به گزارش نما، پس از آنکه بیژن زنگنه وزیر نفت در جلسه شورای شهر با تغییرموضع قبلی خود و حمایت از ادعای معصومه ابتکار رئیس سازمان محیط زیست، بنزین پتروشیمیها را آلاینده خواند و از واردات بنزین خارجی به جای بنزین تولید شده در پتروشیمیها خبر داد، مسئولان وزارت نفت نیز از توقف قریبالوقوع استفاده از ریفرمیت واحدهای پتروشیمی در تولید بنزین و مجوز هیئت دولت برای واردات روزانه 10 میلیون لیتر بنزین به کشور خبر دادند.
با این وجود گزارش نهادهای مختلف پژوهشی و همچنین مواضع مسئولان سابق و فعلی در صنعت نفت آلایندگی بنزین پتروشیمیها را در مقایسه با دیگر انواع بنزین مصرفی در کشور از جمله بنزین تولید شده در پالایشگاههای نفت و همچنین بنزین وارداتی زیر سؤال میبرد.
چنانکه در یکی از جلسات اخیر کمیسیون انرژی مجلس، وزیر نفت از پاسخ به پرسش یکی از نمایندگان مجلس که یک گزارش علمی درباره مقایسه آلایندگی بنزین پتروشیمیها و پالایشگاهها قرائت کرده و ادعای آلایندگی بنزین پتروشیمی را زیر سؤال برده بود طفره رفته و دلایل دیگری را برای واردات بنزین از جمله درجه اکتان و صرفه اقتصادی مطرح کرده بود.
در عین حال، مدارک و اسنادی وجود دارد که نشان میدهد بنزین وارداتی به کشور به صورت عمومی کیفیتی بسیار پایینتر و آلایندگی بسیار بالاتری نسبت به ریفرمیت پتروشیمیها دارد و در عین حال درباره صرفه اقتصادی آن برای کشور نیز تردیدهای جدی وجود دارد.
بر اساس این مدارک، در اسناد مربوط به بسیاری از محمولههای بنزین وارداتی به ایران اساسا چیزی با عنوان مختصات زیست محیطی از جمله میزان بنزن و مواد آروماتیک و امثال آنها درج نمیشود. در عین حال کیفیت بنزینهای وارداتی نیز اغلب در سطح استاندارد یورو 2 است و آنالیز این بنزینها درصدهای بالایی از بنزن و مواد آروماتیک، اکتان پایین و گوگرد بالا را نشان میدهد.
بررسی اسناد و مدارک مربوط به محمولههای وارداتی بنزین در 6 ماهه دوم سال 92 به کشور نشان میدهد در یکی از این محمولهها درصد بنزن حدود 8 درصد و گوگرد 500 PPM بوده و محموله وارداتی دیگری نیز حاوی 3 درصد بنزن و 150 PPM گوگرد بوده است. درصد مواد آروماتیک این محمولهها نیز اغلب بالای 40 درصد بوده است.
بر اساس گفته مسئولان نفتی میزان بنزن در بنزین پتروشیمیها به دلیل وجود برج بنزنزدایی در واحدهای پتروشیمی زیر 2 درصد است.
محمولههای یاد شده اغلب از کشورهای آسیای میانه مانند ترکمنستان به ایران وارد شدهاند و هند و کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس نیز از جمله مبادی واردات بنزین ایران محسوب میشوند.
نکته جالب در این مورد آن است که کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از جمله امارات متحده عربی ریفرمیت پتروشیمیهای ایران را خریداری کرده و با ترکیب با مواد دیگری با کیفیت بسیار پایینتر به عنوان بنزین به ایران صادر میکنند.
در عین حال، محمولههای وارداتی بنزین به صورت تکمحموله و اسپات خریداری میشوند و هیچ قرارداد مدتدار و قیمت مشخص و قابل نظارتی درباره خرید این محمولهها وجود ندارد.
بر خلاف بنزین وارداتی، خرید بنزین یا در واقع ریفرمیت از پتروشیمیها بر اساس قراردادهای بسیار محکمی انجام میشود و پتروشیمیها موظف به عرضه بنزین یا ریفرمیت با استانداردهای مشخصی هستند. چنانکه به عنوان مثال در قرارداد خرید ریفرمیت پتروشیمیها درجه اکتان باید حداقل 95 باشد و به ازای هر درجه اکتان پایینتر پتروشیمیها مشمول جریمه 5 دلاری در هر تن خواهند شد.
در مقابل، بنزین وارداتی به دلیل اکتان پایین که معمولا حدود 90 برآورد میشود موجب ضرر و زیان پالایشگاههایی میشوند که برای افزایش اکتان محصولات خود روی اختلاط این بنزین با نفتا یا دیگر محصولات خود حساب باز کردهاند. به عبارت دقیقتر، بنزین وارداتی بر خلاف بنزین پتروشیمیها کوچکترین کمکی به اکتانافزایی نمیکند. علاوه بر آنکه مسئولان صنعت نفت میگویند این بنزین از بنزین خریداری شده از پتروشیمیها گرانتر بوده و هزینههای حمل نیز به گرانتر شدن آن دامن میزند.
بر اساس این گزارش، دو پتروشیمی بندر امام و برزویه بخش اصلی ریفرمیت تحویلی به پالایشگاهها را تولید میکنند. چنانکه روزانه 3 تا 3.5 میلیون لیتر ریفرمیت تولیدی پتروشیمی بندرامام با اکتان 98 در بندر صادراتی ماهشهر با نسبت 65 درصد با نفتای مازاد پالایشگاهها با نسبت 35 درصد ترکیب شده و بنزین حاصل از آن برای مصرف در استانهای جنوبی کشور مورد استفاده قرار میگیرد.
در پالایشگاه بندرعباس نیز با همین شیوه و با استفاده از ریفرمیت پتروشیمی برزویه روزانه 3 تا 5 میلیون لیتر بنزین تولید شده و روانه مبادی مصرف در استانهای همجوار میشود.
نکته مهم در این رابطه آن است که بر خلاف ادعای مسئولان محیط زیست درباره ربط دادن بنزین پتروشیمی به آلودگی هوای کلانشهرهایی نظیر تهران، اساسا این بنزین به دلیل هزینههای حمل و نقل در شهرها و استانهای همجوار محل تولید و نوار جنوبی کشور توزیع و مصرف شده و پای آن به تهران نرسیده است.