پنجم اردیبهشت ۱۳۵۹ ارتش آمریکا تحت عنوان عملیات «پنجه عقاب» به خاک ایران تجاوز کرد؛ نزدیک به ۶ ماه قبل از آن، دانشجویان در اقدامی خودجوش برای جلوگیری از اقدامات خصمانه ایالات متحده در لانه جاسوسی اقدام به بازداشت جاسوسان آمریکایی کرده بودند و در ازای آن خواستار استرداد شاه بودند. دولت کارتر در اعمال فشار سیاسی و اقتصادی برای آزادی گروگانهای آمریکایی ناکام مانده بود و اینک به عملیات نیروی دلتا دل بسته بود تا با اقدام نظامی هم اقتدار فروشکسته خود را بازیابد و هم گره را باز کند.
اما با اراده الهیة این عملیات بر اثر طوفان شن با شکست مواجه شد و ۸ جنازه سراسر سوخته آمریکایی و بالگرد و هواپیمای بر جای مانده آنها در طبس ترس مضاعفی از قدرت ایمان ایران بر دلهای دشمنان نظام جمهوری اسلامی انداخت.
مرور این واقعه تاریخی برای آن بود که به یاد آوریم مواردی از این دست در تاریخ ایران کم نیست که جرم آمریکا را میتوان در آن به اثبات رساند. در حالی که آمریکا به بهانههای واهی اموال ایران را مصادره میکند، انتظار از اقدام متقابل ایران در برابر تجاوز نظامی حداقل انتظار است. مصادره ساختمان بنیاد علوی پس از عدم اعطای ویزا به سفیر ایران در سازمان ملل؛ نشانگر آن است که با پیشرفت مذاکرات آمریکا پنجه پولادین خود را به مرور از زیر دستکش مخملی بیرون میکشد و با هر گام مثبت ایران، تخاصم بیشتری را به نمایش میگذارد.
اقدام آمریکا در برابر مترجم نیروهای خط امام در حالی است که آمریکا ویزای حضور در سازمان ملل را حتی به ارشدترین ردههای دشمنان خود همچون شوروی و کوبا و چهرههای ضد آمریکایی همچون فیدل کاسترو و چاوز که در سازمان ملل علیه آمریکا سخن گفته بودند را در اوج دوره تخاصم داده بود. شاید اقدام علیه بنیاد علوی نیز که نهادی غیردولتی برای تبلیغ فرهنگ اسلامی و زبان، ادبیات و تمدن فارسی است حقیقت دشمنی آمریکا را بیشتر نشان دهد که نه بهانههای هستهای و حقوق بشری که آرمانهای ایران اسلامی است.
در چنین شرایطی حداقل انتظار رویکردی متفاوت با تاریخ مخاصمات آمریکا است. امسال سالگرد واقعه طبس را میتوان از کلیشه مکرر سالهای قبل خارج کرد و آن را به نقطه آغاز اقدامات متقابل حقوقی بر علیه آمریکا در گامهایی عملی تبدیل نمود. باید به لبخند دیپلماتیک در برابر تجاوزات غرب پایان داد.