به گزارش نما به نقل از سراج24 ،روابط اتحادیه اروپا و روسیه یکی از بزرگترین و پیچیدهترین چالشهای موجود در قلمرو سیاست اروپایی است. پیچیدگی از این جهت که این دو بازیگر مهم بینالمللی در عین داشتن اختلافنظرها درخصوص مسائل اروپای شرقی و موضوعات تجاری، نیازهای استراتژیک متقابلی نیز دارند.
به بیان دیگر، در هم تنیده شدن منافع مشترک و متعارض روسیه و اتحادیه اروپا موجب فراز و فرودهای بسیار در مناسبات این دو بازیگر شده است. به نظر میرسد شرایط و تحولاتی که هم اکنون در محیط پیرامونی مشترک روسیه و اتحادیه اروپا در حال رخ دادن است، آزمون سختی را فراروی تعاملات این دو قدرت قرار داده است.
انتقاد مسکو از دولتهای غربی به واسطه مداخله در امور داخلی آن کشور؛ تیره شدن روابط روسیه با اتحادیه اروپا به دلیل کودتا غیر نظامی در اوکراین و در دست گرتن قدرت توسط نیروهای نزدیک به غرب انتقاد اتحادیه اروپا از روسیه به واسطه احاق کریمه به این کشور و بالاخره تعارض این دو واحد سیاسی در مسائل خاورمیانه خصوصا سوریه که به باور اکثر تحلیلگران بینالمللی موجب شدهاند تا روابط مسکو ـ بروکسل به پایینترین سطح از اعتماد مقابل از ابتدای دهه 1990تاکنون برسد. جالب اینکه تحولات کنونی در شرایطی به وقوع پیوستهاند که اتحادیه اروپا و روسیه خود را آماده دور جدیدی از همکاری در مذاکرات 5+1 با ایران میکنند.
بیش از یک ماه از سقوط دولت یانوکویچ که از ۲۰۱۰ در رأس قدرت بود و روی کار آمدن دولت انتقالی در اوکراین میگذرد. اتحادیهٔ اروپا و آمریکا و برخی دیگر از کشورها، دولت انتقالی را به رسمیت شناختهاند و یانوکویچ از اوکراین وارد روسیه شد. وی پس از رفتن به روسیه از این کشور خواست به شبه جزیره کریمه نیرو وارد کند و روسیه نیز چنین کرد. پس از وارد شدن نیروهای روسی به این جزیره و پس از برگزاری رفراندوم این شبه جزیره از اوکراین استقلال پیدا کرد و پس از فعل و انفعالاتی به روسیه پیوست.
پس از این ماجرا شنیده شده که یاکونویچ، رئیس جمهور مخلوع اوکراین اعلام کرده از اینکه از روسها خواسته در کریمه دخالت کند، پشیمان بوده و اشتباه کرده است. موضوع اوکراین دوباره احتمال جنگ سرد جدید را میان روسیه و غرب را افزایش داده و ناتو روابط خود را با روسیه به حالا تعلیق درآورده و امریکا و اتحادیه اروپا به دلیل آنچه نقض قوانین بین المللی از آن یاد میشود، این کشور را تحت تحریمهای اقتصادی قرار داده است.
گویا هنگامی که در یک کشور بخشی از ملت بخواهند طی رفراندوم جدا شوند و کشورها آن را به رسمیت بشناسند، دخالت نظامی کشوری دیگر و برگزاری رفراندوم در شرایط اشغال، رویه نادرستی است که میتواند باعث ناامنی در محیط بین الملل شود. اگر قدرت خارجی از اقلیتی در کشوری حمایت کند، رویهای درستی نیست. از این موارد در کشورها زیاد است؛ برای نمونه، در قره باغ در جمهوری آذربایجان، در اوستیای جنوبی و همین طور آبخازیا در گرجستان با موارد جدایی طلبی و استقلال طلبی مواجه هستیم که در هر سه مورد روسها در آن دخیل اند و از جدایی طلبان حمایت همه جانبه میکنند و حاکمیت ملی کشورها را نقض کردهاند. روسیه در زمان بحران کوزوو و جدایی آن از صربستان، آلبانیایی تباران آن از صربستان را که از سوی غرب حمایت میشدند، مورد اعتراض قرار داده و هشدار داده بود که با این روندها مخالف است.
در کریمه ۹۵ درصد گفتهاند که خواهان استقلال و الحاق به روسیه هستند و شاید این موضوع از دیدگاه روسها اهمیت داشته باشد اما از نظر جامعه جهانی کاری است که وجاهت قانونی ندارد. اینکه کشوری حاکمیت کشوری دیگر را نقض و با اشغال نظامی آن بخواهد رفراندوم برگزار کند و استقلال آن را (به صرف کسب اکثریت آرا) به رسمیت بشناسد، از نظر حقوق بین الملل مردود است. طبیعی است که در سازمان ملل این استقلال شناسایی نخواهد شد؛ همانند مورد آبخازیا و اوستیای جنوبی در گرجستان، که تنها از سوی روسیه و دو کشور آمریکای لاتین قرر گرفته است. الحاق کریمه باید در مجمع عمومی سازمان ملل به رأی گذاشته شود و اگر هم بخواهد به شورای امنیت نیز ارجاع شود، اکثر اعضای شورای امنیت منهای روسیه با آن مخالفت خواهند کرد. تا به امروز روسیه با استفاده از حق وتوی خود بحران اوکراین را به سود خود تغییر داده، به زعم اینکه خواهد توانست این شبه جزیره کریمه را ضمیمه خاک خود کند.
روس تبارهایی که ۱۳ درصد جمعیت شرق اوکراین را تشکیل میدهند، ادعای استقلال خواهند کرد و خواهان پیوستن به روسیه هستند. اوکراین چندپارچه و با بحرانهایی که موجود است، میتواند اروپا را دچار تنش کند و به هین سبب، شاید ناتو وارد ماجرا شده و در ضمن امریکا دخالت کند. زیرا میتوانند استدلال کنند که مرزهای قلمرو ناتو تهدید نظامی میشود. به نظر میرسد که بحران اوکراین به وخامت بیشتری خواهد گرایید، به جهت اینکه هیچ نوع سازشی میان نیروهای درگیر برای وحدت ارضی وجود ندارد و این سبب چندپارگی این کشور خواهد شد.
در کریمه اکثریت با روس تبارهاست. روسهایی که در آنجا ساکن هستند، پاسپورت روسی دارند و نزدیک به ۵۷ درصد هستند. در این رفراندوم نزدیک به ۶۵ درصد از واجدین شرایط شرکت کردند. البته ممکن است نزدیک به ۲۰ هزار نیروی نظامی روس که در این جزیره حضور دارند، در انتخابات دخالت کرده باشند.
از لحاظ نرم بین المللی این رفراندوم پذیرفته نیست. با وجود پاسخ مثبت اکثریت شرکت کنندگان در این رفراندوم، اساس این انتخابات غیرقانونی بود. به همین سبب است که بحران اوکراین ادامه خواهد داشت و با رفراندوم موضوع حل نخواهد شد. اقدام روسیه در اعزام ۲۰ هزار نیروی نظامی بدون یونیفرم به اوکراین و اشغال نظامی غیرقانونی شبه جزیره کریمه و لشکرکشی، نقض حاکمیت ملی اوکراین است که روسیه این حاکمیت و تمامیت ارضی آن را پیشتر تضمین کرده و بدان متعهد بوده است.
اگر روسیه روی اینکه برکناری یاکونویچ غیر قانونی است پافشاری میکرد یا اگر سازشی بین امریکا، روسیه و اتحادیه اروپا در مورد اوکراین و انتخابات آزاد برگزار شده بود، راهکار بهتری برای پایان بحران اوکراین بود، ولی اگر این اقدام روسیه در روابط بین الملل تبدیل به رویه شود، برای کشورهای دیگر خطر ایجاد میکند. تبدیل شدن به یک رویه سیاسی از طرف قدرتهای بزرگ خطرناک است. مثلا چین میتواند با بهرهگیری از آن تایوان را اشغال و آن را ضمیمه خاک خود کند. در این صورت ایران هم میتوان بحرین را اشغال و آن را به خاک خود ضمیمه کند. آیا ایران هم میتواند هرات را باز پس بگیرد؟ قفقاز را چطور؟ یا سایر کشور که ادعای حاکمیت دارند از این طریق عمل کنند. روسیه از قدرت نظامی خود و بحران در همسایگی سوءاستفاده کرده است و این کار باید محکوم شود.
به تازگی اتحادیه اروپا تصمیم گرفت تا علیه روسیه تحریم را اعمال کند. باید فراموش نکنیم که روسیه صادرکننده انرژی و مواد خام صنعتی و کشاورزی به اروپا و بقیه نقاط جهان است. از این نگاه، روسیه طرف اصلی تجاری اتحادیه اروپاست و اگر اتحادیه اروپا بخواهد تحریمهای بیشتری علیه روسیه اعمال کند، روسیه در تنگنا قرار خواهد گرفت و همین باعث کاهش ارزش روبل و درآمدهای ارزی روسیه خواهد شد. روسیه پولهای زیادی در بانکهای اروپایی ذخیره کرده است و ممکن است بلوکه شود. شمار بسیاری از مقامات روسیه از جمله مقامات نزدیک به رئیس جمهور برای سفر به اروپا تحریم شدهاند.
از سوی دیگر، لغو مذاکرات مربوط به تسهیل روادید بین اتحادیه اروپا و روسیه متوقف شد. در دورهای که روسیه عضو گروه ۷ شده و آن را تبدیل به گروه ۸ کرد، نخست وزیر و وزیر خارجه انگلستان گفته بودند که روسیه یک کشور صنعتی نیست. با وجود این، این عضویت امتیازی برای روسیه است که بتواند با جامعه جهانی هماهنگ شود. پس از سرمایه گذاری ۵۰ میلیارد دلاری روسیه در سوچی (در ساحل دریای سیاه در روسیه) قرار بود که اجلاس آتی گروه ۸ در سوچی برگزار شود، که در پی تحریمها و لغو عضویت روسیه در این گروه، اعضای گروه ۷ کشور صنعتی جهان این نشست را بدون روسیه در منطقهای دیگر برگزار خواهند کرد.