به گزارش نما به نقل از مشرق، موضوع هدفمندی یارانهها از دیرباز بهعنوان چالشی فراگیر در نظام اقتصادی کشور مورد توجه دولتمردان بوده است. اصولاً دولتها در سه دههی اخیر تلاش کردهاند تا با یکسری مطالعات زیرساختی، زمینهی هدفمند شدن یارانهها را در فضای سیاسی-اقتصادی ایران فراهم کنند، اما هدف مذکور هیچگاه به واقعیت نپیوست.
تقریباً از زمان روی کار آمدن دولت هاشمی رفسنجانی سعی شد تا با یکسری اصلاحات اقتصادی و همگام با برنامهی تعدیل اقتصادی، هدفمندی یارانهها با سرعت بیشتری در فضای اقتصادی کشور آغاز گردد که البته بنا به دلایلی، در اجرا موفق نبود و با اعتراض مردم و برخی از بدنهی کارشناسی غیردولتی مواجه گردید و متوقف ماند.
اگرچه نمیتوان اقدامات نیمهکاره و حتی اشتباه دولت هاشمی (حذف یارانه از کالاهای اساسی) را در راستای هدفمند شدن یارانهها تلقی کرد، اما در نهایت بدنهی کارشناسی دولت هاشمی در آن برهه، بهنوعی تلاش کرد تا زمینههای هدفمندی یارانهها را فراهم کند که البته بنا به دلایلی، هیچگاه محقق نشد. و در مجموع هدفمند شدن یارانهها در همان دوران ریاستجمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی و در سالهای 75-74 ناتمام ماند تا ادامهی کار به دولت بعدی سپرده شود.
اما هنگامی که سید محمد خاتمی بعد از هاشمی رفسنجانی به ریاست دولت رسید، بیشتر هموغم خود را به توسعهی سیاسی گذراند و توسعهی سیاسی را زیربنای توسعهی اقتصادی دانست. اگرچه وضعیت اقتصادی کشور و شاخصها و متغیرهای کلان اقتصادی در دوران محمد خاتمی نسبت به دوران هاشمی رفسنجانی بهبود یافته بود و موقع مناسبی برای اجرای طرحی ساختاری مانند هدفمندی یارانهها بود، اما رئیس دولت و تیم اقتصادی-سیاسی او فضا را برای هدفمند شدن یارانهها مناسب ندید.
سالها گذشت و اینبار پاستور میزبان محمود احمدینژاد شد. رئیسجمهوری که هفت محور را برای ایجاد تحولات ساختاری در اقتصاد ایران اعلام کرد؛ محورهایی که هیچگاه مانند «هدفمندی یارانهها» مورد توجه جدی او و کابینهاش قرار نگرفت.
در هر حال، احمدینژاد اگرچه هدفمندی را پس از دو دهه تأخیر دولتها اجرایی کرد، اما شواهد اقتصادی نشان میدهد از آثار مثبتی که گذشتگان از نتایج هدفمندی یاد میکردند هم خبری نشد؛ تا جایی که برخی میگویند کاش هدفمندی اجرا نمیشد!
اکنون هدفمندی سهسالگی خود را سپری میکند و هر روز شاهد بحرانهای بیشتری از اجرای ناقص هدفمندی یارانهها هستیم. هدفمندی یارانهها باید اجرا شود. این یک خواسته و شاید بهتر است بگوییم یک تکلیف است، اما نه با شیوهی کنونی.
در هر حال، احمدینژاد اگرچه هدفمندی را پس از دو دهه تأخیر دولتها اجرایی کرد، اما شواهد اقتصادی نشان میدهد از آثار مثبتی که گذشتگان از نتایج هدفمندی یاد میکردند هم خبری نشد؛ تا جایی که برخی میگویند کاش هدفمندی اجرا نمیشد!
اکنون احمدینژاد رفته است و حالا نوبت حسن روحانی است که ادامهی کار را اجرا کند. باید یادمان باشد برای ادامهی کار فرصت نیست و در صورت اشتباه در اینباره، اقتصاد ایران با بحرانهای جدی مواجه خواهد شد.
دولت کنونی و هدفمندی
دولت کنونی اکنون مصمم است تا فاز دوم هدفمندی یارانهها را آغاز کند. به همین منظور، از 20 فروردین ماه شروع به ثبتنام مجدد از یارانهبگیران کرده و مصمم است تا بتواند تعدادی از یارانهبگیران را از گردونهی دریافت نقدی یارانه منصرف کند. اینکه در این راه چه میزان موفق خواهد شد؟ و برای موفقیت چه باید بکند؟ پیششرطهای اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها چیست؟ و اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها چه تبعاتی برای اقتصاد ایران خواهد داشت؟ سؤالاتی است که قبل از اجرا، باید دولت محترم حتماً برای آنها پاسخ مناسبی داشته باشد. در غیر این صورت، بهحتم در این راه شکست خواهد خورد.
اخیراً کتابی با محوریت بحث هدفمندی یارانهها با عنوان «مدلی برای آیندهی اقتصاد ایران» منتشر شده است که نظرات 48 اقتصاددان برجستهی کشور دربارهی آیندهی هدفمندی یارانهها مورد مطالعه قرار گرفته است.
شایان ذکر است از نکات قابل توجه کتاب مذکور این است که اقتصاددانان با طیفهای مختلف فکری اقتصادی نظرات خود را پیرامون هدفمندی یارانهها ارائه دادند که میتوان این مسئله را از نکات مثبت این کتاب دانست.
این کتاب به 17 سؤال مهم دربارهی آیندهی هدفمندی یارانهها پاسخ داده است. از آسیبشناسی فاز اول و درسهایی که میتوان از فاز اول برای اجرای گام دوم گرفت تا پیشبینی متغیرهایی اقتصاد ایران با اجرای فاز دوم و سناریوهای تورمی و...
گفتنی است در این کتاب، 48 اقتصاددان برجستهی کشور به این 17 سؤال مهم دربارهی هدفمندی یارانهها بهصورت مفصل و یکسان پاسخ دادهاند. این کتاب دارای 17 فصل بوده و هر سؤال بهصورت جداگانه آمده است.
این کتاب که به همت مهدی مهرپور تدوین و گردآوری شده، مجموعهی کامل و منسجمی است که میتواند برای دولت بهعنوان یک بستهی جامع علمی مورد توجه و بررسی قرار گیرد. لذا به دولت محترم توصیه میکنم حتماً این کتاب را مطالعه نماید و از نظرات جامعی که دربارهی هدفمندی یارانهها توسط اقتصاددان برجستهی کشور اشاره شده است استفاده کند.
گفتنی است در این کتاب، 48 اقتصاددان برجستهی کشور به این 17 سؤال مهم دربارهی هدفمندی یارانهها بهصورت مفصل و یکسان پاسخ دادهاند. این کتاب دارای 17 فصل بوده و هر سؤال بهصورت جداگانه آمده است.
1. آیا شیوهی کنونی هدفمند کردن یارانهها را قبول دارید؟ چرا؟ فکر میکنید بهترین روش اجرای هدفمند شدن یارانهها در شرایط کنونی و در سال 89 چه بود؟ اگر شما در سال 89 رئیسجمهور بودید، هدفمندی را چگونه و از کجا آغاز میکردید؟
2. پرداخت نقدی یارانهها را عادلانه و منطقی میدانید؟ لطفاً کمی هم دربارهی رابطهی یارانهی نقدی و عدالت توضیح دهید؟ (پرداخت یارانهی نقدی به چه میزان جامعه را به عدالت نزدیک کرده است؟)
3. دولت قرار است فاز دوم را تا پایان سال 92 مسکوت بگذارد. فکر میکنید چه زمانی برای اجرای فاز دوم هدفمندی مناسب است؟ اجرای فازهای بعدی چه پیششرطهایی میخواهد؟ آیا اجرای فاز دوم در شرایط تحریم امکانپذیر است؟ لطفاً تشریح کنید.
4. اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها چه تأثیری بر مسکن، نظام بانکی، بازار سرمایه، تجارت خارجی و تولید (صنعت و کشاورزی) خواهد داشت؟ لطفاً برای هریک از موارد مفصل توضیح دهید.
5. مهمترین دلیل دولت برای تغییر شیوهی هدفمندی چیست؟ راهکارهای کوتاهمدت (مسکنوار)، میانمدت و بلندمدت را چه میدانید؟
6. مسئولان دولتی در ماههای اخیر، بارها اذعان کردهاند که دیگر نمیتوانند با روشهای کنونی هدفمندی را ادامه دهند. لذا باید شیوهی اجرای هدفمندی تغییر کند. حضرتعالی چه شیوهای را برای ادامهی هدفمندی مناسب میدانید؟
7. یکی از شیوههایی که برخی از کارشناسان و خود دولتیها برای ادامهی هدفمندی پیشنهاد دادهاند کاهش تعداد یارانهبگیران است. چطور میشود با کمترین هزینهی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تعداد یارانهبگیران را کاهش داد؟ با چه روشهایی؟
8. به نظر شما، مهمترین ملاک برای شناسایی افراد چه باید باشد؟ برخی کارشناسان درآمدها را مهمترین ملاک برای شناسایی میدانند و برخی دیگر نیز هزینهها را؟ نظر شما چیست؟ چگونه باید درآمدها و هزینههای یک فرد و خانوار را شناسایی کرد؟
9. تجربهی کشورهای اروپایی در اینباره چیست؟ مثال بیاورید؟
10. روشهای تشویقی برای انصراف داوطلبانهی مردم از یارانهی نقدی چیست؟
11. پیامدهای اجتماعی-سیاسی حذف یارانهی نقدی را تشریح کنید؟ (مخاطرات تغییر در شیوهی کنونی هدفمندی)
12. پیامدهای اجتماعی-سیاسی کاهش تعداد یارانهبگیران را تشریح کنید؟
13. به نظر شما، نهادهای درگیر در طرح شناسایی افراد فقیر از ثروتمند کدام نهادها و سازمانها باید باشند؟ آیا در کشورهای دیگر، مرکز آمار این کشورها اطلاعات اقتصادی خانوارها را دریافت و استخراج میکنند؟ اطلاعات حقوقی-مالیاتی و... مردم چگونه باید استخراج شود؟
14. در گذشته برای بسیاری از مردم پرداخت نقدی یارانهها از لحاظ ارزش اهمیت زیادی داشت، اما الآن با کاهش قدرت خرید مردم و تغییرات گسترده در حوزهی افزایش سطح عمومی قیمتها، مبلغ یارانهی نقدی ارزش واقعی خود را از دست داده است. لطفاً ابتدا بفرمایید آیا سیاستهای بازتوزیعی اثربخشی خود را از دست داده است؟ ثانیاً در صورت امکان 45 هزار تومان سال 89 را با رقم مذکور در سال 92 و 93 مقایسه کنید.
15. تأثیر افزایش قیمت حاملهای انرژی و اجرای گام دوم هدفمندی بر بنگاههای تولیدی و صنعت را تشریح کنید. تولید در فاز دوم چگونه باید حمایت شود؟ پیشنهاد شما برای کمک به بخش تولید در فاز دوم چیست؟ واحدهای تولیدی چگونه باید کمک شوند؟
16. بررسی تورم هدفمندی از ابتدای آغاز طرح تاکنون چقدر بوده است؟ و پیشبینی میکنید در صورت اجرای فاز دوم هدفمندی، تورم چقدر افزایش یابد؟ سناریوهای احتمالی تورم را در صورت اجرای فاز دوم تشریح کنید.
17. نظرتان دربارهی بن کالایی به جای یارانهی نقدی چیست؟
همچنین لازم به یادآوری است در این کتاب، اقتصاددان بسیار بزرگی نتایج و حاصل مطالعات خود را دربارهی هدفمندی یارانهها ارائه کردهاند که اغلب آنها روزگاری یا در یک سمت مربوطه به این کتاب بودهاند و یا در حوزهی بخش عمومی مطالعات گستردهای داشتهاند. از این رو، میتوان نتیجه گرفت کتاب مذکور بهعنوان یک کتاب کامل و جامع در حوزهی یارانهها به علاقهمندان (مدیران دولتی و دانشجویان رشتهی اقتصاد و محققین در حوزهی اقتصاد بخش عمومی) توصیه میشود. این کتاب در 474 صفحه به همت انتشارات نور علم منتشر شده است.
اسامی 48 اقتصاددانی که در این کتاب دربارهی هدفمندی یارانهها سخن گفتهاند:
دکتر مهدی حنطه ؛ اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه