تا همچنان که در قیام 23 تیر 78 و 9 دى 88 توطئهها را خنثى کردند، دستاندرکار خلق حماسهاى جدید باشند.