به گزارش نما، تراکتورسازی در بزنگاه تصمیمگیری قرار گرفته است. تصمیمی برای یک فصل و حتی آیندهای دورتر، تصمیمی که میتواند هم امروز تراکتور را بسازد و هم فردای تیم محبوب آذربایجان را. حالا زمان تصمیمگیری است. مسئولان باشگاه باید سرمربی فصل آینده خود را هر چه زودتر انتخاب کنند چرا که حالا تراکتور یک قطب اصلی و یک مدعی جدی در فوتبال ایران است و همهچیز تراکتور باید در سطح یک مدعی و یک قهرمان باشد. هم نوع تصمیمگیری درست برای ساختن یک تیم قدرتمند و هم زمان خوب. چرا که گاهی «وقت نشناسی» سبب میشود اثرات خوب یک انتخاب درست هم کم و کمتر شود. باید باور کرد فصل نقل و انتقالات و پنجره خرید برای مدعیان از ساعت 21 جمعهای که گذشت و لیگ سیزدهم به پایان رسید آغاز شده است. فصل تدارک، انتخاب، گزینش، تغییر و تثبیت. فصل کاشت و داشت.
* * *
تونی انتخاب اولا و شایسته تراکتور است. تونی هم مقبول است و هم محبوب. آذریها این پرتغالی را دوست دارند و تونی هم ثابت کرده سزاوار و لایق این علاقه هست. او در بدترین شرایط فصل پیش، هدایت خطیر تراکتور را پذیرفت و یک جام به آذریهای عاشق، هدیه کرد. پس هم احساس و هم منطق میگوید که باید همه کار کرد تا تونی بماند. اما این ماندن او پیش زمینه جدی دارد. اول آن که باشگاه بتواند رضایت مالی شخص تونی را جلب کند و رقم مورد درخواست او را بپردازد. موضوعی که چندان با قطعیت نمیتوان در موردش حکم صادر کرد. چرا که تراکتور دو، سه سال است که هر بار در نیمه دوم فصل دچار بحران مالی میشود و هر بار از این بابت لطمات جبرانناپذیری میخورد. پس حالا باید دید میتوان رقم مورد نظر تونی را که قابلتوجه هم هست پرداخت یا نه. اما بحث فقط تونی نیست. تراکتور همین حالا و حتی پس از فتح جام قهرمانی هم تا گلو در بدهی فرو رفته است. هر روز یک بازیکن از این بابت گلایه میکند. البته جمشید نظمی که در همین مدت کوتاه هم نشان داده مدیری آرام و بیحاشیه است را نمیتوان و نباید مقصر اصلی خواند. او دست تنهاست و اگر مسئولان و مقامات استانی به یاری او و تراکتور نیایند – که تا به حال نیامدهاند – نه نظمی که مدیرعامل رئال مادرید هم مقابل هزینههای کمرشکن این فوتبال تسلیم میشود. پس اول باید بودجه تونی تصویب شود بعد با او تمدید کرد. چرا که مرد پرتغالی برای بستن یک تیم قهرمان لیستی پرستاره دارد که آن هم یک بودجه حسابی و مطمئن میخواهد.
* * *
اما نمیتوان رویا بافی کرد. اگر هیات مدیره و مدیریت باشگاه به این نتیجه برسد که به اندازه منابع موجود باید خرج کرد تا دیگر به بازیکن و مربی و هتل و سوپرمارکت و… مقروض نشد شاید گزینهای مثل تونی منتفی شود. به هر حال گفته میشود تونی چند پیشنهاد نجومی از تیمهای عربی هم دارد. و اصلا شاید با بدقولیهای مالی این چند ماهه و اعتراضهای مداوم بازیکنان، مرد پرتغالی دیگر قید ماندن را بزند. پس واقعبینی میگوید باید به گزینه بعد از تونی هم اندیشید. حالا اگر تونی بماند تکلیف تراکتور چیست.
* * *
اتفاقاتی که در زمان مجید جلالی افتاد تجربهای بسیار پندآموز پیش پای مدیران تراکتور میگذارد. او که یک مربی باشخصیت و با دانش بود به دلیل ناآشنایی با اتمسفر ویژه و فضای خاص تبریز و تراکتور در پایان فرار را بر قرار ترجیح داد. آن هم باآن همه حاشیه و فرستادن پیامکهای تهدیدآمیز و شعارهای آنچنانی و… پس فضای ویژه تبریز فقط به مربیانی اجازه رشد میدهد که جنسشان از جنس خود تبریزیها باشد. اگر پروژه حفظ تونی شکست بخورد و با توجه به تجربه تلخ حضور جلالی و البته مواضع تند و تیز تراکتوریها مقابل قلعهنوعی تنها گزینههای شایسته بومی باقی میمانند. اما دایره انتخاب بومیها چه کسانی هستند؟
* * *
متاسفانه فوتبال تبریز در این سالها در رشد، پرورش و معرفی سر مربیان موفق ناکام بوده و ضعیف عمل کرده. در میان این همه نام، فقط یک رسول خطیبی بوده که توانسته در فضای تبریز کار کند و با استفاده از ابزارهای بومی و استعدادهای محلی به کارنامهای قابل دفاع برسد. عملکرد او در ماشینسازی و بعد در گسترش نشان داد او مایههای بزرگی را دارد و به ویژه آن که راه موفقیت در فوتبال سختپسند تبریز را هم به خوبی آموخته است. او در استانی که به شدت حامی نیروهای بومی است یک نام محبوب محسوب میشود و خودش هم این موقعیت را حفظ کرده است. حُسن دیگر رسول این است که او همچون کاری که در ماشینسازی و گسترش کرد به خوبی میداند که چگونه ابزارش را با بودجه باشگاه تنظیم کند. یعنی اگر تراکتور بخواهد با یک بودجه رژیمی فصل آینده را سپری کند، رسول گزینهای مطلوب است. از سوی دیگر او یک مربی جوانگراست و این میتواند برای ایجاد تغییر نسل در تراکتور هم موثر واقع شود چرا که تراکتور با وجود نتایج درخشان دو سه فصل اخیر، در پشتوانهسازی و استفاده از نیروهای بومی چندان موفق عمل نکرده است.
* * *
به هر حال تصمیم مدیریت باشگاه در آیندهای نزدیک مشخص میشود. اما به نظر میرسد تراکتور پیش از هر چیز باید با همه توانش برای حفظ تونی برنامهریزی کند. اما اگر بودجه باشگاه و یا خواستههای مرد پرتغالی اجازه نداد آنگاه تنها یک گزینه بومی باقی میماند. حال و احوال و جیب خالی تراکتور این را میگوید. البته این تحلیلی است که از اوضاع این روزهای تراکتور برمیآید و شاید مدیران باشگاه با تصمیم و مسئولیت خود به گزینه دیگری برسند. باید منتظر ماند و دید. اما هر انتخابی تنها در صورتی قابل دفاع خواهد بود که خواست و علاقه پرشورها و هواداران تراکتور که صاحبان واقعی این تیم هستند در نظر گرفته شود. باز هم سرنوشت مجید جلالی، آینه عبرتی است پیش روی مدیران تراکتور…