به گزارش نما به نقل از ابتکار: نظرات کارشناسان پيرامون هدفمندي يارانهها و تشويق برخي مردم با عنوان قشر بي نياز به جهت انصراف از دريافت يارانههاي نقدي طي سال آينده ما را بر آن داشت تا از نظر برخي مسئولين و کارشناسان اقتصاد در اين خصوص بهره مند شويم.
در اين خصوص و در پاسخ به اين سوال خبرنگار که عدم دريافت يارانه اي نقدي از سوي مردم چه تاثيري در اقتصاد و بودجه کشور خواهد داشت و با توجه به تشويق مردم بلاخص قشر مرفه از عدم دريافت يارانههاي نقدي چه تعريفي از قشر نيازمند يا غير نيازمند (مرفه) ميتوان ارائه داد.
دکتر سعيد ليلاز گفت: بر اساس برآورد من و مطالعات اينجانب به عنوان يک کارشناس اقتصادي اگر 14 يا 15 درصد از مردم از دريافت يارانه انصراف دهد سالانه 6 هزار ميليارد تومان در هزينههاي دولت تفاوت ايجاد خواهد کرد به عبارتي اين 6 هزار ميليارد تومان در سال از هزينههاي دولت کم خواهد کرد و چه بسا اثري کاملا روشن در کاهش تورم نيزخواهد داشت.
اين کارشناس اقتصادي در خصوص رقم پرداختي يارانهها که در جهت جبران افزايش قيمت حاملهاي انرژي براي مردم در نظر گرفته شد ميگويد: اگر قرار بود که صد در صد در آمد ناشي از يارانهها به مردم تعلق گيرد اين رقم چيزي نزديک به 15 يا 16 هزار تومان بود و نميتوانست رقم ماهانه 45 هزار تومان باشد به عبارتي دولت با پرداخت رقم ماهانه نفري 45 هزار تومان به واقعه مجبور به چاپ اسکناس شد.
وي در ادامه با يادآوري شعري از حکيم ابوالقاسم فردوسي که ميگويد: «گاو نادان خورد زپهلوي خويش». ياد آور شد اين وضعيتي بود که دولت سابق مجبور به پرداخت رقم بالاي آن چه پيش بيني شده بود باشد که علي الظاهر براي مردم خوشايند بود لاکن اين پرداختي نتيجه افزايش تورمي بود که براي مردم نگران کننده بود که در وضعيت فعلي نيز نتوانست آنگونه که بايد دردي را درمان کند.
دکتر سعيد ليلاز اين کارشناس اقتصادي در ادامه خاطر نشان ميکند به عبارتي با احتساب تورم اين رقم پرداختي 45 هزار تومان همان 20 هزار تومان با احتساب تورم است و اين در حالي است که با افزايش تورم طي سال جديد تنها ميتواند هزينه نان و پنير مردم باشد.
سعيد ليلاز در ادامه در پاسخ به اين سوال که چه تعريفي از قشر مرفه يا فقير ميتوان داشت و آيا با اين رويه قدرت خريد مردم از اقشار مختلف احيا خواهد شد يا خير گفت:وضعيت پيش آمده تقصير دولت نيست و از دولت نيز تا 3 سال آينده نبايد انتظارنابجايي داشت همچنين طي 8 سال گذشته آسيب شديدي به اقتصاد و مردم وارد شد و بيشترين ضربه نيز متوجه قشر کارمند بود تا کارگر.که در وضعيت فعلي با توجه به وضعيت حقوقي قشر کارگران و کارمندان شايد به جرات بتوان گفت قدرت خريد قشر کارگري به سالهاي 80 بازگشته و قدرت خريد کارمندان نيز به دهه 70 رسيده است به عبارتي با اين وضعيت بايد به دولت فرصتي 3 ساله داد تا بتواند قدرت خريد مردم را از دوباره احيا کند.
اين کارشناس اقتصادي در ادامه در تعريف خود از فقير و فقر و همچنين ثروت و ثروتمند اين مهم را يادآور ميشود که تعريف از فقرو ثروت نسبي است و در يک تعريف کلي از فقيربايد گفت اگر فردي نتواند معيشت روزانه خود را تامين کند و ميزان درآمد وي در حدي نباشد که کالري مودر نياز يک روز خود راتامين کند از آن با نام معيشت زير خط فقر مطلق ياد ميشود. که طبق تعريف سازمان ملل اگر کسي قادر به تامين يک دلار يا 2 دلار در روز نباشد آن را خط فقر مطلق ميداند.
از نظر اين اقتصاددان کف حداقل معيشت آنجايي است که افراد هزينه مواد غذايي مورد نياز را فراهم ميکنند. که در قوانين بينالمللي نيز يکسري شاخصههايي در نظر گرفته شده لکن هيچ شاخصه مشخصي را نميتوان براي اين مهم برآورد کرد.
در ادامه در خصوص آينده هدفمندي يارانهها و وضعيت کلي مردم در رويارويي با آتيه نگران کننده اين مهم براي مردم دکتر محمدقلي يوسفي استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي در گفت و گويي اينگونه عنوان ميکند که نميتوان به بهانه اين که دولت مسئول ايجاد اشتغال نيست و يا کشور با تورم مواجه است مهمترين هدف استراتژي توسعه را به فراموشي سپرد.
وي در اين خصوص يادآورمي شود که اگر انسانها بيکار، بيمار، محروم، فقير و رنجور باشند و صداي آنها توسط سياستگذاران و تصميم سازان شنيده نشود بنابراين رشد اقتصادي براي کيست و چه معنايي ميدهد و چه هدفي را دنبال ميکند؟
وي اين مهم را خاطر نشان ميکند که اگر مردم فرصت مناسب براي ورود به بازار براي عرضه کالا و خدمات را داشتند بيکار نميماندند از اين روي نميتوان گفت که افراد راحت طلبند و دوست دارند بيکار بگردند بلکه بايد گفت براي آنها فرصت اشتغال فراهم نشده است، که البته اگر شرايط فراهم بود و هيچگونه موانع ورودي به بازار وجود نداشت و يا سيستم آموزشي به گونه اي بود که افراد براي کار در بازار آموزش ميديدند يا آموزش آنها براي بخش خصوصي مفيد بود و توانائيهايي براي عرضه ميداشتند، بي ترديد بيکار نميماندند.