به گزارش نما ، به نقل از روزنامه اطلاعات، محمدجواد ظریف معتقد است: هر مذاکرهای اگر بخواهد پایدار باشد، هر دو طرف مذاکره باید احساس کنند دستاوردی داشتند و هنر مذاکره کنندگان این است که دستاوردها بهنحوی تعریف شوند که برای طرف مقابل قابل تعریف باشد و بتوانند هر دو طرف به تفاهم برسند؛ بهعبارت دیگر، هنر مذاکره رسیدن به «آری» است.
وی با بیان این مطلب افزود: اعلام موضع هنر مذاکره نیست؛ هنر این است که موضوعات بهشکلی طراحی و بیان شود که طرف مذاکره، منافع خود را در آن ببیند که این یک اصل کلی است. در بحث هستهای، دو طرف در هشت سال گذشته، بنای تفاهم نداشتند؛ شاید به این دلیل که طرف غربی حس میکرد اگر یک مقدار فشار را زیادتر کند، ایران مقاومت را رها میکند و بر این اساس کار پیش رفت و طرف ایرانی هم هر اقدامی که انجام داد برای مقابله با فشارها بود؛ مثل ادامه غنیسازی 20درصدی.
وی ادامه داد: من فکر میکنم آنچه اتفاق افتاد این بود که طرف مقابل به این نتیجه رسید با فشار نمیتواند ارادهاش را بر مردم ایران تحمیل کند و آخرین سنگرش که شکسته شد، انتخابات ریاست جمهوری امسال ایران بود و به همین دلیل هم مقام معظم رهبری خواستار خلق حماسه سیاسی بودند.
وزیر خارجه ادامه داد: حداکثر نقد به گروه مذاکره کننده ما این است که زیاد امتیاز داده است، اما هیچکس نمیگوید که ما خط قرمزها را شکستهایم. این در حالی است که طرف مقابل رسماً اعلام میکند که خط قرمزها را شکسته و غنیسازی را در ایران پذیرفته است. اینکه بعضیها دعوای حق غنیسازی کردهاند، باید گفت که این کار مغلطه است. حق غنیسازی ما در ان.پی.تی. شناخته شده است و در دو اجلاس بازنگری ان.پی.تی. گفته شده است که کشورها، تصمیمشان درباره چرخه سوخت باید مورد احترام باشد. اگر برنامه اقدام ژنو را که نگاه کنیم، میگوید مرحله نهایی شامل یک برنامه غنیسازی است و اینکه از اکنون تا مرحله نهایی هم برنامه غنیسازی ادامه دارد و 5درصد غنیسازی توسط ایران را همه دنیا پذیرفتهاند.
وزیر خارجه با اشاره به این مطلب «از افتخارات نظام جمهوری اسلامی ایران این است که ما تصمیم میگیریم راجع به چه موردی با چهکسی صحبت کنیم» ادامه داد: اگر روزی نظام، یعنی در رأس آن رهبری تصمیم بگیرد و بعد در چارچوب بدنه اجرایی کشور عملیاتی شود و حتماً با مجوز رهبری گفتوگو میشود، اما فعلاً مجوز کلی رهبری، گفتوگو درباره موضوع هستهای است و لاغیر و ما هم به این متعهد هستیم؛ وگرنه ما با آمریکا مشکلات دیگری داریم و آنان هم مشکلات دیگری با ما دارند. آنان ممکن است راجع به مشکلاتشان بخواهند با ما صحبت کنند؛ ما اما هنوز چنین تصمیمی نگرفتهایم. اگر روزی تصمیم بگیریم که با آمریکا مذاکره کنیم درباره موضوعات مورد تمایل خودمان است نه موضوعاتی که آنان صرفاً روی میز بگذارند. این تصمیمی امروزی نیست؛ تصمیمی مربوط به آینده است. فعلاً ما بهطور قطع تصمیم داریم راجع به هیچچیز بهجز موضوعات هستهای با آمریکا صحبت نکنیم.
ظریف درباره برخورد متضاد آمریکا با توافقنامه ژنو گفت: اگر ایراد من این است که من با مردم خودمان صادق هستم آن را با جان و دل میخرم. من روز اول که برای رأی اعتماد به مجلس رفتم قول دادم که دروغ نگویم و روی این قولم هستم. دروغ نخواهم گفت. ما متن واقعی را بیرون دادیم و آمریکاییها متن غیرواقعی را منتشر کردند. دوستان ما در داخل بر اساس متن غیرواقعی آمریکا به ما اتهام زدند. حتی دوستان ما در داخل در مصاحبه با مطبوعات آمریکایی که گفته بودند آقای اوباما دروغ میگوید، ادعاکردند ظریف دروغ میگوید که خیلی برایم تعجبآور بود که شکایت دوست را نزد دشمن میبرند. روزنامه واشنگتن پست مینویسد: آقای اوباما، چرا به مردم راستش را نگفتید؟ دو هفته بعد یکی از برادران در ایران با همان روزنامه مصاحبه میکند که ظریف دروغ گفته و اوباما راست گفته است!
وزیر خارجه با تأکید بر "ما باید نگاه کلان به این مسائل داشته باشیم" گفت: نگاه کلان این است که بازی رقبای ما در منطقه و در جهان به هم خورده است. آنها یک بازی طراحی کرده بودند. من موضوع برنامه هستهای ایران را بهانهای برای پیگیری اهداف دیگری میدیدم بههرحال بازیای را تعریف کرده بودند و در این بازی راحت بودند؛ چون برایشان تعریف شده بود و معلوم بود که ایران هم مخالفت میکند، در آن صورت آنها میتوانند ایران را بهعنوان تهدید امنیتی جلوه دهند؛ پروژهای که در روابط بینالملل امنیتی سازی میگویند. این پروژه در طول چند سال اجرا شده بود، البته گفتمان دولت گذشته هم به این پروژه کمک کرده بود، نمیخواهم دولت گذشته را نقد کنم. ممکن است گفتمان دولت گذشته منافع زیادی داشته اما به این پروژه امنیتیسازی بهصورت ویژه کمک کرده بود. گفتمان دولت جدید و اینکه هیچکس باور نمیکرد که ما در طول سه ماه بتوانیم به نتیجه برسیم و یک توافق داشته باشیم آن در خارج به یک زلزله سیاسی تعبیر شد یعنی اگر از دیدگاه کلان نگاه کنیم طبیعی است که باید رقبا، مخالفان و بدخواهان ما دستپاچه شوند کما اینکه شدند. آقای نتانیاهو حرفهایی که زد، شنیدید، او گفت: توافق قرن برای ایران و خطای قرن برای غرب اتفاق افتاده است. بعضی از کشورهای خلیج فارس که بیدلیل و بهخاطر تصوراتی که داشتند مبنا را بر دشمن انگاری ایران در دنیا گذاشتند، اینها هم بسیار نگران شدند و گفتند که آمریکا برنامه هستهای ایران را با اقتدار منطقهای تهران معاوضه کرده است. آمریکا برنامه هستهای را محدود کرد و اقتدار منطقهای ایران را پذیرفت، این یعنی زلزلهای در بیرون اتفاق افتاده است. نگرانی، عصبانیت، دستپاچگی و حتی برخی اقدامات تروریستی علیه ما در لبنان، پیشاور و یمن همه برخورد کورکورانه و بچهگانه با آن التهاب استراتژیکی است که در آنها ایجاد شد. اگر آنها ناراحت میشوند طبیعتش این است که مردم ما خوشحال بشوند، در مردم ما امید ایجاد شد.
اما یک طرف دیگر قضیه که مهم است اینکه ما در جمهوری اسلامی بهدلیل سابقه تاریخی، بیشتر مشکلات را از بیرون دیدهایم و راهحل را هم در بیرون جستوجو کردهایم و این خطر استراتژیک برای ماست. از این رو است که مقام معظم رهبری بارها تکرار کردهاند که نگاهتان باید به درون باشد. راهحل را باید در درون نگاه کنید؛ یعنی ما با همه مشکلات بیرونی باید باز هم فقط نگاهمان به این نباشد که اگر مشکل بیرونی حل شد، مشکلات ما حل میشود.
وی ادامه داد: اگر مردم میخواهند به من، تیم مذاکره کننده و به سیاست خارجی کمک کنند، باید حتماً تمرکزشان به حل موضوع از درون باشد و آنچه مقام معظم رهبری و مجموعه مسئولان نظام بهعنوان اقتصاد مقاومتی مطرح کردند بهمعنی اقتصاد ریاضتی نیست؛ بهمعنای اقتصاد درونزا است. این دیدگاه به ما کمک میکند که با دست قویتر در مذاکره حاضر شویم، لذا همیشه باید یک نگاه متوازن داشته باشیم.
وزیر امور خارجه در تشریح شرایط سیاسی کشور در آینده اظهار داشت: بهنظر من آنچه در آینده ضرورت دارد بیش از آنکه بخواهیم نقد گذشته کنیم، این است که دیپلماسیای موفق است که مبتنی بر شناخت صحیح باشد. ما باید بفهمیم دنیا به کدام سمت میرود، باید بفهمیم که چگونه دنیا در حال تحول است نه برای اینکه خودمان را با آن تطبیق بدهیم، بلکه برای اینکه بتوانیم از نقاط خالی این دنیای در حال تحول استفاده بکنیم. در حوزههایی که مزیت نسبی داریم، خودمان را مستقر کنیم؛ نهادینه کنیم. یک زمانی دنیا، دنیای متصلب دوقطبی بود و خیلی جای خالی نداشت و زمین بازیاش خیلی محدود بود. اما اکنون واقعاً شرایطی ایجاد شده است، دولتها بسیار فراتر از قد و قوارهشان میتوانند بازیگری داشته باشند؛ حتی فراتر از دولتها، گروهها، مؤسسات و شبکهها میتوانند بازیگر باشند. حتی شبکههای فراملی، گروههای مختلف یک اقلیت قومی در کشورهای مختلف وقتی جمع میشوند بهعنوان یک بازیگر جهانی عمل میکنند و میتوانند تأثیرگذار باشند، افراد میتوانند تأثیرگذار باشند. لذا آنچه اکنون برای دیپلماسی نیازمندیم، فهم صحیح شرایط بینالمللی است. فهم صحیح بهمعنای پذیرش یک چارچوب نیست، بلکه بهمعنای آگاهی برای تأثیرگذاری و تعیین چارچوب خودتان است. بعضیها وقتی من میگویم فهم صحیح، میگویند طرف میخواهد و این یک مقدمه وادادگی است؛ در حالی که اصلاً اینگونه نیست. مقدمه حضور فعال، مبتکرانه، تأثیرگذار و داشتن ابتکار عمل در بازی و اینکه شما بدانید بازی چیست، بدانید اینجا چهکار قرار است بکنید. بدانید در این بازی چهقدرتی به شما توان بازیگری میدهد. در شرایط کنونی بینالمللی خود قدرتهای بزرگ اقتصادی و نظامی هم بهدنبال قدرت تأثیرگذاری معنایی هستند. البته توان تأثیرگذاری معناییمان خیلی بالاست و باید از همین که داریم بیشترین میزان بهره را ببریم. نمیگویم دنبال بقیه موارد نرویم، اما بدانیم که اکنون ما مزیت نسبیمان در این حوزه است. ما در دیپلماسی ارزشی میتوانیم بسیار موفق باشیم.در دیپلماسی فناوری میتوانیم موفقیت بالایی کسب کنیم.
در دیپلماسی عمومی حتی میتوانیم موفق باشیم بهشرطی که بفهمیم لازمه بازی در دیپلماسی عمومی چیست. وی افزود: شایسته است کاری کنیم که همزمان اهداف ملی و آرمانی را همافزایی کنیم، چون اینها در یک مسیرند کما اینکه بسیاری از دولتهایی که در گذشته توانستهاند موفق شوند هیچوقت نگفتهاند اهداف آرمانی ما از اهداف ملی جداست. گرفتار بعضی چارچوبهای فکری یا چارچوبهای نظری که ساخته و پرداخته خارج و کسانی است که از آن طریق میتوانند منافعشان را پیش ببرند، نشویم.
اگر در چارچوب فکری آنها فکر کنید در چارچوب نظری آنها برنامهریزی کنید به نهادینه کردن قدرت آنها بیشتر کمک کردهاید، تا نهادینه کردن قدرت خودتان. ممکن است بسیار ادعای انقلابیگری بکنید، اما دارید در زمین آنها بازی میکنید. بسیاری اوقات ما با حرفهای خیلی تند و تیز خود در زمین طرف مقابل بازی میکنیم. زمینی که او چیده و طراحی کرده است، لذا نیاز است بیاییم زمین بازی را هم تعریف کنیم. ما نباید آن را به دست خودمان نابود کنیم.
ظریف درباره چشمانداز نهایی مذاکرات هستهای گفت: با اجرای توافقنامه ژنو، بخشی از تحریمها تعلیق شد، اما در دور نهایی، همه تحریمها باید لغو شود. پرونده ایران هم از شورای امنیت خارج و در آژانس هم عادیسازی شود. این اقدامات درازمدتی است که تأثیرات درازمدت دارد و میتواند همه این اقدامات در فاصله کوتاهی انجام شود، لذا انجام توافق روی آن کمی سختتر است، چون هر کلمه وزن خودش را خواهد داشت و باید با دقت بسیار بحث شود تا ببینیم به کجا میرسد.